مصاحبه اختصاصی ژرژ ابراهیم عبدالله با روزنامه اومانیته در کوبایات(لبنان)، دهکده محل تولدش، که پس از سالها مجددا به آن بازگشته است. او از چهل سال زندان در فرانسه میگوید و بر تعهدش به عنوان یک انقلابی در حمایت از فلسطین تاکید می کند.
ملاقات با ژرژ عبدالله در لبنان ، در اتاق نشیمن وی در کوبایات در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵ انجام گرفت. او میگوید «به لطف هزاران زن و مردی که من را همراهی و حمایت کردند، من امروز به آنچه هستم، تبدیل شدم».
ژرژ ابراهیم عبدالله لبخندی درخشان دارد. در ۷۴ سالگی، خسته اما خوشحال است که سرانجام پس از گذشت بیش از چهل سال در یک زندان فرانسه، به آغوش خانواده بازگشته و کشورش را باز می یابد. وی از نظر سیاسی، انسانی پا بر جاست و زجر زندان نتوانسته او را بشکند. او ما را بطور اختصاصی پذیراست.
اومانیته: ژرژ ابراهیم عبدالله، شما بالاخره پس از چهل سال زندان در فرانسه آزاد هستید. چه احساسی دارید؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: من امروز غرق در این شور و شوق انسانی و گرمای مبارزاتی هستم که در حال حاضر مرا احاطه کرده است. وضعیت لبنان به آن بدی که تصور می کردم نیست. من بلافاصله نیروی سرزنده ای را در کشور احساس کردم، که هنوز ناپدید نشده است. امری که اجازه می دهد تا به ادامه یافتن مبارزه و مقاومت امیدوار باشیم. مهمتر از همه، من معتقدم که «سومالی سازی» یا «بالکان سازی» لبنان منتفی است.
اومانیته: هنگام ورود به لبنان و آغوش خانواده، چه احساسی داشتید؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: توصیف احساسات من دشوار است. من بطور شگفت انگیزی خشنود شدم که همه نیروهای مختلف سیاسی لبنان در استقبال از من حضور داشتند. اما، مهمتر از همه، وجود صحنه های باورنکردنی بود. من هرگز تصور نمی کردم، مردان، زنان و جوانان وارد هواپیما شوند تا مرا ببوسند. در آن لحظه لبنان رویائیام را باز یافتم.
این واقعاً مرا غرق شادی کرد. هنگامی که من از هواپیما خارج شدم، استقبال شگفت انگیز بود: فرمانده نیروهای امنیتی مرا در آغوش گرفت، پلیس به من کمک کرد تا از پله ها پایین بیایم. برای محافظت از من وجلوگیری از خطر، همه چیز پیش بینی شده بود. جو غیرقابل توصیف بود. این یک صحنه فراموش نشدنی برای من بعنوان یک مبارز بود.
اومانیته :چگونه این چهار دهه را در زندان گذراندید؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: درطول این سال ها، من خود را در بطن پویایی مبارزاتیای قرار دادم که در خارج از کشور جریان داشت. من این خوش شانسی را داشتم که در تماس با مردان و زنانی باشم که همبستگی شان را با من ابراز و برای خروجم از زندان مبارزه میکردند. آنها موفق شدند این مبارزه را در مسیر آزادی فلسطین و در برابر نسل کشی در غزه جهت دهند.
به لطف این مبارزات است که من می توانم خودم را به عنوان یک مبارز و نه تنها به عنوان یک زندانی معرفی کنم. به عبارت دیگر من در شرایط خاص زندان به مبارزه ادامه میدادم، من در واقع تغییر نکرده بودم بلکه شرائط مبارزه ام تفاوت کرده بود. امروز نیز، این شرایط تغییر کرده است زیرا من دیگر در زندان نیستم.
من از اوان جوانی مبارز بوده ام. تداومی که از نوجوانی آغاز شده و تا امروز ادامه دارد. با مبارزان زیادی آشنا شدم. برخی زنده هستند، برخی دیگر جان باختند. اما آنها در حافظه من به زندگیشان ادامه میدهند. همه این رفقا جائی در یک تابلو نقاشی دارند که سرنوشت مرا از کودکی و مهد خانواده تاکنون به تصویر میکشد. این تداوم یک پویایی است که به من اجازه می دهد تا بعد از زندان، با همان شوق گذشته در مبارزه شرکت کنم. این رابطه با مردان و زنانی که گاه دیگر وجود ندارند است که چارچوب وجودی مرا تشکیل می دهند.
امروز، مانند دیروز، من مبارزی نیستم که خودش را فدا می کند، خودم را در زندان قربانی نکردم، من در زندان تعالی یافتم. هنگامی که در حبس هستید، شرایط مبارزه – که نوعی چالش با خود نیز هست – کمی پیچیده تر میشود. و به لطف هزاران زن و مردی که با من همراه بودند، من امروز هستم. من فکر می کنم استوار ایستاده ام و به لطف این تداوم مبارزه استوار خواهم ایستاد.
اومانیته: چکونه توانستید از آنچه در خارج از زندان اتفاق می افتد مطلع شوید؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: رفقایی که من به آنها اشاره کردم، همه چیز را به عهده گرفتند، از بازدیدها تا نامه ها که البته نامه عادی هم نبودند. به مدت سی و پنج سال، هر هفته، پنج پرونده که به جهان عرب و فلسطین اختصاص دادشت، دریافت می کردم. هر یک از این پرونده های ۸۰ تا ۹۰ صفحه ای شامل تجزیه و تحلیل های تأثیرگذار بود که به من اجازه می داد از وضعیت لبنان، فلسطین یا وضعیت بین المللی آگاه شوم. سپس اعلامیه هایی منتشر می کردم که در مسیربخشی از بسیج رفقا علیه فاشیسم گرائی جوامع، در حمایت از فلسطین و تا ۲۵ ژوئیه برای آزادیم بود. من این را وظیفه سیاسی خود می دانستم.
در این پویائی جهانی است که من خود را عنصری از یک مبارزه احساس می کنم. کسی که در شرایط خاص مبارزه می کند. این با زندانیای که خود را قربانی می کند تفاوت زیادی دارد. یک زندانی که خود را قربانی میکند، نمی تواند تمام این مدت را دوام بیاورد. تنها برای یک زندانی سیاسی انقلابی چنین مقاومتی ممکن است.
اومانیته: در مورد عدالت در فرانسه چه فکر میکنید، کشوری که شما را برای مدتی طولانی در زندان نگاه داشت؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: عدالت بورژوازی فرانسه با سایر کشورها دیگر فرق نمی کند. در مواجهه با یک فعال انقلابی، یا آنها می توانند او را به زانو در آورند، یا او را در زندان نگه می دارند. آنها فقط وقتی زندانی را آزاد می کنند که توازن قدرت تغییر میکند. این بدان معناست که وقتی بورژوازی متوجه می شود که هزینه بازداشت این فعال بالاتر از آسیب های احتمالی خارج زندان است او را آزاد میکند. بازدیدها و تلاشهای نمایندگان پارلمان حزب کمونیست و حزب فرانسه نافرمان موجب تغییر توازن قدرت شد.
وقتی صحبت از منافع دولت می شود ، دستگاه قضایی در واقع فقط یک پوشش و تشریفات است. دلایل آزادی زندانی در جای دیگر است. این یک ویژگی فرانسوی نیست.
البته فشارهای آمریکایی برای نگه داشتن من در زندان وجود داشته است. اما سوال اساسی در ارتباط با مبارزه است. گواه این امر، رفتار دادستان است که پس از تصمیم دادگاه به آزادی من آن را به دیوان عالی ارجاع داد. این ارجاع به معنی تعلیق نیست. به عبارت دیگر، او این کار را برای حفظ ظاهر انجام می دهد، تا به آمریکایی ها بگوید که او پرونده را تا آخر دنبال می کند.
اما او می داند که وقتی من در لبنان هستم، دیگر هیچکس نمی تواند کاری انجام دهد. این امر همچنین نشان می دهد که برخی از قضات شخصیت مستقل خودشان را دارند. این می توانست به گونه ای متفاوت اتفاق بیفتد. قاضی ای که اولین حکم را صادر کرد، نمی توانست روشن تر از این موضوع را بگوید: «عبدالله نظم عمومی را در زندان خیلی بیشتر از خارج زندان مختل می کند، به همین دلیل من دستور آزادی او را می دهم». چنین حکمی به تشریفات قضایی پایان می دهد. بسیار ساده است.
اومانیته: چگونه مبارزه خود برای فلسطین را ادامه می دهید؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: مقاومت در فلسطین باید تشدید شود. از دیدگاه تاریخ شرم آور است که اعراب در مقابل رنج مردم در غزه تماشاگر باقی می مانند. گرتا تونبرگ (Greta Thunberg)، که اهل سوئد است، برای شکستن محاصره تحمیل شده با قایق به سوی غزه رفت تا غذا به آنجا برساند. و ۸۰ میلیون مصری نمی توانند به مرز نزدیک شوند زیرا ممنوع است. در لبنان، ما باید به مبارزه با دشمن ادامه دهیم و با مقاومت متحد شویم. در شرایط سختی که کشور در حال گذراندن است، ما باید متحد بمانیم.
اومانیته: آیا از خطر جانی هراس دارید ؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: مردم ما هر روز به قتل می رسند. روزانه بیش از صد شهید در فلسطین وجود دارد. زندگی من از فرزندان غزه که از گرسنگی و زیر بمب های اسرائیل می میرند با ارزش ترنیست .
اومانیته : امروز به جوانان ۲۰ ساله چه می گوئید؟
ژرژ ابراهیم عبدالله: اینکه آنها باید در مبارزات شرکت کنند، به خصوص اگر در فرانسه باشند. روند فاشیست گرائی در حال پیشرفت است. این موضوع کوچکی نیست. این روند در همه جا رخنه کرده، حتی در قوانین نیز خزیده است. اگر جوانان از رای دادن امتناع می ورزند، به این دلیل است که آنها از این رهبران سیاسی منزجر شده اند. اگر جوانان، پرولتاریا، توده های مردمی که از لحاظ طبقاتی نزول کرده اند و کسانی که در شرایط شکننده هستند، خود را سازماندهی نکنند، فاشیسم گرائی به یک هنجار مسلط تبدیل می شود.
این را از طریق رفتار روتایو، وزیر کشور کنونی ودارمانا وزیر کشور سابق که اکنون وزیر دادگستری است، می بینیم. چشم انداز آن چیزیست که بورژوازی در نظر دارد. او می خواهد زندانی عالی و بی نظیر بسازد. می خواهد بخش زندان با امنیت فوق العاده (QHS) را بازسازی کند. این نمود کاری است که این افراد آماده انجام آن هستند.که بسیار خطرناک است. جلوی این نوع یورش را نمی توان با تعظیم و تکریم گرفت.
امروز، در فرانسه، دولت همه حقوق و تعهدات ویژه خود را رها کرده است، از جمله در مورد امنیت، آموزش، مسائل اقلیمی و غیره … فاشیست گرائی برای کسانی که مبارزه میکنند، مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد، زیرا فاشیست گرائی باعث یورش به همه جنبه های زندگی و در همه سطوح خواهد شد. شهرها پلیس خود را دارند و از شبه نظامیان خاصی یاری میطلبند که آنرا ویجیل به معنی نیروی هوشیار نام گذاری کرده اند. اینها وظیفه کنترل خارجی ها را دارند.
وظیفه جوانان این است که شجاعت مقابله با همه اینها را داشته باشند. روزنامه شما، اومانیته، باید به تاریخ خود وفادار بماند تا سخنگوی توده ها و مبارزین باشد.
برگردان: باقر جهانبانی