خیلی جدی دارم مینویسم. بسیاری از دلسوزان خواهش کردند قبل از برگزاری دور دوم انتخابات، بروید پیش رهبری و خیلی شفاف بگویید؛ رهبر عزیزم، مردم دارند به من رأی میدهند تا هم اینترنت را آزاد کنم، هم ارتباط با جهان آزاد را برقرار کنم، هم معاهدات ضروری بینالمللی را بپذیرم، هم تحریم را بردارم، هم پول ملی را احیا کنم و هم کشور را از این بدبختی برهانم. اینطور نباشد که مردم برای یک اعتراض ساده جانشان به خطر بیفتد و هزاران نفر زندان بروند و باتوم بخورند و چشمشان کور شود.
بروید و بگویید، اگر سپاه و نهادهای زیر نظر جنابعالی نخواهند همکاری کنند، یا گزینههایم برای دولت را قرار است قلع و قمع کنی، از همین الان بگو، تا محترمانه کنار بروم، شما بمانید و گزینه مد نظرتان.
نرفتید و گذشت.
همینکه رأی آوردید، کنفرانس مطبوعاتیتان را لغو کردید و یک کلمه نگفتید، چرا!
رفتید خدمت رهبر، گفتند چهار ساعت گفتگو کردید، شما یک دقیقه از آن گفتگو را به ما مردم گزارش نکردید. چه گفتید و چه شنیدید. ما نامحرم بودیم.
همهاش مسائل سری بوده! در مورد انرژی هستهای بوده، در مورد نحوه غنیسازی بوده؟ یعنی یک قلم از گفتگوهای شما به ما مردم مربوط نمیشد که بیایی و بگویی مثلاً فلان توافق را کردیم.
در مورد اینترنت هیچ صحبتی لابد نشد.
در مورد زندانیان بیگناه توافقی نبوده، که بیایی و بگویی توافق کردیم عفو عمومیای به همه زندانیانی که جرم مهم ندارند، یا شاکی خصوصی ندارند، داده شود. فرصت نشد در مورد افایتیاف صحبتی بشود! رفتی و آمدی و هیچ نگفتی، حتی یک کلمه!
ما هیچ نگفتیم.
حالا مراسم تحلیفت در مجلس در پیش است، تا بلافاصله وزیرانت را معرفی کنی.
گفتهای قبل از آن میروی نزد رهبری تا تایید کلیات کابینه را از ایشان بگیری.
هر چقدر کابینه و افرادش برای شما مهم است، برای اکثر مردم هیچ اهمیتی ندارد!
حسن باشد یا حسین، وقتی اجازه کار نداشته باشند چه فرقی میکند!؟
وقتی ما امکان اعتراض نداشته باشیم، وقتی قرار نباشد زمینههای برداشتن تحریم برداشته شود، وقتی باز نیروی انتظامی بخواهد شاخ و شانه بکشد که ما همچنان بالای سر دختران میمانیم، تا آن شوند که ما میخواهیم، وقتی اینترنت ما افتضاح باشد، پول ملی ما همارزش پشکل گوسفندان باشد، چه فرقی میکند وزیرانت چه کسانی باشند؟ اصلا چه فرقی میکند تو رئیس جمهور باشی یا سعید جلیلی!
یک بار هم حرف ما را گوش کن.
اینقدر رهبر رهبر نکن!
مرد باش و یکبار تکلیفت را با قدرت روشن کن.
اجازه کار میخواهند بدهند یا نه!!
هنوز دیر نشده.
پس از تحلیف همین قطعی برق این روزها هم به گردن توست. فیلتر هم به گردن توست، زندان ماندن بیگناهان هم، تحریم هم، بیارزش شدن پول ملی، کشته شدن مردم در جادههای بیکیفیت، خودروهای غیر ایمن، خودکشی مردم مستأصل، مهاجرت جوانها، افزایش مهاجرین غیرقانونی، ادامه حصر، مزاحمت برای دختران ما در خیابان، همه و همه به گردن توست. بدون تردید!
وقتی قسم یاد میکنی پاسدار قانون اساسی باشی، دیگر حق نداری بگویی نگذاشتند. رهبر اجازه نداد!
آقای پزشکیان!
هنوز هم دیر نشده.
اگر با مقامات اتمام حجت نکردهای
قسم نخور
اگر به تو گفتهاند دست و پایت باز نیست
قسم نخور
اگر گفتهاند تو فقط باید حافظ نظام و خودشان باشی
شما را به خدا قسم نخور
فقط و فقط اگر میدانی دستت برای انجام قولهایت باز است. برای آزادیهای مدنی که در قانون اساسی هست، برای همه آنچه که مردم از تو خواستند و تو شنیدی و نگفتی نه! قسم بخور و شروع کن. ما هم پشتیبانت خواهیم بود.
اما اگر آنکه باید قول همکاری و هماهنگی بدهد، نداده.
آنکه باید قَسَم اصلی را بخورد
قبل از تو نخورده
این خواهش ما را بپذیر
و به مراسم تحلیف نرو!
تلگرام نویسنده