صفحه ۱: ظهور واقعیت علمی تخیلی و پرسش بنیادین: زندگی در جهان مدرن، به ویژه با سرعت سرسامآور نوآوریهای هوش مصنوعی، به نظر میرسد که در حال ورود به یک دنیای داستانهای فانتزی علمی تخیلی است [۱]. ابزارهای خانگی که به فرمان صوتی ما موسیقی پخش میکنند یا رایانههای جیبی که زمان پیادهروی را یادآوری میکنند، تنها نمونههایی از این پیشرفتها هستند [۱]. توسعههای اساسی مانند یادگیری عمیق و فراگیری زبانهای طبیعی، سرعت نوآوریهای مرتبط با هوش مصنوعی را به شدت افزایش دادهاند [۱].
تا سال ۲۰۴۱، این فناوری قادر خواهد بود حدس بزند که چه غذایی را دوست دارید یا گرایشهای سیاسی شما چیست [۱]. یادگیری عمیق، که یکی از مهمترین پیشرفتهای هوش مصنوعی در دهه گذشته بوده است، رایانهها را قادر میسازد تا دادهها را طبقهبندی کرده، الگوها را تشخیص دهند و پیشبینیهایی انجام دهند [۵]. این پلتفرم با تجزیه و تحلیل هر کلیک و مقایسه دادههای شخصی با میلیونها مورد دیگر در سیستم، میتواند محتوایی را که توجه ما را جلب خواهد کرد، به طور دقیق پیشبینی کند [۵].
اما آیا هوش مصنوعی میتواند ما را خوشحال کند؟ هوش مصنوعی میتواند با آنالیز اطلاعات شخصی، به طور موقت باعث شادی ما شود، اما این نتایج مثبت پایدار نیستند [۲]. در حالی که هوش مصنوعی قادر به برآوردن تمایلات لذتجویانه ما است، کمکی به برطرف کردن نیازهای عمیقتر انسانی نمیکند [۲]. این فناوری فاقد جزئیات و پیچیدگی تفکر انسانی است و نمیتواند از مفاهیم انتزاعی، تجربیات شخصی، یا عقل سلیم بهره ببرد [۵].
انقلاب هوش مصنوعی، گرچه پتانسیل بهبود زندگی ما را دارد، با خود ابعاد ناشناخته و زیانباری را نیز به همراه میآورد [۳]. هر یک از داستانها و تحلیلهای آتی، ما را برای درک این انقلاب و آماده شدن در برابر ابعاد کمتر شناختهشده آن یاری میدهد [۳].
صفحه ۲: انقلاب اقتصادی، فراغت اجباری و بحران معنا
یکی از اساسیترین دگرگونیها تا سال ۲۰۴۱، پیامدهای اقتصادی انقلاب انرژی پاک و پیشرفت افسارگسیخته هوش مصنوعی خواهد بود [۲، ۳].
کاهش هزینههای نیروی کار: انقلاب انرژی پاک و خودکار شدن بسیاری از مشاغل به لطف هوش مصنوعی، هزینههای نیروی کار را به شدت کاهش خواهد داد [۲]. در این عصر پیشرفت هوش مصنوعی، نیازهای ابتدایی انسانها مانند نیاز به غذا، سرپناه، و آسایش برطرف خواهند شد [۲]. اگر سود این انقلاب به درستی در سراسر جامعه توزیع شود، دیگر ترس از گرسنگی یا بیخانمان شدن معنایی نخواهد داشت [۲].
با این حال، این فراغت اقتصادی پرسشهای پیچیدهتری را پیش روی جوامع قرار میدهد:
- انگیزه برای خودشکوفایی: اگر مردم دیگر نیازی به کار کردن نداشته باشند، آیا همچنان انگیزهای برای تلاش در جهت خودشکوفایی خواهند داشت؟ [۲]
- احساس ارزشمندی اجتماعی: چه چیزی به مردم این امکان را میدهد که احساس کنند اعضای ارزشمندی از جامعه خود هستند و تجربیاتی از عشق و تعلق را ارائه میدهند؟ [۲]
بحران بیکاری میتواند یکی از پیامدهای اصلی پیشرفت افسارگسیخته هوش مصنوعی باشد [۳]. در حالی که هوش مصنوعی میتواند جایگزین برخی روابط انسانی شود، پیشبینی اینکه چگونه این عصر جدید خواستههای پیچیدهتر انسانی را برآورده میکند، دشوارتر است [۲، ۳].
صفحه ۳: نظارت جامع، بازتولید تبعیض و تهدید دیپفیکها
افزایش وابستگی به هوش مصنوعی به معنای به اشتراک گذاشتن حجم عظیمی از دادههای شخصی است که میتواند به سلاحی علیه خود ما تبدیل شود [۳].
نظارت شرکتی و تبعیض الگوریتمی: برای کاهش هزینههای بیمه، شرکتهایی مانند «گانش» در سال ۲۰۴۱ ممکن است از خانوادهها بخواهند که تمام اطلاعات شخصی خود را به اشتراک بگذارند [۳]. این شرکتها مجموعهای از اپلیکیشنها را برای کارهای مختلف (از سرمایهگذاری تا خرید) پیشنهاد میکنند [۴]. این برنامهها به طور مداوم توصیههایی ارائه میدهند، مانند اینکه چه زمانی آب بنوشیم یا آهستهتر رانندگی کنیم، و با هر تصمیم صحیحی که به سلامت کمک میکند، حق بیمه کاهش مییابد [۴].
اما داستان نایانا نشان میدهد که هوش مصنوعی چگونه میتواند تبعیض موجود در جامعه را بازتولید کند [۴]. زمانی که نایانا تصمیم گرفت با مردی ازدواج کند که از نظر اجتماعی و ثروت پایینتر بود، حق بیمه خانوادهاش افزایش یافت [۴]. هوش مصنوعی استنباط کرده بود که او از موقعیت اجتماعی متفاوتی برخوردار است و این ازدواج را به عنوان خطری برای سلامتی خانواده تفسیر کرد [۴]. این امر نشان میدهد که چگونه یادگیری عمیق، که میلیونها داده را تحلیل میکند و ارتباطاتی ایجاد میکند که در ذهن انسان نمیگنجد، در برابر تعصب و تبعیض آسیبپذیر است [۵]. این فناوری، با تحلیل دادهها و ردیابی محل زندگی، میتواند نشان دهد که ازدواجی که از نظر اجتماعی نامطلوب تلقی میشود (مانند ازدواج با فردی از کاست متفاوت در جامعهشناسی هند) [۵]، تهدیدی برای سلامت است.
خطر فراگیری دیپفیکها: تا سال ۲۰۴۱، ویدیوهای دیپفیک (Deepfake) به قدری باورپذیر خواهند شد که تشخیص شیادان و کلاهبرداران تقریباً غیرممکن میشود [۶]. این فناوری، که از مغز انسان و قشر بینایی آن الهام گرفته شده [۷]، از نوع خاصی از فناوری به نام شبکه مولد رقابتی (GAN) استفاده میکند [۷].
GAN از دو شبکه عصبی پیچشی (CNN) تشکیل شده است:
- جعلکننده (Generator): این بخش میلیونها پیکسل را تجزیه و تحلیل کرده و ویژگیهای منحصر به فرد تصویر را انتخاب میکند تا تصویر جعلی بسازد [۷].
- کارآگاه (Discriminator): این بخش تصویر جعلی را در برابر تصاویر واقعی آزمایش میکند و جعلکننده را از خطاهای احتمالی آگاه میسازد [۷، ۸].
این چرخه میلیونها بار تکرار میشود تا زمانی که ویدیو یا تصویر جعلی از نمونه واقعی قابل تشخیص نباشد [۸]. دیپفیک میتواند به عنوان سلاح سیاسی برای بیاعتبار کردن نامزدهای انتخاباتی یا گسترش تبلیغات مورد استفاده قرار گیرد [۸]. داستان آماک، که توسط یک شرکت مخفی مجبور به ساخت یک ویدیوی دیپفیک برای یک سیاستمدار شد، نشاندهنده عواقب خطرناک این فناوری است [۶]. مقابله با دیپفیک دشوار است، زیرا با همان سرعتی که نرمافزارهای تشخیص خطا توسعه مییابند، خود دیپفیکها نیز پیشرفت میکنند [۸].
صفحه ۴: دگرگونی آموزش و نقش حیاتی معلمان انسانی
هوش مصنوعی ما را با راههای جدید یادگیری آشنا میکند و پتانسیل دگرگون کردن کامل فرایند آموزش را دارد [۸، ۱۰].
ترانسفورماتور و شخصیسازی آموزش: ابداع ترانسفورماتور گوگل در سال ۲۰۱۷ (یک شبکه عصبی انتقال تالی) [۱۰]، که با تحلیل میلیونها صفحه متن، الگوهای مکالمه را شناسایی کرده و پیشبینی میکند به یک عبارت چه پاسخی باید داده شود، تحولات عظیمی در هوش مصنوعی کلامی ایجاد کرده است [۱۰].
این پیشرفتها، فرآیند آموزش را دگرگون میکند:
- معلمان هوش مصنوعی شخصیشده: این آموزگاران میتوانند به هر دانشآموز توجه کافی کنند و وقت بگذارند، امری که در کلاسهای شلوغ کنونی رخ نمیدهد [۱۰].
- رهایی معلمان از وظایف سنگین: آموزگاران هوش مصنوعی، معلمان انسانی را از کارهای پرزحمت مانند نمرهدهی به مقالات، تعیین تکالیف و پاسخ به سؤالات معمول رها میکنند [۱۰].
توسعه هوش هیجانی توسط انسانها: در عوض، معلمان انسانی نقش اساسی در کمک به دانشآموزان برای توسعه هوش هیجانی، خلاقیت و مهارتهای اجتماعی خواهند داشت [۱۰، ۱۱]. این حوزهها، همان چیزهایی هستند که انسانها برخلاف هوش مصنوعی در آنها قدرتمند هستند [۱۱].
یادگیری غوطهورکننده (XR): فناوری واقعیت گسترده (XR) پتانسیل بالایی در نحوه یادگیری ما دارد [۱۵]. این فناوری میتواند به دانشآموزان اجازه دهد تا با شخصیتهای تاریخی در کلاس درس ملاقات داشته باشند [۱۵].
صفحه ۵: نظام سلامت در نسل پساکرونا و واقعیت ترکیبی
هوش مصنوعی نظام سلامت را برای «نسل پساکرونا» که طی دو دهه پس از شیوع کووید ۱۹ شکل گرفته، دگرگون خواهد کرد [۱۱].
نظارت فیزیولوژیکی مداوم: در آینده، ممکن است همه مردم نیاز داشته باشند از سنسوری روی مچ دست استفاده کنند که اطلاعات فیزیولوژیکی آنها را در هر لحظه بررسی و ارسال میکند [۱۱]. این حسگرها حتی میتوانند وضعیت واکسیناسیون و زمان انقضای آن را نشان دهند [۱۲]. داستان فرضی «چنان» نشان میدهد که چگونه ترس از بیمار شدن میتواند فرد را کاملاً منزوی کند، به طوری که حتی برای تحویل وسایل ضدعفونی شده نیز متکی به رباتهای پیک باشد [۱۱].
پیشگیری و تشخیص بیماری: هوش مصنوعی هم در درمان بیماری مفید خواهد بود و هم افراد را قادر میسازد تا رفتار خود را برای جلوگیری از ابتلا به بیماری تغییر دهند [۱۲].
- هشدار خطر: استفاده از تلفنهای هوشمند برای محاسبه خطر بیماری و برنامههایی که هنگام نزدیکی فرد آلوده هشدار میدهند، رایج خواهد شد [۱۲].
- تشخیص پزشکی: با دیجیتالی شدن سوابق بهداشتی، پزشکان بیشتری برای تشخیص و درمان بیماری به این سیستمها اعتماد خواهند کرد [۱۲].
- توسعه واکسن: ساخت نرمافزارهای جدید سرعت توسعه واکسنها (مانند کووید) را متحول خواهد کرد [۱۲].
چالش حریم خصوصی: افزایش استفاده از این برنامهها منجر به جدلهای گستردهای در مورد اهمیت حفظ حریم شخصی در برابر حفظ ایمنی و سلامت میشود [۱۲]. با وجود تمام پیشرفتهای فناوری، انزوای کامل میتواند به یک چالش جدی تبدیل شود؛ زیرا رباتها هنوز قادر به تجزیه عشق نیستند، و افرادی که در ارتباط رودررو مشکل دارند، در نهایت مجبور به ترک خانههایشان خواهند شد [۱۲، ۱۳].
واقعیت ترکیبی و کاربردهای غوطهورکننده: واقعیت ترکیبی (XR) مرز بین جهان واقعی و خیالی را کمرنگ خواهد کرد [۱۳، ۱۴]. این فناوری، که مرز بین واقعیت مجازی و دنیای فیزیکی را محو میکند، بسیار پررنگ و مهم خواهد شد [۱۴]. بازیهای غوطهورکننده مانند بازی «آیکو» که از عینکهای XR برای دیدن روح فرد مورد علاقه خود در محیط واقعی استفاده میکند، یک مثال از آن است [۱۳، ۱۴]. این فناوریها شامل دستکشهای لمسی و لباسهای مخصوصی هستند که میتوانند حس سرما، گرما و حتی لامسه را شبیهسازی کنند [۱۴].
علاوه بر بازی، XR کاربردهای آموزشی و پزشکی حیاتی دارد:
- جراحان جوان میتوانند مهارتهای خود را روی یک بیمار مجازی تمرین کنند [۱۵].
- میتوان از آن برای شبیهسازی شرایط جنگ در تمرینهای آموزشی نظامی استفاده کرد [۱۴].
استفاده مداوم از XR مستلزم دادن دسترسی به تمام دادههای شخصی به اپلیکیشنهای گوناگون است [۱۵]. از این رو، وضع قوانین سختگیرانه برای محافظت از حریم خصوصی کاربران ضروری است [۱۵].
صفحه ۶: انقلاب حمل و نقل، پیچیدگی رانندگی و تهدید سلاحهای خودکار
خودروهای خودران و پیچیدگیهای رانندگی: خودروهای خودران میتوانند موجب انقلابی در سیستم حمل و نقل شوند، اما دسترسی کامل به این تکنولوژی آسان نخواهد بود [۱۵]. واقعیت این است که رانندگی یک عملیات بسیار پیچیده است [۱۶]. رانندگان باید از حس ادراک، مهارتهای ناوبری، برنامهریزی قوی و پیشبینی حرکت سایر رانندگان استفاده کنند [۱۶].
تقلید از این مهارتها برای پیچیدهترین رایانهها هم دشوار است [۱۶]. متغیرهای زیادی مانند وضعیت جوی نامساعد، تعمیرات جاده یا ظهور ناگهانی حیوانات وجود دارند که آماده کردن یک ربات برای مقابله با همه این احتمالات را پرخطر و دشوار میسازد [۱۶، ۱۷].
با این حال، رانندگان انسانی نیز سوابق خوبی ندارند (سالانه بیش از ۱.۳۵ میلیون نفر در تصادفات جان میبازند) [۱۷].
- رانندگان از راه دور: یکی از راههای ایمنتر کردن خودروهای خودران، استفاده از رانندگان انسانی از راه دور است که خودرو را از یک مکان مجازی (با استفاده از عینکهای واقعیت افزوده) به مکان امن هدایت میکنند (مانند داستان جمال) [۱۵، ۱۷].
- جادههای هوشمند: راه دیگر، تغییر اساسی در طراحی جادهها و شهرها است؛ جادههای هوشمندی که دائماً با خودروها ارتباط برقرار میکنند [۱۷].
سلاحهای خودکار؛ تهدیدی جدی برای بشریت: سلاحهای خودکار (مانند پهپادهای شناسایی و انفجاری) تهدیدی جدی برای بشریت هستند [۱۸]. این سلاحها یک رقابت تسلیحاتی جدیدی را در سراسر جهان کلید زدهاند [۱۹].
نکته نگرانکننده این است که برخلاف سلاحهای هستهای که به عنوان یک عامل بازدارنده برای جنگ عمل کردند [۱۹]، سلاحهای خودکار را میتوان به صورت ناشناس استفاده کرد [۱۹]. اگر مهاجم ناشناس باشد، انتقام گرفتن دشوار خواهد بود و این یعنی هیچ اثر بازدارندهای وجود ندارد [۱۹]. این فناوری میتواند مورد استفاده تروریستها قرار گیرد تا آشوب ایجاد کنند یا جنگی مرگبار راه بیندازند (مانند داستان مارک که با استفاده از دانش فیزیک و کامپیوتر کوانتومی تصمیم به نابودی دنیا گرفت) [۱۸، ۱۹].
به موازات توسعه هوش مصنوعی و شتاب گرفتن محاسبات کوانتومی، سلاحهای خودکار مرگبارتری در آینده ساخته خواهند شد [۱۹]. بنابراین، ضروری است که برای محافظت از بشریت در برابر این پیامدها، اقدام کنیم [۱۹]. راهحلهای پیشنهادی شامل اصرار بر میانجیگری انسانی در استفاده از سلاحها یا ممنوعیت کامل این نوع تسلیحات، مشابه ممنوعیت سلاحهای شیمیایی، هستند [۱۹، ۲۰]. اجرای این راهحلها به توافق جهانی نیاز دارد و آسان نخواهد بود، اما ضروری است که از همین حالا برای رفع این چالشها اقدام کنیم [۲۰].