اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم
    مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اخیراً از کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم» رونمایی کرده است که تلاشی برای بازنگری در اندیشه‌های اقتصادی در دوران پس از اجماع واشنگتن بوده است.
  • ارزپاشی از پکن تا کرمان
    یکم- گویا دوران وفور ارز به دست آمده از صادرات نفت به سرآمده است و همین مساله دردسرساز و ارزهای مصرف شده در بخش‌های مختلف بیشتر از همیشه زیر ذره‌بین می‌رود. چرا چنین فرضی دارید؟ اگر خبرهایی که این روزها از
  • رشد اقتصادی در نیمه اول امسال منفی شد
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال جاری «منفی ۰/۳ درصد» بوده است که سقوط شدیدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.
  • اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره بحرانی
    جماران: بانک جهانی در گزارش اکتبر ۲۰۲۵ پیش‌بینی کرده است، اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره‌ی بحرانی و سرنوشت‌ساز قرار دارد. پس از ثبت رشد ۳.۷ درصدی در سال ۲۵-۲۰۲۴، بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند که تولید

در سکوت نیمه‌شب آکسفورد، جایی میان ردیف درختان نرگس و چمن‌های خیس از شبنم، ملاله یوسف‌زی، دختر جوانی که زمانی صدای مقاومت در برابر طالبان بود، به سوی «کلبه تابستانی» قدم می‌زند — بی‌خبر از آن‌که ساعتی بعد، گذشته‌اش از دل دود و تاریکی بازخواهد گشت و او را به کابوس همان روزی خواهد برد که گلوله‌ای سرنوشتش را عوض کرد.

تجربه‌ای ساده که به جرقه‌ی ترس بدل شد

در بخشی از کتاب تازه‌ی ملاله با عنوان «یافتن راه من» (Finding My Way)، که روزنامه‌ی گاردین آن را به‌طور اختصاصی منتشر کرده، او از شبی می‌گوید که در دانشگاه آکسفورد، در میان جمعی از دوستان، برای نخستین بار از «بنگ» (وسیله‌ای برای کشیدن علف) استفاده کرد — تجربه‌ای که به ظاهر باید بخشی از کنجکاوی و تجربه‌جویی جوانی‌اش می‌بود، اما ناگهان به دروازه‌ای برای بازگشت به عمیق‌ترین ترس‌های وجودی او بدل شد.

او می‌نویسد که در ابتدا همه چیز عادی به نظر می‌رسید؛ خنده، صحبت، بوی تند علف و حس سبکی. اما لحظه‌ای بعد، زمان از حرکت ایستاد، پاهایش سست شد و ذهنش از بدنش جدا.
«می‌خواستم راه بروم، اما بدنم دیگر از من فرمان نمی‌برد. حس کردم درون خودم زندانی شده‌ام. و آن‌وقت فهمیدم این حس را می‌شناسم — ترسِ محبوس‌شدن در جسم، همان احساسی که پیش از فرو رفتن در کما، پس از شلیک طالبان، تجربه کرده بودم.»

بازگشت به ۱۵ سالگی؛ گلوله، خون، و بیداری در بیمارستان

در ادامه، ذهن ملاله به گذشته می‌گریزد: سال ۲۰۱۲، زمانی که طالبان به‌دلیل دفاع او از آموزش دختران در دره‌ی سوات، به سرش شلیک کردند. او در کتاب می‌نویسد که در طول هفته‌هایی که در کما بود، در دنیایی نیمه‌بیدار به سر می‌برد:
«از بیرون همه فکر می‌کردند در خواب عمیق‌ام. اما درون ذهنم، تصاویری را می‌دیدم که بارها و بارها تکرار می‌شدند: اتوبوس مدرسه، مردی با اسلحه، خون، و دست‌های پدرم که می‌خواست به من برسد.»

این تصاویر، در شبی آرام در آکسفورد، دوباره بازمی‌گردند. ذهنش فرمان حرکت می‌دهد، بدن سنگ می‌شود، و وحشت، مثل سال‌ها پیش، در تمام وجودش می‌دود. دوستش، انیسا، او را در آغوش می‌گیرد و به اتاقش بازمی‌گرداند، جایی که ملاله بر زمین فرو می‌ریزد، میان گریه، لرزش و تهوع.
اما کابوس تمام نمی‌شود. هر بار که چشمانش را می‌بندد، صحنه‌ها تکرار می‌شوند: «تفنگ، خون، برانکارد، نور آفتاب بر صورتم، و صدای مردمی که چیزی می‌گفتند که نمی‌فهمیدم.»

مرز میان مرگ و بقا

ملاله در این فصل از خاطراتش از تجربه‌ای می‌گوید که فراتر از ترس جسمانی است — تجربه‌ی بازگشتِ زخم، نه در بدن، بلکه در حافظه.
او می‌نویسد:
«سال‌ها فکر می‌کردم مغزم آن روز را پاک کرده است. همیشه می‌گفتم: “یادم نمی‌آید. یک لحظه در اتوبوس بودم و بعد در بیمارستان بیدار شدم.” اما حالا می‌دانم که ذهنم فقط آن را پنهان کرده بود، نه فراموش. آن خاطره درون خون من مانده بود. هنوز هم هست.»

در لابه‌لای سطرهای کتاب، لحنی آرام و صادقانه جریان دارد؛ لحنی که از یک سو به درمان و روان‌درمانی نزدیک است و از سوی دیگر، یادآور مبارزه‌ی انسانی با سایه‌ی مرگ. ملاله با جسارتی کم‌نظیر درباره‌ی بدن، ترس، و اضطراب سخن می‌گوید — از شب‌هایی که نمی‌تواند بخوابد مبادا کابوس دوباره بازگردد، از کوششی وسواس‌گونه برای بیدار ماندن، از ترسی که به گفته‌ی او «درون خون می‌چرخد، مثل سم یا خاطره‌ای که پاک نمی‌شود».

از نماد تا انسان

در سال‌هایی که ملاله به چهره‌ای جهانی بدل شد — از سخنرانی در سازمان ملل تا دریافت جایزه‌ی نوبل صلح — اغلب تصویری اسطوره‌ای از او ساخته شد: دختر بی‌خوفی که بر طالبان پیروز شد. اما در کتاب تازه‌اش، این تصویر فرو می‌ریزد و جای خود را به انسانی شکننده، گم‌گشته و زنده می‌دهد.
او دیگر «نماد» نیست، بلکه زنی جوان است که با ترومای گذشته‌ی خود زندگی می‌کند، میان امید و زخم، میان شهرت و سکوت.

در یکی از جملات کلیدی کتاب می‌نویسد:
«در جهانی که مردانش مرا به عنوان فرصتی برای عکس دیدند، می‌خواستم خودم را دوباره بیابم — نه به عنوان قربانی، بلکه انسانی که هنوز نفس می‌کشد.»

ادبیات به‌مثابه شهادت

نثر ملاله در این اثر، میان خاطره و اعتراف در نوسان است. او از جزئیات محیط آکسفورد با همان دقتی می‌نویسد که از تصاویر خون و خشونت دره‌ی سوات. فضای کتاب، نوعی دوگانگی میان زیبایی و هراس را در خود دارد: باغ‌های دانشگاه با دیوارهای پوشیده از خزه و اتاقی روشن با بوی چای و کتاب، ناگهان بدل می‌شود به صحنه‌ی هجوم گذشته و مرگ.

این تضاد، همان چیزی است که کتاب را از سطح یک روایت شخصی فراتر می‌برد و به سندی از وضعیت روانی بازماندگان خشونت بدل می‌کند. «یافتن راه من» تنها درباره‌ی ملاله نیست؛ درباره‌ی همه‌ی آن‌هایی است که از مرگ بازگشته‌اند اما هنوز در بدنِ زنده‌شان با سایه‌ی مرگ زندگی می‌کنند.

بازخوانی یک قهرمان

انتشار این خاطرات، که قرار است در ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ توسط انتشارات وایدنفلد و نیکلسن در لندن منتشر شود، به گفته‌ی منتقدان، چرخشی در روایت عمومی از ملاله خواهد بود.
در حالی که کتاب نخستش «من، ملاله‌ام» به بازسازی چهره‌ی عمومی او در قالب الهام‌بخش جهانی اختصاص داشت، این کتاب روایتی از درون است: از اضطراب، ناتوانی، از آن لحظه‌ی ظریف میان عقل و وهم، و از تلاش برای بازگشت به زندگی پس از نجات.

او در پایان فصل می‌نویسد:
«شاید آن شب فقط یک تجربه‌ی ناخوشایند بود، اما برای من بازگشت بود — بازگشت به گذشته‌ای که گمان می‌کردم مرده است. حالا می‌دانم که زخم‌ها شفا می‌یابند، اما حافظه‌ی بدن هرگز نمی‌خوابد.»

کتاب «یافتن راه من» (Finding My Way) نوشته‌ی ملاله یوسف‌زی از ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ در بریتانیا منتشر می‌شود. این کتاب، نه‌تنها روایتی از بازگشت به ترومای گذشته است، بلکه تأملی در باب حافظه، بدن و زیستن پس از بقاست — یادآور این حقیقت ساده اما عمیق:
زنده ماندن، گاهی آغازِ دشوارترِ زندگی است.

منبع گاردین: برگردان و تنظیم برای اخبار روز: گلنار افشار

print
مقالات
  • داستان قرارداد کرسنت پترولیوم جمشید اسدی
    داستان قرارداد کرسنت پترولیوم – از میدان گاز تا دادگاه داوری: پرونده کرسنت از پیچیده‌ترین پرونده‌های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سنگین‌ترین زیان‌ها برای ملت ایران است. ماجرا از امضای قراردادی در سال
  • نامه سرگشاده ضحاک به مردم ایران مسعود میرراشد
    ضحاک در این روایت نه هیولایی اسطوره‌ای، بلکه آیینه‌ای از جامعه‌ای گرفتار در خواب، خودفریبی و تکرار تاریخی است. مسعود میرراشد در این نوشته روشنفکران و حاکمان را همگی در چرخهٔ فساد و مسئولیت‌گریزی شریک می‌داند و با زبانی تند اما اندیشمندانه، آنان را به بیداری، خودشناسی و بازنگری در ریشه‌های فرهنگی و
  • بگذار چپ های دلبسته به حکومت…ابوالفضل محققی
    یک دوست وهمراه قدیمیست که از ایران هر از چند گاهی که عرصه برایش تنگ می شود زنگ می زند و درد دل می کند. اما این بار سخت عصبی است. بی مقدمه با طعنه می گوید: “آقا که هنوز از زیر زمین بیرون نیامده. دستور جهاد
  • تأثیر دیجیتالی شدن بر سازماندهی جامعه مدنی
    ما در اداره امور جوانان و جامعه مدنی (Myndigheten för ungdoms- och civilsamhällesfrågor – MUCF) به شما خوش آمد می‌گوییم به وبینار امروز که با عنوان: دیجیتالی شدن چگونه بر سازماندهی جامعه مدنی تأثیر می‌گذارد؟ برگزار می‌شود.
  • ایران باید اعلام کند با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست – فرخ نگهدار
    جهان خاکی ما اکنون لحظات تاریخ سازی را می گذراند. چشم ها به فلسطین دوخته است. بودن یا نبودن. مساله این است. از پی تمکین کابینه اسرائیل در راستای طرح پیشنهادی پرزیدنت ترامپ، غرش بمب ها و ضجه کودکان
  • حتماً از رسایی شکایت می‌کنم/ با همه اختلافات زیر بار تضعیف دولت نمی‌رویم
    مشاور سیاسی رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به برخی ادعاها درباره مهندسی کردن انتخابات هیات رئیسه گفت: این حرف‌ها تهمت و دروغ است. حمایت از دولت و کنار گذاشتن اختلافات سیاسی با هدف حل
  • سیونیک؛جاده‌ای به سوی صلح یا رقابت؟
    در سال‌های اخیر، منطقه سیونیک در جنوب ارمنستان به نقطه‌ای تازه برای تنش میان ایروان و باکو تبدیل شده است و به گذرگاهی برای فرار ارمنیان قره‌باغ.اکنون رهبران دو کشور مدعی‌اند که صلح میانشان برقرار شده و سیونیک قرار
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0319726
Visit Today : 41
Visit Yesterday : 881