اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • میراث رضا شاه: از تجددگرایی تا استبداد سلطنتی م. روغنی
    رضا شاه در آستانه خروجش از ایران میراثی بجای گذاشت که از تناقضات شایان توجهی برخوردار بود. در دوران زمامداری وی از یک سو در راه مدرن‌سازی و دولت‌سازی کشور گام‌های مهمی برداشته شد و نهادهای تمدنی
  • نفوذ شیطان در حوزه علمیه امیر طاهری
    آیا شیطان رجیم در حوزه علیمه قم نفوذ کرده است تا مانع از آن شود که حوزه در خدمت «برترین هدف انقلاب اسلامی یعنی استقرار تمدن اسلامی» قرار گیرد؟ این پرسشی است که پس از مطالعه سخنان آیت‌الله علی
  • «ما فراموش نمی‌کنیم که این رهایی از بیرون آمد» سون فلیکس کلرهوف
    مقدمه مترجم: امروز ۸ ماه مه، هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی و پایان جنگ جهانی دوم در اروپاست. سالهای متمادی، برای آلمانی‌ها چگونگی توصیف این روز مایه سردرگمی، سوال و مناقشه بود. به مناسبت چهلمین
  • سوریه؛ ظهور و سقوط یک خاندان – دو سعید سلامی
    علی خامنه‌ای در دیدار با مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران در مهر ماه ۱۳۹۸، سه ماه پیش از ترور قاسم سلیمانی، گفت: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقۀ خودمان…این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین
اقتصاد

جناب آقای علم‌الهدی؛ قربان صدقه رفتن بلدید؟ سلام ، عیدتان مبارک🔸اینکه شما را مخاطب قرار می دهم منظورم اسم شما نیست، رسم شماست. یعنی جنابعالی یک رسم هستید، یک نماد هستید؛ یک پرچم هستید. می توان به جای نام شما نام عزیزانی چون آقایان احمدخاتمی، صدیقی، طباطبایی نژاد ، سعیدی، حسینی همدانی امامان جمعه محترم تهران و اصفهان و قم و کرج و دهها و صدها نفر دیگر را نوشت بی‌آنکه هیچ تفاوتی داشته باشد، چون همه آن بزرگواران مانند شما “رسم” هستند نه ” اسم”.

🔸امثال من پای منبر روحانیونی چون شما نشسته ایم؛ قال الصادق و قال الباقر شنیده.ایم، با روضه‌هایتان گریسته‌ایم، به دعاهایتان آمین گفته‌ایم، به امامت جماعت تان اقتدا کرده‌ایم؛ سوالات شرعی‌مان را پرسیده ایم؛ شبهای قدر با سوز و گداز شما قرآن به سر گرفته‌ایم. الان هم همانطوریم.

🔸اما، اما نسل امروز یعنی فرزندان و بخصوص نوه های ماها – و حتی شماها- زاویه شان با ما و شما خیلی زیادشده. می‌دانید چرا؟ چون وقتی انها یواش یواش از ما دور می‌شدند؛ ما دنبالشان ندویدیم که فاصله‌مان کم شود. از همین جا، از همین بالای منبر، از همین مسجد، از همین تریبون فقط سرشان فریاد کشیدیم که آهای بچه! این کار خلاف شرع است و آن کار خلاف سنت . ولی او داشت دور و دورتر میشد و دیگر صدایمان را نمی‌شنید. و شاید ما هم زیر لب می‌گفتیم برو به جهنم.

🔸دنیا و تمدنش پیچیده بود و ما هنوز مستقیم می‌رفتیم. دائما لب می‌گزیدیم و دست بر پشت دست می‌زدیم که ای داد بیداد! تهاجم فرهنگی آمد و جوانها را برد. بعدش هم برای اینکه دلمان خنک شود چند تا نفرین و لعنت، حواله فلان رئیس‌جمهور و بهمان وزیر می‌کردیم که این فلان‌فلان شده‌ها می‌خواستند توسعه اقتصادی یا توسعه سیاسی را به جامعه بچپانند، اما دین را از بین بردند.

🔸ما ایستاده بودیم سر جایمان و پافشاری میکردیم که اصل و فرع و صدر و ذیل دین همین است که ما می‌پنداریم ولاغیر. می‌دانید معنای این حرف چه بود؟ این بود که مردم باید بیایند سراغ ما و دین ما. درست برعکس پیغمبر که می‌چرخید و می‌چرخید تا یک دل آماده و یک گوش شنوا بیابد و حرف خدا را به او برساند، حتی اگر تمسخر شود، به سنگ رانده شود و بدنش زخم بر دارد.

🔸دین را باید چنان می‌آراستیم ؛ نه لازم نبود بیاراییم بلکه کافی بود آن را از بعضی چیزها بپیراییم تا قشنگ و مهربان و این دنیایی و تودل‌برو جلوه کند. خیلی چیزها در آن حرام نباشد و احتیاط واجب در ترکش نباشد.

🔸هنوز هم می شود کارهایی کرد . دیر است اما ناممکن نیست. اما شرطش این است که گمان نکنیم دین محمد(ص) فقط مال ما حزب للهی‌های مسجدی و هیاتی است. دین محمد(ص) باید برای آن دختر بی حجاب، آن پسر عاشق موسیقی رپ، و حتی جوانی که دوست دارد با فلان آهنگ خودش را تاب بدهد، حرف داشته باشد. این حرف باید از جنس امروز باشد، وگرنه حرفهای تکراری که سالهای سال است از سر و کول خطبه های نمازجمعه و سخنرانیهای تلویزیون بالا می رود، یک نفر را هم به راه نمی‌آورد.

🔸همان وقتی که دین را پای سیاست ذبح کردیم و “تکلیف شرعی” کردیم که باید به این رای بدهی و به آن رای ندهی، گریز از دین را تئوریزه کردیم. شاید شما بزرگان مستقیما تکلیف نکرده باشید، اما امثال من بارها و بارها دیدند و شنیدند که برای رضای خدا کارهایی صورت گرفت که غیبت و بهتان و دروغ وهتک حرمت ، کمترین و کوچکترین آنها بود. می دانید جوهر این کار چه بود؟ جوهرش این بود که دین تازه ای خلق کرده بودیم که در آن هر حرامی به چشم به هم زدنی حلال می شد.

🔸حوصله تان را سر نمی برم و اوقاتتان را در اول سال نو تلخ نمی کنم. الان هم خدا شاهد است دنبال مچ گیری و پیدا کردن مقصر نیستم؛ اگر هم باشم، دردی را دوا نمی کند.

🔸شما بزرگان دین هستید، اما آخر باید دین بماند تا شما رئیسش و بزرگش باشید.اگر واقعا قبول داریم که “اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست از مسلمانی ماست” پس باید از این مسلمانی که تا حالا داشته ایم دست بشوییم؛ راهی را که آمده ایم برگردیم،؛ زبان مان را عوض کنیم؛ زبان هدایت، زیان درشت گویی نیست.

🔸آقایان بزرگان دین! ما مثلا متدینان را رها کنید. ما ولو به صورت عادت هم شده، دولا راستی می شویم و نمازمان را می خوانیم؛ به روزه هم پایبندیم؛ بعید است به راحتی بی‌دین شویم. ما با همین مناسکی که از شما یادگرفته‌ایم زندگی خواهیم کرد تا بمیریم.پس ما را بیخیال شوید . بروید و بدوید دنبال نسلی که می‌رود به سوی هرکس به او نگاه آقابالاسر نداشته باشد،او را نوکر دشمن نداند؛آدم حسابش کند و … و خلاصه قربان صدقه اش برود.

🔸راستی آقای علم‌الهدی! قربان‌صدقه رفتن بلدید؟ بلدنیستید؟ کاش یاد بگیرید.

نوروزتان شاد باد

print

مقالات
محیط زیست
Visitor
0197535
Visit Today : 529
Visit Yesterday : 726