اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران علی‌رضا اردبیلی
    جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشر
  • تاریخ‌نگاری فمینیستی آزاده بی‌زارگیتی
    استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بی‌زارگیتی: تاریخ‌نگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روش‌هایی برای بازگویی تجربیات
  • روایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کم‌سابقه در فضای فکری ایران
    محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفت‌و‌گویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن می‌گوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمان‌بندی مناسبی نداشت. می‌شد این پروژه را چندسال زودتر
  • استبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود
    «دکتر همایون کاتوزیان» نامی آشنا و البته صاحب‌نظر در چند قلمرو محسوب می‌شود. از قلمرو ادبیات کلاسیک و نوین تا علم اقتصاد و اقتصاد سیاسی، به‌ویژه تاریخ معاصر و همچنین صاحب‌نام در قلمرو
اقتصاد

درحالی‌که جنگ ارتش اسرائیل علیه نیروهای حماس در نوارغزه شدت گرفته است، آمریکا با گسیل دیپلمات‌ها و ناوگان دریایی خود به منطقه، درصدد کنترل و هدایتِ روند تحولات خاورمیانه است. در روزهای اخیر، آنتونی بلینکن، وزیر خارجۀ آمریکا با سفر به خاورمیانه با رهبران چند کشور عرب و همینطور اسرائیل و ترکیه، دیدار و گفت‌وگو کرده است. با پایان مأموریت او، ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا وارد خاورمیانه شده تا دستور کار او را تکمیل کند. همزمان، واشنگتن زیردریایی پیشرفته‌ای را که گفته می‌شود حامل موشک‌های دوربرد و تسلیحات اتمی است، به آب‌های نزدیک منطقۀ درگیری فرستاده تا به ناوگان جنگی آن کشور در حوزۀ مدیترانه و دریای عرب و خلیج‌فارس بپیوندند.

در واقع تحرکات دیپلماتیک و نظامی آمریکا نشانۀ ورود تمام‌عیارِ ایالات‌متحده به بحران جاری در خاورمیانه به قصد تحقق اهداف استراتژیک کوتاه‌مدت و بلندمدت آن کشور در منطقه است.

در کوتاه‌مدت، ایالات متحده سه هدف اصلی را دنبال می‌کند؛ نخست، حمایت از اسرائیل برای ادامۀ جنگ تا نابودی تأسیسات اداری و نظامی حماس در نوارغزه. دوم، کمک به اجرای یک «وقفۀ بشردوستانه» در روند جنگ به‌منظور زمینه‌سازی برای آزادی اسیران اسرائیلی توسط حماس. سوم، پیشگیری از گشودن جبهه‌های تازه علیه اسرائیل به‌خصوص از طرف حزب‌الله لبنان و جلوگیری از گسترش جنگ در سراسر منطقه.

در حقیقت، اسرائیل و کشورهای عرب در پیشگیری از گسترش دامنۀ جنگ با آمریکا هم‌نظر هستند، اما در دو مورد دیگر، هر کدام هدفی متفاوت از آمریکا را دنبال می‌کنند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل با قاطعیت هر نوع «وقفه» در جنگ را بدون آزادی اسیران اسرائیلی رد کرده و از دوستان و دشمنان اسرائیل خواسته است که واژۀ «آتش‌بس» را از قاموس خود حذف کنند!

در مقابل، کشورهای عرب یکصدا از آمریکا می‌خواهند که اسرائیل را برای پایان جنگ و اعلام آتش‌بس تحت فشار بگذارد.

تاریخ تحولات گذشته نشان می‌دهد که وقتی پای جنگ و نقش آمریکا در خاورمیانه در میان است، به اظهارات رسمی سران کشورها در مورد ضرورت فوری توقف جنگ و یا اعلام آتش‌بس، به ندرت می‌توان اعتماد کرد، زیرا معادلۀ درهم‌تنیدۀ بحران خاورمیانه و تلاش برای آرام کردن افکارعمومی، همواره زمینه‌ای برای ریاکاری سیاسی فراهم می‌آورد!

آنچه فعلاً در افق رخدادهای خونین میدان جنگ در نوارغزه دیده می‌شود، ادامۀ جنگ با شدت و ضعف مرحله‌ای آن است و به نظر نمی‌رسد که یک «وقفۀ بشردوستانه» و آزادی احتمالی اسیران نیز تأثیر تعیین‌کننده‌ای در روند آن به‌جا بگذارد.

در مورد گسترش دامنۀ جنگ اما اطمینان کاملی وجود ندارد. گرچه در جبهۀ شمالی اسرائیل، نگرانی از بروز جنگ پس از سخنرانی اخیر سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان کاهش یافته است، اما آمریکا همچنان نگران آن است که برخی از گروه‌های عراقی یا حوثی‌های یمن، با حمله به پایگاه‌های نظامی یا دیگر اهداف آمریکایی در منطقه، دولت جو بایدن را به آغاز جنگی تازه در خاورمیانه مجبور سازند.

ظاهراً دولت محمدشیاع السودانی در عراق از اینکه کشورش بار دیگر صحنۀ رویارویی بین آمریکا و برخی گروه‌های شبه‌نظامی شود، به شدت بیم دارد. از همین رو، السودانی پس از گفت‌وگو با بلینکن در بغداد به ایران و برخی کشورهای حاشیۀ جنوبی خلیج‌فارس سفر کرده است تا ضمن انتقال پیام احتمالی وزیر خارجۀ آمریکا، دربارۀ راه‌های پیشگیری از گسترش جنگ به‌خصوص با مقام‌های جمهوری اسلامی گفت‌وگو کند.

در این میان اما آنچه آمریکا را بیش از اهداف کوتاه‌مدت، دل‌مشغول خود کرده است، جهت تحولات منطقه در دوران پس از جنگ و نوع نظم خاورمیانه در آینده است. رهبران آمریکا، از اینکه اسرائیل برای دوران پس از جنگ در نوارغزه، استراتژی نادرستی در پیش گیرد و یا اینکه اصولاً فاقد استراتژی باشد، اظهار نگرانی می‌کنند. دولت آمریکا می‌کوشد تا جنگ در نوارغزه را زمینه‌ای برای احیای راه‌حل دوکشوری به قصد پایان دادن به مناقشۀ تاریخی بین فلسطینی‌ها و اسرائیل قرار دهد و از این جهت، با کشورهای عرب منطقه و عموم متحدان و حتی کشورهای رقیبش در سرتاسر جهان، هم‌نظر است، حال آنکه احزاب راستگرای افراطی حاکم بر اسرائیل از جمله حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو به جنگ در غزه به‌عنوان اتفاقی برای بستن هرگونه روزنی به سمت راه‌حل دو کشوری می‌نگرند.

از این جهت، به هر میزان که منافع آمریکا در اهداف کوتاه‌مدت، با دولت اسرائیل همسو و منطبق شده است، اما در هدف بلندمدت یعنی نوع نظم پساجنگ، با آن اختلاف و اصطکاکی پنهان پیدا کرده است و در عوض، با کشورهای عرب در یک مسیر حرکت می‌کند.

جو بایدن با توجه به نقشه‌ای که برای نظم پساجنگ در سر دارد، تحولات دو سه‌سالۀ آیندۀ خاورمیانه را زمینه‌ساز نظم بین‌المللی در 70 سال آینده دانسته است، اما راستگرایان در اسرائیل امیدوارند که با ظهور مجدد دونالد ترامپ یا فردی مشابه او در کاخ سفید در سال آینده، رؤیاهای خطرناک خود را در منطقه دنبال کنند.

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0273510
Visit Today : 511
Visit Yesterday : 704