جهان پسادمکراسی ۳ ـ نئولیبرالییسم(۱) منوچهر صالحی لاهیجی
پسادمکراسی پدیدهای سیاسی است که بدون تبدیل شیوه تولید سرمایهداری به پدیدهای جهانی و در همین رابطه تبدیل لیبرال دمکراسی در کشورهای متروپل سرمایهداری به نئولیبرالیسم بهمثابه ساختار اقتصادی فراملی نمیتوانست تحقق یابد. بنابراین پیش از پرداختن بهاین یک «انفجار» ادبی نیست؛ در امریکای لاتین ادبیات فاخر، زنانه میشود – فابیِن پالِم، برگردان: امیر نظری
نویسنده اکوادوری ماریا فرناندا امپوئرو: «آنچه که اتفاق افتاده، تغییری در نورپردازی است، همانند تئاتر. تا به امروز پروژکتورها بر روی نویسندگان مرد متمرکز بودند. زنان نیز روی صحنه بودند، ولی در سایه. برای دیدنشان بایدآینده سلطنت در ایران: روح دیرینه، چالش مدرن، و زیست ولایی در پیچوخم تاریخ
مقدمه: پرسش از آینده سلطنت در ایران، سؤالی ریشهدار است که سالهاست در ذهن ایرانیان بیپاسخ مانده است. این تنها یک بحث سیاسی صرف نیست، بلکه کندوکاوی عمیق در لایههای پنهان تاریخ، سیاست و اندیشههوش مصنوعی، بشریت و آیندهای میان امید و وجدان فرشید یاسایی (1) فرشید یاسائی
پیشگفتار : در دنیای امروز، جایی که فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی با شتابی حیرتانگیز در حال شکل دهی به ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی ما هستند، بشر با پرسشهایی بنیادین و حیاتی روبه رو است. مفاهیمی مانند امید ، اخلاق، وظایف انسانی، وجدان، جنگ و صلح که از دیرباز شالوده هویت انسان را شکلکنسرت همایون شجریان در میدان آزادی: بازنمایی بحرانها و مدیریت نمادین
یکی از محورهای اصلی این گفتگو، تحلیل ابعاد پنهان و آشکار کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی بود که ابتدا کنسل و سپس به ورزشگاه آزادی موکول شد [۱]. این رویداد، فارغ از جنبههای هنری، به سرعت به یک مسئله
جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران علیرضا اردبیلی
جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشرتاریخنگاری فمینیستی آزاده بیزارگیتی
استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بیزارگیتی: تاریخنگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روشهایی برای بازگویی تجربیاتروایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کمسابقه در فضای فکری ایران
محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفتوگویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن میگوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمانبندی مناسبی نداشت. میشد این پروژه را چندسال زودتراستبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود
«دکتر همایون کاتوزیان» نامی آشنا و البته صاحبنظر در چند قلمرو محسوب میشود. از قلمرو ادبیات کلاسیک و نوین تا علم اقتصاد و اقتصاد سیاسی، بهویژه تاریخ معاصر و همچنین صاحبنام در قلمرو
جنگ بر سر هزاران میلیارد تومان رانت است
جمهوری اسلامی ایران پس از سپری شدن ۴۷سال از استقرار هنوز نتوانسته است درباره نظام ارزی در اقتصاد تصمیمی کارشناسی، دقیق و علمی که دارای حداکثر منفعت برای ایرانیان باشد را اتخاذ و اجرا کند. اگر دوران خاصفعلا امید و نشانه ای برای تحول در بازار بورس دیده نمیشود/ اصلاحات اقتصادی بدون گشایشهای سیاسی جواب نمیدهد
حتی اصلاحات اقتصادی نمی تواند به تنهایی تغییری ایجاد کند. درواقع افزایش تورم، افزایش کسری بودجه، افزایش نقدینگی و همه این ها، به شرایط سیاسی کشور بر می گردد. در نهایت این روند از دید من روند مطلوبی نیست و درزندگی قرضی: ایران در آستانه فروپاشی اقتصادی-اجتماعی فرزاد امینی
ایران که در واقع کشوری ثروتمند است، امروز با یکی از سختترین بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در تاریخ مدرن خود روبرو است. حتی خرید مواد غذایی نیز برای ایرانیان تنها از طریق قرض و خرید نسیه ممکن شده است.کارفرمایان و چشم انداز ی که نیست
جامعه ایرانی ساکن ترکیبی از کروههای گوناگون اجتماعی- اقتصادی است. هرگروه اجتماعی درایران امروز بخواهد یا نخواهد منافعی دارد که با دیگر هم گروههایش گره خورده و نمی تواند به سادگی ازدرهم تنیدگیها دور شود.
مدار بسته اطلاعاتی و سندروم تملقگویی رسانهای در بستر آتشبس احمد علوی
مقدمه: پس از واکنش موشکی جمهوری اسلامی به حملات اسرائیل در جنگ محدود دوازده روزه و اعلام آتشبس موقت در ژوئن همان سال، شاهد شکلگیری روایتی رسانهای در ساختار حاکمیت ولایی بودیم که بهجای تحلیل واقعبینانه از نتایج این بحران، به بازتولید نمایشهای تبلیغاتی و تحریف واقعیت پرداخت. این واکنش، که در رسانههای وابسته به حاکمیت و گفتمان رسمی نظام نمود یافت، نه تنها نشانهای از اقتدار نبود، بلکه گواهی بر گرفتاری نظام تصمیمگیری در یک مدار بسته اطلاعاتی و سندروم تملقگویی ساختاری است. این یادداشت با بهرهگیری از مفاهیم روانشناسی سیاسی و مطالعات تطبیقی نظامهای اقتدارگرا، به بررسی این پدیده میپردازد و نشان میدهد که چگونه این ساختار روانشناختی، بهویژه در بستر بحرانهای نظامی و سیاسی، به بازتولید توهم اقتدار و فرسایش مشروعیت منجر میشود.
۱. ساختار روانشناختی حاکمیت ولایی: مدار بسته اطلاعاتی
حاکمیت ولایی در ایران، که مبتنی بر ترکیب ایدئولوژی دینی و ساختار سیاسی سلسلهمراتبی است، به دلیل ماهیت متمرکز و فیلترشدهاش، اغلب در معرض پدیدهای قرار میگیرد که در روانشناسی سیاسی بهعنوان «مدار بسته اطلاعاتی» (echo Chamber” یا “Closed feedback loop) شناخته میشود. این مفهوم، که در آثار محققانی چون لیزا ویدین (Wedeen, 1999) درباره نظامهای استبدادی و اقتدارگرا بررسی شده، به وضعیتی اشاره دارد که در آن اطلاعات ورودی به تصمیمگیران به شدت کنترل شده و تنها دادههایی که با پیشفرضهای گفتمان سیاسی حاکم یا همخوانی دارند، به سطوح بالای تصمیمگیری راه مییابند.
در جریان بحران اخیر، گزارشهای رسانهای و تحلیلهای رسمی به جای ارائه تصویری واقعبینانه از نتایج حملات موشکی (که فاقد دستاورد استراتژیک قابلتوجه و تلفات معنادار بودند)، بر روایتهایی متمرکز شدند که «پیروزی» و «بازدارندگی موفق» را تبلیغ میکردند. این روند به دلیل اثر تأیید (Confirmation bias) تشدید شد. نیکرسون (Nickerson, 1998) اثر تأیید را بهعنوان تمایل افراد به جستوجو، تفسیر و به خاطر سپردن اطلاعاتی تعریف میکند که باورهای موجودشان را تأیید کند. در ساختار ولایی، این اثر به حذف تحلیلهای انتقادی و نادیده گرفتن واقعیتهای میدانی مانند ناکارآمدی حملات موشکی، سیطره اسرائیل بر آسمان ایران و کشته شدن فرماندهان ارشد منجر شد.
۲. سندروم تملقگویی رسانهای: سیاست وفاداری اجباری
یکی از ویژگیهای بارز نظامهای اقتدارگرا، که در مطالعات ویدین (۱۹۹۹) و بلیدز (۲۰۱۸) درباره سوریه و عراق صدام بررسی شده، تولید «وفاداری اجباری» (Enforced loyalty) از طریق رسانهها و نهادهای وابسته است. در ایران، پس از آتشبس ژوئن ۲۰۲۵، رسانههای حکومتی و تحلیلگران وابسته به سرعت روایتی از «اقتدار منطقهای» و «مدیریت موفق بحران» ارائه کردند. این روایتها، که با عباراتی چون «اسرائیل جرأت پاسخ نداشت»، «اسرائیل توان ادامه نداشت»، «اسرائیل مجبور به آتش بس شد» یا «وعده الهی تحقق یافت» همراه بودند، نه تنها با واقعیتهای میدانی (مانند میانجیگری خارجی برای آتشبس و فقدان دستاورد نظامی ملموس) همخوانی نداشتند، بلکه به بازتولید توهمی از اقتدار منجر شدند.
این سندروم تملقگویی، که در آن رسانهها و مشاوران از ارائه انتقاد یا تحلیل واقعگرایانه خودداری میکنند، ریشه در ساختار سلسلهمراتبی و گفتمان فرقه ای و بسته حاکمیت ولایی دارد. به نوشته کوران (Kuran, 1995)، در نظامهایی که مشروعیت بر پایه وفاداری صوری و نه ارزیابی تجربی استوار است، افراد و نهادها ترجیح میدهند حقیقت را تحریف کنند تا جایگاه خود را در ساختار قدرت حفظ کنند. این پدیده در ایران به شکل تولید گفتمانهای اغراقآمیز، تملق، گزافه گویی و نمایشهای تبلیغاتی نمود یافت که به جای تحلیل پیامدهای بحران، بر تثبیت تصویر «پیروزی بدون هزینه» تمرکز داشتند.
۳. تفکر گروهی و ناتوانی در اصلاح خطاها
یکی دیگر از جنبههای روانشناختی حاکمیت ولایی که در بحران اخیر برجسته شد، پدیده «تفکر گروهی» (Groupthink) است که ایروینگ جانیس (Janis, 1972) آن را بهعنوان تمایل گروههای منسجم به اجتناب از اختلافنظر و پذیرش تصمیمات نادرست تعریف کرده است. در جلسات تصمیمگیری امنیتی ایران، حضور مشاوران همسو و وابسته به نهادهای ولایی مانع از ورود تحلیلهای مستقل شد. این امر به موارد زیر منجر گردید:
عدم تحلیل انتقادی راهبردهای نظامی: گزارشهای رسمی هیچ اشارهای به ناکارآمدی حملات موشکی یا هزینههای اقتصادی و سیاسی آن نداشتند.
نسبت دادن شکستها به عوامل خارجی: هرگونه ناکامی به «خیانت داخلی»، «کمک های امریکا» یا «دسیسه دشمنان» نسبت داده شد، بدون اینکه بررسی نقصهای ساختاری مطرح باشد.
تکرار سیاستهای پرهزینه: باور به «موفقیت بازدارندگی» باعث شد تا راهبردهای تنشزای پیشین بدون بازنگری ادامه یابند.
این الگو، مشابه تجربههای تاریخی در نظامهای اقتدارگرا مانند عراق صدام حسین است که بلیدز (۲۰۱۸) به آن اشاره کرده و نشان داده که چگونه تفکر گروهی، تصمیمگیران را به سمت انتخابهای ناکارآمد و پرخطر سوق میدهد.
۴. بستهشدگی شناختی و جایگزینی گفتمان فرقه ای بهجای تحلیل تجربی
حاکمیت ولایی به دلیل وابستگی به مشروعیت دینی، اغلب تحلیلهای تجربی را با گفتمانهای ایدئولوژیک جایگزین میکند. این پدیده، که کوران (۱۹۹۵) آن را «بستهشدگی شناختی» (Cognitive closure) مینامد، در پی آتش بس اخیر به شکل برجستهای مشاهده شد. عباراتی چون «خون شهدا ایران را بیمه کرد» یا «اسرائیل در برابر اراده الهی تسلیم شد» نه تنها از منظر استراتژیک بیمعنا بودند، بلکه فضا را برای هرگونه بازبینی عینی مسدود کردند. این رویکرد، که ریشه در پیشفرضهای فکری نظام دارد، مشابه تجربههای دیگر نظامهای دینی-ایدئولوژیک است که در آنها مشروعیت سیاسی از تطبیق با گزارههای دینی به دست میآید، نه از ارزیابیهای مبتنی بر داده.
مطالعات روانشناسی سیاسی، مانند کارهای جانیس (۱۹۷۲) و کوران (۱۹۹۵)، نشان میدهند که این نوع بستهشدگی شناختی، نظامهای سیاسی را در برابر بحرانهای واقعی شکنندهتر میکند، زیرا توانایی اصلاح خطاها و انطباق با واقعیتهای جدید را از آنها سلب میکند.
۵. پیامدهای بلندمدت: از توهم اقتدار تا فرسایش مشروعیت
در کوتاهمدت، مدار بسته اطلاعاتی و تملقگویی رسانهای ممکن است به انسجام ظاهری و تقویت اعتماد روانی مقامات ولایی و سرسپردگانشان منجر شود. اما در بلندمدت، این الگو پیامدهای مخربی به دنبال دارد:
افزایش فاصله بین حاکمیت ولایی و مردم: تحریف واقعیتها و اغراق در دستاوردها، سرمایه اعتماد اجتماعی و باورعمومی به اطلاعات حکومتی و رسمی را کاهش میدهد. این امر در ایران، با توجه به فشارهای اقتصادی و نارضایتیهای اجتماعی پس از بحران، تشدید شد.
تشدید بحران مشروعیت: همانطور که ویدین (۱۹۹۹) در مورد سوریه نشان داده، بازتولید دروغهای جمعی در نهایت به فرسایش مشروعیت نظام منجر میشود، زیرا مردم به تدریج از مشارکت در این نمایشهای تبلیغاتی خسته میشوند.
افزایش خطر تصمیمگیریهای ناآگاهانه: تداوم تفکر گروهی و بستهشدگی شناختی، نظام را در برابر بحرانهای آینده آسیبپذیرتر میکند، زیرا تصمیمگیران به جای دادههای واقعی، به روایتهای تأییدکننده وابسته میشوند.
۶. تحلیل تطبیقی با نظامهای استبدادی اقتدارگرا
برای درک بهتر این پدیده، میتوان ساختار روانشناختی حاکمیت ولایی را با دیگر نظامهای اقتدارگرا مقایسه کرد. در عراق صدام حسین، بلیدز (۲۰۱۸) نشان میدهد که چگونه تملقگویی رسانهای و حذف بازخوردهای انتقادی، نظام را به سمت تصمیمگیریهای فاجعهبار مانند حمله به کویت سوق داد. به طور مشابه، در سوریه حافظ اسد، ویدین (۱۹۹۹) از «سیاست وفاداری اجباری» سخن میگوید که در آن رسانهها و نخبگان به جای تحلیل واقعی، به بازتولید تصویر اقتدار رهبر میپرداختند. در ایران، حاکمیت ولایی نیز از الگوی مشابهی پیروی میکند، اما این اقدام به دلیل ترکیب گفتمان دینی و ساختار سیاسی متمرکز. با پیچیدگیهای بیشتری جریان دارد.
مقایسه این نظامها نشان میدهد که مدار بسته اطلاعاتی و تملقگویی رسانهای در همه آنها به کاهش انعطافپذیری و افزایش شکنندگی در برابر بحرانها منجر شده است. با این حال، در مورد ایران، وابستگی به گفتمان فرقه ولایی این شکنندگی را تشدید میکند، زیرا هرگونه انتقاد به سیاستها بهعنوان مخالفت با مشروعیت دینی نظام تفسیر میشود.
نتیجهگیری
تحلیل ساختار روانشناختی حاکمیت ولایی در بستر بحران اخیر و آتشبس با اسرائیل نشان میدهد که مدار بسته اطلاعاتی، اثر تأیید، تفکر گروهی، و بستهشدگی شناختی، نظام را به سمت بازتولید توهم اقتدار و تحریف واقعیت سوق داده است. رسانههای وابسته، با تولید گفتمانهای تملقآمیز و اغراقآمیز، نه تنها از تحلیل واقعبینانه جلوگیری کردند، بلکه زمینهساز فرسایش اعتماد عمومی و افزایش شکنندگی نظام در برابر بحرانهای آینده شدند. مطالعات کلاسیک روانشناسی سیاسی (Janis, 1972; Wedeen, 1999; Kuran, 1995) و تطبیقی نظامهای اقتدارگرا (Blaydes, 2018) نشان میدهند که این الگو در بلندمدت به بیثباتی درونی و ناتوانی در مدیریت بحرانهای واقعی منجر میشود.
منابع
Blaydes, L. (2018). State of Repression: Iraq under Saddam Hussein. Princeton University Press.
Janis, I.L. (1972). Groupthink: Psychological Studies of Policy Decisions and Fiascoes. Houghton Mifflin.
Kuran, T. (1995). Private Truths, Public Lies: The Social Consequences of Preference Falsification. Harvard University Press.
Nickerson, R.S. (1998). “Confirmation bias: A ubiquitous phenomenon in many guises.” Review of General Psychology, 2(2), pp. 175–۲۲۰.
Wedeen, L. (1999). Ambiguities of Domination: Politics, Rhetoric, and Symbols in Contemporary Syria. University of Chicago Press
کودکانی که کودکی نمی کنند خیابان، خانه بیدر و پیکر کودکان فراموش شده! فرشید یاسائی
ما جهان را برای کودکان نساختهایم…! پیشگفتار: کودکی فقط گذرگاهی زودگذر در زندگی نیست؛ بلکه زیربنای شکلگیری شخصیت، هویت و رؤیاهای هر انسان است. لبخند هر کودک، نوید فردایی روشنتر برای جامعه و جهانقوانین و مقررات دولتی را باید افزایش داد یا کاهش؟ سم فریدمن
برچیدن بساط حکمرانی: حمله به دولت اداری و سیاست آشوبمحور، نویسندگان: راسل میورهد و نانسی ال. روزنبلوم، انتشارات: دانشگاه پرینستون، ۲۰۲۴. دولت کیست؟ داستان ناگفتهی کارمندان دولت، ویراستار:صمد و ساخت دنیایی قابل زیست – پیام حیدرقزوینی
نگاهی به میراث صمد بهرنگی به مناسبت سالروز غرق شدنش در رود ارس: مرگ ناهنگام صمد بهرنگی در شهریور ۱۳۴۷ در رود ارس بهتآور و غیرقابل باور بود. با غرق شدن بهرنگی در روز نهم شهریورماه این باور برای بسیاری ازبحران آب در ایران: ریشهها، چالشها و راهکارهای برونرفت از دیدگاه دکتر کاوه مدنی
مقدمه: چالش بزرگ هزاره سوم: در جهانی که بحران آب نه تنها یک مسئله محیط زیستی، بلکه تعیینکننده سرنوشت جوامع و تمدنهاست، ایران امروز در خط مقدم این چالش ایستاده است. از خشکسالیهای مکرر گرفته تاگفتوگوی رضا دانشور با پرویز قلیچخانی «چیزی که میماند زندگیست»
از زمان این مصاحبه هیجده سال میگذرد. رضا دانشور (۱۳۹۴–۱۳۲۶) ده سال پیش به تاریخ پیوست. پرویز قلیچخانی خوشبختانه هنوز هستند، اگرچه دیگر ذهن و توان سالهای پیش را ندارد و در آسایشگاهی در پاریس
- هالو ـ سیاست به زبان ساده (1) تفاوت لائیسیته و سکولاریسم همراه با مهرداد درویش پور
لائیسیته در قدرت و سکولاریزاسیون در جامعه ایران – جلال ایجادی
(بخش 1): جامعه ایران نیازمند یک مبارزه بزرگ فکری در باره سکولاریزاسیون و لائیسیته است. بررسی رشد گیتی مداری و عرفی گرایی در جامعه کنونی و ضرورت تدارک یک قدرت سیاسی لائیک پس از رژیم اسلامی، از چالش هاییاد و خاطره خانجان جبل عاملی گرامی باد!
با تاسف و ناباوری بسیار باخبر شدیم رفیق دیرین و دوست مهربانمان خانجان جبلعاملی (بهمن) سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ (سوم ژوئن ۲۰۲۵)، در استکهلم زندگی را وداع گفت. خانجان فرزند رشیدخان بود که در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴میلادی)، در تهران توسط رژیم شاه اعدام شد.سکولاریسم (Laïcité): تبیین، کاربردها و چالشها در جوامع امروز
سکولاریسم، مفهومی اساسی در جوامع مدرن، به دنبال یافتن راهی برای همزیستی مسالمتآمیز میان آزادی وجدان، برابری شهروندان و بیطرفی دولت در جوامعی است که با تنوع مذهبی فزایندهای روبرو هستند. با این حال، تعریف و اجرای این مفهوم در کشورهای مختلف میتواند به طور چشمگیری متفاوت باشد، حتی در دو کشور همسایه







![]() |
![]() |