اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران علی‌رضا اردبیلی
    جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشر
  • تاریخ‌نگاری فمینیستی آزاده بی‌زارگیتی
    استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بی‌زارگیتی: تاریخ‌نگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روش‌هایی برای بازگویی تجربیات
  • روایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کم‌سابقه در فضای فکری ایران
    محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفت‌و‌گویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن می‌گوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمان‌بندی مناسبی نداشت. می‌شد این پروژه را چندسال زودتر
  • استبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود
    «دکتر همایون کاتوزیان» نامی آشنا و البته صاحب‌نظر در چند قلمرو محسوب می‌شود. از قلمرو ادبیات کلاسیک و نوین تا علم اقتصاد و اقتصاد سیاسی، به‌ویژه تاریخ معاصر و همچنین صاحب‌نام در قلمرو
اقتصاد

فرخنده اعظمی از زندانیان سیاسی دوران شاه در گفت‌وگو با زمانه برای اولین بار از شکنجه‌های شدید جسمی و روحی در زندان می‌گوید. او روایت می‌کند چگونه بازداشت و به تخت شکنجه بسته شد. زمانه پای صحبت عده‌ای از زندانیان سیاسی زمان شاه نشسته است. این بار با فرخنده اعظمی، زندانی سیاسی دوران شاه گفت‌وگو کرده‌ایم. فرخنده اعظمی می‌گوید با وجود دشوار بودن روایت‌گری، تصمیم گرفته برای اولین و برای ثبت در تاریخ، از شکنجه‌هایی که بر او رفته بگوید.
◼️ گفت‌وگوی زمانه با فرخنده اعظمی را بشنویند:

فرخنده اعظمی تنها ۲۲ سال داشت و تازه از سفر ماه عسل برگشته بود که همراه با همسرش توکل اسدیان به دست ساواک بازداشت شد.

فرخنده اعظمی روایت می‌کند وقتی که بازداشت شد دو مامور ساواک به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در آن حالی یکی از آنها سعی می‌کرد جلوی دهانش را بگیرد تا صدای فریادهای او هنگام شلاق زدن بیرون نرود. او می‌گوید درد شلاق به کف پا چنان زیاد بود که دچار تشنج شد، به همین خاطر او را از تخت باز کردند، کمی به او آب دادند و دوباره به تخت بستند و شروع به شلاق زدن کردند.

فرخنده اعظمی می‌گوید فریادش از شدت درد بلندتر که شد، یکی از شکنجه‌گران ساواک روی پشت‌اش رفت و سعی کرد محکم‌تر جلوی دهان‌اش را بگیرد. راه نفس کشیدن از بینی‌اش را هم گرفتند و درد را افزون کردند.

بعد از مدتی او را از تخت باز کردند. پاهایش به شدت وَرم کرده و شکافته شده بود. شکنجه‌گران گفتند باید بپرد، در حالی که کف زمین سنگ ریزه بود و این باعث می‌شد تا او درد زیادی را متحمل شود. او را بعد از چند نویت شکنجه با شلاق به میله‌ای در انتهای سالن بستند و به او گفتند تا زمانی که اعتراف نکند هر روز همین بساط را تکرار خواهند کرد.

این‌ها تنها بخشی از شکنجه‌هایی است که فرخنده اعظمی در دوران بازداشت و زندان متحمل شده است. او در بازداشتگاه ساواک انواع شکنجه‌های جسمی را متحمل شد و زمانی که به زندان اوین منتقل شد مورد شکنجه‌های روحی قرار گرفت.

زمانه

print

مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0272913
Visit Today : 618
Visit Yesterday : 654