اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد

نه جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران است، نه نتانیاهو و نه هیچ دولتی که بر سر مردم بمب می‌ریزد. رسانه‌ای که تریبون جنگ‌افروزان می‌شود، نه بازتاب صدای مردم، بلکه شریک جرم در سلب حقیقت و زندگی است. صدای مردم ایران، با همه‌ی تنوع قومی، جنسیتی و طبقاتی‌شان، از دل جنبش‌های اجتماعی، از درون شوراهای محلی، تشکل‌های مستقل کارگری، معلمان، هنرمندان، جنبش زنان و جمع‌های دانشجویی و صفوف فرودستان برمی‌خیزد—آنجا که مردم برای جمهوریت واقعی، برای دمکراسی اجتماعی و برای آزادی از سلطه داخلی و خارجی مبارزه می‌کنند.

نه به جنگ اسرائیل، جمهوری اسلامی و آمریکا؛ نه به رسانه‌ای که صدای جنگ علیه مردم ایران است

مقدمه: رسانه‌ای با نقاب ایرانی، صدای جنگ‌طلبی اسرائیل

در همان روزی که جنگنده‌های اسرائیلی ساختمان صداوسیمای جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند، شبکه ایران‌اینترنشنال در مصاحبه‌ای اختصاصی، تریبونی در اختیار نخست‌وزیر اسرائیل قرار داد تا حمله به ایران را «فرصتی برای آزادی مردم» توصیف کند. یکی تریبون سرکوب و استبداد است، دیگری تریبون بمباران؛ اما هر دو در کار مصادره صدای مردم ایران.

در میانه یکی از مرگبارترین درگیری‌های نظامی در خاورمیانه، که در آن اسرائیل به تأسیسات نظامی و غیرنظامی ایران حمله کرده و طبق گزارش نهادهای حقوق بشری صدها کشته و زخمی برجای گذاشته، شبکه تلویزیونی ایران‌اینترنشنال، مجری‌اش را به گفت‌وگو با نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، می‌فرستد؛ گفت‌وگویی که نه تنها او را بابت حملات مرگبار به خاک ایران به چالش نمی‌کشد، بلکه عملاً تریبونی برای او فراهم می‌سازد تا پروژه جنگ‌طلبانه و تبلیغاتی خود را با مخاطبان ایرانی در میان بگذارد.

در شرایطی که مردم ایران از یک‌سو تحت ستم و سرکوب جمهوری اسلامی قرار دارند و از سوی دیگر قربانی حملات ارتش اسرائیل شده‌اند، این رفتار رسانه‌ای یک خیانت آشکار به اصول اولیه روزنامه‌نگاری و به مفهوم نمایندگی افکار عمومی ایرانیان است. جای پرسش‌گری، ایران‌اینترنشنال فرصت می‌دهد تا نتانیاهو «آزادی» را در سایه بمب و موشک معنا کند؛ بدون هیچ اشاره‌ای به کشته و زخمی های غیرنظامی چهار روز اخیر در ایران، هزاران قربانی غزه و بدون هیچ تلاش جدی برای پاسخ‌گو کردن او درباره نقض‌های متعدد حقوق بشر.

حذف قربانیان، جا به‌ جا کردن نقش مظلوم و ظالم

گفت‌وگوی پوریا زراعتی ساکن اسرائیل و مجری ایران اینترنشنال با نتانیاهو، از نظر تکنیکی در ظاهر یک مصاحبه خبری است، اما در عمل به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به حملات نظامی اسرائیل علیه ایران بدل شده. نوع سؤالات مطرح‌شده در مصاحبه ــ مانند «آیا عملیات تا اینجا موفق بوده؟» یا «چطور به ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر هدف‌گیری غیرنظامیان پاسخ می‌دهید؟» ــ نه تنها به چالش نکشیدن، بلکه تنظیم صحنه برای انکار جنایت و تبلیغ جنگ از زبان یک مقام ارشد اسرائیلی است.

نتانیاهو در همین مصاحبه با لحنی عوام‌فریبانه و تبلیغاتی، حمله به تأسیسات ایران را «فرصتی برای آزادی» مردم توصیف می‌کند، در حالی‌که بمباران مناطق شهری تهران، حمله به مراکز درمانی و کشتار ده‌ها غیرنظامی، روایت واقعی این «آزادی» است. زراعتی اما نه درباره کشته‌شدگان پرسش می‌کند، نه درباره نقشه اعلام‌شده مناطق تخلیه که عملاً تهرانی‌ها را گروگان سیاست نظامی اسرائیل کرده است.

در غیاب پرسش‌های اساسی ــ مانند چرایی هدف قرار گرفتن مناطق غیرنظامی، انطباق این حملات با حقوق بین‌الملل، یا حتی ارزیابی مستقل سازمان‌های حقوق بشری ــ شبکه‌ای که خود را ایرانی می‌نامد، نقش شریک رسانه‌ای یک عملیات نظامی را بازی می‌کند، نه صدای مردم ایران.

پروژه‌ای قدیمی به نام «رژیم چنج» – از واشنگتن تا تل‌آویو و تریبون‌های فارسی‌زبان

مصاحبه ایران‌اینترنشنال با بنیامین نتانیاهو در میانه یک جنگ تمام‌عیار، تنها یک اتفاق خبری نیست، بلکه بخشی از پروژه‌ای بزرگ‌تر است که از سال‌ها پیش تحت عنوان «تغییر رژیم» در ایران دنبال شده؛ پروژه‌ای که برخلاف شعارهای آزادی‌خواهانه‌اش، همواره به جنگ، تحریم، و تخریب زیرساخت ها و ساختارهای اجتماعی انجامیده است.

در این مصاحبه، نتانیاهو نه به عنوان رهبر یک دولت اشغالگر که در غزه متهم به جنایت علیه بشریت است، بلکه در جایگاه «حامی مردم ایران» ظاهر می‌شود. او با اشاره به مهسا امینی و خیزش زن‌، زندگی، آزادی تلاش می‌کند مشروعیت حملات نظامی را به نام همبستگی با مردم ایران قالب کند. در این‌جا، شبکه‌ای فارسی‌زبان که با ادعای اطلاع‌رسانی به ایرانیان فعالیت می‌کند، بدون هیچ چالشی، به این بازنمایی ساختگی مشروعیت می‌بخشد.

سؤال این‌جاست: آیا ایران‌اینترنشنال، در غیاب معیارهای دقیق روزنامه‌نگاری، آگاهانه وارد بازی قدرت‌ها برای سرنگونی از بیرون شده است؟ اگر نه، چرا هیچ اشاره‌ای به گزارش‌های سازمان‌های مستقل حقوق بشری درباره‌ی کشتار غیرنظامیان ایرانی نشد؟ چرا صدای قربانیان این حملات جایی در این مصاحبه نداشت؟ زمانی‌که تریبون در اختیار رهبر جنگ‌طلبی قرار می‌گیرد که نه‌تنها چهره‌ای منفور، بلکه متهم به نسل‌کشی و تحت پیگرد نهادهای حقوقی بین‌المللی به اتهام جنایت علیه بشریت است، و این روایت بی‌پاسخ می‌ماند، آن تریبون دیگر رسانه نیست؛ بلکه به ابزاری در خدمت همان قدرت تبدیل می‌شود.

معیارهای ژورنالیسم حرفه‌ای و خط قرمزهایی که زیر پا گذاشته شدند

مطابق با استانداردهای ژورنالیسم حرفه‌ای، به‌ویژه در موقعیت‌های جنگی، مسئولیت رسانه‌ها نه فقط در ارائه توازن و راستی‌آزمایی، بلکه در حفظ کرامت قربانیان و جلوگیری از تبدیل شدن به ابزار تبلیغات جنگی است. این اصول، در منشورهای اخلاقی بسیاری از نهادهای روزنامه‌نگاری بین‌المللی تصریح شده‌اند.

اما ایران‌اینترنشنال در مصاحبه اخیر، این اصول را به طور کامل زیر پا گذاشت. نتانیاهو فرصت یافت تا بدون پاسخ‌گویی، عملیات نظامی‌ای را که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ۱۴۰۰ نفر در چهار روز شده، «دفاع مشروع» بخواند. هیچ سندی به چالش کشیده نشد، هیچ آماری مقابلش قرار نگرفت، و هیچ تصویری از درد و رنج غیرنظامیان ایرانی به گفت‌وگو راه نیافت.

در بهترین حالت، این یک شکست حرفه‌ای فاحش بود؛ در بدترین حالت، یک هم‌دستی رسانه‌ای با پروژه جنگ‌طلبی.

راه سوم در برابر جنگ و استبداد – نه به جمهوری اسلامی، نه به نتانیاهو

مردم ایران از دهه‌ها سرکوب، سانسور، تبعیض، و فساد ساختاری جمهوری اسلامی به ستوه آمده‌اند. جنبش‌های اعتراضی، از دی ۹۶ تا زن، زندگی، آزادی، گواه روشنی بر خواست مردم برای تغییر، عدالت اجتماعی و استقرار جمهور مردم هستند. اما این خواست مشروع نباید گروگان پروژه‌های جنگی و مداخله‌جویانه قدرت‌های خارجی شود.

نتانیاهو، که دولتش مسئول کشتار ده‌ها هزار فلسطینی در غزه است، نمی‌تواند حامی آزادی در ایران باشد. همان‌گونه که جمهوری اسلامی با سرکوب داخلی و صدور بحران، نماینده واقعی مردم ایران نیست. این میان، تنها یک «نیروی سوم» می‌تواند مسیر رهایی را بگشاید؛ نیرویی که از دل جنبش‌های مردمی، عدالت‌خواه، ضدجنگ و ضد‌استبداد می‌جوشد. راه رهایی، نه از موشک‌های اسرائیل، بلکه از همبستگی مردم و مقاومت مدنی در برابر هر نوع سلطه‌گری می‌گذرد.

صدای مردم، نه پژواک بمب‌ها

در شرایطی که ایران و منطقه در آستانه فاجعه‌ای گسترده‌تر قرار گرفته‌اند، مسئولیت رسانه‌ها سنگین‌تر از همیشه است. رسانه‌ای که خود را «ایرانی» می‌نامد، باید صدای مردم ایران باشد؛ نه پژواک موشک‌هایی که از آسمان بر سر آن‌ها فرود می‌آیند. ایران‌اینترنشنال با گفت‌وگو با نتانیاهو، بدون نقد و چالش، نه تنها اصول حرفه‌ای را زیر پا گذاشت، بلکه خود را به ابزار تبلیغات یک ماشین جنگی بدل ساخت.

نه جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران است، نه نتانیاهو و نه هیچ دولتی که بر سر مردم بمب می‌ریزد. رسانه‌ای که تریبون جنگ‌افروزان می‌شود، نه بازتاب صدای مردم، بلکه شریک جرم در سلب حقیقت و زندگی است.
صدای مردم ایران، با همه‌ی تنوع قومی، جنسیتی و طبقاتی‌شان، از دل جنبش‌های اجتماعی، از درون شوراهای محلی، تشکل‌های مستقل کارگری، معلمان، جنبش زنان، هنرمندان، نویسندگان… و جمع‌های دانشجویی و صفوف فرودستان برمی‌خیزد—آنجا که مردم برای جمهوریت واقعی، برای دمکراسی اجتماعی و برای آزادی از سلطه داخلی و خارجی مبارزه می‌کنند.

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0271073
Visit Today : 1360
Visit Yesterday : 720