اصولگرایان و اصلاحطلبان در این چند دههی اخیر به اشکال مختلف تلاش کردهاند تا مفاهیم و ارزشهای انسانی را از معنا تهی کنند. آنها ایدئولوژی مورد نظر خود را از طریق زور و شلاق به کلماتی مثل «حق»، «اخلاق»، «مسئولیتپذیری» و هزاران کلمهی دیگر تحمیل کردند. در هیچجا هیچ کلمهای از زیر سلطه و فشار آنان در امان نماند. آنها با پشت کردن به مردم، از اعتماد آنها سوءاستفاده کردند و همین موجب شد تا مردم نه تنها به حکومت بلکه به یکدیگر هم اعتماد نداشته باشند و مانند جاسوس به یکدیگر نگاه کنند. آنان از تکتک افراد جامعه «هیچ» ساختند و حقوق شهروندی را به شعاری انتخاباتی تبدیل کردند و هربار از آن برای جمعآوری رأی در ایام انتخابات استفاده کردند. کلمهی آزادی را به نفع امنیت مصادره کردند و بعد هم به امنیت پشت کردند و ناامنی و رعب و وحشت را جایگزین آن کردند تا کسی صدایش در نیاید. آنان «دیگری» را به دشمن تبدیل کردند و با این کلمه یعنی «دشمن»، چه کارها که نکردند؛ با آن گاه معترضان را خفه کردند، گاه گروهی را علیه گروه دیگر متحد کردند و آنان را از گفتوگو و ارتباط انسانی با یکدیگر محروم کردند. گاه با این کلمه حضور خود را با تمام ناراستیهایشان، توجیه کردند و… . در جامعه ایران از کلمهی «اخلاق» تنها آوایی بیمعنا و بیارزش باقی مانده است. «اخلاق» شعاریست که با آن میتوان دهانهای بسیاری را بست. میتوان از طریق آن برای مردم مزاحمت ایجاد کرد و حقوق انسانیشان را نقض کرد. به طور کلی با این کلمه کارهای زیادی میتوان کرد که آقایان اصولگرا و اصلاحاتی هم حقیقتن کم نگذاشتهاند و کاملن آن را به گند کشیدهاند.
شرایط حاکم عملن ایجادکنندهی انسانهای خصوصی و ذرهایشده است، انسانهایی که جز منافع شخصی خود به چیز دیگری نمیتوانند فکر کنند. به مسئولان کشور نگاه کنید. اغلب آنها طوری با مردم رفتار میکنند که انگار مردم هیچ حقی جز اطاعت کردن ندارند. آنان پست و مقامشان را بیشتر در خدمت منافع و اصول شخصی خود قرار دادهاند و انگار جایی که ایستادهاند کاملن خصوصی است و کسی هم حق اعتراض ندارد. فقط کافی است به سازمان یا نهادی در این مملکت رجوع کنید و رفتار کارمندان آن را با خودتان ببینید. اغلب آنان آنچنان حقبهجانب و زورگو هستند که انگار به ملک پدریشان قدم گذاشتهای و کمترین ارزشی برای طرف مقابل خود قائل نیستند.
دیگر پردههای بسیاری کنار رفته است و واقعیتهای بسیاری آشکار شدهاند. در آخر باید به اصلاحطلبان متوهمی که میگویند: «این روند ایران را سوریه میکند»، یا: «در شرایط حساس و ویژهای هستیم، نحوه اعتراضات مردم، کشور را ویران میکند»، باید بگویم: دورهی این حرفهای مزخرف گذشته است و فقط لمپنها حرفهایتان را باور میکنند. کلن بهکاربردن چنین جملاتی بیشتر نشاندهندهی یک تاکتیک است که موجب رعب و وحشت در میان مردم میشود و به راحتی از حق و حقوقشان عقبنشینی میکنند. نحوهی ارتباط شما با مردم همواره سرشار از توهین و تحقیر بوده است، سرشار از بیملاحظگی و خشونت. لااقل این را بفهمید.