محمد رضا عارف با حکم مسعود پزشکیان به عنوان معاون اوّل رئیس جمهور منصوب شد. در حکم مسعود پزشکیان خطاب به محمدرضا عارف آمده است: «به استناد اصل ۱۲۴ قانون اساسی و با توجه به مراتب شایستگی، تجارب ارزنده مدیریتی و اجرایی، به موجب این حکم جنابعالی را به سمت «معاون اول رئیس جمهور» منصوب مینمایم. میثاق مشترک ما، سند چشمانداز، سیاستهای کلی و برنامه هفتم است که باید با تمام توان و جلب مشارکت و همکاری همگان و استفاده از همه ظرفیتها در دستور کار قرار گیرد. اداره جلسات هیئت وزیران، ایجاد هماهنگی بین وزرا و مقامات اجرایی، ابلاغ مصوبات هیئت دولت و پیگیری تحقق نتایج در امور محوله بر پایه میثاق مشترک و منشور اخلاقی کارگزاران دولت چهاردهم مورد انتظار است.»
در زیر واکنش چند روزنامهنگار به معاون اولی محمدرضا عارف:
* معاون اول مناسب / محمدجواد روح
در پی انتخاب محمدرضا عارف بهعنوان معاون اول رئیسجمهور، برخی دوستان آن را “پالس منفی به جامعه” دانستند. شخصا با شناختی که از مجموعه سوابق سیاسی و مدیریتی معاون اول جدید دارم، دلیل این برخوردهای منفی با دکتر عارف را نمیفهمم.
ایشان سابقه وزارت ارتباطات و معاون اولی دولت اصلاحات، ریاست شورایعالی اصلاحطلبان و ریاست فراکسیون امید مجلس دهم را در کارنامه دارد که طبعا با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده است. اما آیا میتوان مدعی شد که ایشان مثلا مدیر نیست؟ اصلاحطلب نیست؟ از نظرات خاتمی و مجموعه اصلاحطلبان پذیرش ندارد؟ با طیفهای مختلف ارتباط ندارد؟ در مواقع لازم ازخودگذشتگی نکرده؟
شخصا اگر جای مسعود پزشکیان بودم، از بین گزینههای موجود و ممکن، عارف را انتخاب میکردم. ضمن آنکه عارف و پزشکیان در دولت و مجلس با هم کار کردهاند و شناخت لازم را دارند؛ برخلاف طیبنیا، ظریف، لاریجانی و حتی جهانگیری.
در انتخابات هم اولین شخصیتی که پس از تاییدصلاحیت از پزشکیان حمایت و با او دیدار کرد، عارف بود. سرمایههای اصلاحات را آسان نفی نکنیم…
* احمد زیدآبادی: عارف در مقام مقایسه!
علی لاریجانی میتوانست رئیسجمهور به نسبت مناسبی برای جمهوری اسلامی در این مرحله از عمر خود باشد، اما معاون اول مناسبی برای مسعود پزشکیان نبود، درست به این دلیل که گرایشش به ایفای نقشِ اول است! به نظرم در مقام معاون اولی، با پزشکیان به اصطکاک میرسید.
محمدجواد ظریف از انرژی و انگیزهٔ لازم برای ایفای نقش معاون اولی برخوردار است، اما او بیش از اندازه تحریکپذیر و زودرنج و پرهیجان است. اگر معاون اول میشد، مخالفانش برای تحریک روزانهٔ اعصاب او، وسوسه میشدند و او را گرفتار حاشیه پس از حاشیه میکردند.
اسحاق جهانگیری، به رغم برخی تواناییهایش فقط میتوانست انگ تداوم دولت حسن روحانی را بر پیشانی دولت پزشکیان پررنگتر کند.
دکتر طیبنیا در مقام اقتصاددان و مدیر اقتصادی، شاید حوصلهٔ رسیدگی به انبوهی از کارهای اجرایی کسالتبار اما ضروری را نداشته باشد.
آذری جهرمی برای پست معاون اولی به نظرم بیش از اندازه جوان و فاقد تجربهٔ کافی برای هماهنگ کردن گلهای از گربههاست!
به همین دلایل نوشتم که دکتر عارف در بین گزینههای ممکن، انتخابیمناسبتر است.
* عبدالرضا داوری، روزنامهنگار:
«محمدرضا عارف، رتبه اول المپیاد ریاضی ایران ١٣۴٨، رتبه دوم کنکور سراسری ریاضی ١٣۴٩، شاگرد اول برق دانشکده فنی دانشگاه تهران ١٣۵۴ و شاگرد اول دکترای برق دانشگاه استنفورد ١٣۵٩، معاون اول دولت چهاردهم شد.
تبریک به همه بچه های فنی»
* محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر خاتمی در دوره ریاست جمهوری:
عارف بهترین انتخاب برای معاون اولی پزشکیان است.
قدرت اجرایی بی سروصدا و بالایی دارد.
از بن دندان اصلاح طلب است.
توانایی به کار گیری همه توان کشور، برای حل مشکلات مردم دارد.
وزانت اداره دولت را دارد و به پزشکیان فرصت بیشتری می دهدکه بتواند برنامه های کلانش را برنامه ریزی کند.
به تجربه و خطا نیاز ندارد.
واقعا من وهمکارانش در طول این سالهای دوستی بر سعه صدر، بی توجهی به حواشی، باوربه مردم ، آرامش، داستن سواد علمی و فنی، و تیزهوشی ویژه اش می توانیم گواهی دهیم.
مبارک باشد.
* پیام تبریک جواد ظریف به محمدرضا عارف:
محمدجواد ظریف: بسیار خرسندم که دوست ۴۵ ساله و برادر بزرگوارم جناب آقای دکتر رضا عارف، دانشمند برجسته و سیاستمدار پرتجربه، پاکدست و معتدل مسئولیت معاون اولی را پذیرفتهاند. امروز در حضور ریاست محترم جمهوری جلسه بسیار خوبی با دکتر عارف و دکتر طیب نیا و دوستان دیگر داشتیم و آخرین تصمیمات شورای راهبری و دیگر تحولات را بررسی کردیم. ضمن عرض تبریک، برای جناب دکتر عارف در این مسئولیت جدید توفیق هرچه بیشتر را خواهانم.
* مهران کرمی، روزنامهنگار:
انتصاب محمد رضا عارف به سمت معاون اول رئیس جمهوری، در شرایطی که نامهای گوناگونی از محمد جواد ظریف و علی لاریجانی تا علی طیبنیا و اسحاق جهانگیری به میان آمدهبود، نشانه مهمی در سمت و سوی دولت پزشکیان است. به ویژه که درخشش ظریف در رقابت انتخاباتی و نیاز به اولویت دادن به اقتصاد حضور کسانی چون طیبنیا برای هماهنگی تیم اقتصادی را ضروری میکرد.
اولین انتصاب پزشکیان حتی مقدم بر رئیس دفتر رئیس جمهوری چند پیام پنهان و آشکار دارد. بر خلاف گفته رقیبان انتخاباتی پزشکیان او دولت خود را دولت سوم خاتمی میداند نه دولت سوم روحانی.
به یاد بیاوریم که او از زمان انتخابش برای سومین بار با سید محمد خاتمی دیدار کرد و آخرین دیدارش یک شب پیش از مراسم تنفید بود. هر چند که این دولت ویژگیهای خود را دارد و دولت خود پزشکیان است با همان ویژگیهای فکری و شخصیتی و سیاسی. عارف هم در دستهبندی پزشکیان قرار میگیرد. دو اصلاحطلبی که در دولت خاتمی هم سمتهای آکادمیک داشتند و از بدنه وزارتخانههای علوم و بهداشت به کابینه پا گذاشتند. دنبال جنجالهای سیاسی نیستند و اگر چه گرایش اصلاحطلبانه دارند ولی رقابت را به سطح ارکان نظام و نهادهای فراقوهای نمیکشانند. هر دو مورد تایید رهبر هستند و در سختترین دوران اصلاحات، ارتباطشان با راس نظام برقرار بود.
پزشکیان با این انتخاب این پیام را میدهد که به هدفش برای ایجاد وفاق داخلی و انتصاب افرادی که اصطکاک کمتری به بار میآورد پایبند است. شاید کسانی چون محمدجواد ظریف یا لاریجانی و حتی جهانگیری چنین پیامی را به خوبی به طرف مقابل و نهادهای قدرتمند حاکمیتی و نظامی منتقل نمیکرد.
* علی شریفی زارچی:
«دکتر عارف یک روز پس از اخراج من از دانشگاه شریف و در اعتراض به این تصمیم، از هیات اجرایی جذب دانشگاه شریف استعفا داد؛ کاری که به ندرت از سوی سایر مسوولان اتفاق افتادهاست. موفقیت ایشان را آرزو دارم.»
* حسین نورانینژاد: گامهای محتاط و آرام
مراسم تنفیذ امروز و سپس اعلام نام دکتر محمدرضا عارف، حکایت گامهایی آرام و محتاط برای رسیدن به وضعیتی جدید در میانه است که احتمالن این بار حاکمیت بیش از دفعات و مقاطع پیشین بر آن مشتاق است.
فضای جلسه امروز و سخنان رهبری، نشانه همکاری و کمک به دولت داشت. برای هیچ جریان داخلی خط و نشان کشیده نشد، تلاش بر قیاس با دوره پهلوی معنادار بود و نشان میداد که در خودآگاه یا ناخودآگاه، قصد تغییر موازنه در قضاوتهایی است که رایج شدهاند. تاکید معنادار و تیز بر انقلابیگری نشد. بیان اولویت اقتصاد بر فرهنگ با توجه به سوابق پیشین نکته کمی نبود و خلاصه آنکه، فضا فضای همدلی و همافزایی بود. فضایی که در آن بر حق و رضایت ۵۰ درصد غایب در انتخابات هم تاکید شد.
نوع برخورد آقای خامنهای با آقای پزشکیان نوعی صمیمیت و علاقه را نشان میداد که بهعنوان مثال متفاوت از حسی بود که در ارتباط با آقای روحانی برداشت میشد. احتمالن مجموعه حاکمیت در یک فضای میانه آماده کمک به دولت است، هرچند در مراسم تحلیف یک رییس جمهور میانه و اصلاحطلب، همچنان اکثریت مطلق با حاضران اصولگراست. موازنهای که اگر در نهادهای انتصابی تغییر نکند، خارج از خواست راس حاکمیت و پس از مدتی، تنشهای مسبوق به سابقه را به روابط و فضای سیاسی تحمیل خواهد کرد.
نهایتا این که خروج از بن بست اقتصادی و حل مساله کارآمدی که دغدغهی محوری در بیانات امروز بود، به حل تحریم و گرههای سیاست خارجی و مشخصا کاهش مسایل با آمریکا برمیگردد. اگر چنین ارادهای در کار باشد و سختگیری در حوزه های اجتماعی و سبک زندگی هم تمام شود، شاید پس از دو دهه به شرایط نرمالتری باز گردیم که رشد و توسعه هدف اصلی شود.
انتخاب دکتر عارف برای معاون اولی را هم در چارچوب همین تحلیل کلان میتوان فهمید. آقای عارف بروکرات بسیار خوبی است. اگر او وارد سیاستورزی در جبهه و نمایندگی مجلس و لیدری فراکسیون امید نمیشد، برند بسیار معتبرتری باقی میماند. اگر امروز واکنش جذابی از افکار عمومی گرفته نشود به این دلایل است، نه به دلیل ناکارآمدی اجرایی. هرچند به لحاظ سیاسی هم با آنچه هدف و منافع دولت است، قرابت دارد. لذا اگر مساله سن و سال و تحرک کافی مشکلی نسازد، گزینه خوبی در چارچوب بضاعت و راهبرد جاری است.
موانع ذهنی و عملی برای همه این آرزوها کم نیستند، اما شرایط داخلی و منطقهای نیز طوری نیستند که ادامه وضع موجود ممکن باشد و تغییر برای جلب رضایت عمومی را حیاتیتر از هر زمانی کرده است.
سرنوشت دولت پزشکیان، سرنوشت تمامی حاکمیت است.
* حمیده زرآبادی، نماینده سابق مجلس:
«نمیتوان دولت خاتمی را کارآمدترین دولت پس از انقلاب دانست و نقش مؤثر معاون اول آن و دیگر کارگزاران را در این موفقیت نادیده انگاشت؛ تجارب مدیریتی ارشد و عالی اجرایی، سابقه حضور در مجلس شورای اسلامی بهعنوان نماینده مردم در کنار همکاری مستقیم با رئیس جمهور پزشکیان و همفکری و همجریانی با او مؤلفههای مهمی است که دکتر عارف را شایسته انتخاب بهعنوان معاون اولی دولت چهاردهم میکند. دکتر عارف قطعا هماهنگ با نخبگان و متخصصان، ایده حاکمیت دولتی کارآمد و پاکدست را تحقق خواهد بخشید.»