مقدمه:از گروه تحقیقاتی «دنیای ما در دادهها» (Our World in Data)، که یک گروه پژوهشی مستقر در دانشگاه آکسفورد است و به پیگیری تحولات جهان از طریق دادهها میپردازد، گزارشهای پرباری در دست داریم. این گزارشها یک تصویر پیچیده، اما بیاندازه روشنگر از وضعیت رفاه انسانی در طولانیمدت ارائه میدهند. ماموریت ما این است که این اطلاعات را برای شما دستهبندی کرده و مهمترین دستاوردها و چالشهایی که بشریت با آنها روبهروست را به زبانی روشن و روزنامهنگارانه برایتان بیان کنیم.
همانطور که پژوهشگران «دنیای ما در دادهها» بارها اشاره کردهاند، سه گزاره همزمان در مورد جهان صادق است: جهان بسیار بهتر شده است، جهان وضعیت اسفناکی دارد و جهان میتواند بسیار بهتر شود. این موضوع، لزوم بررسی دقیق دادهها را دوچندان میکند تا فراتر از عناوین خبری روزانه، به درک عمیقتری از روندهای بلندمدت دست یابیم.
در این مقاله چند صفحهای، ابتدا به پیشرفتهای چشمگیر و دلگرمکننده در حوزههایی مانند سلامت، کاهش فقر و گسترش دموکراسی میپردازیم. سپس نگاهی خواهیم داشت به چالشهای جدی و پایدار، از نابرابریهای عمیق گرفته تا مسائل زیستمحیطی و حقوقی، که همچنان نیازمند توجه و تلاش جمعی ما هستند. بیایید سفرمان را آغاز کنیم تا این موضوعات پیچیده را با هم روشن کنیم.
صفحه 2: انقلاب سلامت: امید به زندگی بیشتر و کاهش مرگ و میر کودکان
یکی از شگفتانگیزترین دستاوردهای بشریت در دو قرن اخیر، بهبود بیسابقه در حوزه سلامت جهانی است. گروه «دنیای ما در دادهها» این پیشرفت را یک موفقیت چشمگیر توصیف میکند.
امید به زندگی: نه فقط برای نوزادان
اغلب این تصور وجود دارد که افزایش امید به زندگی در جهان، تنها به دلیل کاهش چشمگیر مرگ و میر نوزادان و کودکان خردسال است. اما دادهها روایت دیگری دارند: امید به زندگی در تمام سنین افزایش یافته است. برای مثال، یک فرد 50 ساله که در گذشته انتظار داشت تا حدود 71 سالگی زندگی کند، امروز میتواند انتظار داشته باشد که تا 83 سالگی عمر کند – یعنی 13 سال افزایش در امید به زندگی.
امید به زندگی متوسط جهانی در سال 2019 به 72.6 سال رسید که این رقم از امید به زندگی در هر کشوری در سال 1950 (حتی نروژ، که در آن زمان با 72.3 سال بهترین وضعیت را داشت) بیشتر است. این خود نشانهای قوی از پیشرفت همهجانبه در سلامت است.
نبرد با مرگ و میر کودکان: یک پیروزی نادیده گرفته شده
مرگ و میر کودکان، یک تراژدی روزانه با ابعاد عظیم است که اغلب در اخبار نادیده گرفته میشود. اما در این زمینه پیشرفتهای چشمگیری حاصل شده است. دادههای «دنیای ما در دادهها» نشان میدهد که در کشورهایی با درآمدهای بسیار بالا، مرگ و میر کودکان پایین است. این همبستگی، پتانسیل بالای سرمایهگذاری در سلامت را آشکار میسازد. منابع مالی که به بهبود سلامت اولیه اختصاص داده میشوند، بازدهی عظیمی در نجات جان انسانها دارند، به ویژه در مناطقی که سطح هزینهها پایین است.
چالشهای پابرجا: نابرابری و دسترسی
با وجود این پیشرفتها، واقعیت تلخ این است که هنوز هم نابرابریهای عمیقی در دسترسی به مراقبتهای بهداشتی وجود دارد. هر روز هزاران کودک در سراسر جهان جان خود را از دست میدهند، واقعیتی که در بحثهای عمومی کمتر به آن پرداخته میشود. در بسیاری از کشورهای کمدرآمد، بخش قابل توجهی از هزینههای درمانی هنوز مستقیماً از جیب مردم پرداخت میشود، و این یعنی دسترسی به سلامت نه یک حق، که یک امتیاز است. این نابرابریها یادآور این است که در مسیر دستیابی به جهانی سالمتر، همچنان راه درازی در پیش داریم.
صفحه 3: از نبرد با قحطی تا ریشهکن کردن فقر مطلق
در کنار پیشرفتهای شگرف در سلامت، بشریت موفقیتهای قابل توجهی در مبارزه با قحطی و فقر مطلق نیز به دست آورده است. این تحولات، چشمانداز تاریخی جهان را به شکلی بنیادی تغییر دادهاند.
قحطی: یک هیولای رام شده؟
قحطیهای مرگبار، که در گذشته بخش ترسناکی از تاریخ بشر بودند، در دهههای اخیر به طور قابل توجهی نادرتر شده و خسارات کمتری به بار آوردهاند. این روند کاهشی در میزان مرگ و میر ناشی از قحطی، یکی از بزرگترین پیروزیهای نادیدهگرفته شده دوران ماست. «دنیای ما در دادهها» این دستاورد را نتیجه پیشرفتهای تکنولوژیک، توسعه اقتصادی و گسترش دموکراسیهای پایدار میداند.
با این حال، قحطیها کاملاً ریشهکن نشدهاند. امروزه، بیشتر قحطیها «دستساز» هستند و ریشههای سیاسی دارند، از جمله حکومتهای غیردموکراتیک و درگیریهای مسلحانه. قحطی «جهش بزرگ به جلو» در چین در سالهای 1958 تا 1962، با تخمین 36 میلیون قربانی، نمونهای تکاندهنده از فجایعی است که توسط انسان پدید آمده است.
نکته جالب این است که نظریههای مالتوسی، که رشد جمعیت را عامل اجتنابناپذیر قحطی میدانند، با دادههای امروز مطابقت ندارند. در واقع، با رشد جمعیت، سرانه عرضه غذا افزایش یافته است که عمدتاً به دلیل بهبود عملکرد محصولات کشاورزی است.
فقر مطلق: پیشرفتی عظیم با مقیاسهای مختلف
دو قرن پیش، اکثریت جمعیت جهان در فقر مطلق زندگی میکردند و این وضعیت را اجتنابناپذیر میدانستند. اما «دنیای ما در دادهها» نشان میدهد که رشد اقتصادی ممکن است و فقر میتواند کاهش یابد؛ جهان پیشرفت عظیمی در این زمینه داشته است.
بر اساس تعریف سازمان ملل، فقر مطلق به زندگی با کمتر از 2.15 دلار در روز اطلاق میشود. با این معیار، تقریباً از هر ده نفر در جهان، یک نفر در فقر مطلق زندگی میکند. این رقم نشاندهنده پیشرفت چشمگیر از گذشته است.
ابعاد پنهان فقر: بارقهها و سایهها
اما اگر معیار فقر را کمی بالاتر ببریم، تصویر به طرز چشمگیری تغییر میکند. اگر خط فقر را 30 دلار در روز در نظر بگیریم (که معیار فقر در کشورهای پردرآمد است)، 84 درصد از جمعیت جهان، یعنی 6.7 میلیارد نفر، با کمتر از 30 دلار در روز زندگی میکنند. این رقم نشان میدهد که تنها حدود 16 درصد از جمعیت جهان با بیش از 30 دلار در روز زندگی میکنند، که مقیاس واقعی فقر جهانی را دوباره تعریف میکند. این دادهها نشاندهنده یک واقعیت پیچیده است: جهان در مبارزه با فقر شدید پیشرفت زیادی کرده، اما هنوز میلیاردها نفر در شرایط بسیار دشوار زندگی میکنند.
صفحه 4: گسترش دموکراسی و دسترسی بیسابقه به آموزش
تحولات در حوزههای دموکراسی و آموزش، دو ستون اصلی دیگر در پیشرفت رفاه انسانی هستند که «دنیای ما در دادهها» به آنها میپردازد. این روندها هم نویدبخش هستند و هم چالشهای منحصربهفرد خود را دارند.
گسترش دموکراسی: دستاوردی شگفتانگیز اما شکننده
گسترش حقوق دموکراتیک در طول دو قرن گذشته، یک «دستاوردی شگفتانگیز» است. به گفته «دنیای ما در دادهها»، 200 سال پیش تقریباً هیچکس از حقوق دموکراتیک برخوردار نبود. اما تا سال 2016، بیش از 3.8 میلیارد نفر در کشورهایی زندگی میکردند که دموکراسی انتخاباتی یا لیبرال محسوب میشوند. این یک گسترش عظیم در حقوق سیاسی در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه است.
چالشهای دموکراسی: تعداد در برابر درصد
با این حال، این پیشرفت به معنای پایان چالشها نیست. حقوق دموکراتیک هنوز جهانی نیست و مهمتر از آن، به دلیل رشد چشمگیر جمعیت جهان، تعداد مطلق افرادی که از حقوق دموکراتیک محروم هستند، از هر زمان دیگری در تاریخ بشر بیشتر است. این یک تناقض هشداردهنده است که یادآوری میکند پیشرفت سیاسی اجتنابناپذیر نیست و ممکن است با عقبنشینیهایی مواجه شود. جالب است که دادهها نشان میدهند قحطیها به ندرت در دموکراسیهای کارآمد و چندحزبی اتفاق میافتند، که بر اهمیت حکومتداری خوب در محافظت از شهروندان تاکید میکند.
انقلاب آموزش: سواد برای همگان
آموزش و سواد، کلیدهای دسترسی به دانش و بهبود زندگی هستند. در این زمینه نیز جهان شاهد تحولات عظیمی بوده است. در سال 1820، تنها از هر ده نفر در جهان یک نفر میتوانست بخواند و بنویسد؛ اما امروز، این نسبت معکوس شده و تنها از هر ده نفر یک نفر بیسواد باقی مانده است. این گسترش سواد عمدتاً از طریق سرمایهگذاری عمومی در آموزش محقق شده است.
سواد و نابرابری جنسیتی
یکی از نقاط قوت این پیشرفت، افزایش سواد زنان است که با کاهش نرخ باروری همبستگی قوی دارد. همانطور که در صفحه بعد خواهیم دید، آموزش زنان یکی از مهمترین عوامل در کاهش تعداد فرزندان در خانوادههاست.
چالشها در تأمین مالی آموزش
با وجود این، چالشها همچنان وجود دارند. در برخی کشورهای کمدرآمد، خانوارها سهم بیشتری از هزینههای آموزش ابتدایی را نسبت به سطوح بالاتر میپردازند، که این خود نابرابری را تشدید میکند. همچنین، کمکهای توسعهای به آموزش ابتدایی در آفریقای زیرصحرا کاهش یافته است، در حالی که سهم این قاره از کودکان بازمانده از تحصیل در سنین ابتدایی رو به افزایش است. این مسائل نشاندهنده نیاز به بازنگری در سیاستهای تأمین مالی آموزش برای اطمینان از دسترسی برابر و موثر برای همه است.
صفحه 5: تغییرات جمعیتی و حرکت به سوی برابری جنسیتی
وقتی به روندهای بلندمدت رفاه انسانی نگاه میکنیم، تحولات جمعیتی و تلاش برای برابری جنسیتی، دو حوزه اساسی هستند که «دنیای ما در دادهها» به تحلیل دقیق آنها میپردازد. این دو حوزه، همزمان هم نمایانگر پیشرفتهای قابل توجهی هستند و هم چالشهای پیچیدهای را پیش روی ما قرار میدهند.
تحول جمعیتی: کاهش نرخ باروری و توانمندسازی زنان
یکی از چشمگیرترین تحولات جهانی در دهههای اخیر، کاهش سریع نرخ باروری است. از سال 1965، نرخ باروری کلی جهان از 5 فرزند به ازای هر زن به کمتر از 2.5 فرزند کاهش یافته است. این تغییر بیسابقه، ناشی از عوامل متعددی است که ارتباط تنگاتنگی با رفاه انسانی دارند:
- توانمندسازی زنان: افزایش دسترسی زنان به آموزش و مشارکت بیشتر آنها در بازار کار، فرصتهای اقتصادی آنها را بالا برده و منجر به انتخاب فرزندان کمتر شده است. به عنوان مثال، در ایران، نرخ باروری از 6.3 فرزند به ازای هر زن در سال 1985 به 1.7 فرزند در سال 2022 کاهش یافته است.
- کاهش مرگ و میر کودکان: با بهبود سلامت کودکان و کاهش تعداد مرگ و میر در سنین پایین، نیاز به داشتن فرزندان بیشتر برای اطمینان از بقای تعداد مورد نظر کاهش یافته است.
- افزایش هزینههای نگهداری از کودکان: با کاهش کار کودکان، بزرگ کردن فرزندان هزینهبرتر شده است.
- تنظیم خانواده و پیشگیری از بارداری: دسترسی به روشهای مدرن پیشگیری از بارداری و مشاوره تنظیم خانواده، نقش حیاتی در کاهش بارداریهای ناخواسته و رسیدن به تعداد فرزندان دلخواه ایفا کرده است.
نابرابری اقتصادی جنسیتی: پیشرفت در کنار شکافهای عمیق
نابرابری اقتصادی بر اساس جنسیت، یک موضوع داغ در بحثهای سیاسی و رسانههاست. «دنیای ما در دادهها» به بررسی این شکاف در کشورها و در طول زمان میپردازد.
دستاوردها:
- کاهش شکاف دستمزد: در کشورهای ثروتمند، شکاف دستمزد جنسیتی در دهههای اخیر کاهش یافته است. بخش قابل توجهی از این کاهش به دلیل رفع شکاف آموزشی بین مردان و زنان بوده است.
- حضور در گروههای درآمدی بالا: زنان در حال حاضر نسبت به سال 2000، حضور بهتری در تمام گروههای درآمدی بالا دارند، اگرچه این بهبود در بالاترین سطوح درآمدی محدودتر بوده است.
چالشها و نابرابریهای پایدار:
- شکاف دستمزد بزرگ: با این حال، شکاف دستمزد جنسیتی قابل توجهی همچنان در بیشتر کشورها وجود دارد.
- مدیریت ارشد: در سطح جهانی، تنها حدود 18% از شرکتها مدیران ارشد زن دارند.
- نمایندگی زنان: زنان همچنان در گروههای درآمدی بالا کمتر از حد نصاب هستند و در مشاغل کمدرآمد بیش از حد حضور دارند.
- هنجارهای اجتماعی و تبعیض: شواهد نشان میدهد که تبعیض و هنجارهای اجتماعی، از جمله «مجازات مادری» (کاهش درآمد زنان پس از تولد فرزند)، نقش مهمی در تداوم شکاف دستمزد ایفا میکنند. تغییر این هنجارها، همانطور که مطالعاتی مانند تأثیر دسترسی به تلویزیون کابلی در هند بر ترجیح داشتن فرزند پسر نشان میدهد، ممکن است زمانبر باشد اما امکانپذیر است.
این دادهها نشان میدهد که با وجود پیشرفتهای مهم، هنوز هم نابرابری جنسیتی عمیقاً ریشهدار است و برای دستیابی به برابری کامل، به تلاشهای بیشتری نیاز داریم.
صفحه 6: شهرنشینی، تجارت جهانی و دغدغههای زیستمحیطی
در مسیر تکامل رفاه انسانی، پدیدههایی مانند شهرنشینی گسترده و تجارت جهانی اقتصاد ما را شکل دادهاند، در حالی که مسائل زیستمحیطی، چالشهایی حیاتی را پیش رو گذاشتهاند. «دنیای ما در دادهها» با دادههای خود، به روشن کردن این روندهای کلیدی کمک میکند.
شهرنشینی: فرصتها و چالشهای زیست شهری
بیش از نیمی از جمعیت جهان اکنون در مناطق شهری زندگی میکنند که این یک تغییر چشمگیر از تاریخ بشر است. این مهاجرت انبوه از روستاها به شهرها، نحوه زندگی، کار و ایجاد شبکههای اجتماعی ما را دگرگون کرده است.
پیشرفتها:
- بهبود وضعیت زاغهنشینی: در بسیاری از کشورها، سهم جمعیت شهری که در زاغهنشینها زندگی میکنند، کاهش یافته است. برای مثال، در ویتنام، تقریباً نیمی از جمعیت در سال 2000 در زاغهها زندگی میکردند، اما این رقم در سالهای اخیر به حدود 5% رسیده است.
چالشها:
- زاغهنشینی پایدار: با وجود بهبودها، تقریباً از هر چهار نفر ساکن شهر در جهان، یک نفر هنوز در زاغهنشینها زندگی میکند که فاقد امکانات اولیه مانند آب سالم، بهداشت مناسب، فضای زندگی کافی، مسکن بادوام یا امنیت شغلی هستند.
- تعاریف متغیر: تعاریف متناقض از «منطقه شهری» در کشورها، منجر به برآوردهای متفاوت از جمعیت شهری میشود. با این حال، حتی با تعاریف مختلف، روند کلی شهرنشینی در سطح ملی برای برنامهریزی و ارزیابی پیشرفت حیاتی است.
تجارت و جهانیشدن: پیوندهای اقتصادی و پیامدها
تجارت بینالمللی در طول قرن گذشته به طرز چشمگیری رشد کرده است. این فرآیند جهانیسازی، حتی از رشد اقتصادی نیز پیشی گرفته و نشاندهنده ادغام فزاینده اقتصادهای ملی در یک سیستم جهانی است.
مزایا:
- رشد اقتصادی و رفاه: تجارت به طور کلی منجر به افزایش ثروت و رفاه مصرفکنندگان از طریق کاهش قیمتها و افزایش تنوع محصولات میشود. مطالعات نشان دادهاند که توافقات تجاری میتواند به کاهش قیمتها و صرفهجویی میلیاردها یورو برای مصرفکنندگان منجر شود.
چالشها:
- اثرات توزیعی: تجارت میتواند بر دستمزد و فرصتهای شغلی برای برخی گروهها تأثیر منفی بگذارد. اگرچه اثر خالص بر رفاه عمومی معمولاً مثبت است، اما این امر تسکینی برای افرادی که شغل خود را از دست میدهند، نیست. سیاستهای عمومی، مانند مزایای بیکاری، برای توزیع مجدد دستاوردهای تجارت ضروری هستند.
زمینههای زیستمحیطی: تهدیدهای جدید
گرمایش جهانی: دادهها نشان میدهند که دمای جهانی در حال افزایش است. توافق پاریس برای محدود کردن گرمایش جهانی، یک تلاش عمده جهانی برای مقابله با این چالش است.
استفاده از زمین: نیمی از زمینهای قابل سکونت جهان برای کشاورزی استفاده میشود که تأثیر عمدهای بر محیط زیست و تنوع زیستی دارد. با این حال، افزایش بهرهوری زمین، به ویژه پس از انقلاب سبز، به مهار گسترش زمینهای زراعی با وجود رشد جمعیت کمک کرده است.
ترکیب انرژی: تولید انرژی، عمدتاً از طریق سوزاندن سوختهای فسیلی، عامل اصلی سه چهارم انتشار گازهای گلخانهای و عامل مرگ میلیونها نفر به دلیل آلودگی هوا است. سهم منابع انرژی کمکربن در نیم قرن اخیر تقریباً سه برابر شده است، اما سوختهای فسیلی همچنان غالب هستند. این حوزهها چالشهای مهمی را برای آینده پایدار بشریت نشان میدهند.
صفحه 7: نتیجهگیری: واقعیت پیچیده و راه پیش رو
در پایان این بررسی جامع از روندهای بلندمدت رفاه انسانی، تصویر واضحی از یک واقعیت پیچیده به دست میآوریم که با این سه جمله کلیدی از «دنیای ما در دادهها» به خوبی خلاصه میشود: جهان بسیار بهتر شده است، جهان وضعیت اسفناکی دارد و جهان میتواند بسیار بهتر شود.
پیشرفتهای شگفتانگیز:
ما شاهد دستاوردهای فوقالعادهای بودهایم:
- سلامت: مرگ و میر کودکان و قحطیها به طرز چشمگیری کاهش یافتهاند و امید به زندگی در تمام سنین افزایش یافته است.
- اقتصاد: میلیاردها نفر از فقر مطلق نجات یافتهاند.
- سیاست: حقوق دموکراتیک برای میلیاردها نفر گسترش یافته است.
- اجتماع: نرخ باروری به شکل انتخابی کاهش یافته، آموزش و سواد جهانی شده و در شکاف دستمزد جنسیتی پیشرفتهایی حاصل شده است.
- جهانیشدن: منافع تجارت و یکپارچگی اقتصادی جهانی به افزایش رفاه کمک کرده است.
اینها واقعاً دستاوردهای عظیم و باورنکردنی هستند که در دادهها به وضوح مستند شدهاند.
چالشهای پایدار و نابرابریهای عمیق:
اما در کنار این پیشرفتها، چالشهای سخت و نگرانکنندهای نیز وجود دارد:
- سلامت: هنوز هم سالانه میلیونها کودک جان خود را از دست میدهند و نابرابریهای عظیمی در دسترسی به مراقبتهای بهداشتی وجود دارد.
- دموکراسی: با وجود گسترش دموکراسی، به دلیل رشد جمعیت، تعداد مطلق افرادی که از حقوق دموکراتیک محروم هستند، اکنون بیش از هر زمان دیگری در تاریخ است.
- نابرابری جنسیتی: نابرابری جنسیتی در پرداخت دستمزد، کار، قدرت و هنجارهای اجتماعی همچنان عمیقاً ریشهدار است.
- قحطی: قحطیها هنوز هم به دلیل درگیریها و سیاستهای نامناسب انسانی، جان انسانها را میگیرند.
- شهرنشینی: صدها میلیون نفر در زاغهنشینهای شهری زندگی میکنند که فاقد امکانات اولیه هستند.
- فقر: اکثریت قریب به اتفاق مردم جهان همچنان با استانداردهای حداقلی (مثلاً کمتر از 30 دلار در روز) در فقر زندگی میکنند.
- محیط زیست: افزایش دما و چالشهای زیستمحیطی ناشی از ترکیب انرژی و کاربری زمین، آینده پایدار ما را تهدید میکند.
مسیر پیش رو: هوش جمعی و تلاش هدفمند
درک هر دو روی این سکه – پیشرفتهای شگفتانگیز و چالشهای عظیم باقیمانده – برای داشتن یک دیدگاه آگاهانه از جهان و تصمیمگیری در مورد مسیر آینده ما حیاتی است. این منابع روشن میسازند که بخش عمدهای از پیشرفتها، نتیجه انتخابهای انسانی، نوآوریها، سیاستهای عمومی، تلاشهای بهداشت عمومی و تغییر هنجارها بوده است. و مشکلاتی که باقی ماندهاند نیز اغلب با سیستمهای انسانی، درگیریها، تبعیض، شکستهای بازار و مقاومت در برابر تغییر هنجارهای اجتماعی گره خوردهاند.
این ارتباط انکارناپذیر است. با توجه به اینکه انتخابهای انسانی تا چه حد روندهای مثبت و منفی این دادهها را شکل دادهاند، باید پرسید: چه مقدار پیشرفت دیگر ممکن است اگر هوش و تلاش جمعی خود را با آگاهی از این دادهها، بر روی مقابله با این روندهای نگرانکننده و پایدار متمرکز کنیم؟ «دنیای ما در دادهها» به ما نشان میدهد که پتانسیل برای جهانی بسیار بهتر، همچنان در دستان ماست.