اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران علی‌رضا اردبیلی
    جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشر
  • تاریخ‌نگاری فمینیستی آزاده بی‌زارگیتی
    استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بی‌زارگیتی: تاریخ‌نگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روش‌هایی برای بازگویی تجربیات
  • روایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کم‌سابقه در فضای فکری ایران
    محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفت‌و‌گویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن می‌گوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمان‌بندی مناسبی نداشت. می‌شد این پروژه را چندسال زودتر
  • استبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود
    «دکتر همایون کاتوزیان» نامی آشنا و البته صاحب‌نظر در چند قلمرو محسوب می‌شود. از قلمرو ادبیات کلاسیک و نوین تا علم اقتصاد و اقتصاد سیاسی، به‌ویژه تاریخ معاصر و همچنین صاحب‌نام در قلمرو
اقتصاد
سلام دوست عزیز. توتالیتاریسم یا تمامیت‌خواهی شکلی از حکومت و نظام سیاسی است که با استفاده از قدرت و با اصل ایجاد وحشت در جامعه، در کلیه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی به شکلی انحصاری و با ایجاد فضای خفقان، دخالت می‌کند. این رژیم‌ها توتالیتر نامیده می‌شوند. توتالیتریسم معمولاً با ویژگی‌های زیر مشخص می‌شود:• انحصار قدرت در دست یک گروه یا فرد: در رژیم‌های توتالیتر، قدرت سیاسی در دست یک گروه یا فرد خاص قرار دارد و هیچ نهاد یا سازمان دیگری حق دخالت در امور حکومت را ندارد.
• ایجاد ایدئولوژی واحد: رژیم‌های توتالیتر برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود، یک ایدئولوژی واحد را به مردم تحمیل می‌کنند. این ایدئولوژی معمولاً بر اساس برتری یک گروه یا ایدئولوژی خاص استوار است.
• سرکوب شدید مخالفت‌ها: رژیم‌های توتالیتر از هرگونه مخالفت با حکومت خود به شدت جلوگیری می‌کنند. این مخالفت‌ها می‌توانند از انتقادات سیاسی تا فعالیت‌های مدنی و اجتماعی را شامل شوند.
• استفاده از ابزارهای تبلیغاتی: رژیم‌های توتالیتر از ابزارهای تبلیغاتی برای کنترل افکار عمومی و ایجاد فضای وحشت در جامعه استفاده می‌کنند.
نمونه‌هایی از رژیم‌های توتالیتر در تاریخ عبارتند از:
• آلمان نازی (۱۹۳۳-۱۹۴۵)
• اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (۱۹۲۲-۱۹۹۱)
• جمهوری خلق چین (۱۹۴۹-تاکنون)
• کوبا (۱۹۵۹-تاکنون)
• ایران (۱۹۷۹-تاکنون)
توتالیتریسم یک پدیده خطرناک است که می‌تواند منجر به نقض حقوق بشر، سرکوب آزادی‌های فردی و حتی جنگ شود. آگاهی از ماهیت و ویژگی‌های توتالیتاریسم می‌تواند به ما کمک کند تا از بروز این پدیده در جوامع خود جلوگیری کنیم.

تفاوت حکومت فردی در یک کشور و حکومت یک حزب در کشور چیست؟

حکومت فردی و حکومت یک حزب هر دو شکلی از حکومت توتالیتر هستند که در آن قدرت سیاسی در دست یک گروه یا فرد خاص قرار دارد. با این حال، تفاوت‌های مهمی بین این دو شکل حکومت وجود دارد.
در حکومت فردی، قدرت سیاسی در دست یک فرد، معمولاً یک دیکتاتور، قرار دارد. این فرد معمولاً با استفاده از زور و سرکوب، قدرت خود را حفظ می‌کند و از هرگونه مخالفت با حکومت خود جلوگیری می‌کند.
در حکومت یک حزب، قدرت سیاسی در دست یک حزب سیاسی، معمولاً یک حزب کمونیستی یا فاشیستی، قرار دارد. این حزب معمولاً از طریق انتخابات دست به قدرت می‌رسد، اما پس از رسیدن به قدرت، آزادی‌های سیاسی را محدود می‌کند و مخالفان خود را سرکوب می‌کند.
تفاوت‌های اصلی بین حکومت فردی و حکومت یک حزب عبارتند از:
• منبع قدرت: در حکومت فردی، منبع قدرت یک فرد است، در حالی که در حکومت یک حزب، منبع قدرت یک حزب سیاسی است.
• روش رسیدن به قدرت: در حکومت فردی، معمولاً قدرت از طریق زور و سرکوب به دست می‌آید، در حالی که در حکومت یک حزب، معمولاً قدرت از طریق انتخابات به دست می‌آید.
• میزان سرکوب مخالفت‌ها: در حکومت فردی، معمولاً سرکوب مخالفت‌ها شدیدتر است، در حالی که در حکومت یک حزب، سرکوب مخالفت‌ها ممکن است کمتر باشد، اما همچنان وجود دارد.
نمونه‌هایی از حکومت فردی عبارتند از:
• آلمان نازی (۱۹۳۳-۱۹۴۵)
• اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (۱۹۲۲-۱۹۹۱)
• کوبا (۱۹۵۹-تاکنون)
نمونه‌هایی از حکومت یک حزب عبارتند از:
• چین (۱۹۴۹-تاکنون)
• کره شمالی (۱۹۴۸-تاکنون)
• ویتنام (۱۹۴۵-تاکنون)
در نهایت، هر دو شکل حکومت فردی و حکومت یک حزب، شکل‌هایی از حکومت توتالیتر هستند که در آنها آزادی‌های فردی محدود می‌شوند و مخالفان سرکوب می‌شوند.

در افریقا و اکثر کشور های آسیاو آمریکا لتین حکومت های آنها ادعا می کنند که دمکرات هستند. ولی آشکار است چنین نیست . نظر شما جیست؟

بله، این واقعیتی است که در بسیاری از کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، حکومت‌ها ادعای دموکراسی می‌کنند، اما در عمل چنین نیست. این امر دلایل مختلفی دارد، از جمله:
• تاریخ طولانی استعمار و استبداد: بسیاری از کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین در گذشته تحت استعمار قرار گرفته‌اند و این امر منجر به شکل‌گیری فرهنگ‌های سیاسی مبتنی بر استبداد شده است.
• فقر و نابرابری: فقر و نابرابری اقتصادی در بسیاری از کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین منجر به نارضایتی مردم و افزایش احتمال روی کار آمدن حکومت‌های اقتدارگرا شده است.
• نفوذ قدرت‌های خارجی: قدرت‌های خارجی، مانند ایالات متحده و چین، اغلب در امور داخلی کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین دخالت می‌کنند و این امر می‌تواند منجر به تضعیف دموکراسی در این کشورها شود.
برخی از نشانه‌های رایج دیکتاتوری در کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین عبارتند از:
• عدم وجود انتخابات آزاد و عادلانه: انتخابات در این کشورها معمولاً تحت کنترل حکومت است و نتایج انتخابات پیش از برگزاری مشخص است.
• سرکوب مخالفان سیاسی: حکومت‌های این کشورها معمولاً از هرگونه مخالفت سیاسی با خود جلوگیری می‌کنند و مخالفان خود را سرکوب می‌کنند.
• محدودیت آزادی‌های فردی: حکومت‌های این کشورها معمولاً آزادی‌های فردی، مانند آزادی بیان، آزادی تجمع و آزادی تشکیل انجمن، را محدود می‌کنند.
وجود این نشانه‌ها نشان می‌دهد که دموکراسی در بسیاری از کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین یک امر صوری است و در عمل، حکومت‌های این کشورها اقتدارگرا هستند.
البته، در برخی از کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، روند دموکراتیزاسیون در حال پیشرفت است. در این کشورها، انتخابات آزاد و عادلانه برگزار می‌شود، آزادی‌های فردی محدود نمی‌شود و مخالفان سیاسی سرکوب نمی‌شوند. با این حال، هنوز هم راه زیادی تا رسیدن به دموکراسی کامل در این کشورها وجود دارد.

بسیار ممنونم . تا فرصت دیگر
حسین مولا
با آرزوی موفقیت برای شما
بارد « هوش مصنوعی »

 


print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0273614
Visit Today : 615
Visit Yesterday : 704