نسلکشی اسرائیل، در برابر چشمان بسته شورای امنیت سازمان ملل و رهبران کشورهای جهان ادامه دارد. غزه بار دیگر به صحنه کشتاری تازه بدل شد. روز چهارشنبه، در پی حملات هوایی اسرائیل به محله داراج در نزدیکی بازار فراس، ساختمانی که محل پناه خانوادههای آواره بود هدف قرار گرفت. بر اساس گزارشهای امدادگران، دستکم ۲۰ نفر، از جمله زنان و کودکان، جان خود را از دست دادند و دهها تن زخمی شدند. اجساد قربانیان به بیمارستانها منتقل شد و مردم وحشتزده در میان آوار به دنبال بستگان خود میگشتند. تصاویر منتشر شده از محل حادثه نشان میدهد که برخی ساکنان اجساد و اندامهای پراکنده را جمعآوری میکنند؛ در حالی که دیگران پارچهای بر سر قربانیان میکشند و اجساد در اتاقهای تاریک ردیف میشوند.
به گفته وزارت بهداشت غزه، تنها تا نیمروز همان روز، شمار قربانیان بمبارانهای اسرائیل در سراسر نوار غزه به بیش از ۵۰ نفر رسیده بود. این اعداد تنها بخش کوچکی از فاجعهای بزرگتر است: از آغاز جنگ نزدیک به دو سال پیش تاکنون بیش از ۶۵ هزار فلسطینی کشته شدهاند که دستکم ۲۰ هزار نفرشان کودک بودهاند. اسنادی که از درون ارتش اسرائیل به بیرون درز کرده نشان میدهد بیش از ۸۰ درصد قربانیان غیرنظامی هستند.
اسرائیل در ماههای اخیر با شدت بخشیدن به بمبارانها و حملات زمینی، طرحی آشکار برای اشغال کامل و نابودی غزه به اجرا گذاشته است. ارتش اسرائیل از رباتهای انفجاری برای تخریب سیستماتیک محلات مسکونی استفاده میکند؛ رباتهایی که قادرند با یک انفجار از راه دور، یک بلوک کامل مسکونی را نابود کنند. بهگفته دفتر رسانهای دولت در غزه، در هفتههای اخیر حدود ۳۳۵ هزار نفر از خانههای خود رانده شدهاند. اسرائیل مدعی است شمار آوارگان به ۶۰۰ هزار نفر رسیده است. در هر صورت، هنوز نزدیک به نیم میلیون نفر در شهر گرفتار ماندهاند، در شرایطی که حملات هوایی و زمینی بیوقفه ادامه دارد.
فاجعه فقط در اعداد خلاصه نمیشود. آنچه این روزها بر مردم غزه میگذرد، تجربهی انسانی ویرانگری است؛ تجربه وداع اجباری با خانه، محله و خاطرات یک عمر زندگی. خبرنگاران و روزنامهنگاران فلسطینی، که در طول این دو سال صدای مردم محاصره بودهاند، اکنون خود را میان مرگ و آوارگی گرفتار میبینند.
«میدل ایست آی»، رسانهای که در دو سال جنگ خبرنگارانش از میان آتش و خون در غزه گزارش میدادند و برخی از آنها بهای این اطلاع رسانی را با جان خود پرداختند، روز چهارشنبه در گزارشی تحت عنوان «خداحافظی نهایی: خبرنگاران میدل ایست آی از درد و رنج ناشی از اخراج اجباری از شهر غزه میگویند»؛ از خروج برخی خبرنگاران خود از غزه خبر داده است.
احمد درملی، خبرنگار «میدلایست آی» در غزه، هنگام ترک خانهاش با تلخی میگوید: «باید تختی را که مادرم روی آن میخوابید خرد کنم و به عنوان هیزم بفروشم؟ اتاق و خاطراتم را؟» دوستش با صدایی شکسته پاسخ میدهد: «بهتر از این است که زیر آوار دفن شوند.» این گفتوگو، که بیشتر به صحنهای از یک رمان آخرالزمانی میماند، روایت واقعی زندگی امروز بیش از یک میلیون ساکن غزه است.
مها حسینی، خبرنگار برجسته و برنده جوایز بینالمللی، هفتهها مقاومت کرد و حاضر به ترک خانهاش در محله تلالهوا نشد. اما با نزدیک شدن تانکها و رباتهای انفجاری اسرائیل، سرانجام او نیز مجبور شد خانه را ترک کند. او پیش از این خروج تلخ گفته بود: «این بار میدانیم که بازگشتی در کار نیست. وقتی در خانه را برای آخرین بار میبندی، میدانی که دیگر هرگز آن را نخواهی دید.» او به تلخی افزود: «خیابانهای غزه دارد خالی میشود. روزی غزه پر از زندگی بود، پر از خنده کودکان. حالا وقتی راه میروی، انگار شهری ارواح است.»
این فقط داستان چند خبرنگار نیست. برای صدها هزار نفر در غزه، تصمیمی هولناک در پیش است: ماندن در خانه و خطر مرگ، یا ترک آن و خداحافظی همیشگی با شهر. بسیاری توان مالی سفر و پناهجستن در جنوب را ندارند و به همین دلیل ماندن را انتخاب میکنند. اما بیشتر کسانی که مجبور به ترک شهر میشوند، باور دارند که دیگر بازگشتی در کار نخواهد بود.
کارزار اسرائیل آشکارا هدفی فراتر از نظامی دارد. بسیاری از ناظران این عملیات را تلاشی برای «پاکسازی قومی» و تهیکردن غزه از جمعیت اصلی آن میدانند. حملات گسترده به مناطق مسکونی، بمباران بیمارستانها و تخریب سیستماتیک زیرساختها همه گواه چنین برنامهای است.
این روزها غزه به شهری بدل شده است که در آن، خاطرهها هم زیر آوار دفن میشوند. خانههایی که سالها مأمن خانوادهها بوده، به تلی از خاک تبدیل شده است. محلههایی که زمانی پر از شور زندگی بودند، حالا خالی از سکنهاند. برای بسیاری از مردم، این روزها به معنای وداع نهایی با شهری است که دیگر خانهشان نخواهد بود.