اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم
    مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اخیراً از کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم» رونمایی کرده است که تلاشی برای بازنگری در اندیشه‌های اقتصادی در دوران پس از اجماع واشنگتن بوده است.
  • ارزپاشی از پکن تا کرمان
    یکم- گویا دوران وفور ارز به دست آمده از صادرات نفت به سرآمده است و همین مساله دردسرساز و ارزهای مصرف شده در بخش‌های مختلف بیشتر از همیشه زیر ذره‌بین می‌رود. چرا چنین فرضی دارید؟ اگر خبرهایی که این روزها از
  • رشد اقتصادی در نیمه اول امسال منفی شد
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال جاری «منفی ۰/۳ درصد» بوده است که سقوط شدیدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.
  • اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره بحرانی
    جماران: بانک جهانی در گزارش اکتبر ۲۰۲۵ پیش‌بینی کرده است، اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره‌ی بحرانی و سرنوشت‌ساز قرار دارد. پس از ثبت رشد ۳.۷ درصدی در سال ۲۵-۲۰۲۴، بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند که تولید

«سال‌ها قبل در طلب یک جرعه کتابِ خوب، پا به کتابفروشی گذاشتم. ردیف‌های کتاب‌فروشی را گز کردم و از برابر قفسه‌های پرو پیمان گذشتم تا سرانجام کتابی نسبتاً کم‌برگ نظرم را به خود جلب کرد. روی جلد کتاب، عکس برجِ ساعتِ نجومی پراگ دیده می‌شد و در پس زمینه‌ی کهرباییِ طرح جلد، غروب یا شاید طلوع آفتاب؛ گرم ولی غم‌آلود. ورقی زدم. بریده‌هایی از آن را خواندم. به دلم نشست. نویسنده را نمی‌شناختم اما از عنوان کتاب معلوم بود که نویسنده باید از دیار چک باشد. من هم مثل خیلی‌های دیگر که برای اولین بار با روح پراگ آشنا شدند، کلیما را نمی‌شناختم اما هم‌وطنان او مثل چابِک، کافکا، کوندرا، هربال، هاول و … بیش از آن دلبری کرده بودند که بتوانم در خریدن کتاب درنگ کنم.»

سه سال پیش که این نوشته را می‌نوشتم به هیچ وجه تصور نمی‌کردم که کلیمای عزیز، با وجود سالخوردگی، به این زودی ما را ترک گوید.

کلیما از دهه‌ی ۱۳۷۰ با ما ایرانی‌ها بود. با آن لحن روراست و صمیمی‌اش و با آن چهره‌ی دوست‌داشتنی و موهای بیتلی‌اش‌ بر روی جلد کتاب‌هایش.

کلیما نوشتن را از کودکی و در یکی از اردوگاه‌های نازی آموخت. دردآشنا بود. پدر بی‌گناهش را نیز قبلاً به زندان انداخته بودند. ایوان کوچک و یهودی‌تبار نیز حق نداشت که به مدرسه، سینما یا پارک برود. طبق دستور نازی‌ها باید ستاره‌ی زردرنگی روی لباس‌هایش می‌آویخت. سپس روزی نام او و مادرش را خواندند و آنها به اتفاق برادر کوچک‌ترش راهی اردوگاه ترزین شدند. ده‌ساله بود که به آنجا قدم گذاشت و در چهارده‌سالگی از آنجا بیرون آمد. سال‌ها بعد، در بزرگسالی، این تجربه‌های گران‌بار به کارش آمد. او همیشه می‌گفت، «کسی که از این مهلکه جان به در برده باشد از پس تندبادهای زندگی برمی‌آید.» وقتی ممنوع‌القلم شد، به انواع و اقسام کارها، از حمل نعش مرده‌های بیمارستان تا شیشه‌شوری و کارِ گِل تن داد اما خم به ابرو نیاورد. 

اما مهم‌ترین درسی که در اردوگاه آموخت این بود که، «زندگی رشته‌ای است که هر آن ممکن است گسسته شود.»

او جز ده درصدی از کودکان اردوگاه بود که از ترزین جان به در برد. اجل نازی‌ها زودتر از اجل خانواده‌اش سر رسید. وقتی به خانه آمد، اثرات جنگ را نیز با خود به خانه آورد. حس انتقام‌جویی در او زبانه می‌کشید. از شنیدن اخبار دادگاه‌های نورنبرگ و اعدام نازی‌ها به وجد می‌آمد. اما مدتی نگذشت که به خود آمد. او که پیش‌تر قربانی نوع خاصی از تعصب شده بود، حالا خود را به دست نوع دیگری از تعصب می‌سپرد.

در کتاب قاضی در محکمه نوشت، «وقتی خاطرات هِس (از مقامات نازی) را می‌خواندم چندین و چند شب در ذهنم تصور می‌کردم که چطور قبل از اینکه اعدامش کنم، درِ اتاق گاز را به روی همسر و فرزندانش می‌بندم و او را وا می‌دارم که مردنشان را تماشا کند …»

و چند سطر بعد نوشت، «البته محال بود این کار را بکنم … چون به گمانم زندگی‌کردن با احساس گناه، کیفری است که به مراتب از مجازات مرگ سنگین‌تر است.» 

البته احساس خشم او صرفاً متوجه نازی‌ها بود نه کمونیست‌های شوروی. هرچه باشد این ارتش سرخ بود که او و خانواده‌اش را آزاد ساخته بود. اما بعدها دریافت که، «این نیروهای خیر و شر نیستند که با یکدیگر نبرد می‌کنند بلکه صرفاً دو شر متفاوت‌اند که برای استیلای جهان با هم به رقابت می‌پردازند.»

حالا خشمش را متوجه نظام کمونیستی چکسلواکی ساخته بود. به‌خصوص با سانسور ادبی، آشکارا مخالفت می‌ورزید. ممنوع‌‌القلم شد و تمام نسخه‌های آخرین داستانش را خمیر کردند. هر از گاهی منزلش تفتیش می‌شد. بازجویی‌های تحقیرآمیزی را از سر گذراند. به کار گل رو آورد. و همزمان با دوستان هم‌فکرش نسخه‌های سامیزدات را فراهم می‌آورد. بی‌اجر و مزد! 

در ۱۹۷۷ منشور ۷۷ را امضا نکرد. نمی‌خواست متنی را امضا کند که خودش در نوشتن آن نقش نداشته است. اما دلیل دیگری هم وجود داشت: می‌ترسید اگر امضا کند دخترش را در دانشکده نپذیرند. بعدها فهمید که ضعف‌نشان دادن در برابر خودکامگان، هر چقدر هم که کوچک باشد، آنها را جری‌تر می‌کند. قبلاً او را یکی از معترضان جدی می‌دانستند حالا می‌خواستند بدانند که چرا پا پس کشیده. آیا با بقیه دچار اختلاف نظر شده بود؟

سرانجام جنبشی که با تدوین منشور ۷۷ به راه افتاده بود، به پیروزی رسید و واتسلاو هاول به دفتر ریاست جمهوری راه یافت. هاول بدون درنگ پُست وزارت فرهنگ را به کلیما پیشنهاد داد اما او نپذیرفت. می‌گفت، «وقتی به هدف مهم خودمان یعنی برچیدن رژیم کمونیستی رسیدیم، حس کردم که دیگر کار خود را کرده‌ام.»

در سال ۲۰۱۱ زوزانا کریهووا، استادیار بخش زبان فارسی و ایران‌شناسی دانشگاه چارلز به دیدن کلیما رفت و ترجمه‌ی فارسی روح پراگ را به دستش داد و به او گفت که در ایران بسیار مشهور است و او را نماد آزادی می‌دانند. در پاسخ، کلیما با لبانی گشوده خندید و گفت که «باورم نمی‌شود!»

print
مقالات
  • داستان قرارداد کرسنت پترولیوم جمشید اسدی
    داستان قرارداد کرسنت پترولیوم – از میدان گاز تا دادگاه داوری: پرونده کرسنت از پیچیده‌ترین پرونده‌های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سنگین‌ترین زیان‌ها برای ملت ایران است. ماجرا از امضای قراردادی در سال
  • نامه سرگشاده ضحاک به مردم ایران مسعود میرراشد
    ضحاک در این روایت نه هیولایی اسطوره‌ای، بلکه آیینه‌ای از جامعه‌ای گرفتار در خواب، خودفریبی و تکرار تاریخی است. مسعود میرراشد در این نوشته روشنفکران و حاکمان را همگی در چرخهٔ فساد و مسئولیت‌گریزی شریک می‌داند و با زبانی تند اما اندیشمندانه، آنان را به بیداری، خودشناسی و بازنگری در ریشه‌های فرهنگی و
  • بگذار چپ های دلبسته به حکومت…ابوالفضل محققی
    یک دوست وهمراه قدیمیست که از ایران هر از چند گاهی که عرصه برایش تنگ می شود زنگ می زند و درد دل می کند. اما این بار سخت عصبی است. بی مقدمه با طعنه می گوید: “آقا که هنوز از زیر زمین بیرون نیامده. دستور جهاد
  • تأثیر دیجیتالی شدن بر سازماندهی جامعه مدنی
    ما در اداره امور جوانان و جامعه مدنی (Myndigheten för ungdoms- och civilsamhällesfrågor – MUCF) به شما خوش آمد می‌گوییم به وبینار امروز که با عنوان: دیجیتالی شدن چگونه بر سازماندهی جامعه مدنی تأثیر می‌گذارد؟ برگزار می‌شود.
  • ایران باید اعلام کند با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست – فرخ نگهدار
    جهان خاکی ما اکنون لحظات تاریخ سازی را می گذراند. چشم ها به فلسطین دوخته است. بودن یا نبودن. مساله این است. از پی تمکین کابینه اسرائیل در راستای طرح پیشنهادی پرزیدنت ترامپ، غرش بمب ها و ضجه کودکان
  • حتماً از رسایی شکایت می‌کنم/ با همه اختلافات زیر بار تضعیف دولت نمی‌رویم
    مشاور سیاسی رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به برخی ادعاها درباره مهندسی کردن انتخابات هیات رئیسه گفت: این حرف‌ها تهمت و دروغ است. حمایت از دولت و کنار گذاشتن اختلافات سیاسی با هدف حل
  • سیونیک؛جاده‌ای به سوی صلح یا رقابت؟
    در سال‌های اخیر، منطقه سیونیک در جنوب ارمنستان به نقطه‌ای تازه برای تنش میان ایروان و باکو تبدیل شده است و به گذرگاهی برای فرار ارمنیان قره‌باغ.اکنون رهبران دو کشور مدعی‌اند که صلح میانشان برقرار شده و سیونیک قرار
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0319825
Visit Today : 140
Visit Yesterday : 881