اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران علی‌رضا اردبیلی
    جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشر
  • تاریخ‌نگاری فمینیستی آزاده بی‌زارگیتی
    استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بی‌زارگیتی: تاریخ‌نگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روش‌هایی برای بازگویی تجربیات
  • روایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کم‌سابقه در فضای فکری ایران
    محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفت‌و‌گویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن می‌گوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمان‌بندی مناسبی نداشت. می‌شد این پروژه را چندسال زودتر
  • استبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود
    «دکتر همایون کاتوزیان» نامی آشنا و البته صاحب‌نظر در چند قلمرو محسوب می‌شود. از قلمرو ادبیات کلاسیک و نوین تا علم اقتصاد و اقتصاد سیاسی، به‌ویژه تاریخ معاصر و همچنین صاحب‌نام در قلمرو
اقتصاد

جناب دکتر نوری زاده کارشناس خبره ی مسائل عرب و منطقه خاور میانه هستند و سخنان ایشان در مورد این منطقه از روی آگاهی کامل است و این که من به اندازه ایشان از موضوعات منطقه آگاهی ندارم علی القاعده برای ساکت ماندن من کافی ست. اما این که جناب دکتر فرموده اند: «آرزو داشتم حالا که او به بیت‌المقدس می‌رود که خاستگاه پیامبران است، و دیوار ندبه و کلیسای قیامت و مسجدالاقصی، (نمادهای مهم سه دین ابراهیمی)، در برابرش قرار دارند، از هر سه مکان بازدید کند و با این کار یک میلیارد و نیم مسلمان (که هیچ ربط و پیوندی با رژیم جهل و جور و فساد ندارند) و میلیون‌ها مسیحی و یهودی و بخش از ملت باورمند خود را شادمان کنند… اگر این‌ کار را هم نمی‌کردند، پیامی، توییتی برای محمود عباس، رئیس دولت خودمختار فلسطین، می‌فرستادند…».

این موضوع بیشتر مربوط به ما ایرانیان است و لذا به خودم اجازه می دهم چند کلمه ای در این باب بنویسم.

این را هم همینجا بگویم که جناب شاهزاده این قدر آزادمنش هستند که شاید اعلام کنند نظر جناب دکتر صحیح است و به دلایل مختلف عملی نشده است.

اما از نظر من همان بهتر که نشده است و اصولا نباید می شده است.

اولین سوالی که با خواندن نظر جناب دکتر به ذهن می آید، این است که کدامیک از مقامات سیاسی «یک میلیارد و نیم مسلمان (که هیچ ربط و پیوندی با رژیم جهل و جور و فساد ندارند)(!)» از مبارزات ۴۴ ساله ی ما مردم ایران حمایت حتی لفظی کرده اند که ما وظیفه داشته باشیم در بدبختی و گرفتاری که خود در آن دست و پا می زنیم، به فکر «شادمان» کردن آن ها باشیم؟

آیا آن ها برای شادمان کردن ما تا به امروز کاری کرده اند؟

بدترین نوع اهانت و آزردگی خاطر ما ایرانیان را همین مسوولان فلسطینی با ساختن بولوار و مجسمه ی صدام جنایتکار به عنوان شهید روا داشته اند.

علاقه جناب دکتر به مبارزات فلسطینی ها سابقه ی طولانی دارد و قابل فهم است که ایشان مایل به اهمیت دادن به آن ها هستند.

اما ما ایرانیان مخالف حکومت نکبت، به درستی، اهمیتی برای زد و خورد های آن ها با اسراییل نداریم چون همین ها با ما هم از سرباز اجیر شده تا حامیان سینه چاک حکومت اسلامی در حال زد و خورد اگر هم نه فیزیکی بلکه عقیدتی و سیاسی هستند.

ما باید تکلیف مان با خودمان روشن باشد.

امروز دوست مردم ایران اسراییل است نه فلسطین یا مردم عرب.

امروز این ما نیستیم که از مبارزات کسی باید حمایت کنیم آن هم کسانی که با حکومت نکبت دست شان در یک کاسه بوده و هست.

اگر آن ها خیلی انسان هستند لطف کنند حمایتکی از مبارزات مردم ایران علیه حکومت نکبت بکنند، آن وقت شاید ما هم به خاطر این نیم نگاه و از روی ادب دیپلماتیک از کسی که به عنوان نماینده ی مخالفان حکومت اسلامی به اسراییل می رود انتظار ملاقات مثلا با محمود عباس داشته باشیم.

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0272788
Visit Today : 493
Visit Yesterday : 654