اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد

بیشتر دوره‌های اخیر انتخاباتی در کشورهای غربی (اخیراً در نروژ و آلمان) نتایجی نگران‌کننده به همراه داشته است که تأییدی بر رشد نیروهای نژادپرست راست افراطی است. این روند، توصیف عصری را که در آن زندگی می‌کنیم به‌عنوان عصری مشابه دوران فاشیستی میان دو جنگ جهانی در قرن گذشته تقویت می‌کند؛ اما در هیئتی تازه که مدعی احترام به شکل دموکراتیک حکومت است و ویژگی‌های جدید دیگری دارد. از همین رو این نیروها با برچسب «نئوفاشیست» شناخته می‌شوند (نگاه کنید به: «عصر نئوفاشیسم و ویژگی‌های متمایز آن»).

یکی از نگران‌کننده‌ترین ویژگی‌های عصر کنونیِ نئوفاشیسم این است که افزون بر کشورهای قاره اروپا، دو کشور غربی‌ای را نیز در بر می‌گیرد که در قرن گذشته در اتحاد با اتحاد شوروی علیه محور فاشیست ایستادند: ایالات متحده و بریتانیا. همان‌طور که دگرگونی نئوفاشیستی رژیم آمریکا، تحت نظارت دونالد ترامپ و همراهانش، روزبه‌روز آشکارتر می‌شود، لندن شنبه‌ی گذشته شاهد بزرگ‌ترین گردهمایی سازمان‌یافته‌ی راست افراطی در تاریخ بریتانیا بود. این رویداد در حالی رخ داد که نظرسنجی‌های عمومی نشان می‌داد راست افراطی به رهبری نایجل فراژ از احزاب کارگر و محافظه‌کار پیشی گرفته است.

با این حال، تصادفی نیست که نمایندگان «مرکز» سیاسی در هر دو کشور، جو بایدن در ایالات متحده و کی‌یر استارمر در بریتانیا، خود را با حمایت از جنگ نسل‌کشی اسرائیل در نوار غزه متمایز ساخته‌اند. دولت کنونی بنیامین نتانیاهو، که عامل این جنگ نسل‌کشی بود و مدت‌ها حمایت بی‌قید و شرط هر دو نفر را دریافت کرده است، افراطی‌ترین دولت راست‌گرای تاریخ دولت صهیونیستی به شمار می‌رود. در واقع، این افراطی‌ترین دولت راست‌گرای دنیای کنونی ماست که حزب نئوفاشیست لیکود را با احزاب حتی افراطی‌تر متحد کرده است؛ به‌ویژه گروه‌های نئونازی‌ای چون ایتامار بن‌گویر و بتسلئیل اسموتریچ که آشکارا خواهان حکومت اقتدارگرایانه و پاک‌سازی قومی هستند.

حمایت دولت‌های غربی از جنگ نسل‌کشی صهیونیستی در غزه بخشی از روند تدریجی عادی‌سازی راست افراطی از سوی «میانه‌روها» بود. این روند پیش‌تر با پذیرش مواضع راست افراطی درباره‌ی مهاجرت آغاز شد که به پذیرش نژادپرستی راست افراطی به‌عنوان یک ایدئولوژی مشروع انجامید. حمایت غرب از تهاجم اسرائیل به غزه – که در تضادی آشکار با موضع همان دولت‌های غربی در برابر تهاجم روسیه به اوکراین قرار داشت – آخرین بقایای اعتبار قدرت‌های لیبرال غربی را درباره‌ی احترام به حقوق بین‌الملل و پایبندی به روابط بین‌المللی مبتنی بر قواعد از بین برد. تازه‌ترین کسی که به این تناقض اشاره کرد نخست‌وزیر اسپانیا بود که در چرخشی بی‌سابقه در میان دولت‌های غربی به انتقاد از دولت صهیونیستی پرداخت و خواستار تحریم اسرائیل در رقابت‌های بین‌المللی شد، درست همان‌طور که روسیه تحریم شده بود، تا از دوگانگی‌ای که همه معیارها را بی‌اعتبار می‌کند جلوگیری شود.

در حالی که «میانه»‌ی غربی از دولت راست افراطی صهیونیستی حمایت کرد، این دولت متقابلاً چنین نکرد. برعکس، نتانیاهو و متحدانش مستقیماً در تقویت راست افراطی غربی به زیان «مرکز» نقش ایفا کردند. این امر محدود به حمایت نتانیاهو از کارزار انتخاباتی ترامپ در برابر رقبای دموکرات او – با وجود حمایتی نامحدود که رئیس‌جمهورشان، بایدن، از جنگ او کرد – نبو . دولت اسرائیل همچنین راست افراطی غربی را تطهیر کرد و تاریخ آن را که یهودستیزی را به‌عنوان ستون بنیادین ایدئولوژیک خود داشت، پاک کرد و به‌جای آن اسلام‌هراسی را نشاند. اتحاد کنونی دولت صهیونیستی با راست افراطی غرب بر دشمنی با اسلام و مسلمانان به‌عنوان پایه‌ی ایدئولوژیک مشترک متکی است.

بدین‌سان، نتانیاهو و متحدانش تلاش برای تقویت راست افراطی غربی را ادامه داده‌اند. نمونه‌ای از این تلاش «کنفرانس بین‌المللی مبارزه با یهودستیزی» است که در ماه مارس گذشته توسط وزارت امور دیاسپورای اسرائیل در اورشلیم برگزار شد (شایان ذکر است همان وزیری که این کنفرانس را برگزار کرد – آمیخای چیکلی – تظاهرات اخیر راست افراطی در لندن را ستود). این کنفرانس برجسته‌ترین نیروهای راست افراطی غربی را گرد هم آورد – نه‌تنها نیروهای نئوفاشیست مانند حزب «اجتماع ملی» فرانسه به رهبری مارین لوپن، بلکه گرایش‌های حتی افراطی‌تری همچون آنچه توسط برادرزاده‌ی لوپن نمایندگی می‌شود، که تا سال گذشته رهبری مشترک حزب «بازپس‌گیری» اریک زمور را بر عهده داشت (زمور که برای سخنرانی در گردهمایی راست افراطی لندن در کنار ایلان ماسک – بدنام‌ترین نئونازی زمان ما – دعوت شده بود).

سودی که اسرائیل از این اتحاد بین‌المللی راست افراطی می‌برد آن است که این نیروها به سرسخت‌ترین مدافعان دولت صهیونیستی در کل و دولت نتانیاهو به‌طور خاص بدل شده‌اند. این امر با اقدام رهبرانشان همچون فراژ در بریتانیا و لوپن در فرانسه آشکار شد که به انتقاد از دولت‌های لیبرال غربی پرداختند، چون اعلام کرده بودند قصد دارند دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند. این وضعیت یادآور اتکای اخیر نتانیاهو به راست افراطی ایالات متحده، همسو با دونالد ترامپ، برای مقابله با تلاش‌های بسیار محتاطانه‌ی جو بایدن در جهت تعدیل جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه‌ی رژیم صهیونیستی و مهار جنگ نسل‌کشی‌ای است که در حال به‌راه‌انداختن آن است.

این مقاله نخست به زبان عربی در روزنامه القدس العربی منتشر شده است. این متن ترجمه‌ای است از وبلاگ گیلبرت اشکار

گیلبرت اشکار استاد روابط بین‌الملل و علوم سیاسی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (SOAS) است. او از اندیشمندان برجسته‌ی جهان عرب و از نویسندگان سرشناس چپ‌گرا به شمار می‌رود که آثار متعددی درباره‌ی خاورمیانه، امپریالیسم، جنبش‌های اجتماعی و تحولات جهانی منتشر کرده است. نوشته‌های او همواره با رویکردی انتقادی نسبت به سیاست‌های قدرت‌های بزرگ و دولت‌های استبدادی منطقه شناخته می‌شود و مقالاتش در نشریات معتبر بین‌المللی و عربی منتشر می‌گردد.

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0292858
Visit Today : 590
Visit Yesterday : 1256