این یادداشت را تقدیم می کنم به کارگران مبارزی که با کوشش ها و مجاهدات آنها نظام تامین اجتماعی در ایران ابتدا با تصویب قانون بازنشستگی دولتی در سال ۱۳۰۱ آغاز شد و در سال ۱۳۳۱ «سازمان بیمههای اجتماعی کارگران» تاسیس شد که بعدها به «سازمان تأمین اجتماعی» تغییر نام داد. ساختار کنونی این سازمان در سال ۱۳۵۴ و با تصویب «قانون تأمین اجتماعی» شکل گرفت که خدمات بیمهای را به کارگران و اقشار مختلف جامعه ارائه میکند. ثمره ی کوشش های ارجمندی است که قدردانی از آن تنها با مبارزه برای حفظ، بقا و استمرار بیمه های اجتماعی با همت و اراده جمعی کلیه کارگران و بازنشستگان از طریق سازمان های کارگری و بازنشستگی ممکن خواهد بود.
تامین اجتماعی بعنوان نظام حمایتی از کارگران و زحمتکشان
تأمین اجتماعی به عنوان یک سیستم حمایتی برای تأمین رفاه اجتماعی افراد در برابر خطرات مختلف مانند بیکاری، بیماری، بازنشستگی و حوادث کار، در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد. اما نحوه اجرای آن و جزئیات برنامهها میتواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد.
دلیل این تفاوت ها به نوع پذیرش مقاوله نامهی ۱۰۲ سازمان بینالمللی کار بستگی دارد. برابر ماده ۲
هر عضوی که این مقاولهنامه را به تصویب رسانده است الف) باید حداقل موارد زیر را به اجرا درآورد:
1_) بخش اول؛
2_ حداقل سه مورد از بخشهای دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم شامل حداقل یکی از بخشهای چهارم، پنجم، ششم، نهم و دهم
۳_ مفاد مربوط به بخشهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم؛
4_ بخش چهاردهم؛
ب) در تصویب خود مشخص خواهد کرد که در رابطه با کدام یک از بخشهای دوم تا دهم، تعهدات مقاولهنامه را میپذیرد.(مقاوله نامه شماره ۱۰۲ سازمان بین المللی کار ، در باره چه می گوید ؟)
به این ترتیب در ادامه خواهیم دید که چه کشورهایی چه میزان از حقوق تامین اجتماعی را برای اجرا پذیرفته اند؟ اما پیش از آن تعدادی از کشورهایی را که نظام تامین اجتماعی مشابه ایران را ایجاد کرده اند را مرور می کنیم .
کشورهایی که نظام های تأمین اجتماعی مشابه ایران دارند، شامل موارد زیر هستند:
۱. ترکیه: سیستم تأمین اجتماعی ترکیه شامل بیمههای اجتماعی برای بیکاری، بازنشستگی و درمان است. این سیستم تحت نظارت سازمان تأمین اجتماعی ترکیه قرار دارد.
۲. مصر: مصر نیز یک سیستم تأمین اجتماعی دارد که شامل بیمههای بازنشستگی و بهداشت است. این سیستم به صورت دولتی و خصوصی عمل میکند.
۳. آرژانتین: آرژانتین دارای یک سیستم تأمین اجتماعی جامع است که شامل بیمههای بازنشستگی، درمان و بیکاری است.
۴. برزیل: برزیل نیز دارای یک سیستم تأمین اجتماعی است که به تأمین خدمات بهداشتی و حمایت مالی در دوران بازنشستگی میپردازد.
۵. عراق: عراق نیز سیستم تأمین اجتماعی مشابهی دارد که به کارکنان و بازنشستگان خدمات ارائه میدهد.
با توجه به مشابهت های نظام تامین اجتماعی معمولا با توجه به الزامات و اختیارات کشور ها در اجرای مقاوله نامه ۱۰۲ سازمان تامین اجتماعی تفاوت هایی هم وجود دارد که بخشی از این تفاوتها مهمتر هستند.
مدیریت تأمین اجتماعی و مشارکت بیمهشدگان
مدیریت تأمین اجتماعی و مشارکت بیمهشدگان در کشورهای مختلف متفاوت است. در زیر به برخی از ویژگیهای کلیدی مدیریت تأمین اجتماعی و مشارکت بیمهشدگان در چند کشور اشاره میکنم:
۱. آلمان:
– سیستم تأمین اجتماعی آلمان ترکیبی از بیمههای اجباری و اختیاری است.
– کارفرمایان و کارمندان به طور مشترک حق بیمهها را پرداخت میکنند.
– بیمههای اجتماعی شامل بیمه بازنشستگی، بیمه سلامت، بیمه بیکاری و بیمه حوادث است.
۲. فرانسه:
– سیستم تأمین اجتماعی در فرانسه شامل چندین بخش مختلف است که هر کدام مسئولیتهای خاص خود را دارند.
– حق بیمهها به صورت اجباری از حقوق کارمندان کسر میشود و کارفرمایان نیز سهم خود را پرداخت میکنند.
– مشارکت بیمهشدگان در تصمیمگیریها معمولاً از طریق نمایندگان کارگران و کارفرمایان انجام میشود.
۳. ایالات متحده امریکا:
– سیستم تأمین اجتماعی در ایالات متحده عمدتاً بر اساس مالیات بر حقوق کارمندان و کارفرمایان تأمین میشود.
– این سیستم شامل بیمه بازنشستگی، بیمه ناتوانی و بیمه بازماندگان است.
– مشارکت بیمهشدگان به صورت مستقیم در تصمیمگیریها کمتر است و بیشتر از طریق نمایندگان سیاسی و نهادهای دولتی انجام میشود.
۴. ژاپن:
– سیستم تأمین اجتماعی در ژاپن شامل بیمه سلامت، بیمه بازنشستگی و بیمه بیکاری است.
– حق بیمهها به صورت اجباری از حقوق کارمندان کسر میشود و کارفرمایان نیز سهم خود را پرداخت میکنند.
– مشارکت بیمهشدگان معمولاً از طریق نهادهای نمایندگی انجام میشود.
۵. کانادا:
– سیستم تأمین اجتماعی در کانادا شامل برنامههای مختلفی برای بازنشستگی، ناتوانی و حمایت از بیکاری است.
– حق بیمهها به صورت اجباری از حقوق کارمندان کسر میشود و کارفرمایان نیز سهم خود را پرداخت میکنند.
– مشارکت بیمهشدگان در تصمیمگیریها معمولاً از طریق نهادهای محلی و دولتی انجام میشود.
این موارد تنها بخشی از سیستمهای تأمین اجتماعی در کشورهای مختلف هستند و هر کشور ویژگیها و چالشهای خاص خود را دارد.
تفاوتهای اصلی بین اجرای تأمین اجتماعی در کشورهای مختلف ممکن است شامل موارد زیر باشد:
• نحوه تأمین مالی: برخی کشورها از طریق مالیاتهای عمومی یا حق بیمههای اجباری، هزینههای تأمین اجتماعی را تأمین میکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است از روشهای خصوصیتر استفاده کنند.
• دامنه پوشش: میزان پوشش خدمات (مانند بیمه درمانی، بیکاری و بازنشستگی) در کشورهای مختلف متفاوت است.
• دولت و بخش خصوصی: برخی کشورها بیشتر بر روی سیستمهای دولتی تکیه دارند، در حالی که دیگر کشورها ممکن است شامل بخش خصوصی نیز باشند.
• شرایط و الزامات: شرایط لازم برای دریافت خدمات تأمین اجتماعی (مانند سن بازنشستگی یا مدت زمان اشتغال) در هر کشور ممکن است متفاوت باشد.
به طور کلی، در هر کشور علاوه بر سابقه مبارزاتی کارگران در راه ایجاد نظام تامین اجتماعی که عامل بسیار پراهمیتی در برقراری هرچه کاملتر این نظام دارد، مواردی چون شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن کشور، نظام تأمین اجتماعی خاص خود را طراحی و اجرا میکند.
به عنوان نمونه وضعیت تأمین اجتماعی در اکوادور تحت نظارت مؤسسه تأمین اجتماعی اکوادور (IESS) قرار دارد. این سازمان مسئول ارائه خدمات بیمهای به کارگران، بازنشستگان و خانوادههای آنها است. سیستم تأمین اجتماعی در اکوادور شامل بیمههای درمانی، بازنشستگی، بیکاری و حوادث کار میشود.
به جرات می توان گفت که در کشور ما ایران نظام تامین اجتماعی برپایهی بیشترین امتیازات بنا شده است و آن در برگیرندگی بیشترین بخش ها مانند بازنشستگی ؛ از کار افتادگی، حوادث ، بهداشت و درمان، بازماندگان، بارداری و زایمان است . هر چند متاسفانه به تدریج از کیفیت این امتیازات به دلایل گوناگون کاسته شده است و در سال ۱۳۸۴ با اعمال سیاست های دولت احمدی نژاد عملا گام های تخریبی در اجرای قوانین تامین اجتماعی با دخالت های ضدقانونی و آمرانه رئیس دولت و مدیر برگزیده ی او در سازمان و همچنین اجرای یکی از مهمترین عرضه های سیاست نئولیبرالی یعنی “آزادسازی قیمتها” ضربات هولناکی به نظام تامین اجتماعی وارد شد و متاسفانه ادامهی این سیاست در دولت های بعدی نیز دنبال شده است.
این سیاست علاوه بر ایران در برخی کشورهای دیگر به دلیل پیشبرد سیاست های نئو لیبرالی دنبال میشود.در سالهای اخیر، برخی از مشکلات و چالشها در سیستم تأمین اجتماعی اکوادور و شیلی وجود داشته است که باعث اعتراضات و نارضایتی در میان بیمهشدگان و بازنشستگان شده است. این مشکلات در مواردی ، مشابه مشکلاتی است که در ایران رخ داده است :
۱. کاهش خدمات: برخی از بیمهشدگان و بازنشستگان گزارش دادهاند که خدمات پزشکی و درمانی که توسط IESS ارائه میشود، به دلیل کمبود منابع و بودجه کاهش یافته است.
۲. تاخیر در پرداخت مستمری: برخی از بازنشستگان ممکن است با تاخیر در دریافت مستمریهای خود مواجه شوند، که این موضوع باعث نارضایتی آنها شده است.
۳. عدم شفافیت مالی: برخی از منتقدان به عدم شفافیت در مدیریت مالی IESS اشاره کردهاند و خواستار بهبود مدیریت و نظارت بر این سازمان شدهاند.
۴. اعتراضات عمومی: در پاسخ به این مشکلات، گروههای مختلفی از بیمهشدگان و بازنشستگان به خیابانها آمده و خواستار بهبود وضعیت تأمین اجتماعی و افزایش خدمات شدهاند.
دولت اکوادور به خاطر مبارزات بیمه شدگان و در مقام پاسخگویی در تلاش است تا این چالشها را برطرف کند و بهبودهایی در سیستم تأمین اجتماعی ایجاد کند، اما هنوز هم نیاز به اصلاحات اساسی در این زمینه دارد. اعتراضات اخیر نشاندهنده نگرانی عمیق مردم از وضعیت تأمین اجتماعی و نیاز به اقدامات جدی برای بهبود آن است.
خصوصی سازی و تامین اجتماعی
موضوع خصوصیسازی به عنوان بخشی از سیاستهای نئولیبرالی تهدیدی جدی برای نظامهای تأمین اجتماعی در بسیاری از کشورها، از جمله شیلی، ایران و اکوادور شده است. در این زمینه، به چند نکته قابل می پردازیم :
۱. کاهش دسترسی به خدمات: خصوصیسازی میتواند منجر به کاهش دسترسی به خدمات تأمین اجتماعی برای اقشار آسیبپذیر جامعه شود. زمانی که خدمات تأمین اجتماعی به بخش خصوصی واگذار میشود، ممکن است تمرکز بیشتری بر سودآوری باشد تا بر تأمین نیازهای اجتماعی، و این میتواند منجر به افزایش هزینهها و کاهش کیفیت خدمات شود.
۲. عدم تضمین حقوق کارگران: در نظامهای خصوصی، حقوق کارگران ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. به عنوان مثال، شرکتهای خصوصی ممکن است تمایل کمتری به ارائه مزایای بازنشستگی یا بیمههای درمانی داشته باشند، که این موضوع میتواند به عدم امنیت مالی کارگران منجر شود.
۳. افزایش نابرابری: خصوصیسازی میتواند نابرابریها را تشدید کند. در حالی که برخی افراد ممکن است به خدمات با کیفیت و مناسب دسترسی پیدا کنند، دیگران ممکن است از دسترسی به خدمات اساسی محروم شوند. این موضوع میتواند شکافهای اجتماعی را افزایش دهد.
۴. تجربیات جهانی: در برخی کشورها، مانند اکوادور و شیلی، خصوصیسازی در نظام تأمین اجتماعی منجر به نارضایتی عمومی و اعتراضات گسترده شده است. در شیلی، پس از خصوصیسازی سیستم بازنشستگی، بسیاری از مردم با مشکلات جدی در تأمین مالی بازنشستگی مواجه شدند و این موضوع باعث ایجاد بحران اجتماعی شد. در ایران اما ماجرا به گونه دیگری است. آن دست اندازی همهجانبه دولت و بورس و واگذاری ها عملا سرمایه بین النسلی کارگران را هدف قرار داده است و این سیاست نئولیبرالی علاوه بر خصوصی سازی منابع و ثروت های عمومی موضوع سازمان تامین اجتماعی را بعنوان یک سرمایه بین النسلی و آنچه که با کاربرد فقهی ” حق الناس” شناخته میشود، هدف قرار داده است.
۵. مقابله با سیاستهای نئولیبرالی: در پاسخ به تهدیدات ناشی از خصوصیسازی و سیاستهای نئولیبرالی، جنبشهای اجتماعی و اتحادیههای کارگری در بسیاری از کشورها تلاش کردهاند تا از حقوق خود دفاع کنند و خواستار حفظ و تقویت نظام های تأمین اجتماعی عمومی شوند.
در نهایت، خصوصیسازی به عنوان بخشی از سیاستهای نئولیبرالی میتواند تهدیدی جدی برای تأمین اجتماعی در کشورهای مختلف باشد و نیاز به مبارزه برای مراقبت و نظارت دقیق دارد تا اطمینان حاصل شود که حقوق اجتماعی و اقتصادی شهروندان حفظ خواهد شد شود.