اخیرا حدود ۸۰۰ کنشگر سیاسی در بیانیهای از نظر میر حسین موسوی برای همهپرسی آزاد برای تدوین قانون اساسی جدید حمایت کردهاند. در این بیانیه از قول موسوی ذکر شده، که «دفاع ملی در برابر تجاوز بیرونی نمیتواند بهانهای برای تداوم سیاستهای غلط داخلی باشد». باید از این دوستان پرسید: کدام دفاع ملی؟ ظاهرا این افراد هنوز در خواب و خیال جنگ علیه عراق هستند، که در آن زمان «دفاع ملی» به مقابله با حمله خارجی پرداخت. و ظاهرا این دوستان از واقعیتهای درون ایران به کلی عقب افتادهاند، که از «دفاع ملی» سخن میگویند. از این بگذریم. انتقاد اصلی من بر حمایت این بیانیه از طرح موسوی به عنوان «گام نخست و ضروری برای عبور از شرایط بحرانی کنونی» است: «همهپرسی آزاد جهت تشکیل مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی جدید»!
این دسته از اپوزیسیون به این نتیجه رسیده که به واقعیت پیوستن چنین ضرورتی در چارچوب همین نظام میتواند به نفی نظام، یعنی سیستم ولایتی و دینی شود! به نظر میآید که این افراد همچون یک سیستم هوشمند دچار هالوسیناسیون شدهاند!
چگونه یک همهپرسی آزاد و موفق در چارچوپ چنین نظمونظامی ممکن است و چگونه چنین نظامی منافع خود را در نفی خود خواهد دید؟ پس از نیم قرن حکومت اسلامی، چنین خوشبینی نسبت به رژیم تهمت بزرگی به مردم ایران است. اکثریت مردم ایران این نظام را نمیخواهند و از موسوی هم گذشتهاند که از وجود «نظام» جمهوری اسلامی همیشه حمایت کرده است. او در همان زمان جنبش سبز از ادامه تظاهراتها خودداری کرد، زیرا نظام ج. ا. آن را ممنوع کرد. اگر در همان زمان اعتراضهای خیابانی ادامه مییافت، احتمالا امروز شرایط بهتری داشتیم. او با سکوت و احترام به قانون در آن زمان، موج سرکوب رژیم را فراهم آورد.
همهپرسی، مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید، تنها با روی کار آمدن یکدولت انتقالی ممکن است.
در بررسی بحرانهای سیاسی و ضرورت تشکیل نظامهای دمکراتیک، تحلیل هانا آرنت، فیلسوف سیاسی قرن بیستم، میتواند راهگشا باشد. آرنت بهوضوح بر اهمیت «قدرت» و «مشارکت» تأکید دارد و این دو را مفاهیمی بنیادین در ساحت سیاسی به شمار میآورد. او تفاوت بارزی بین قدرت و خشونت قائل است و به این نکته تأکید دارد که قدرت تنها در فضایی عمومی و از طریق عمل جمعی به وجود میآید. در این راستا، بحرانهای کنونی تنها با ایجاد فضایی آزاد برای گفتگو و تعامل میتواند حل و فصل شود.
آرنت مفهوم «فضای عمومی» را به عنوان مکانی برای تبادل نظر و ظهور قدرت جمعی معرفی میکند. اگر نهادهای دینی بر فضای سیاسی تسلط داشته باشند، فضای عمومی مسدود میشود و امکان مشارکت واقعی کاهش مییابد. در این فضا، آرای عمومی و نظرات به حاشیه رانده میشوند و بدین ترتیب، خواستههای واقعی جامعه نمیتواند در فرآیند تصمیمگیری منعکس شود.
از چنین دیدگاهی تشکیل یک دولت انتقالی ضروری است. چنین دولتی میتواند شرایط لازم برای برگزاری همهپرسی آزاد را فراهم سازد. دولت انتقالی بهعنوان سازوکاری است که میتواند در مدت کوتاهی، نهادهای لازم را پایهگذاری کرده و از خشونت و تضاد جلوگیری کند. این دولت باید به نهادهای غیرمتمرکزی منجر شود که بتوانند به نوعی مستقل از نهادهای دینی عمل کنند.
آرنت همچنین بر اهمیت ایجاد زیرساختهای دمکراتیک تأکید دارد. همهپرسی آزاد نهتنها باید در فضایی عاری از نفوذ نهادهای دینی برگزار شود، بلکه باید بهدوراز هرگونه فشار و تهدید صورت گیرد. این همهپرسی نهایتاً میتواند منجر به تشکیل مجلس مؤسسان شود که نمایندگان واقعی مردم را به تصویر بکشد.
در نهایت، مسیر عبور از بحرانهای کنونی بر مبنای منطقی است که آرنت آن را تشریح کرده است: ایجاد یک دولت انتقالی قوی و مستقل، و فراهم کردن فضایی عمومی برای مشارکت آزاد و فعال جامعه که بتواند در نهایت به یک نظام دمکراتیک و عادلانه منجر شود. بدون این مراحل، ادامه وضعیت کنونی تنها به تشدید بحرانها و نارضایتیهای اجتماعی خواهد انجامید.
بنابر این پیشنهاد من این است، این کنشگران عزیز به جای این شعارها و بیانیههای بی ارزش و تو خالی، هر چه سریعتر به یک هم فکری و تبادل برای تفاهم بر یک دولت انتقالی که مورد حمایت تمامی قشرهای اجتماعی و سیاسی باشد، بپردازند.
نظر خوانندگان:
■ با درود به آقای طبری، آیا شما مطلع از وجود یا شکل گیری چنین “دولت انتقالی” هستید؟ آیا زمینه های فکری و سازمانی چنین دولتی مورد توافق (نسبی) اپوزسیون قرار گرفته و مردم ایران اطلاع از آن و آمادگی در حمایت از آن دارند؟ در غیر این صورت آیا درست است که حرکت اخیر را، که در حال حاضر تنها حرکت کنشگرانه است، تخطئه کنیم و به دولت انتقالی که باید بدنبال از هم پاشی نظام پلیسی امنیتی بر قرار شود دل خوش کنیم؟ دولتی که در شرایط کنونی تنها میتواند از آستین یک شعبده باز خارج شود؟ پوتین، نتانیاهو یا دیگران و یا همه؟
من نیز تصور نمیکنم بیانیه مذکور بیعیب و نقص باشد. اما مفهوم کنشگری را بجا میآورد و مهمتر آنکه، جدا از مضمون سطور این بیانیه، همینکه ۸۰۰ فعال سیاسی اتحاد کلامی خود را به نمایش بگذارند و چشم انداز گامی بسوی تغییر را مطرح کنند، مثبت است و کمک به ذوب یخ جنبش میکند که جمهوری اسلامی بعد از جنگ ۱۲ روزه از آن بهره میبرد و اختناق بیشتر به مردم تحمیل میکند.
موفق باشید، پیروز.