اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد

فرماندهان کشته شده و نقش آنها: دو فرمانده سپاه قدس به نام‌های شهریاری و ایزدی که در پشتیبانی حملات ۷ اکتبر حماس به اسرائیل مشارکت داشتند، “دیروز” یا “دیشب” (از زمان پخش ویدئو) کشته شدند.

    • این دو نفر نقش بسیار ویژه‌ای در تأمین تسلیحات تمامی گروه‌های نیابتی داشتند.
    • آنها در بخش انتقال پول برای این گروه‌ها کار می‌کردند و یک شبکه مالی و نظامی گسترده با آنها در ترکیه، سوریه، لبنان، غزه کار می‌کرد.
    • بخش اصلی لوجستیک جبهه مقاومت، حتی حوثی‌های یمن، به این دو نفر وابسته بوده است.
    • افراد دیگری نیز در این شبکه حضور دارند.
    • نیروی قدس اکنون در داخل ایران حضور دارد و یکی از کارهای آنها در این جنگ، آماده شدن برای سرکوب هرگونه مقابله مردمی در حد جنگ شهری است.
  • اهمیت و نحوه کشته شدن:
    • اسرائیل به دنبال این افراد بوده و آنها را رها نمی‌کرده است.
    • نحوه کشته شدن آنها، به ویژه پیدا کردنشان، نشان‌دهنده کار اطلاعاتی بسیار قوی است.
    • یکی از آنها در قم و دیگری به شکل عجیبی در غرب ایران کشته شده است.
    • اینکه یک جت جنگنده از آسمان در غرب ایران ردیابی و هدف قرار می‌دهد، نشان می‌دهد نوار غربی کشور به طور کامل از کنترل ایران خارج شده و هیچ پدافندی وجود ندارد.
    • این وضعیت در محدوده کرمانشاه و تبریز نیز رخ داده و در حال توسعه به بخش‌های مرکزی کشور است.
  • پیامدهای کشته شدن فرماندهان:
    • وقتی فرماندهان و نیروهای عملیاتی نیروی قدس هدف قرار می‌گیرند، پروژه نهایی “سرنگونی حکومت” توسط مردم ایران بسیار راحت‌تر می‌شود.
    • بخش سرکوب حکومت از زوایای مختلف و در بخش‌های گوناگون هدف قرار گرفته می‌شود؛ این روند از پایگاه‌های بسیج شروع شده و سپس فرمانده‌های نیروی قدس و سپاه را شامل می‌شود.
    • این اتفاق به زودی تردید فراوانی را در میان طبقه میانه‌رده و پایین‌تر در میان نیروهای سرکوبگر ایجاد خواهد کرد، زیرا آنها نیز به سرعت جزو اهداف خواهند بود.
    • این وضعیت به جامعه‌ای که برای پایان دادن به حکومت پس از ۴۶-۴۷ سال مصیبت متردد است، فرصت می‌دهد تا به این مصیبت‌ها پایان دهد.
    • با جدا کردن “طبقه سرکوب” از حکومت، نیروهای باقی‌مانده هیچ نقطه اتکایی نخواهند داشت و سیستم کاملاً فاسد و ناکارآمد است؛ حکومت تنها به واسطه سرکوب شدید و بی‌رحمانه حفظ می‌شود.

بر اساس اطلاعات ارائه شده در منبع، مفهوم خروج از کنترل در چندین جنبه مورد بحث قرار گرفته است:

  1. خروج از کنترل نوار غربی کشور در زمینه پدافند هوایی:
    • یکی از فرماندهان سپاه قدس به نام شهریاری در غرب ایران کشته شده است.
    • نحوه کشته شدن او توسط یک جت جنگنده که از آسمان او را ردیابی و هدف قرار داده، به وضوح نشان می‌دهد که نوار غربی کشور “به طور کامل از کنترل ایران خارج شده.
    • این وضعیت حاکی از عدم وجود هیچ پدافندی در این منطقه است که یک جت جنگنده به راحتی می‌تواند اهدافی را ردیابی و مورد اصابت قرار دهد.
    • این روند در محدوده کرمانشاه و تبریز نیز رخ داده و در حال توسعه به بخش‌های مرکزی کشور است. این موضوع، نشانه‌ای از گسترش این وضعیت “خروج از کنترل” جغرافیایی است.
  2. خروج از کنترل در زمینه سرکوب داخلی و پایداری حکومت:
    • منبع به طور ضمنی به یک نوع “خروج از کنترل” در توانایی حکومت برای حفظ قدرت از طریق سرکوب اشاره می‌کند.
    • وقتی فرماندهان نیروی قدس و نیروهای عملیاتی آن‌ها هدف قرار می‌گیرند، پروژه نهایی سرنگونی حکومت توسط مردم ایران بسیار راحت‌تر می‌شود. این نشان می‌دهد که با از بین رفتن نیروهای کلیدی سرکوبگر، حکومت توانایی کنترل و سرکوب را از دست می‌دهد.
    • هدف قرار گرفتن بخش سرکوب حکومت از زوایای مختلف، شامل پایگاه‌های بسیج، فرماندهان نیروی قدس و فرماندهان سپاه، تردید فراوان در میان طبقه میانه‌رده و پایین‌تر نیروهای سرکوبگر ایجاد خواهد کرد. این تردید می‌تواند به “خروج از کنترل” و عدم اطاعت از دستورات سرکوب منجر شود، زیرا آن‌ها نیز به سرعت هدف قرار خواهند گرفت.
    • جداسازی طبقه سرکوب از حکومت باعث می‌شود که نیروهای باقی‌مانده هیچ نقطه اتکایی نداشته باشند و سیستم کاملاً فاسد و ناکارآمد است. این به این معناست که بدون توانایی سرکوب، حکومت “هیچ حسابی” برای باقی ماندن در قدرت ندارد و از کنترل خارج می‌شود.

منابع ارائه شده به تفصیل به موضوع سرنگونی حکومت و عوامل مؤثر بر آن می‌پردازند، با این تاکید که این “پروژه نهایی” برای مردم ایران در حال “بسیار راحت‌تر” شدن است.

  • نقش هدف قرار دادن فرماندهان در تسهیل سرنگونی:
    • وقتی فرماندهان نیروی قدس و نیروهای عملیاتی آن‌ها هدف قرار می‌گیرند، پروژه نهایی سرنگونی حکومت توسط مردم ایران بسیار بسیار راحت‌تر می‌شود.
    • “بخش سرکوب این حکومت” از زوایای مختلف و در بخش‌های گوناگون هدف قرار گرفته می‌شود؛ این روند از پایگاه‌های بسیج شروع کرده، سپس فرمانده‌های نیروی قدس و فرمانده‌های سپاه را شامل می‌شود.
    • این اتفاق به زودی تردید فراوانی را در میان طبقه میانه‌رده و پایین‌تر در میان نیروهای سرکوبگر ایجاد خواهد کرد، زیرا آن‌ها نیز “خیلی سریع جزو اهداف” خواهند بود.
    • این شرایط تسهیل می‌کند که جامعه‌ای که “متردد” است برای پایان دادن به حکومتی که “بعد از ۴۶-۴۷ سال” “این همه مصیبت” بر سرش آورده، “نقطه پایانی” بگذارد.
  • ضعف ذاتی حکومت بدون سرکوب:
    • اگر “طبقه سرکوب” از حکومت جدا شود، باقی نیروهایی که باقی می‌مانند هیچ نقطه اتکایی ندارند.
    • سیستم حکومت “به طور کامل فاسد و ناکارآمد” است و حکومت تنها به واسطه سرکوب شدید و بی‌رحمانه‌ای که می‌کردند” حفظ می‌شود.
    • این بدان معناست که بدون توانایی سرکوب، حکومت “هیچ حسابی” برای باقی ماندن در قدرت ندارد.
  • تفاوت وضعیت فعلی با گذشته:
    • شرایط سیاسی کنونی که طبقه فرماندهی حکومت را هدف قرار گرفته و جامعه بسیار مترصد فرصتی برای سرنگونی این حکومت است، کاملاً متفاوته با سال پایانی جنگ (ایران و عراق)، چرا که آن زمان “نیروهای نظامی و سیاسی در تهران بر سر کار بودن کسی با اونا کار نداشت”.
  • خروج از کنترل و کمک به سرنگونی:
    • نحوه کشته شدن یکی از فرماندهان در غرب ایران توسط یک جت جنگنده، نشان می‌دهد که نوار غربی کشور به طور کامل از کنترل ایران خارج شده و “هیچ پدافندی وجود ندارد”. این وضعیت در حال توسعه به بخش‌های مرکزی کشور است.
    • این “خروج از کنترل” جغرافیایی به طور ضمنی نشان‌دهنده ضعف فزاینده‌ای است که می‌تواند به ناتوانی حکومت در حفظ قدرت کمک کند.
  • نزدیک شدن پروژه به پایان و دیدگاه بین‌المللی:
    • این پروژه (سرنگونی حکومت) چند قدم دیگه تا پایانه‌هایی مونده.
    • از نظر منطقی، در این نقطه “از سرنگونی حکومت صرف نظر کردن” صحیح نیست.
    • حتی اگر حکومت “همه این ابزارهای حکومتو بگیره” (منظور ابزارهای سرکوب)، “این حکومت قادر به بقا نیست”.
    • منابع اشاره می‌کنند که آمریکایی‌ها نمی‌خواهند مسئول “رژیم چنج” باشند یا مسئولیت آن را مانند “انتهای دوره صدام” بر عهده بگیرند و سعی می‌کنند خود را دور نگه دارند یا “با احتیاط ورود بکنند”. این موضوع قابل فهم است و به همین دلیل پروژه‌ای که در ایران پیگیری می‌شود، در “جنس اجرا فرق می‌کنه با آن چیزی که در افغانستان و عراق اجرا شده”.

بر اساس اطلاعات موجود در منبع، موضوع حفظ نظام به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته و تحلیل‌ها نشان می‌دهند که این امر در شرایط فعلی بسیار بعید به نظر می‌رسد.

در ادامه به مهم‌ترین نکات در این زمینه اشاره می‌شود:

  • جام زهر و حفظ نظام:
    • در پاسخ به این پرسش که آیا اگر خامنه‌ای همانند خمینی “جام زهر” را بنوشد، می‌تواند به حفظ نظام کمک کند، منبع صراحتاً می‌گوید که این اقدام ممکن است به حفظ زیرساخت‌ها (مانند جمع‌آوری برنامه هسته‌ای و موشکی در فضایی صلح‌آمیز) کمک کند.
    • اما در مورد حفظ نظام، تقریباً می‌توان گفت نه.
  • دلایل عدم امکان حفظ نظام در شرایط کنونی:
    • هدف قرار گرفتن طبقه سرکوبگر: شرایط سیاسی کنونی با سال‌های پایانی جنگ ایران و عراق کاملاً متفاوت است. در آن زمان، نیروهای نظامی و سیاسی در تهران هدف نبودند، اما الان طبقه فرماندهی حکومت هدف قرار گرفته است. این حملات از پایگاه‌های بسیج آغاز شده و سپس به فرماندهان نیروی قدس و سپاه کشیده شده است. این روند باعث تردید فراوان در میان طبقه میانه‌لایه و پایین‌تر نیروهای سرکوبگر خواهد شد، زیرا آنها نیز به زودی هدف قرار خواهند گرفت.
    • ضعف ذاتی و فساد سیستم: اگر طبقه سرکوب” از حکومت جدا شود، “باقی نیروهایی که باقی می‌مانند هیچ نقطه اتکایی ندارند. منبع تأکید می‌کند که سیستم (حکومت) به طور کامل فاسد و ناکارآمد هست و تنها به واسطه سرکوب شدید و بی‌رحمانه‌ای که می‌کردند حکومت را حفظ می‌کنند. بدون این توانایی سرکوب، حکومت “هیچ حسابی” برای باقی ماندن در قدرت ندارد.
    • خواست عمومی برای سرنگونی: جامعه بسیار مترصد فرصتی هست برای سرنگونی این حکومت و این وضعیت “اصلاً هیچ قیاس با آن موقع (پایان جنگ ایران و عراق) نیست”. هدف قرار گرفتن نیروهای عملیاتی و فرماندهان، پروژه نهایی سرنگونی حکومت توسط مردم ایران را بسیار بسیار راحت‌تر می‌کند. این فرصت “لحظه به لحظه برای آن مردم فراهم‌تر می‌شود” تا به مصیبت‌های ۴۶-۴۷ ساله پایان دهند.
    • خروج مناطق از کنترل: کشته شدن یکی از فرماندهان در غرب ایران توسط یک جت جنگنده، نشان می‌دهد که نوار غربی کشور به طور کامل از کنترل ایران خارج شده و “هیچ پدافندی وجود ندارد”. این وضعیت در حال توسعه به بخش‌های مرکزی کشور است. این خروج از کنترل جغرافیایی نیز به تضعیف حکومت و ناتوانی آن در حفظ خود کمک می‌کند.
  • نگاه کلی به بقای حکومت:
    • منبع بر این باور است که پروژه سرنگونی حکومت چند قدم دیگه تا پایانه‌هایی مونده و از نظر منطقی در این نقطه از سرنگونی حکومت صرف نظر کردن” صحیح نیست.
    • حتی اگر حکومت همه این ابزارهای حکومتو بگیره”، “این حکومت قادر به بقا نیست.
    • اگرچه آمریکایی‌ها نمی‌خواهند مسئولیت “رژیم چنج” را به عهده بگیرند و سعی می‌کنند با احتیاط وارد شوند، اما پروژه‌ای که در ایران در حال پیگیری است، از نظر اجرا با آنچه در افغانستان و عراق رخ داد، متفاوت است.
print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0274659
Visit Today : 230
Visit Yesterday : 732