اندیشه ، فلسفه
  • کشف عدالت: سفر به سوی درک اصول اخلاقی
    مقدمه: چه چیزی درست است؟ این پرسشی است که در هسته وجودی ما قرار دارد و جوامع بشری را از دیرباز به خود مشغول کرده است. این پرسش، نه تنها یک کنجکاوی فلسفی، بلکه یک چالش عملی است که هر روز در
  • باید خیلی از این شوراهای عالی را حذف کنیم
    نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی تاکید کرد که معنی ندارد این همه شوراها وجود داشته باشد و مجلس را دور بزنند.غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با آوش ضمن ارزیابی تعدد
  • نامه‌ها و جادوی کلمات فرشته وزیری‌نسب
    «نامه‌نگاری یعنی عریان کردن خویش در محضر اشباح، و این همان چیزی است که اشباح با ولع و آزمندی به انتظارش نشسته‌اند. بوسه‌های مکتوب به مقصد نمی‌رسند زیرا به مقصد نارسیده اشباح در میانهٔ راه آنها را
  • اجلاس شانگهای؛ ویترین دیپلماسی تهران یا مسیر جدید با چین؟ عطا محامد
    حضور هم‌زمان رهبران چین، روسیه و هند به بیست‌وپنجمین نشست سران سازمان همکاری «شانگهای» در تیانجین چین وزنی کم‌سابقه داده است. برای جمهوری اسلامی، این اجلاس فرصتی است تا از اهرم‌های دیپلماتیک
  • هفتخوان «ولایت فقیه» امیر مُمبینی
    چندی پیش، در هشتم مرداد ماه امسال، دیوارنگاره‌ای تناور با هزار و چهارصد متر مربع مساحت و طرحی از نبرد رستم پرخاشگر با اژدهای هفت سر، در سبک سنتی درویش‌پرده (پرده‌ی درویشی) در میدان انقلاب تهران رونمایی
تاریخ
اقتصاد

ترامپ تلاش می‌کند میان دو خط متضاد تعادل برقرار کند. از یک سو، با یادآوری خدمات خود به اسرائیل – از انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم گرفته تا حمایت از حملات علیه ایران – خود را همچنان حامی بی‌چون‌وچرای تل‌آویو معرفی می‌کند. از سوی دیگر، با اذعان به اینکه اسرائیل در جنگ افکار عمومی بازنده است و باید جنگ را پایان دهد، عملاً به پایگاه داخلی خود پیام می‌دهد که «اول آمریکا» همچنان برای او اصل است.

دونالد ترامپ برای نخستین بار شکست اسرائیل در جنگ افکار عمومی را علناً پذیرفت و خواستار پایان فوری جنگ غزه شد. این اعتراف، در دل شکافی آشکار در جنبش ماگا بر سر «اول آمریکا» و وفاداری به اسرائیل رخ داده و پرسشی را مطرح می‌کند که امروز ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده: آیا ترامپ می‌تواند جنبش خود را متحد نگه دارد یا شکاف‌ها آن را فروخواهد ریخت؟

دونالد ترامپ در تازه‌ترین مصاحبه‌اش با وبسایت محافظه‌کار دیلی‌کالر به صراحت گفت اسرائیل «ممکن است در جنگ پیروز شود اما در افکار عمومی بازنده است» و تأکید کرد که تل‌آویو باید هرچه زودتر به جنگ غزه پایان دهد زیرا ادامه آن بیش از هر چیز به وجهه اسرائیل لطمه می‌زند. این سخنان، که در رسانه‌های اسرائیل نیز بازتاب گسترده یافت، نقطه عطفی در مواضع علنی رهبر بانفوذ جمهوری‌خواهان است: او نه تنها برای اولین بار به شکست اسرائیل در میدان «روابط عمومی» و افکار عمومی اذعان کرد، بلکه صراحتاً گفت لابی اسرائیل دیگر نفوذ سابق را در کنگره ندارد. ترامپ توضیح داد که در گذشته اسرائیل «قوی‌ترین لابی‌ای بود که من در کنگره دیده‌ام… آنها کنترل کامل کنگره را داشتند، اما حالا دیگر ندارند» و همین واقعیت برای او «کمی شگفت‌انگیز» بوده است.

این اظهارات به خودی خود اهمیت زیادی دارند، زیرا ترامپ همواره کوشیده بود خود را وفادارترین رئیس‌جمهور به اسرائیل نشان دهد. او یادآوری کرد که «هیچ‌کس به اندازه من به اسرائیل کمک نکرده است»، حتی در عملیات‌های اخیر علیه ایران. اما همین فرد، اکنون مجبور شده در برابر داده‌های آشکاری که نشان می‌دهد افکار عمومی آمریکا – حتی در میان جمهوری‌خواهان – به سرعت از اسرائیل فاصله می‌گیرد، واکنش نشان دهد. در گفت‌وگوی دیلی‌کالر، مجری به ترامپ یادآوری کرد که بنا به یک نظرسنجی در ماه مارس، ۵۳ درصد از بزرگسالان آمریکایی دیدگاه منفی نسبت به اسرائیل دارند؛ این رقم تنها دو سال پیش ۴۲ درصد بود. نیمی از جمهوری‌خواهان هم در این نظرسنجی دیدگاه منفی نسبت به اسرائیل اعلام کرده‌اند. ترامپ نمی‌توانست این واقعیت را نادیده بگیرد، به‌ویژه در شرایطی که تنها چند ماه از آغاز ریاست‌جمهوری دوم او گذشته و هر شکافی در صفوف حامیان ماگا می‌تواند انسجام سیاسی‌اش را تضعیف کند.

اظهارات ترامپ در ظاهر یک چرخش شخصی است، اما در واقع بازتاب‌دهنده شکاف عمیقی است که درون جنبش ماگا بر سر رابطه با اسرائیل و شعار «اول آمریکا» بروز کرده است. برای نخستین بار، مهم‌ترین چهره‌های این جریان، از جمله مارجوری تیلور گرین و تاکر کارلسون، اسرائیل را آشکارا به‌خاطر کشتار مردم غزه نقد کرده‌اند و حتی از واژه «نسل‌کشی» استفاده می‌کنند. این مواضع با سنت مسلط جمهوری‌خواهان نئومحافظه‌کار – از لیندزی گراهام تا تد کروز – که همواره چک سفید امضا برای اسرائیل صادر کرده‌اند، در تضاد کامل است. نتیجه آنکه امروز جنبش ماگا دیگر یک بلوک یکپارچه به نظر نمی‌رسد، بلکه صحنه جدال میان دو روایت متضاد است: روایتی که اولویت را به منافع ایالات متحده و مخالفت با «جنگ‌های بی‌پایان» می‌دهد، و روایتی که همچنان به «اسرائیل اول» وفادار است.

نخست‌وزیر اسرائیل نیز این شکاف را به‌خوبی درک کرده و سعی دارد با بازتعریف مرزهای سیاسی ماگا آن را مدیریت کند. بنیامین نتانیاهو در مصاحبه‌ای با رسانه محافظه‌کار برت‌بارت گفت: «برخی از این افراد خود را ماگا می‌نامند… اما آن‌ها عضو جنبش ماگا نیستند.» او تأکید کرد کسی که ضد اسرائیل باشد نمی‌تواند ادعای ماگا داشته باشد و افزود که ترامپ این واقعیت را درک می‌کند. در عمل، نتانیاهو کوشیده است میان ترامپ و پایگاه داخلی‌اش جدایی نیندازد و به او یادآوری کند که وفاداری به اسرائیل شرط عضویت در ماگا است. اما همین اصرار نخست‌وزیر اسرائیل، بیش از پیش تناقض موجود را آشکار می‌کند: اگر ماگا واقعاً جنبشی بر پایه «اول آمریکا» است، چرا باید وفاداری به کشوری دیگر ملاک عضویت در آن باشد؟

این تناقض را بیشتر از همه مارجوری تیلور گرین، نماینده جمهوری‌خواه کنگره و یکی از وفادارترین حامیان ترامپ، برملا کرده است. او نخستین عضو جمهوری‌خواه کنگره بود که جنگ غزه را «نسل‌کشی» نامید و در پست‌های متعدد در شبکه اجتماعی ایکس از دیدگاه مسیحی خود بر ضرورت محکوم‌کردن کشتار و گرسنگی در غزه تأکید کرد. گرین نوشت: «اگر شما یک مسیحی آمریکایی هستید، این باید برای شما کاملاً غیرقابل قبول باشد.» پست‌های او میلیون‌ها بازدید داشته و همین امر موجب شده او به هدف حملات لابی اسرائیل، به‌ویژه ایپک، (کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، موسوم به آیپک AIPAC) تبدیل شود. برای جنبشی که خود را صدای راست‌گرایانه و ضدنخبگان معرفی می‌کند، این تضاد با ایپک به‌نوعی آزمون هویت بدل شده است.

در کنار او، تاکر کارلسون – یکی از پرنفوذترین چهره‌های رسانه‌ای محافظه‌کار – بارها حملات اسرائیل به غزه را «نسل‌کشی» خوانده و به چالش کشیده است. مصاحبه نیم ساعته او با مسعود پزشکیان بعد از جنگ ۱۲روزه اسرائیل علیه ایران، به‌خاطر همین نگاه انتقادی به جنگ، خشم گروه‌های طرفدار اسرائیل را برانگیخت. کارلسون در گفت‌وگویی با سناتور تد کروز، به‌طور علنی پرسید که چرا جمهوری‌خواهان باید به هر قیمتی با دولت اسرائیل همسو باشند، و وقتی کروز گفت این دستور کتاب مقدس است، از او خواست نشان دهد کجا چنین چیزی آمده است؛ پرسشی که بی‌پاسخ ماند. این رویارویی نماد تضاد میان دو خط‌مشی درون حزب جمهوری‌خواه بود: یکی خط سنتی نئوکانی که دین و سیاست را بهانه وفاداری مطلق به اسرائیل می‌کند، و دیگری خط «اول آمریکا» که حاضر نیست منافع ایالات متحده را برای بقای دولت اسرائیل فدا کند.

اختلاف بر سر اسرائیل در واقع بازتاب بحران بزرگ‌تری در سیاست خارجی جمهوری‌خواهان است. ترامپ در سه کارزار انتخاباتی خود بارها با شعار «پایان جنگ‌های بی‌پایان» به میدان آمد و میلیون‌ها آمریکایی از این موضع استقبال کردند، زیرا دو دهه جنگ در خاورمیانه تنها هزینه‌های انسانی و اقتصادی بر دوش آن‌ها گذاشته بود. در مقابل، سناتورهایی مثل کروز و گراهام همچنان به همان سیاست خارجی دوره بوش–چنی وفادار مانده‌اند و تلاش می‌کنند نشان دهند ماگا تفاوتی با جمهوری‌خواهی کلاسیک ندارد. به بیان دیگر، آن‌ها می‌خواهند ترامپ را به سمت «اسرائیل اول» بکشانند تا جنبش ماگا به ابزاری برای بازتولید همان سیاست‌های شکست‌خورده مداخله‌گرایانه بدل شود.

ترامپ در این میان تلاش می‌کند میان دو خط متضاد تعادل برقرار کند. از یک سو، با یادآوری خدمات خود به اسرائیل – از انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم گرفته تا حمایت از حملات علیه ایران – خود را همچنان حامی بی‌چون‌وچرای تل‌آویو معرفی می‌کند. از سوی دیگر، با اذعان به اینکه اسرائیل در جنگ افکار عمومی بازنده است و باید جنگ را پایان دهد، عملاً به پایگاه داخلی خود پیام می‌دهد که «اول آمریکا» همچنان برای او اصل است. این دوگانه، هرچند متناقض به نظر می‌رسد، در واقع تاکتیکی است برای مهار شکاف داخلی ماگا و جلوگیری از فروریزی یکپارچگی آن.

جنگ غزه از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون بیش از ۶۳ هزار کشته فلسطینی بر جای گذاشته و بحران انسانی عمیقی آفریده است. سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری معتبر، از جمله کارشناسان مستقل، بارها تأکید کرده‌اند که اقدامات اسرائیل مصداق نسل‌کشی است. همین ابعاد فاجعه‌بار باعث شده بخشی از افکار عمومی آمریکا – به‌ویژه جوانان، اقلیت‌ها و حتی مسیحیان انجیلی – نسبت به اسرائیل موضع انتقادی بگیرند. آنچه تا چند سال پیش غیرقابل تصور بود، امروز واقعیتی آماری است: اسرائیل دیگر محبوبیت سابق را در جامعه آمریکا ندارد و این تغییر بر فضای سیاسی داخلی این کشور، به‌ویژه در جناح راست، تأثیر مستقیم گذاشته است.

نتانیاهو با اصرار بر این‌که منتقدان اسرائیل «ماگا واقعی» نیستند، تنها توانسته خشم و فاصله درون جنبش را بیشتر کند. بسیاری از چهره‌های کلیدی ماگا، از استیو بنون گرفته تا گرین و کارلسون، سال‌ها نقش محوری در گسترش این جریان داشته‌اند و کنار گذاشتن آن‌ها به‌نام وفاداری به اسرائیل نه‌تنها غیرعملی است بلکه پایه اجتماعی ماگا را تهدید می‌کند. به همین دلیل، سخنان ترامپ را می‌توان نه صرفاً یک اظهار نظر شخصی، بلکه تلاشی حساب‌شده برای جلوگیری از گسست بیشتر دانست: او به اسرائیل هشدار می‌دهد که ادامه جنگ به ضررش تمام خواهد شد و به پایگاه خود این پیام را می‌دهد که همچنان در خط «اول آمریکا» ایستاده است.

پیامد این شکاف برای آینده سیاست آمریکا بسیار مهم است. اگر ماگا به‌عنوان نیروی غالب درون حزب جمهوری‌خواه نتواند بر سر رابطه با اسرائیل به اجماع برسد، فضای سیاست خارجی این کشور وارد مرحله‌ای تازه خواهد شد. برای اسرائیل، این شکاف به معنای از دست رفتن بخش مهمی از حمایت سنتی در کنگره و جامعه آمریکاست. برای ترامپ، این جدال آزمونی است که نشان می‌دهد آیا او قادر است میان پایگاه ضدجنگ داخلی و فشار لابی‌های خارجی تعادل برقرار کند یا نه. و برای جنبش ماگا، این لحظه تعیین‌کننده‌ای است: یا به اصول اولیه «اول آمریکا» وفادار می‌ماند و از دخالت بی‌پایان در جنگ‌های خارجی پرهیز می‌کند، یا به ابزاری برای تکرار همان سیاست‌هایی تبدیل می‌شود که دو دهه شکست و هزینه برای آمریکا به بار آورد.

به این ترتیب، اظهارات ترامپ درباره شکست اسرائیل در جنگ افکار عمومی تنها یک جمله جنجالی نبود، بلکه بازتابی از تحولی عمیق‌تر است: فروپاشی اجماع دیرینه بر سر اسرائیل در جناح راست آمریکا. آنچه روزگاری بدیهی به نظر می‌رسید – حمایت بی‌قید و شرط جمهوری‌خواهان از اسرائیل – امروز در قلب جنبش اصلی این حزب به چالش کشیده شده است. جنگ غزه نه تنها سرنوشت فلسطینیان را در معرض نابودی قرار داده، بلکه پایه‌های اتحاد سیاسی در واشنگتن را نیز لرزان کرده است. در چنین شرایطی، شعار «اول آمریکا» بیش از هر زمان دیگری به میدان جدال میان «اسرائیل اول» و منافع واقعی مردم آمریکا بدل شده است.

با این همه، این شکاف داخلی در رهبری آمریکا به معنای پایان سیاست کلی ایالات متحده در حمایت از اسرائیل نیست؛ دولت آمریکا همچنان در پی تداوم برتری اسرائیل در منطقه، کوچاندن فلسطینیان و حتی تحقق رویای تبدیل ویرانه‌های غزه به پروژه‌ای برای سودآفرینی و بازچینش خاورمیانه است، هرچند اکنون با چالش‌های جدی در افکار عمومی و پایگاه اجتماعی خود روبه‌رو شده است.

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0271599
Visit Today : 505
Visit Yesterday : 1381