اختلاف بین اردوغان و جناح مخالف به پیشقراولی حزب خلق(CHP)، در روزهای اخیر تبدیل به یک نزاع شده که هر روز بر غلظت آن افزوده و به ویرانی پلهای ارتباطی بین سخنگویان هر دو سو منجر شده است.
آخرین ترفند سیاسی رژیم اردوغان اعلام دادخواستی است که در طی آن کنگرهی حزب خلق در سال گذشته را غیرقانونی مینامد و خواهان برگرداندن کمال قلیچداراوغلو و گروهش به رهبری حزب است. روز بررسی این دادگاه ۳۰ ژوئن است. قلیچداراوغلو تاکنون پیرامون این دادخواست سکوت پیشه کرده است، و همهی قراین حاکی از آن است که در صورت رأی دادگاه به انحلال کنگره، او در بازگشت به مقام سابقش لحظهای تردید نخواهد کرد. این یک برنامهی طراحی شده است که دارد گام به گام پیش میرود، زیرا اردوغان تاکنون نتوانسته حزب خلق به رهبری اوزگور ازل را سرجایش بنشاند ویا بهطریقی به راه خود بیاورد.
امروز مهمترین جناح مخالف اقتدار اردوغان، حزب خلق به رهبری اوزگور اوزل است که بهحق در طی این دوماه و نیم که از دستگیری اماماوغلو شهردار محبوب استانبول میگذرد، آتش مخالفت را خوب بین مردمان ترکیه زنده نگهداشته است. هدف اردوغان شکاف انداختن میان اعضا و فراکسیونهای داخلی حزب خلق و در نهایت تجزیهی آن است
اوزگور ازل روز سهشنبه ۳ژوئن در سخنرانی هفتگیاش در مجلس بدون اشاره به نام قلیچداراوغلو، گفت: «اگر تحت هر شرایطی بخواهند از طریقی غیر از انتخاباتِ درون حزبی، رهبری برای حزب خلق بتراشند، به شما اعلام میکنم دو میلیون عضو حزب خلق در برابر این بیقانونی خواهند ایستاد و اجازهی ورود قَیّمان به ساختمان حزب را نخواهند داد.»
نه حزب خلق ونه مردم مخالف اردوغان خاطرهی خوشی از قلیچداراوغلو ندارند و تقریبا امروز همه پیبردهاند که این رهبر سابق حزب خلق، دستنشاندهی اردوغان بود وگرنه چنان خطاهای فاحشی را در جریان انتخابات ریاست جمهوری مرتکب نمیشد. یکی از بزرگترین این خیانتها در فاصلهی رأیگیری دور اول و دور دوم انتخابات صورت گرفت که در طول یک هفته قلیچداراوغلو سه بار با رهبر حزب راست افراطی «ظفر»، امید اُوزداغ، جلوی دوربینهای تلویزیون ظاهر شد و با آنان برای ائتلاف در انتخابات به توافق رسید: شرط توافق این بود که وزارت امور داخله به این حزبِ ضدکُرد محول شود. این اتفاق باعث شد حدود پنج میلیون رأیدهندهی کُرد از وحشتشان، از شرکت در دور دوم انتخابات منصرف شوند و در نتیجه اردوغان بهراحتی پیروز انتخابات شد.
امروز مهمترین جناح مخالف اقتدار اردوغان، حزب خلق به رهبری اوزگور اوزل است که بهحق در طی این دوماه و نیم که از دستگیری اماماوغلو شهردار محبوب استانبول میگذرد، آتش مخالفت را خوب بین مردمان ترکیه زنده نگهداشته است.
هدف اردوغان امروز شکاف انداختن میان اعضا و فراکسیونهای داخلی حزب خلق و در نهایت تجزیهی آن است.
حزب خلق آخرین سنگر دموکراسی نمایندگی در ترکیه است و در صورت تجزیهشدن یا پراکندگیاش، دیگر جمهوری ترکیه تفاوت چندانی با جمهوریهای همسایههای دور ونزدیکاش: ایران، عراق، آذربایجان یا مصر پیدا نمیکند. وقتی مفسران داخلی ما از این نگران بودند که بعد از رهبری خامنهای جمهوری اسلامی شاید شباهتهایی به جمهوریهای ترکیه یا مصر و امثالهم بیابد، حالا شاهد میشویم که اردوغان عجلهی بیشتری برای شباهت یافتن به جمهوری اسلامی ایران از خود نشان میدهد. هیچچیز برای اقتدارگرایان مقبولتر از یکجامعهی پراکنده، سیاستگریز و نیهیلیست نیست. این هراس در بین صاحبنظران ترکیهای وجود دارد که عقیمکردن حزب خلق، مخالفت آشکار و سازمانیافتهی مردمان ترکیه را بر باد دهد.
اعضای حزب خلق و تودهی مخالف دولت از این پروژهی اقتدار بسیار خشمگین بهنظر میرسند، اما خشمشان نسبت به سکوت معنیدار قلیچداراوغلو دوچندان است.
روز ۳۰ ژوئن یکی از روزهایی در تاریخ ترکیه خواهد شد که در تاریخ ثبت میشود. اینکه کدام جناح برندهی این «جنگ» شود، همه بستگی به واکنش مردم در برابر رأیِ از هماکنون معلومِ دادگاه خواهد داشت.
در فضای مجازی ترولهای اردوغان از همین الان اعلام کردهاند که نیروهای انتظامی پس از رأی انحلال کنگرهی حزب خلق وظیفه دارند وارد ساختمان حزب شوند و اوزگور ازل و یارانش را به دلیل پرداخت رشوه و تقلب در رأیگیری مذکورِ کنگره دستگیر کنند تا بعد از آن قلیچداراوغلو بدون وجود هرگونه نیروی مقاومتی بتواند بر کرسی رهبری حزب بنشیند.
این حسابهای روی کاغذ را تنها مردم خواهند توانست برهم بزنند. حواسمان به روز ۳۰ ژوئن باشد.