تکتونیک ایدئولوژیک جابجا می شود و پیامد آن ناروشن است – مصاحبه اشپیگل با تاریخدان ژوزفین کویین – ترجمه: حسین انورحقیقی
ژوزفین کوئین، تاریخ شناس بریتانیایی عهد باستان ، مفهوم «غرب» را یک توهم و «هویتیابی بر مبنای دوران باستان» را بسیار بعید میداند. به نظر وی تفکر بر مبنای فرهنگها خطرناک است.مسکن روی موج انقلاب گفتوگو با مهندس محمد توسلی
مسکن، امروز در قانون اساسی ما بهعنوان یک حق به رسمیت شناخته شده است. این حق از چه زمانی در تاریخ ما سمت و سوی تحقق یافت؟ در کشورهای توسعهیافته مسکن اجتماعی چون حقوق مدنی و سیاسی بخشی ازکارستن پرین ویلهلم رایش و الوهیت در جسم
ویلهلم رایش در اصل مارکسیست بود و به همین دلیل، این شاگرد فروید نسبت به کلیساها رویکردی انتقادی داشت. با اینحال، شخصیت عیسی او را شیفتهی خود میکرد. رایش بهعنوان یک روانکاو با ایدهی مسیحیت آغازین همدل بود؛ این ایده که امر الهی در کالبدِ جاندار و روحیافته یافتنی است.سیاست باطل را نمیشود به روز کرد! خواست رفع بحران از مسبب بحران؟ بهزاد كریمی
بیانیه و واکنش خامنهای، تندروها، میانهروها و روزنه گشایان: جبهۀ اصلاحطلبان با انتشار بیانیهای در روز ۲۶ مرداد، تاکید بر لزوم «آشتی ملی» در کشور کرد و وضعیت خاص پسا «جنگ ۱۲ روزه» را «فرصت طلایی تغییر پیش روی ملت و حاکمیت» اعلام نمود. بر این بیانیه درنگ باید داشتکمونیسم مارکس – فصل سوم: مارکس و فعالیت «انقلابی» یا «عملی – انتقادی»، نوشته ی: محسن حکیمی
فعالیت مارکس در دوران متأخر زندگی او – چه در عرصۀ تشکیلاتی و چه در قلمرو نظری – شکل پختهتر و تکاملیافتهتر همان رویکرد «انقلابی» یا «عملی-انتقادی» در دوران آغازین زندگی او بود، و تقسیمبندی زندگی
تروریسم نیابتی در جهان پساقطبی محمدرضا کربلایی
(شرح تصویر، ایمن الظواهری، فرد نشسته در کنار بن لادن، از جهادیهای سراسر جهان خواست به سوریه سفر کنند و با به دست گرفتن سلاح به یاری مردم سوریه بشتابند)کوروش و میراث هخامنشی: بازخوانی انتقادی اسطوره و تاریخ کاظم علمداری
چکیده: کوروش بزرگ در حافظه تاریخی ایران و در روایتهای عبری، یونانی و لاتین، نماد عدالت و خردمندی شناخته میشود. اما بررسی منابع تاریخی نشان میدهد که تصویر آرمانی او بیش از آنکه مبتنی بر اسناد ایرانی باشد،جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران علیرضا اردبیلی
جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشرتاریخنگاری فمینیستی آزاده بیزارگیتی
استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بیزارگیتی: تاریخنگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روشهایی برای بازگویی تجربیات
تیزی تیغ بودجه بر تن ایرانیان
یادآوری دلایل و پیامدهای مصیبتهای کسری بودجههای سالانه برای فعالان اقتصادی و نیز برای علاقهمندان به اقتصاد سیاسی ایران دوباره و چندباره و صدباره گویی است و آنها تنها میتوانند بگویند با کمال تاسف همین است.طبقات پایین جامعه در تامین کالاهای اساسی مشکل دارند / ۵ میلیون پیک موتور سوار عمدتا از طبقه محروم داریم / چرا دولت مدام به بازار بورس پول تزریق می کند؟
آمار و ارقام دقیقی از افرادی که در دوران جنگ مشاغل خود را از دست دادند یا با تعدیل نیرو و کاهش درامد مواجه شدند نداریم، در هر حال، هزینه هایی که به این بخش از جامعه تحمیل شده و باید جبران شود مهم است و اگر موردمکانیسم ماشه؛ شمشیر داموکلس بر سر اقتصاد ایران
دویچهوله: تروئیکای اروپا ایران را به فعالسازی مکانیسم ماشه تهدید میکند که میتواند تحریمهای سازمان ملل علیه این کشور را بازگرداند. فعالسازی این سازوکار چه پیامدهایی . مکانیسم ماشه یا “اسنپبک” سازوکاری حقوقی در توافق هستهای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورایتغییر پارادایم در رشد اقتصادی ویتنام دکتر محمد حسین یحیایی
انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه تغییرات مهمی در جنبش های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهان بوجود آورد، جنبش هایی با گرایش های چپ در مبارزه با استثمار و امپریالیسم در آسیا بویژه در کشور وسیع «چین » با انبوه جمعیت پا
گلوریا مایرا، لیدیا کاساس، و لیهتا ویوالدی: سقط جنین در شیلی: راه دراز قانونیشدن و فرایند کند اجراییشدن
تا پیش از سپتامبر ۲۰۱۷، شیلی از معدود کشورهایی بود که تحت هیچ شرایطی سقط جنین را مجاز نمیدانست. گرچه قوانین بهداشتی شیلی از سال ۱۹۳۱ سقطِ درمانی (سقط به دلیل حفظ سلامتی مادر) را مجاز میدانستند، ولی پینوشه دیکتاتور نظامی شیلی در یکی از آخرین اقدامات حکومتیاش در سال ۱۹۸۹ این قانون را لغو کرد. از آن پس اقدامات متعددی برای احیاء قانون پایان بارداری ناخواسته (سقط جنین) صورت گرفت که ناکام ماند، تا سال ۲۰۱۷ که بالاخره قانون تغییر کرد تا سقط را بر سه پایه مجاز بدارد: وقتی زندگی زن در خطر باشد و با سقط جنین نجات پیدا کند، وقتی جنین دچار مشکلاتی باشد، و سقط نوزادی که بر اثر تجاوز نطفه بسته است.
آیا این پیشرفت مثبتی است؟ گلوریا مایرا و نویسندگان همکارش میگویند با وجود این قانون، باز هم بسیاری از زنانی که بارداری ناخواسته دارند حق سقط ندارند، و از این گذشته، اجرای همین قانون هم با مشکلات فراوانی مواجه است که در مقالهی خود در پی نشان دادنشان هستند؛ در عین حال معتقدند که پیشرفت ناشی از تصویب این قانون چیز کمی نیست.
زمینهی تاریخی پایان بارداری ناخواسته
در ابتدای قرن بیستم، هم جامعهی پزشکی و هم فمینیستهای شیلی برای قانونیشدن سقط جنین مبارزه میکردند. جامعهی درمانی شیلی میدید که فقر، مرگومیر بالای نوزادان و مادران در حین زایمان و سقط غیرقانونی چه تأثیرات وخیمی بر زندگی زنان میگذارد.
در نتیجهی تلاشهای جامعهی درمانی شیلی، در سال ۱۹۳۱ سقط جنین به دلایل درمانی در «قانون سلامت عمومی»، قانونی شد. پزشکان در ۱۹۳۶ طرحی ارائه کردند که سقط به دلایل اقتصادی و اجتماعی هم قانونی شود اما با این پیشنهاد موافقت نشد.
در همین اوقات، فمینیستهای شیلی هم مشغول فعالیت بودند. «جنبش رهاییطلب زنان شیلی» (۱۹۳۵ تا ۱۹۵۳) که برای بهدستآوردن حق رأی زنان تلاش میکرد، حق اختیار بر باروری را هم جزئی از حقوق سیاسی زنان میشمرد و خواهان قانونیشدن برنامههایی در حمایت از خانواده و قانونیشدن سقط جنین بود و خصوصاً روی وضعیت زنان کارگر شیلی انگشت میگذاشت که بیش از بقیه از بارداری ناخواسته آسیب میدیدند.
در نهایت دولت شیلی در دههی ۱۹۶۰، و در همکاری با نهادهای بینالمللی همچون «فدراسیون بینالمللی تنظیم خانواده» (International Planned Parenthood Federation) به سراغ برنامههای حمایت از خانواده رفت.
در زمان ریاستجمهوری سالوادور آلنده (۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳) سقط جنین قانونی در فهرست مطالبات فمینیستها نبود، با این حال، اعضای جامعهی درمانی شیلی روندی را پیش بردند که از طریق کارهای پزشکی انجام سقط را آسانتر میکرد.
مایرا میگوید برای مثال در بیمارستان باروس لوکو در یکی از حومههای کارگرنشین پایتخت شیلی، گروهی از پزشکان زنان و زایمان و متخصصان بهداشت بارداری، برای بارداریهای ناخواستهی با این استدلال که سلامت این زنان را به خطر میاندزد، تشخیص سقط «درمانی» میگذاشتند و سقط جنین قانونی انجام میدادند. برآورد میشود که فقط از ماه مارس ۱۹۷۳ تا سپتامبر همین سال (که آلنده با کودتای نظامی ژنرال پینوشه سرنگون و کشته شد)، ۳هزار سقط در این بیمارستان صورت گرفته باشد.
نخستین گامها به سوی پایان قانونی بارداری
حکومت دیکتاتوری پینوشه از همان سال ۱۹۷۳ سیاستهای حمایت از باروری وضع کرد و در سال ۱۹۸۹، آخرین سال حکومت پینوشه، سقط جنین را تحت هر شرایطی ممنوع کرد. از همین سال، ۳۰ سازمان زنان به هم پیوستند و «سخنگاه آزاد بهداشت و حقوق جنسی و بارداری» را تشکیل دادند که در پی رسیدن به قانون آزادی سقط جنین بود؛ سال بعد پینوشه کنار رفت و دموکراسی به شیلی بازگشت.
با وجود فعالیتهای گستردهی فمینیستهای شیلیایی در قالب شبکهی یادشده، طی دههی ۱۹۹۰ احزاب سیاسی علاقهای به اصلاحات قانونی در خصوص سقط جنین نداشتند و حتی تنها لایحهای هم که برای احیای قانون لغوشدهی سقط درمانی ارائه شد در این دوره هرگز در پارلمان مورد بحث قرار نگرفت.
در همین دهه، تحولات مهمی در رابطه با سقط جنین در سطح بینالمللی در جریان بود: در سطح آمریکای لاتین کارزاری برای جرمزدایی از سقط جنین به راه افتاد و سازمان ملل متحد نیز دو کنفرانس بینالمللی راجع به حقوق زنان و خانواده برگزار کرد (قاهره ۱۹۹۲ و پکن ۱۹۹۵) که بر اصلاح قوانین مربوط به سقط جنین در دنیا تأثیر گذاشت.
در شیلی هم خصوصاً در دههی بعدی آگاهیبخشی به زنان و به جامعه در خصوص سقط جنین و سلامت بارداری زنان ارتقاء یافت، اما راه اصلاحات قانونی همچنان بسته بود: از ابتدای دههی ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۱۲ یازده لایحه به پارلمان داده شد که سقط جنین را در شرایطی مجاز میکردند اما هیچکدام به تصویب نرسید.
در سال ۲۰۱۴، میشله باشلت به ریاستجمهوری رسید. از جمله حامیان او ائتلافی از فعالان فمینیست بودند که برای گنجاندن اصلاح قانون سقط جنین در برنامهی دولت فشار آوردند. اما در بین اعضای این ائتلاف بر سر اینکه دقیقاً چه باید بشود اتفاق نظر وجود نداشت: یک سر طیف این ائتلاف خواهان آزادکردن بیقیدوشرط سقط جنین بودند، و سر دیگر خواهان تصویب قانونی شبیه همان قانون دههی ۱۹۳۰.
در این دوره بود که «جنبش قانونیکردن سقط جنین» (La Mesa Acción por el Aborto) معروف به «مِسا» شکل گرفت که شبکهای متشکل از افراد و سازمانها بود. مایرا که خود از اعضای اصلی «مسا» بوده است، میگوید در میان اعضای این تشکیلات نیز دیدگاههای بسیار متفاوتی راجع به تأثیر سیاسی قانون سقط جنین و راهبردهای لازم برای جرمزدایی و قانونیکردن سقط وجود داشت.
سقط قانونی بر سه پایه
در ژانویهی ۲۰۱۵، رئیسجمهور باشلت لایحهی جدیدی را برای قانونیکردن سقط جنین بر سه پایه ارائه کرد: سقط برای جلوگیری از خطری که جان مادر را تهدید میکند؛ سقط جنینی که ناهنجاریهای جدی داشته باشد؛ و سقط جنینی که حاصل تجاوز باشد.
بحث بر سر این لایحه در پارلمان دو سال و نیم طول کشید. این مدت طولانی فرصتی کمنظیر در اختیار موافقان و مخالفان لایحه گذاشت تا استدلالهای خود را ارائه کنند.
لایحهی اصلی در پارلمان دستخوش تغییرات زیادی شد و تبصرهها و ملحقات متعددی بر آن افزودند، و متنی که در نهایت تنظیم شد از لحاظ تعاریف کسانی که در دستهبندیهای سهگانه قرار میگرفتند و محدودیتهای زمانی و حفظ رازداری مراجعان محدودیتهای زیادی در مقایسه با متن اصلی داشت.
لایحهای که تصویب شد هیچگاه خطراتی را که سلامت زنان باردار را تهدید میکرد بهصراحت لحاظ نکرد: نمایندگان پارلمان، ابتدا خطر در تعبیر کلیتر را به «خطر مرگ» تغییر دادند و بعد «خطر مرگ فعلی و آینده» را به «خطر مرگ فعلی» تبدیل کردند. زمینهی ناهنجاریهای ناسازگار با حیات جنین هم بسیار محافظهکارانهتر از بسیاری از کشورها در نظر گرفته شد و فقط ناهنجاریهای منجر به مرگ جنین را دلیل سقط دانستند.
در زمینهی تجاوز، مهلت زمانی مجاز برای سقط که تا ۱۸ هفتگی جنین پیشنهاد شده بود، به ۱۴ هفتگی برای دختران ۱۴ سال به پایین کاهش یافت. پیداست که گزارشکردن تجاوز و توسل به مقامات قانونی خودش کار زمانبری است؛ چه رسد به اقدام برای سقط.
پارلمان در بحث محرمانهماندن فرایند سقط هم پیشنویس اولیه را تغییر داد. پارلمان پذیرفت که در موارد مربوط به وجود تهدید علیه جان مادر و ناهنجاری جنین، روند درمانی و نام بیمار محرمانه بماند، اما در موارد مربوط به تجاوز، مقامات بهداشتی باید نام متقاضی سقط جنین را به دادستانی اعلام کنند.
لایحهای که به تصویب رسید حاوی تناقضاتی هم بود: در لایحه از مراکز درمانی دولتی و خصوصی خواسته شده است زنانی را که برای درمان مشکلات ناشی از سقط غیرقانونی مراجعه میکنند، به مقامات قضایی معرفی کنند: این هم با محرمانگی کلی اطلاعات مراجعان به مراکز درمانی مغایر بود و هم فعالیت حرفهای درمانگران چنین زنانی را، در صورت معرفینکردنشان، مجرمانه میکرد؛ در صورتی که درمان نباید مجرمانه تلقی شود. در لایحهی اصلی زنانی که سقط غیرقانونی میکردند نباید گزارش میشدند یا مورد بازجویی و پیگرد قرار میگرفتند.
اعتراض وجدانی
در لایحهی ابتدایی که رئیسجمهور باشلت ارائه کرده بود «اعتراض وجدانی» (conscientious objection) فقط برای «پزشکانی» که مستقیماً درگیر سقط جنین بودند مجاز بود؛ یعنی فقط پزشکان میتوانستند اگر با اعتقاداتشان همخوان نباشد از روند سقط قانونی کنارهگیری کنند، اما بحثهای عمومی و پارلمانی چنان گسترده شده که نه فقط پزشکان که همهی کارکنان بخش درمان را که مستقیماً در کار درگیر بودند در بر گرفت.
نهادهای مذهبی، کلیسا، و قانونگذاران محافظهکار اعتراض وجدانی را محمل مناسبی برای جلوگیری از اجرای همین قانون تصویبشده دیدند و از راههای مختلف انواع امکانهای مربوط به استفاده از این اصل را طریق توسل به دادگاه قانون اساسی شیلی پیگیری کردند.
در نتیجهی این پیگیریها از سال ۲۰۱۹ به بعد درمانگاههای خصوصی که کمکهزینهی دولتی دریافت نمیکنند، میتوانند نه فقط به دلایل مذهبی، بلکه با استدلال حفظ استقلال مؤسسهی خود، از دادن خدمات سقط جنین قانونی خودداری کنند.
اجرای قانون از منظری فمینیستی
اما مشکل اجرای قانون صرفاً این نیست که شماری از مؤسسات بنابر حق اعتراض وجدانی خود را از اجرای آن معاف کردهاند.
مایرا میگوید تشکیلات مِسا نحوهی اجرای قانون سقط جنین را طی تحقیقی کیفی از سپتامبر ۲۰۱۸ تا فوریه ۲۰۱۹ زیر نظر گرفته و در مصاحبه با ۶۲ متخصص حوزهی سلامت، از حرفههای مختلف مامایی و پرستاری گرفته تا پزشک متخصص زنان، و نیز ۱۳۶ زن که برای سقط به مراکز درمانی مراجعه داشتند، مشکلات متعددی را در روند اجرای قانون تشخیص داده است.
مایرا میگوید هر قانون جدیدی در ابتدای اجرا از لحاظ آموزش مجریان و فراهمبودن امکانات مختلف با مشکل مواجه است، و از این لحاظ قانون سقط جنین هم استثناء نبوده؛ گرچه مشکلات اجرای قانون بهتدریج کمتر شده است.
مایرا میگوید کارکنان بخش درمان در ابتدا با این مشکل مواجه بودند که چگونه بهدرستی تشخیص دهند زنی که برای سقط مراجعه کرده، شرایط قانونی را احراز میکند یا نه. بهرغم دشواریهای اولیه، کارکنان بخش درمان دریافتند که استفاده از دفترچههای راهنمای وزارت بهداشت در خصوص مقررات سقط جنین، اتفاقاً فرصتی برای ارتقای بهداشت عمومی زنان و زایمان است، و کمک حال زنانی میشود که به آنها تجاوز شده است.
مایرا میگوید یافتههایشان نشان میدهد که میان مقررات قانونی حفظ حریم خصوصی مراجعان و محرمانهماندن اطلاعات روند عمل سقط جنین، و آنچه در عمل اتفاق میافتد فاصلهی زیادی وجود دارد. مایرا میگوید این نواقص تا حد زیادی به ذهنیت کارکنان بخش درمان و بعضاً سهلانگاریشان برمیگردد.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد که استفادهی کارکنان درمان از حق اعتراض وجدانی نیز بسیار گستردهتر و بیقاعدهتر از آن چیزی است که قانون اجازه داده است.
چاره چیست؟
مایرا و نویسندگان همکارش میکوشند در این مقاله با ارزیابی کاستیهای اجرای قانون فعلی راه حلهایی ارائه دهند.
مایرا میگوید اولین نکته این است که زنان اطلاع کافی و درستی از امکاناتی داشته باشند که قانون برایشان فراهم میآورد: چنین اطلاعرسانیای در سطح عمومی انجام نشده است. علاوه بر آن، تحقیقات آنها نشان میدهد که در موارد متعدد پزشکان و کارکنان درمانی نیز اطلاعات کافی به مراجعان نمیدهند؛ گاهی نیز اطلاعاتی که از سوی کارکنان درمانی در اختیار زنان قرار میگیرد، به زبان بسیار فنی و پیچیدهای بیان میشود که بهدرستی برای همه قابل فهم نیست.
نکتهی دوم این است که باید کارکنان بخش درمان بهدرستی آموزش داده شوند. آنها باید بدانند که چگونه مراجعان را ارزیابی کنند و چه اطلاعاتی را به چه نحو در اختیار مراجعان بگذارند و باید بدانند که چه کسانی دقیقاً چه وظایفی در قبال مراجعان دارند. کارکنان بخش درمان باید نحوهی صحیح برخورد با زنان مختلفی را که برای سقط مراجعه میکنند، بیاموزند و پروتکلهای کافی و واضح در این زمینه داشته باشند.
آنها باید بتوانند بهدرستی ارزیابی کنند که چه وقت جان زنان ممکن است در خطر باشد، و پروتکلهای درمانی باید در ارائهی رهنمودها نهایت احتیاط را برای حفظ جان بیمار، خصوصاً در جایی که ممکن است میان متخصصان اختلاف نظر باشد، به خرج دهند.
مایرا میگوید رسیدگی به مشکلات اجرایی قانون سقط جنین بسیار مبرم است: طبق برآوردهای ابتدایی وزارت بهداشت شیلی انتظار میرفت که به دلایل مختلف سالیانه بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ مورد سقط قانونی صورت بگیرد، در حالی که از سپتامبر ۲۰۱۷ تا دسامبر ۲۰۱۸ مجموعاً فقط ۷۶۹ مورد سقط قانونی مجوز گرفتند.
به اعتقاد مایرا، این اختلاف پیشبینی و واقعیت ممکن است به دلیل اشتباه در برآورد محاسباتی نباشد، بلکه شمار عملهای انجامشده به دلیل مشکلات اجرای قانون کمتر از حد انتظار بوده است.
مایرا میگوید معلوم است که این قانونِ محدود و محدودکننده تأمینکنندهی اختیار زنان بر بدن خود نیست؛ از این گذشته، مواردی چون محدودیت ۱۴ هفتهای برای سقط بر اثر تجاوز عملاً موانع ناموجه و خطرناکی بر سر دسترسی زنان به خدمات تخصصی پزشکی ایجاد میکند.
اما به باور او، با وجود همهی این ایرادها، باید توجه داشت که تصویب قانون جدید سقط جنین در شیلی نمایانگر تحولی فرهنگی است که نهایتاً موجب طرح عمومی بحث بر سر سقط جنین شد، و زنان نباید از محدودیتهای قانون فعلی سرخورده شوند، بلکه باید به فکر بسیج بیشتر در راه احقاق حقوق خود باشند.
دو نگاه و دو خدا مهدی غنی
ایمان به واقعیت و هستی: حکایت «ایمان به واقعیت و هستی» در نوشتار گذشته به اینجا رسید[۱] که وجودی که به آن باور و یقین داریم نمیتواند به چیزی غیرخود وابسته، مشروط و متکی باشد. همچنین نمیتواند محدود وسیمون بوک، آنجلا گروبر، مارک هاسه، ماکس هوپناشتت و مارتین شلاک ابرماشین آینده انسان و هوش مصنوعی
شرکتهای فناوری قصد دارند در آینده هوش مصنوعی پیشرفتهتری خلق کنند. این هوش مصنوعی قرار است مشکلات بزرگ بشریت را حل کند و بهعنوان دستیار همهچیزدان برای هر یک از ما عمل کند. منتقدان نگراناند که چنین هوش مصنوعیای ممکن است از کنترل خارج شود.بازگرداندن حق تعیین سرنوشت به مردم – بیانیه مشترک فعالان اوکراینی و روسی برای صلح
باور به اینکه جنگ میتواند به صلح ختم شود، سادهلوحانهترین تصور ممکن است. نه پوتین، نه ترامپ، نه زلنسکی و نه رهبران اروپا، هیچکدام نتوانستهاند ابتداییترین خواست مردم، یعنی صلح را برآورده سازند. طرحهایی که براز نظر علم ژنتیک «آلمانی» به معنای واقعی وجود ندارد گفتگوی اشپیگل با یوهانس کراوزه
بسیاری از آلمانیهای شرقی از تبار اسلاو هستند. باستان شناسی مبتنی بر علم ژنتیک به این نتیجه رسیده است که موجهای مهاجرت در قرون وسطی ردپای بلندمدتی در ژنهای انسانها به جا گذاشتهاست. یوهانس کراوزهنشست اخیر شورای وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای – هریدی چ. شارما، برگردان: رضا فانی یزدی
در نشست اخیر شورای وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای (SCO)، قالب سهجانبه روسیه–هند–چین (RIC) که مدتی طولانی در حالت رکود قرار داشت، جانی تازه گرفت. مسکو بر تلاش خود برای احیای گفتوگوی سهجانبه
- هالو ـ سیاست به زبان ساده (1) تفاوت لائیسیته و سکولاریسم همراه با مهرداد درویش پور
لائیسیته در قدرت و سکولاریزاسیون در جامعه ایران – جلال ایجادی
(بخش 1): جامعه ایران نیازمند یک مبارزه بزرگ فکری در باره سکولاریزاسیون و لائیسیته است. بررسی رشد گیتی مداری و عرفی گرایی در جامعه کنونی و ضرورت تدارک یک قدرت سیاسی لائیک پس از رژیم اسلامی، از چالش هاییاد و خاطره خانجان جبل عاملی گرامی باد!
با تاسف و ناباوری بسیار باخبر شدیم رفیق دیرین و دوست مهربانمان خانجان جبلعاملی (بهمن) سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ (سوم ژوئن ۲۰۲۵)، در استکهلم زندگی را وداع گفت. خانجان فرزند رشیدخان بود که در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴میلادی)، در تهران توسط رژیم شاه اعدام شد.سکولاریسم (Laïcité): تبیین، کاربردها و چالشها در جوامع امروز
سکولاریسم، مفهومی اساسی در جوامع مدرن، به دنبال یافتن راهی برای همزیستی مسالمتآمیز میان آزادی وجدان، برابری شهروندان و بیطرفی دولت در جوامعی است که با تنوع مذهبی فزایندهای روبرو هستند. با این حال، تعریف و اجرای این مفهوم در کشورهای مختلف میتواند به طور چشمگیری متفاوت باشد، حتی در دو کشور همسایه







![]() |
![]() |