اندیشه ، فلسفه
  • کشف عدالت: سفر به سوی درک اصول اخلاقی
    مقدمه: چه چیزی درست است؟ این پرسشی است که در هسته وجودی ما قرار دارد و جوامع بشری را از دیرباز به خود مشغول کرده است. این پرسش، نه تنها یک کنجکاوی فلسفی، بلکه یک چالش عملی است که هر روز در
  • باید خیلی از این شوراهای عالی را حذف کنیم
    نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی تاکید کرد که معنی ندارد این همه شوراها وجود داشته باشد و مجلس را دور بزنند.غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با آوش ضمن ارزیابی تعدد
  • نامه‌ها و جادوی کلمات فرشته وزیری‌نسب
    «نامه‌نگاری یعنی عریان کردن خویش در محضر اشباح، و این همان چیزی است که اشباح با ولع و آزمندی به انتظارش نشسته‌اند. بوسه‌های مکتوب به مقصد نمی‌رسند زیرا به مقصد نارسیده اشباح در میانهٔ راه آنها را
  • اجلاس شانگهای؛ ویترین دیپلماسی تهران یا مسیر جدید با چین؟ عطا محامد
    حضور هم‌زمان رهبران چین، روسیه و هند به بیست‌وپنجمین نشست سران سازمان همکاری «شانگهای» در تیانجین چین وزنی کم‌سابقه داده است. برای جمهوری اسلامی، این اجلاس فرصتی است تا از اهرم‌های دیپلماتیک
  • هفتخوان «ولایت فقیه» امیر مُمبینی
    چندی پیش، در هشتم مرداد ماه امسال، دیوارنگاره‌ای تناور با هزار و چهارصد متر مربع مساحت و طرحی از نبرد رستم پرخاشگر با اژدهای هفت سر، در سبک سنتی درویش‌پرده (پرده‌ی درویشی) در میدان انقلاب تهران رونمایی
تاریخ
اقتصاد

در طول چند دهه اخیر، گرایش‌های متقابل درباره مدیریت کشورداری آینده ایران موجب جدایی میان گروه‌های سیاسی شده است. برخی جریانات متمایل به طیف چپ، و برخی گروه‌های قومی، نه فقط به فدرالیسم همچون تنها مدل زمامداری کشور پس از جمهوری اسلامی معتقدند، بلکه قبول آنرا شرط هرگونه همکاری جدی با دیگر گروه‌ها و شخصیت‌ها می‌دانند. در مقابل برخی دیگر هرگونه اعتقاد به فدرالیسم را تلاشی برای تجزیه ایران قلمداد می‌کنند.

اعتقاد به نظام فدرال برای آینده ایران پس از جمهوری اسلامی، از درک ویژه‌ای از نظام متمرکز ناشی می‌شود. برای گریز از ظلم نظام متمرکز و خودکامۀ جمهوری اسلامی، بی‌تامل، برقراری فدرالیسم راه حل قطعی قلمداد شده و آن را همطراز آزادی و گریز از خودکامگی دانسته‌اند. اما آیا فدرالیسم لزوما پیام‌آور آزادی و رفع خودکامگی ست؟

برای بسیاری دیگر ساختار غیر متمرکز راه حل سنجیده‌تری جلوه کرده است. برخی از اینها نظام غیر متمرکز را همان فدالیسم خوانده‌اند. اما آیا این دو یکی ست؟ اما همه این تلاش‌ها برای گریز از تمرکزگرایی ست. ولی آیا به‌واقع درک روشنی از نظام تمرکزگرا داریم؟ آیا تمرکزگرایی لزوما به معنای خودکامگی هم هست؟ و فدرالیسم لزوما به معنای آزادی بیشتر و نظام متمرکز نمودی از تقلیل آزادی ست؟

آیا اعتقاد به این مدل‌ها برگرفته از یک تحلیل مشخص از شرایط خاص ایران است و یا به‌گونه یک “عکس‌العمل” در برابر ظلم نظام حاکم در ما شکل گرفته؟ آیا رهروان نظام غیرمتمرکز و نیز فدرالیسم درک روشنی از این مدل‌ها در دست دارند؟ به‌راستی تفاوت این دو نظام در کجاست؟ و آیا گذار از نظام متمرکز و خودکامه به یک ساختار غیر متمرکز از مراحلی می‌گذرد، و یا این امر می‌تواند به یک باره و با تدوین یک قانون و یا با یک انقلاب سیاسی محقق گردد؟

در گفتگویی که در اینجا ارائه می‌دهم، بدون قضاوت درباره هیچ گروه و هیچ گرایشی، مقدماتی تحلیلی درباره چالش میان نظام متمرکز، غیر متمرکز و ساختار فدرالیسم را ارائه می‌دهم.

در گفتگوی بعدی جزئیات بیشتر این بحث را مطرح خواهم کرد.

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0271703
Visit Today : 62
Visit Yesterday : 547