اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم
    مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اخیراً از کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم» رونمایی کرده است که تلاشی برای بازنگری در اندیشه‌های اقتصادی در دوران پس از اجماع واشنگتن بوده است.
  • ارزپاشی از پکن تا کرمان
    یکم- گویا دوران وفور ارز به دست آمده از صادرات نفت به سرآمده است و همین مساله دردسرساز و ارزهای مصرف شده در بخش‌های مختلف بیشتر از همیشه زیر ذره‌بین می‌رود. چرا چنین فرضی دارید؟ اگر خبرهایی که این روزها از
  • رشد اقتصادی در نیمه اول امسال منفی شد
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال جاری «منفی ۰/۳ درصد» بوده است که سقوط شدیدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.
  • اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره بحرانی
    جماران: بانک جهانی در گزارش اکتبر ۲۰۲۵ پیش‌بینی کرده است، اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره‌ی بحرانی و سرنوشت‌ساز قرار دارد. پس از ثبت رشد ۳.۷ درصدی در سال ۲۵-۲۰۲۴، بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند که تولید

در پی تحولات اخیر در منطقه و به ویژه مناقشه پرشتاب میان ایران و اسرائیل، اعلام آتش‌بس به شکلی کاملاً غیرمنتظره از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در شبکه اجتماعی او بازتاب گسترده‌ای یافت. این آتش‌بس که در ابتدا با سکوت دو طرف ایرانی و اسرائیلی همراه بود، پس از ساعاتی تلویحاً مورد پذیرش قرار گرفت، اما بلافاصله با ادعای اسرائیل مبنی بر نقض آتش‌بس توسط ایران (شلیک دو موشک به سمت اسرائیل) و سپس تهدید اسرائیل به بازگرداندن جنگنده‌هایش به سمت ایران، دچار چالش شد. این رویدادها، از منظر تحلیل‌گران، نشان‌دهنده ابعاد عمیق‌تر و پیچیده‌تری از نظم آینده بین‌المللی و نقش ایالات متحده آمریکا در آن است. دکتر مهدی مطهرنیا، تحلیل‌گر سیاسی، در گفتگویی تحلیلی، این رویدادها را در چارچوب نظریه “مکعب اقدام ترامپ” و راهبردهای کلان ایالات متحده در قبال ایران تبیین می‌کند که در ادامه به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.

آتش‌بس: جلوه‌ای از “اقتدارگرایی تهاجمی” آمریکا [۳]

آنچه در میدان عمل دیده می‌شود، شتاب تحولات برای شکل‌دهی به آینده ایران در گستره وسیع نظم آینده بین‌المللی است. در این میان، نقش ایالات متحده آمریکا با رهبری ترامپ محوری است. ترامپ، با بهره‌گیری از تجارب خود در عرصه اقتصاد و مذاکرات بین‌المللی، امروز با رویکردی منفعت‌محورانه به نفع ایالات متحده و با سیاست کلان “انزواگرایی فعال” در جهت بازتعریف قدرت آمریکا عمل می‌کند. اعلام آتش‌بس اخیر نیز، بیش از آنکه یک میانجی‌گری صرف بین اسرائیل و ایران باشد، نمایش‌دهنده قدرت ایالات متحده آمریکاست. آمریکا، هم در پی مهار تل‌آویو و هم در پی کنترل تهران است و هر دو را به “توازن ضعف” کشانده است. این وضعیت، به این معناست که حتی در حالی که ایران شعار “مرگ بر آمریکا” می‌دهد و اسرائیل خود را مستقل از آمریکا می‌داند، در نهایت این “فرمان ترامپ” است که برای آتش‌بس صادر می‌شود، حتی اگر این فرمان توسط دو طرف نقض شود. دکتر مطهرنیا این نوع ادبیات را “ادبیات یک پدرخوانده” توصیف می‌کند که پارادایم آن “اقتدارگرایی تهاجمی” (اتوریته تهاجمی) است؛ نوعی پدرسالاری بین‌المللی که ترامپ اکنون به نمایش می‌گذارد. این آتش‌بس، از دیدگاه مطهرنیا، یک “آتش‌بس تاکتیکی” است که در چارچوب یک “جنگ پنهان” از پیش تعیین شده عمل می‌کند [12، 15].

مکعب اقدام ترامپ: از آشوب‌زایی تا تغییر رژیم [1، 6]

دکتر مطهرنیا برای تحلیل رفتار ترامپ، نظریه “مکعب اقدام ترامپ” را مطرح می‌کند. این مکعب، دارای ابعاد مختلفی در دوره‌های متفاوت است:

  • در دوره 2016-2020:
    • پارادایم: آشوب
    • دکترین: بازیگر دیوانه
    • سیاست کلان: ابهام و پیچیدگی
    • استراتژی: جوجیتسو (استفاده از نیروی حریف علیه خودش)
    • تاکتیک: تحریک کردن، جاخالی دادن و پرتاب کردن
    • تکنیک: استفاده از رسانه
  • در دوره 2024-2028 (با تمرکز بر 2025):
    • پارادایم: اقتدارگرایی تهاجمی
    • دکترین: فشار دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی
    • سیاست کلان: انزواگرایی فعال با تأکید بر بهسازی و بازسازی قدرت ایالات متحده آمریکا
    • استراتژی: فشار و تقابل در هر سه عرصه دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی
    • تاکتیک: برجسته‌سازی بحران‌های موجود، بحران‌پروری و بحران‌سازی در عرصه عمومی برای ایجاد فضا جهت نشان دادن قدرت آمریکا و تثبیت ابرقدرتی ایالات متحده در قرن بیست و یکم
    • تکنیک: رسانه‌ای کردن فوری همه چیز و همه بحران‌ها برای اثرگذاری در مسیر سیاست کلان، دکترین و پارادایم تنظیم شده [2، 15]

عملکرد ترامپ، از جمله نامه‌نگاری به رهبر جمهوری اسلامی ایران و وقایع پس از “ضد واقعه 7 اکتبر” که به جنگ با ایران منجر شد، کاملاً مبتنی بر این مکعب اقدام است. هدف نهایی و پنهان این مکعب اقدام، “تغییر رژیم در تهران” است. این تغییر رژیم، لزوماً به معنای تغییر کلاسیک نیست، بلکه می‌تواند به معنای حفظ آرایه شکلی (ظاهر) نظام سیاسی موجود و تغییر کامل آرایه‌های محتوایی (مضمون و کارکرد) آن باشد؛ به قول انگلیسی‌ها، “شراب نو را در بطری کهنه بریز”. ایالات متحده به دنبال تشکیل دولتی توسعه‌گرا، به دور از جاه‌طلبی‌های نظامی در تهران است که شریک حیاتی آمریکا در منطقه در قرن بیست و یکم باشد [2، 6]. ترامپ تلاش می‌کند این هدف حتی قبل از پایان دوره ریاست جمهوری‌اش به اتمام برسد.

محاصره منطقه‌ای تهران و تمایز ملت از دولت [8، 7]

دکترین ایالات متحده آمریکا در ارتباط با تهران، از سال 2015 بر “محدود کردن همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران” استوار است. این محاصره، به رهبری آمریکا، مدیریت اسرائیل و پشتیبانی اعراب صورت می‌گیرد. به گفته دکتر مطهرنیا، امروز تهران در “محاصره منطقه‌ای کامل” قرار دارد و حمایت کشورهای اسلامی از تهران در برابر اسرائیل تنها به بیانیه‌های ساده و خشک محدود می‌شود.

نکته مهم دیگری که مطهرنیا به آن اشاره می‌کند، تغییر رویکرد ایالات متحده از زمان اوباما است؛ جایی که رسماً “مردم ایران را از دولت نظام جمهوری اسلامی جدا کرد”. نامه‌های مستقیم اوباما به رهبر جمهوری اسلامی، و عدم پاسخ به تبریک احمدی‌نژاد، نشان‌دهنده همین تمایزگذاری و رفتار متفاوت با ملت و دولت ایران است. ترامپ نیز با رفتارهای خود (مانند اعلام آتش‌بس)، این پیام را مخابره می‌کند که: “ملت ایران، من در پی ایجاد آتش‌بس برای گسترش آرامش بیشتر و کاهش کشته‌های فزون‌تر و محدود کردن خسارات ناشی از این جنگ برای ایران آینده و ایران نو هستم”. این پیام، عمدتاً خطاب به ملت ایران است و بر محوریت خواست آمریکا برای استقرار “یک دولت توسعه‌گرای قدرتمند در تهران” و “حق مردم ایران برای بهترین زندگی‌ها” است.

ریزش درونی “گفتمان انقلابی” و “بحران بقا” [4، 19]

یکی از نتایج مستقیم تحولات اخیر، آشکار شدن “بحران بقا” در درون “گفتمان انقلابی” در ایران است. پیش از این، مطهرنیا هشدار داده بود که بحران بقا متوجه نظام جمهوری اسلامی خواهد شد، اما اکنون معتقد است که این بحران، بیش از آنکه متوجه صرف نظام باشد، متوجه “گفتمان انقلابی” است. این گفتمان، اگر نتواند پاسخی مستحکم و قابل تعریف برای افکار عمومی در ارتباط با ادعاهای قدرتش در برابر اسرائیل و ایالات متحده آمریکا ارائه دهد، نه تنها بقای امروز بلکه گستره اثرگذاری آینده و فردای خود را نیز از دست خواهد داد.

انتقادات داخلی به آتش‌بس، هم از سوی جناح‌های موافق و هم مخالف، نشان‌دهنده این چالش است. طرفداران گفتمان انقلابی، نگران عدم انتقام‌گیری کافی و پذیرش آتش‌بس توسط عراقچی و دولت هستند و حتی این اقدام را “خیانت” می‌دانند [3، 5]. اما دکتر مطهرنیا تأکید می‌کند که رهبر جمهوری اسلامی حتماً در جریان تصمیم‌گیری بوده و این اتهامات “آدرس اشتباه دادن آگاهانه یا ناآگاهانه” است. برای این گفتمان که آمریکا را “ام‌الفساد” می‌خوانده و خود را پرچم‌دار مبارزه با امپریالیسم می‌دانسته، پذیرش آتش‌بسی که آمریکا آن را اعلام می‌کند، بسیار دشوار و قابل درک است.

دستاوردهای بزرگ گفتمان انقلابی، به ویژه در دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، بر پایه “مبارزه با ایالات متحده آمریکا” و “شکل‌دهی بسیار قدرتمندانه به جبهه مقاومت” بنا شده است. اگر این مبارزه از گفتمان انقلابی گرفته شود، چه چیزی از آن باقی خواهد ماند؟. این گفتمان با چالش‌های عظیمی در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فناوری، فرهنگی و امنیتی روبروست. امنیت، که همواره یکی از مهم‌ترین گزاره‌های تبلیغاتی این گفتمان بوده، اکنون زیر سؤال رفته است.

ریزش‌ها در گفتمان انقلابی، عمیق و چندلایه [19، 20]

دکتر مطهرنیا معتقد است که “ریزش درونی” گفتمان انقلابی از دهه‌های گذشته آغاز شده و اکنون به لایه‌های خردتر و حتی “برون‌گفتمانی” رسیده است [19، 20]. این ریزش، دیگر مسئله ادبیات گفتمانی نیست، بلکه به “ستون فقرات گفتمانی” رسیده است که همان “قدرت” است. وقتی قدرت یک گفتمان ضعیف می‌شود و ستون فقراتش فلج می‌گردد، ساختار استخوانی آن از درون فرو می‌ریزد. این ریزش‌ها صرفاً “ایدئولوژیک” نیست، بلکه ناشی از “ترس” و “نگرانی” در باب “اثر قدرت” و “آیین قدرت” است. زمانی که “قدرت آیینی حاکم” نتواند خود را به عنوان “مرکز آیین قدرت” نشان دهد، مجبور است علیه نیروهای خودش نیز به “قدرت سرکوب” متوسل شود. گزارش‌هایی مبنی بر “غیبت”، “نافرمانی” و “فرار” نیروهای امنیتی و نظامی ایران و درخواست رهبری برای “انضباط آهنین”، شاهدی بر این ریزش‌ها و وضعیت متزلزل است. تهدیدات خارجی مانند فایل صوتی منتشر شده توسط واشنگتن پست از مأموران موساد به فرماندهان سپاه نیز به این ضعف و ریزش دامن می‌زند.

آینده‌پژوهی: رویارویی عریان و تغییرات ناگزیر [21، 22]

آنچه در روزها و هفته‌های آینده پیش روی ماست، “فراز و نشیب‌های ناشی از آن چیزیست که قبلاً کاشته‌ایم و باید درو کنیم”. مرزهای رویارویی آشکارتر از گذشته خواهد شد. این رویارویی دیگر متوجه “تضعیف نظام جمهوری اسلامی” نیست، بلکه هدف آن “تغییر نظام جمهوری اسلامی” است. این تغییر، لزوماً به معنای از بین بردن کامل نظام نیست، بلکه به نوع “بازی” بستگی دارد که از تیرماه تا آذرماه سال جاری خود را به نمایش خواهد گذاشت.

سرعت تحولات بسیار بالا خواهد بود و در این بازی، “کسانی برنده هستند که خردورزانه، شکیبا و صبور، با آرامش تصمیم‌های درستی برای حرکت میدانی خود اتخاذ کنند”. نگاه‌های تقلیدگرایانه، آرزومندانه و شعارگونه در زمانه تضادها دیگر کارساز نیست. “تضاهم‌های قبلی” (سوءتفاهم‌ها) اکنون به “تعارض” و سپس به “تضادهای کمرشکن” تبدیل شده‌اند، به گونه‌ای که یک طرف باید “سازش و تسلیم را بپذیرد”.

در نهایت، دکتر مطهرنیا بر این نکته تأکید می‌کند که اگرچه در جنگ‌های منطقه‌ای طرف پیروز مشخص نیست، اما میزان پیروزی یک طرف بر طرف دیگر و غلبه او، همواره به نفع “مرکز قدرت” (یعنی آمریکا) به نمایش گذاشته می‌شود. این وضعیت، به این معناست که اگرچه ممکن است پیروزی نتانیاهو بر تهران به نمایش گذاشته شود، اما این پیروزی نباید در کارنامه نتانیاهو و اسرائیل نوشته شود؛ بلکه به نفع “مرکزیت قدرت” خواهد بود. همین امر، ترامپ را وادار می‌کند که رسماً از “تغییر رژیم” سخن بگوید، حتی اگر از نظر دیپلماتیک مرسوم نباشد. این نشان می‌دهد که “لایه‌های پنهان بازی و نیمه آشکار بازی هم اکنون خود را عریان نشان می‌دهد و هرچه بیشتر می‌گذرد در این ماه‌های آینده عریان‌تر خود را به نمایش خواهد گذاشت”.

پاینده باد ایران. پروردگار پاسبان این سرزمین باد.

 

print
مقالات
  • ایران را چرا باید دوست داشت؟ محمد حسین صدیق یزدچی
    ایران را چرا باید دوست داشت؟ این عنوان مجلس بزرگداشتی ست یا بود به بهانه ی صدمین سالروز تولّد ایرج افشار محقق و نسخه شناس معروف متون کهن فرهنگ ایرانی، با شرکت چهره هایی مثل : خانم ژالهء آموزگار متخصص زبان و فرهنگ باستانی ایران و سید مصطفی محقق
  • آینده حماس پس از تحقق آتش‌بس
    در حالی‌که دود جنگ دو ساله میان اسرائیل و حماس هنوز از ویرانه‌های غزه رخت بر نبسته، نیروهای حماس بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس، دوباره در خیابان‌های این سرزمین جنگ‌زده ظاهر شدند؛ حضوری که هم هشداری
  • داستان قرارداد کرسنت پترولیوم جمشید اسدی
    داستان قرارداد کرسنت پترولیوم – از میدان گاز تا دادگاه داوری: پرونده کرسنت از پیچیده‌ترین پرونده‌های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سنگین‌ترین زیان‌ها برای ملت ایران است. ماجرا از امضای قراردادی در سال
  • نامه سرگشاده ضحاک به مردم ایران مسعود میرراشد
    ضحاک در این روایت نه هیولایی اسطوره‌ای، بلکه آیینه‌ای از جامعه‌ای گرفتار در خواب، خودفریبی و تکرار تاریخی است. مسعود میرراشد در این نوشته روشنفکران و حاکمان را همگی در چرخهٔ فساد و مسئولیت‌گریزی شریک می‌داند و با زبانی تند اما اندیشمندانه، آنان را به بیداری، خودشناسی و بازنگری در ریشه‌های فرهنگی و
  • بگذار چپ های دلبسته به حکومت…ابوالفضل محققی
    یک دوست وهمراه قدیمیست که از ایران هر از چند گاهی که عرصه برایش تنگ می شود زنگ می زند و درد دل می کند. اما این بار سخت عصبی است. بی مقدمه با طعنه می گوید: “آقا که هنوز از زیر زمین بیرون نیامده. دستور جهاد
  • تأثیر دیجیتالی شدن بر سازماندهی جامعه مدنی
    ما در اداره امور جوانان و جامعه مدنی (Myndigheten för ungdoms- och civilsamhällesfrågor – MUCF) به شما خوش آمد می‌گوییم به وبینار امروز که با عنوان: دیجیتالی شدن چگونه بر سازماندهی جامعه مدنی تأثیر می‌گذارد؟ برگزار می‌شود.
  • ایران باید اعلام کند با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست – فرخ نگهدار
    جهان خاکی ما اکنون لحظات تاریخ سازی را می گذراند. چشم ها به فلسطین دوخته است. بودن یا نبودن. مساله این است. از پی تمکین کابینه اسرائیل در راستای طرح پیشنهادی پرزیدنت ترامپ، غرش بمب ها و ضجه کودکان
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0320048
Visit Today : 363
Visit Yesterday : 881