مصطفی هاشمی طبا فعال سیاسی اصلاح طلب در سرمقاله ۲۶ اردبهشت روزنامه شرق نوشت: روزنامه فخیمه همشهری که در اجرای رسالت «جهاد تبیین» همواره با نگاهی خاص سعی در امیدوارکردن مردم و ارائه آمار، تصاویر، نقاشیها و گرافیکهای مختلف حسب دلخواه مدیران خود و شهرداری و حاکمیت دارد، این بار در صفحه 6 روزنامه مورخ 23/2/1403 مطلبی تحت عنوان «بلای 80 هزار میلیارد تومانی» چاپ کرد. ذیل تیتر آن نوشته، زلزله، سیل یا فرونشست زمین، کدامیک بیشترین آسیب را به ایران میزند و با حروف قرمز بزرگ این عبارت را چاپ کرده است: «90 درصد جمعیت ایران در معرض سیل، زلزله و نشست زمیناند». البته همانطور که قبلا بارها گفتهاند و گفتهایم، به این سه تفنگدار تخریب ایران میتوان رودخانههای فاضلابی، چاههای خشک و آب شور، تالابهای خشکیده و آلوده، زمینهای پرپسماند، هوای آلوده و خیلی چیزها اضافه کرد و به قول معروف کک هیچکس هم گزیده نمیشود. البته مقصود از «هیچکس» حاکمیت است.
وی در بخش دیگری ادامه میدهد که، اگر این حرفها در رسانههای معاند و دشمن و فاسدالاخلاق منعکس میشد، میتوانستیم بگوییم سیاهنمایی میکنند ولی همشهری یعنی روزنامه حاکمیتی مطلب را چنین واضح و گزنده درج کرده است.
روستاهای کشور با یک زلزله پنجریشتری روی سر روستانشینان خراب شده و آنها را داغدار و از هستی ساقط میکند. تازه انقلابی هستیم، اگر انقلابی نبودیم چهها که نمیشد! مجلس موجود با وجود سخنان چندباره رئیس مجلس درخصوص اتخاذ تصمیمهای مهم و سخت هیچ خاصیتی نداشت. مجلس آینده هم هیچ خاصیتی ندارد جز جنگ و دعوای گروههای خلقالساعه شانا و ماما و قاقا و جانا و مصاف و طواف و رفاه و دیگر نوخاستههای مدعی سیاست و نه مدعی بهروزی مردم و حیات ایرانزمین؛ چراکه دعوا سر لحاف ملا است. در مجالس گذشته و دولتهای گذشته و در بین علما و متخصصان و دینداران بحث بر این بود که توسعه درست است یا پیشرفت. آیا توسعه امری فراماسیونری است و اهداف شیطانی در پشت آن است یا درست است و بالاخره پیشرفت، پیشرفت! کرد و برنده شد. البته علیرغم همه چیز بالاخره برنامه توسعه ششم و برنامه «توسعه» هفتم نوشته شد ولی از اصل مطلب که توسعه یا پیشرفت یا هر لغت دیگری با مفهوم مورد نظر باشد، حاصل نشد و اینک با توجه به آنچه در همشهری نوشته شده است، ما در حال پسرفت هستیم و باید پسرفت را متوقف کنیم تا به نقطه خنثی یا صفر برسیم، آنگاه پیشرفت یا توسعه را شروع کنیم. اخیرا چامسکی متفکر معروف گفته است کشوری که میخواهد کشور دیگری را نابود کند، اسرائیل است که میخواهد کشور فلسطین را نابود کند. همین جا در حاشیه بگویم که با توجه به نابودکردن منشور ملل متحد در سازمان ملل توسط نماینده صهیونیستها، به دلیل آنکه مشروعیت اسرائیل براساس همین منشور ملل متحد تصویب شده است، با پارهکردن آن توسط اسرائیل رأی به بطلان این مشروعیت داد. بعد از حاشیه، ظاهرا چامسکی فراموش کرده کشوری که به دست خود میخواهد خود را نابود کند هم وجود دارد و آن ایران است.