تهران سخنان نتانیاهو را «دروغی آشکار و خیالی» خوانده که گفته است جمهوری اسلامی سرگرم تولید موشکهای قارهپیما برای هدف گیری شهرهای آمریکا است. با این حال، نگرانی اصلی در جمهوری اسلامی نه خودِ این اظهارات، بلکه پیامد سیاسی آن است: ترس از آن که نخست وزیر اسرائیل با دامنزدن به هراس از رژیم ایران، بتواند افکار عمومی آمریکا و دولت واشنگتن را به سوی رویارویی مستقیم با تهران سوق دهد.
اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، که مدعی شده جمهوری اسلامی ایران در حال توسعۀ موشکهای قارهپیما با برد هشتهزار کیلومتر علیه شهرهای آمریکا است، با واکنش تُند تهران مواجه شد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران، این سخنان را «دروغی آشکار و تهدیدی خیالی» خوانده و گفته است: «اسرائیل میکوشد توان دفاعی مشروع ایران را به تهدیدی خیالی تبدیل کند.» عراقچی تصریح کرده است که موشکهای جمهوری اسلامی با برد حداکثر دو هزار کیلومتر فقط اسرائیل را در تیررس دارند.
با این حال، آیا نخستوزیر اسرائیل میتواند سخنانی بیاساس و بدون پشتوانۀ اطلاعاتی بر زبان آورد، آنهم درباره کشوری که مهمترین متحد اسرائیل در جهان، یعنی ایالات متحد آمریکا، معرفی میشود؟
نتانیاهو در محاسبات سیاسی خود دقت دارد. او بهویژه در گفتگو با مخاطبان آمریکایی راستگرا مانند بن شاپیرو، کمتر از سر هیجان سخن میگوید. هدف اصلی او، همانگونه که ناظران اسرائیلی نیز اذعان میکنند، برانگیختن حساسیت سیاسی در واشنگتن است. با طرح احتمال تهدید موشکی ایران علیه خاک آمریکا، نخستوزیر اسرائیل میکوشد نشان دهد که «خطر جمهوری اسلامی» دیگر محدود به خاورمیانه نیست، بلکه به قلب جهان غرب رسیده است.
این تاکتیک، در واقع ادامه همان سیاست قدیمی بنیامین نتانیاهو است: ایجاد پیوند سرنوشت میان امنیت اسرائیل و امنیت آمریکا. چنین روایتی، علاوه بر تأثیرگذاری بر افکار عمومی آمریکا، دست دولت اسرائیل را برای حفظ حمایت نظامی و مالی واشنگتن بازتر میکند.
در ارزیابیهای اطلاعاتی اسرائیل این باور وجود دارد که در صورت پیشرفت فناوری سوخت و هدایت، موشکهای حکومت ایران در آینده ممکن است به بردهایی بیش از پنج یا شش هزار کیلومتر دست یابند. اما هیچ سند فنی علنی در دست نیست که ایران را در آستانۀ ساخت موشکهایی با برد هشت هزار کیلومتر نشان بدهد. از همین رو، تحلیلگران غربی سخنان نتانیاهو را نه گزارش اطلاعاتی بلکه هشدار سیاسی پیشدستانه توصیف میکنند.
زمانبندی اظهارات نتانیاهو نیز تصادفی نیست. در آستانۀ رقابتهای انتخاباتی آمریکا، نخستوزیر اسرائیل میکوشد موضوع ایران را دوباره به دستور کار اصلی سیاست خارجی واشنگتن بازگرداند. از دید تهران، نتانیاهو تلاش دارد فضای سیاسی آمریکا را به سمتی ببرد که هرگونه احیای توافق هستهای یا گفتگو با جمهوری اسلامی از نظر افکار عمومی آمریکا غیرقابلقبول جلوه کند.
از سوی دیگر، تهران نگران آن است که اظهارات نتانیاهو، راهبرد بازدارندگیاش را بیاعتبار کند. جمهوری اسلامی همواره تأکید کرده است که برنامۀ موشکیاش «دفاعی» است و در پاسخ به تهدیدهای خارجی توسعه یافته است. اما اگر این برنامه بهعنوان تلاشی برای دستیابی به توان تهاجمی فرامنطقهای معرفی شود، ایران در افکار عمومی جهان از موقعیت مدافع به موقعیت متجاوز سقوط میکند. این همان خطری است که دستگاه دیپلماسی ایران در پی خنثیکردن آن است.
سخنان نتانیاهو، چه واقعبینانه باشد چه اغراقآمیز، بازتاب نوعی جنگ روایتها میان اسرائیل و حکومت ایران است : جنگی که در آن «تصویر خطر» بهاندازۀ خود خطر اهمیت دارد. نخست وزیر اسرائیل میداند که ترس از رژیم ایران میتواند انسجام داخلی آمریکا و حمایت آن از تلآویو را تقویت کند. در مقابل، حکومت ایران میکوشد این تصویر را بهعنوان افسانهای سیاسی معرفی کند که هدفش توجیه دشمنی دیرینه با جمهوری اسلامی است.
در نهایت، نه سخنان نتانیاهو صرفاً تبلیغاتی است و نه واکنش تهران صرفاً دفاعی. هر دو سوی این منازعه میدانند که در عصر «ادراک و رسانه»، جنگها پیش از آنکه در میدان واقعیت آغاز شوند، در ذهن افکار عمومی شکل میگیرند.