هُهَه سردار کوثری! هُهَه!؛ ف. م. سخن

احتمالا سن بسیاری از شما خوانندگان عزیز به خر سواری در مسیر امامزاده داوود و یونجه زار قد نمی دهد و معنی هُهَه را نمی دانید. این کلمه وقتی که افسار خری که خیلی دور بر می دارد و جفتک می پراند می کشید کاربُرد پیدا می کند و با بیان این کلمه و «پرّرّرّ پرّرّرّ» کردن و «هُشّه» گفتن (که ادیبانه ی «هُهَه»ی مذکور است) خرِ چموش آرام می شود و حد و حدود جفتک پرانی اش را می فهمد.

جناب سردار کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی طویله موسوم به مجلس اسلامی اخیرا شیهه کشیده است و گفته است که:

«تحقیقات نشان داده است که خانواده پهلوی از بدو روی کار آمدن‌شان، افراد پست و وابسته‌ای بودند و هستند. از پدربزرگشان رضا شاه گرفته که نوچه و نوکر انگلیس‌ها بود و آن‌ها روی کار آوردنش و بعد هم با وضعیت بسیار زننده پا به فرار گذاشت و در جزیره موریس به آن وضعیت افتاد که واقعا آدم تاسف می‌خورد که در آن مقطع چنین کسانی بالاسر مردم ایران عزیز بودند…. بعد هم که پسرش بر سرکار آمد سرش اول در آخور انگیسی‌ها و بعد هم آمریکایی‌ها بود. آنچنان که دیدیم بعدش با گریه و زاری، آمریکایی‌ها برایش تصمیم گرفتند و گفتند باید بروی. باوجود آنکه پهلوی آنقدر به آمریکا سواری داده بود اما او را راه ندادند. این [رضا پهلوی] هم که جوجه و بچه است و فقط هیکل گنده کرده است.»

اولا دست پیش را گرفتن برای پس نیفتادن و صفات زشت خود را به دیگران نسبت دادن، بخشی از شخصیت فرومایه ی سردار و همقطاران اوست که آمده اند ایران ی را که رضا شاه و محمدرضا شاه ساختند و آباد کردند و پادشاه فقید برای سنت سنت نفتی که ایران می فروخت با انگلیس و امریکا چانه زد و در افتاد و برای خرید بهترین تسلیحات به منظور قدرتمند کردن کشور در مقابل دشمنان ایران، قوی ترین سیاست ورزی ها را کرد، طوری که آن قدر قدرتمند شد که این کشورها خواهان از سر راه برداشتن او و دادن مملکت به دست مشتی بی وطن امثال سردار شدند، تا ایران و ساخته های آن دو پادشاه را کاملا نیست و نابود کنند… باری چنین کَسَکی به رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی نوکر می گوید در حالی که هنوز کمرش در مقابل چین و روسیه و پوتین و شی جین پینگ به شکل تعظیم و دست بوسی خم است.

ثانیا اگر «امریکایی ها برای [پادشاه] تصمیم گرفتند و گفتند که باید بروی» شماها و خمینی آدمخور تان این وسط چکاره بودید که سنگ «انقلاب اسلامی» به سینه می زنید؟ پس انقلاب شما کشک بود، و امریکا عامل سقوط حکومت پادشاهی بود؟

ثالثا اگر پادشاه موقع رفتن گریه می کرد، برای سرنوشت کشوری بود که ساخته بود و برایش دل می سوزاند و می دانست چه آینده ی تلخی در پیش روی آن است.

البته ندیده ام که حیوانات، موقع اندوه اشک بریزند، ولی گمان می کنم روزی که مردم ایران دُم شما ها را بگیرند و مثل موجودات نحس و نجس از ایران بیرون بیندازند، شاهد عرعر کردن شما ها باشیم که به نوعی اشک ریختن برای چهارپایان محسوب می شود آن هم نه برای ایران، بلکه برای از دست دادن سرزمینی که در اختیار شما بود و شما چهل و چهار سال تمام به شخم زدن آن مشغول بودید.

گاه دیده ام که از دفاع سپاه نکبت پاسداران از ایران و تمامیت ارضی آن سخن به میان می آید.

سپاه پاسداران همان طور که از نام اش پیداست، و هیچ اثر و نشانی از ایران در این نام نیست، از ایران و تمامیت ارضی آن دفاع نکرده است، بلکه از اسلام و تمامیت منبع چپاولی به نام ایران دفاع کرده است چنان که همین ها به راحتی ایران و منابع و ثروت های اش را برای حفظ و ماندگاری خود در اختیار چین و روسیه قرار می دهند و به این وطن فروشی آشکار افتخار هم می کنند. آن ها ایران را برای ایران و ایرانی حفظ نکرده اند بلکه برای چپاول این سرزمین و مردم آن به نام اسلام حفظ کرده اند.

در مورد یاوه گویی های دیگر این سردار جفتک پران، باید بگویم بله. من هم اگر تمام نیروی سرکوب و دار و درفش کشور در اختیارم بود، و ماموران درنده خوی ام به انواع و اقسام سلاح ها مجهز بودند، چنان برای مردم عادی و جوانان دست خالی، رجز می خواندم که بشود با آن یک دیوان حماسی نوشت، اما روزی خواهد رسید که این جناب سردار را زیر دست و پای مردم خواهیم دید و چه لذتی خواهیم برد از فریاد ناله و استغاثه ی او که دستکم حقوق حیوانات را در مورد من رعایت کنید و کاری را که با چهارپایان هم نمی کنید با من نکنید.

در اینجا شاید کسی که حیوان مزبور او را «جوجه و بچه» می خواند با دعوت مردم به آرامش و رعایت حقوق بشر و حقوق حیوانات، بتواند کاری کند که او در مقابل دادگاه ی چیزی قرار بگیرد و باقی عمر نکبت بارش را با شخم زدن در وسط کویر لوت بگذراند.

Posted in خانه