اندیشه ، فلسفه
  • مهندسی هراس و تاریخ‌نگاری امنیتی علیه جریان‌های چپ – سیاوش قائنی
    کارزار رسانه‌ای و امنیتی چپ‌ستیزانه، فراتر از یک اقدام صرفاً رسانه‌ای یا امنیتی است.  این کارزار، پروژه‌ای ساختاری، سازمان‌یافته و چندسطحی است که با هدف حذف نظام‌مند هر صدای عدالت‌خواه، مستقل و آلترناتیو در
  • چرا پوتین ممکن است عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا را بپذیرد؟
    در پی مذاکرات اخیر، احتمال پذیرش عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا از سوی روسیه به‌عنوان بخشی از توافق صلح مطرح شده است؛ اقدامی که اوکراین را نظامی بی‌طرف، اما سیاسی و اقتصادی به اروپا پیوند می‌دهد. پوتین شرط
  • کشف عدالت: سفر به سوی درک اصول اخلاقی
    مقدمه: چه چیزی درست است؟ این پرسشی است که در هسته وجودی ما قرار دارد و جوامع بشری را از دیرباز به خود مشغول کرده است. این پرسش، نه تنها یک کنجکاوی فلسفی، بلکه یک چالش عملی است که هر روز در
  • باید خیلی از این شوراهای عالی را حذف کنیم
    نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی تاکید کرد که معنی ندارد این همه شوراها وجود داشته باشد و مجلس را دور بزنند.غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با آوش ضمن ارزیابی تعدد
  • نامه‌ها و جادوی کلمات فرشته وزیری‌نسب
    «نامه‌نگاری یعنی عریان کردن خویش در محضر اشباح، و این همان چیزی است که اشباح با ولع و آزمندی به انتظارش نشسته‌اند. بوسه‌های مکتوب به مقصد نمی‌رسند زیرا به مقصد نارسیده اشباح در میانهٔ راه آنها را
تاریخ
اقتصاد

چرا جمهوری اسلامی با آن که آقای خامنه‌ای در ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ گفته بود “مذاکره با چنین دولتی غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است”، در زمان کوتاهی ناچار شد حرفش را پس بگیرد؟ در حقیقت، رفتن پای میز مذاکره برای صلح با امریکا شاید تنها گزینه‌ برای فرار از جنگ و تحریم‌های شدیدتر در برابر نهادهای قدرت است. این کار اما چرا در همه سال‌های گذشته انجام نشد و این همه دشمنی، ماجراجویی و شعار چه حاصلی جز خسارات‌های بزرگ برای کشور ما داشت؟

برند “مرگ بر امریکا” که ۴۵ سال پیش با اشغال سفارت امریکا تاسیس شد، به سرعت در گرانیگاه استراتژی نظام اسلامی نوپا قرار گرفتو کارکرد اولیه این برند تنش‌آفرین هم، به گونه‌ای پارادکسال، در سپهر سیاست داخلی بود. اشغال سفارت امریکا یا “انقلاب دوم” و خوانش ستیزجویانه از استقلال، راه اسلام‌گرایان انقلابی را برای اجرای پروژه “انقلاب فرهنگی”، دستیابی به قدرت انحصاری و کنار زدن رقبای “سازشکار” از بازرگان تا بنی‌صدر گشود.

امریکا‌ستیزی هویتی و تولید دیگر این ماشین ایدئولوژیک ویران‌گر، یعنی “نابودی اسرائیل”، با وجود خسارات‌های بزرگ در هر مرحله از حیات جمهوری اسلامی بر أساس مصلحت نظام به شکلی بازسازی شد و در خدمت سیاست خارجی و داخلی و رقابت میان فرقه‌های در قدرت قرار گرفت. استفاده ابزاری از این رویکرد در سیاست خارجی را بعدها در اشغال سفارت انگلستان یا عربستان سعودی هم می‌توان مشاهده کرد.

نظام‌های ایدئولوژیک نیاز به “بی‌ثباتی دایمی” دارند برای مشروعیت‌بخشی هویتی به سیاست‌ها و سمتگیری‌های خود. “بی‌ثباتی دایمی” به این معناست که “نظام” باید در ستیز با دشمن یا دشمنان آشتی‌ناپذیر باشد. تبدیل شدن به یک حکومت متعارف نظام سیاسی را در برابر الزامات توسعه، رفاه و توجه به نیازهای جامعه قرار می‌دهد. دشمن هم به رفرانس اصلی هویتی تبدیل می‌شود (اسلام در برابر غرب، مسلمانان در برابر یهودیان، صهیونیسم جهانی، استکبار…)  و هم پاسخی است برای کسانی که به جای جنگ “تمدنی” می‌خواهند به توسعه و رفاه بپردازند و مانند بقیه دنیا زندگی کنند.

زمانی هاشمی رفسنجانی به این نتیجه رسیده بود که انزواطلبی و دشمنی کور با امریکا به سود جمهوری اسلامی نیست اما زورش به “نظام” که بیشتر دغدغه رهبری امت اسلامی، تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای، قهرمان مبارزه با اسرائیل و امریکا و شکل دادن به “گام دوم انقلاب” را داشت نرسید. این هدف‌ها نه از طریق تعامل با جهان که با تنش و درگیری هویتی می‌توانستند معنا پیدا کنند. سرنوشت رفسنجانی در انتظار محمد خاتمی و حسن روحانی هم بود. هر سه آن‌ها ضمن بازتولید گفتمان رسمی “نظام” علیه امریکا و اسرائیل، برای خروج از تنگناهای اقتصادی، در پی سیاست منطقه‌ای پراگماتیستی بودند.

در این ۴۵ سال فرقه‌های گوناگون درون حکومت با چشمان بسته،از روی اعتقاد یا ریاکارانه، هر چه فریاد داشتند بر سر امریکا کشیدند. حکومت حتا به سیاست “مرگ بر امریکا” جامه قدسی هم پوشاند و آقای خامنه‌ای رابطه عادی با امریکا را به صورت خط قرمز خود درآورد. بخشی از سکولارهای خارج از حکومت هم، دل‌ به سراب ضد‌امپریالیستی نظام دینی دادند و با این رویکرد شوم اسلام سیاسی همساز شدند.

پس از سال‌ها ماجراجویی، ادعا و شعار واقعیت‌های سخت ژئوپولتیکی، سیاسی و اقتصادی به سراغ “نظام” آمدند. سپاه قدس بخش اصلی پایگاه‌های خود در منطقه را از دست داد و در داخل نیز حکومت از سر و سامان دادن به اقتصاد، زندگی مردم و برپایی “ام‌القرای” موعود ناکام ماند. آن‌چه کمر حکومت را شکست بی‌کفایتی و ناکارایی آسیب‌شناسانه، فروپاشی اعتماد عمومی، فساد فراگیر، بلندپروازی‌های ماجراحویانه ژئوپولتیکی، سپردن کارهای به مکتبی‌های بی‌صلاحیت و راندن نخبگان، هدف‌های نابجا، کم بها دادن به چالش توسعه و رفاه ویا الزامات مدیریت عقلانی بود. ایران نه تنها فرصت توسعه موزون و پایدار را از دست داد که گرفتار گرداب هولناک بحران‌های ترکیبی شد که نمادی‌ترین نشانه آن بحران کنونی آب و برق است.

امروز ایران به کشور تنها و درمانده منطقه تبدیل شده است. روزگار خوشی که سرداران سپاه با غرور از تهران تا مرز اسرائیل رفت و آمد می‌کردند به سر آمده و وعده‌های طلایی مانند استقلال، خودکفایی و “تمدن نوین اسلامی” چون حباب ترکیده‌اند و حنای روایت حکومت لخت و عریان دیگر برای مردم رنگی ندارد.

حالا جمهوری اسلامی مانده و یک صورت‌حساب سنگین و جماعتی انگشت به دهان که این چرخش قهرمانه را نمی‌فهمند و از خود می‌پرسند چگونه یک شبه ناچار شده‌اند دست‌ها را بالا ببرند، درشت‌گویی رایج را کنار بگذارند و بروند دنبال صلحی از جنس “امام حسن” و “بیعت با یزید”. اگر چنین شود جمهوری اسلامی ناچار است دست کم برای پیروانش کیستی خود را دوباره تعریف کند.

نظام اسلامی در یک دوره ۴۵ ساله هویت فرقه‌ای و ایدئولوژی را جایگزین عقلانیت، خیر و مصلحت عمومی و منافع ملی کرد. حکومت سال ها برای فروش برند “مرگ بر آمریکا” نزد افکار عمومی آن را شرط استقلال کشور قلمداد کرده بود. ما برای کسب استقلال هیچ نیازی به دشمنی با امریکا، اسرائیل و هیچ کشور دیگری نداشتیم.

برند “مرگ بر امریکا” و نابودی اسرائیل، ضد توسعه بر پایه منافع ملی و ضد ایران بود و کشور ما و مردم بهای بسیار سنگینی برای آن پرداختند. ورشکستگی برندی که ۴۵ سال است زیان می‌دهد، با وجود دیرکرد، خبر خوبی برای مردم ماست اما هنوز به معنای بیرون آمدن از تونل تاریک زمانه نظام اسلامی نیست. مذاکرات با امریکا و دیگران فقط یگ گام متفاوت است. باید کمی منتظر ماند و دید “نظام” تا کجا قرار است پا پس گذارد و رابطه جامعه با این حکومت چگونه دست خوش دگرگونی خواهد شد.

کانال شخصی سعید پیوندی

print

مقالات
  • آخرین نبرد یک کمونیست پیر: آرزوی بازگشت به شمال
    در خانه‌ای کوچک و سیمانی در حاشیه گیِمپو، نزدیک منطقه غیرنظامی‌شده کره، پیرمردی ۹۵ ساله آهسته و لرزان بر عصا تکیه می‌دهد تا روی زمین بنشیند. آن هاک‌ساپ، که زمانی جوانی ورزشکار و جودوکار بود، اکنون شبحی از
  • سودمندگرایی: ارزیابی لذت، درد و ارزش زندگی
    مقدمه در دنیای امروز، تصمیم‌گیری‌های اخلاقی و سیاسی اغلب با هدف دستیابی به “بهترین نتیجه” برای “بیشترین تعداد” افراد صورت می‌گیرد. این ایده ریشه‌در فلسفه‌ای قدرتمند به نام سودمندگرایی
  • ایران پس از جنگ موجی از سرکوب به راه انداخته است ۳ سپتامبر
    سازمان عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر امروز اعلام کردند که مقامات ایرانی به بهانه‌ی امنیت ملی، پس از درگیری‌های ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل، سرکوبی هولناک را به راه انداخته‌اند. این بحران عمیق‌تر، ضرورت پیگیری فوری
  • ده متری آفتاب لیلا راعی
    حالا افتاده‌ام در اعماق سد کرج و دارم فرو می‌روم. هیچ‌کس نمی‌داند من اینجا هستم. حالا همه‌جا دنبالم خواهند گشت. کِی دنبالم می‌گردند؟ کی دنبالم می‌گردد؟ کسی هست نگران نبودنم بشود یا قرار است همین‌جا، میان
  • ایران در ۳۰ روز آینده چه انتخابی خواهد داشت؟
    تشدید اختلافات داخلی بر سر خروج از ان.پی.تی یا قطع همکاری کامل با آژانس، می‌تواند موقعیت بین‌المللی ایران را به‌شدت تضعیف کند. ضرورت دارد که تصمیم‌گیران اصلی در تهران، به جای اقدامات شتاب‌زده که تبعات غیرقابل
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0272062
Visit Today : 421
Visit Yesterday : 547