حضور همزمان رهبران چین، روسیه و هند به بیستوپنجمین نشست سران سازمان همکاری «شانگهای» در تیانجین چین وزنی کمسابقه داده است. برای جمهوری اسلامی، این اجلاس فرصتی است تا از اهرمهای دیپلماتیک برای مهار تهدید و کاهش فشار بهره ببرد. تهران که زیر بار تحریمها و خطر فعال شدن مکانیسم ماشه گرفتار مانده، بیش از هر زمان دیگری چشم به پکن و مسکو دوخته است.
حضور «مسعود پزشکیان»، رییسجمهور ایران، در تیانجین حضوری تشریفاتی نیست. او پس از جنگ ۱۲ روزه با اسراییل، در یک نشست بینالمللی بزرگ، شرکت میکند؛ باید به افکار عمومی داخل نشان دهد ایران منزوی نشده و همچنان میتواند در کنار قدرتهای جهانی دیده شود؛ از سوی دیگر باید راهی برای برونرفت از بحرانهای متعدد کشور بیابد. بااینحال ظاهرا تهران در این نشست هدفی جز جلب همراهی چین برای خود ترسیم نکرده است؛ کشوری که هرچند مهمترین خریدار نفت ایران است اما در سرمایهگذاری مستقیم و همکاری امنیتی بااحتیاط عمل میکند. تضاد میان نیاز فوری تهران و حسابگری محتاطانه پکن، آینده این سفر را بیش از آنکه روشن کند، به عرصهای از ابهام بدل کرده است.
سفر به تیانجین در سایه مکانیسم ماشه
پزشکیان، ۹شهریور۱۴۰۴ وارد تیانجین شد تا در مهمترین گردهمایی سران سازمان همکاری شانگهای از بدو تاسیس این سازمان شرکت کند؛ اما نرسیدن او به مراسم شام و عکس خانوادگی این مراسم، زمینهساز اولین انتقاد جدی به وی بود. حضور با تاخیر وی در این مراسم در حالی بود که پزشکیان پیش از پرواز اعلام کرده بود که این نشست «ظرفیتی کمنظیر برای گسترش همکاریهای منطقهای» دارد و تاکید کرده بود حضور تهران در شانگهای تلاشی برای تقویت چندجانبه گرایی در برابر یکجانبهگرایی غرب است.
اما در تهران آنچه از این سفر خواسته میشود، بیش از این است. حسابرسمی رهبر جمهوری اسلامی با بازنشر سخن پیشین، یادآور شد: «ایران و چین باسابقه کهن تمدنی در دو سوی آسیا، قدرت تحولآفرینی درصحنه منطقهای و جهانی رادارند. عملیاتی نمودن تمامی ابعاد توافق راهبردی، این راه را هموار میکند.» تاکید «سیدعلی خامنهای» در حالی انجام شد که «محسن قمی» نماینده وی نیز در مراسم بدرقه پزشکیان حضور داشت و پیش از رفتن وی استخاره کرد.
این پیام عملا نشان میدهد که این سفر بیش از هر چیز بر روابط دوجانبه ایران و چین متمرکز است و نه بر ۲۸ کشور دیگر حاضر در این نشست. همین تمرکز را «محمدرضا عارف»، معاون اول رییسجمهور، هم آشکارا بیان کرد. او گفت: «شرکت در اجلاس شانگهای فرصت و زمینه خوبی برای دیدارهای دوجانبه با مقامات ارشد چینی فراهم میکند و توسعه و تحکیم روابط تهران-پکن و تقویت همکاریهای گذشته با توجه به اشتراکات فراوان فرهنگی و تاریخی دو دولت و ملت در دستور کار دو کشور قرار دارد.»
این تاکید ایران از میان همه کشورهای موجود در این نشست بر چین بدون اینکه دو کشور در پس از جنگ یک گردهمایی دوجانبه برگزار کنند قابلتوجه است. جنگ در مناسبات دو کشور ازآنجهت اهمیت دارد که چین در بحبوحه تنش همکاریای امنیتی با ایران نداشت اما پس از جنگ وضعیت متفاوت شده است. برخی رسانههای اسراییلی مدعی شدند چین در حال «بازسازی زرادخانه موشکی ایران» است؛ ادعایی تایید نشده اما معنادار، زیرا تهران نیاز فوری به بازسازی توان بازدارندگی خود دارد.
همکاریهای نظامی ایران و چین سابقهای طولانی دارد؛ از دهه ۱۹۸۰ در حوزه موشکی آغاز شد و هیچگاه بهطور کامل متوقف نشد. چینیها بهویژه درزمینه تامین قطعات پیشران و سامانههای هدایتگر موشکها و پهپادهای ایران نقش کلیدی داشتهاند و حتی وزارت خزانهداری آمریکا در آوریل ۲۰۲۵ چند شرکت چینی را به اتهام تأمین مواد پیشران سوخت جامد برای سپاه تحریم کرد. اکنون نیز با تضعیف ظرفیت روسیه به دلیل جنگ اوکراین، این ظرفیت صنعتی چین است که بیش از هر کشور دیگری میتواند نیازهای نظامی ایران را پاسخ دهد.
به کام چین به نام استراتژی
سفر پزشکیان به شانگهای را نمیتوان جدا از وابستگی ایران به فروش نفت خود به چین دانست. رویترز پیشازاین گزارش داده بود که حدود ۹۰ درصد صادرات نفت ایران راهی بازار چین میشود؛ سهمی که ایران را به یکی از سه تأمینکننده اصلی نفت این کشور بدل کرده است، هرچند بخش قابلتوجهی از آن با برچسب «مالزی» یا کشورهای ثالث وارد میشود؛ اما این صادرات بهواسطه تخفیفهای تهران بهدستآمده است.
در آبان ۱۴۰۲، رویترز گزارش داد ایران طی ۹ ماه، ۴.۲ میلیارد دلار تخفیف درفروش نفت خود به چین داده است. برآوردها نشان میدهد ایران برای فروش نفت به چین، هر بشکه را با تخفیفی میان ۶ تا ۱۲ دلار عرضه میکند. با صادرات روزانه حدود ۱.۴ میلیون بشکه، این تخفیف معادل ۸.۴ تا ۱۶.۸ میلیون دلار در روز است. ادامه این روند در طول یک سال میتواند بیش از شش میلیارد دلار از درآمدهای ایران بکاهد؛ رقمی سنگین برای اقتصادی بحرانزده اما ناچیز برای اقتصاد عظیم چین. همین عدم توازن باعث شده پکن در صورت بازگشت تحریمها، بتواند بهراحتی جایگزین دیگری برای نفت ایران پیدا کند و تهران را در موقعیتی شکننده نگه دارد.
باوجوداین میزان تخفیف و تجارت نسبتا بیرمق میان دو کشور، جمهوری اسلامی تلاش دارد رابطه با چین را رابطهای بهسوی «راهبردی» شدن معرفی کند. «علی شمخانی»، عضو شورای عالی امنیت، همزمان با سفر پزشکیان میگوید: «اکنون با سفر رییسجمهور به پکن و تاکید رهبری بر فعال شدن توافق ایران و چین، فرصتهای مهمی برای گشایش گرههای راهبردی جدید ایجادشده است.»
اما واقعیت آن است که باوجود امضای توافق ۲۵ ساله در فروردین ۱۴۰۰، تاکنون قرارداد مشخصی ذیل آن تعریفنشده و سرمایهگذاری چینیها در ایران بسیار ناچیز بوده است. روزنامه «فرهیختگان»، نزدیک به هسته سخت قدرت، در اسفند ۱۴۰۳ با صراحت نوشته بود چهار سال پس از امضای قرارداد، نتیجه ملموسی از این توافق به دست نیامده و احتمالا هم یادآوری رهبر جمهوری اسلامی به همین خاطر است.
«محمد کشاورز زاده»، سفیر پیشین ایران در چین، ریشه مشکل بین دو کشور را تحریمها، بروکراسی و نبود برنامهریزی روشن در دستگاههای ایرانی میداند. او هشدار میدهد نگاه جناحی و تبلیغات منفی علیه چین به روابط آسیب میزند و تأکید میکند تهران باید از ظرفیتهای پکن بر اساس منافع ملی استفاده کند؛ اما محدودیتهای چین نیز جدی است. این کشور در حوزه سرمایهگذاری و کمک نظامی به ایران محتاطانه عمل کرده، چراکه نمیخواهد روابط خود با آمریکا و اسراییل را به خطر بیندازد.
«آلبرت بغزیان»، اقتصاددان، میگوید بهترین دستاورد سفر پزشکیان میتواند تضمین مخالفت چین با تمدید مکانیسم ماشه در شورای امنیت باشد. او تأکید دارد وزارت اقتصاد باید با چین سازوکارهای جایگزین بانکی طراحی کند تا حتی در صورت تشدید فشارها، مسیر پرداخت پول نفت و واردات کالا مسدود نشود. «محمدحسین عادلی»، دیپلمات پیشین، هم معتقد است نقش چین در جلوگیری از اجرای اسنپبک حیاتی است؛ اگر پکن همراه با مسکو موضع قاطع بگیرد، ایران میتواند مانع اجماع جهانی علیه خود شود.
جمهوری اسلامی در جستوجوی تکیهگاه شرقی
پزشکیان در نشست خبری ۷ شهریور خود تأکید کرده بود «مشکلاتی که امروز با آن مواجه هستیم، بخش عمدهاش زاییده تحریمهاست. هیچکس نگفته تحریمها بیتأثیرند.» بسیاری در ایران، فعال شدن مکانیسم ماشه را تهدیدی جدی علیه آینده اقتصاد میدانند. در برابر این نگرانی، شورای عالی امنیت ملی به رسانهها دستور داده است تا برای «حفظ آرامش روانی جامعه» از انتشار تیترها و تحلیلهای «هیجانی»، «بحرانزا» یا «تحریکآمیز» خودداری کنند. بااینحال، فضای عمومی نشان میدهد که این موضوع به یک نگرانی جدی جمعی بدل شده است؛ تا جایی که بخش عمده تحلیلها و انتظارها از سفر پزشکیان، حول همین مسئله شکل گرفت.
«ابوالفضل ظهرهوند»، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، فعال شدن این مکانیسم را بر وضعیت فعلی ایران بیاثر میداند و میگوید ایران پیشتر نیز در برابر تحریمها ایستاده است؛ اما او به دنبال راه خنثیسازی فشارها بر روی ایران است و به همین خاطر راهحل مقابله با مکانیسم ماشه را افزایش روابط با چین و روسیه و تقویت اقتصاد داخلی معرفی میکند. «بابک نگاهداری»، رییس مرکز پژوهشهای مجلس، پا را فراتر میگذارد و میگوید در صورت فعال شدن ماشه، پکن و مسکو میتوانند اجرای آن را تضعیف کنند، برای مثال با جلوگیری از تصویب بودجه نهادهای نظارتی شورای امنیت و در سطح سیاسی نیز موضع منفی نسبت به اقدام اروپاییها خواهند گرفت که به کاهش اجماع بینالمللی علیه ایران میانجامد. رویکردی که بیشتر شبیه آرزو اندیشی است.
«منوچهر متکی»، نمایندهِ مجلس و وزیر پیشین خارجه نیز میگوید: «اگر تهدید ایران به خروج از پیمان NPT جدی گرفته شود، احتمال انعطاف و انصراف طرف غربی وجود دارد» و تأکید میکند دولت باید سریعاً این مسیر را اعلام کند تا از فرصت ۹۰ روزه بازگشت استفاده شود. او که تهران را به خروج از یک نهاد بینالمللی تشویق میکند، توصیه میکند: «روسیه و چین ضمن درک شرایط ایران نقش سازندهای در ایجاد انعطاف بین طرفین ایفا کنند و توجه داشته باشند که ایران خروج از این معاهده را صرفاً برای پایان دادن به بازی کثیف ۲۲ ساله آمریکا در دستور کار قرار داده است.»
سفر پزشکیان به تیانجین در چنین فضایی معنا پیدا میکند؛ جایی که جمهوری اسلامی میان تهدید مکانیسم ماشه و امید به حمایت شرکای شرقی معلق مانده است. شانگهای برای تهران نهتنها محل نمایش دیپلماسی چندجانبه، بلکه آزمایشی است برای سنجش اینکه آیا پیوند با چین و روسیه میتواند از سطح نماد فراتر رود یا همچنان به ابزاری موقت برای خرید زمان محدود بماند. پاسخ این پرسش، بیش از آنکه در سالن اجلاس رقم بخورد، به تصمیمهای بعدی پکن، مسکو و توان داخلی ایران در عبور از تناقضهای مزمنش وابسته است.
منبع: ایران وایر