هیچ واجبی اکنون بالاتر از حفظ ایران نیست: رهبر معظم حضرت آیتالله خامنهای با عرض سلام و دعا برای توفیق،با صراحت و قاطعیت عرایضی از موضع مشترک عقل و شرع تقدیم میکنم. امیدوارم به مرحله عمل برسد و مورد عنایت خاص قرار بگیرد.
یکم: احکام عقل و شرع همواره مقید و مشروط به شناخت موضوعات آنها است و فهم موضوعات در بسیاری موارد نیازمند تخصصهای مهم و کارشناسیهای دقیق است. مجمع تشخیص مصلحت از این جهت تأسیس شد و لذا مرکز مجمع تشخیص مصلحت جای دانشمندان و کارشناسان عالیمقام است و این بر قاعده مقبول عقل و شرع مبتنی است که عبارت است از مناسبت حکم و موضوع.
بخشی از احکام در هزار و چهارصد سال قبل، ناظر به موضوعات آن زمان است که اکنون در جهان مدرن، موضوعات یکسره تغییر کرده است. مثال ساده آن تربیت فرزند و حجاب است که امروز اصرار بر آن موجب هتک اسلام و پیامبر گرامی اسلام میشود و واقعیت آن هم اکنون قابل مشاهده است.
دوم: دنیای امروز با دنیای دیروز یکسره متفاوت است و موضوعات احکام نیز تفاوت کرده است و فهم این موضوعات در بسیاری موارد، تخصصهای بسیار و کارشناسی و علوم دقیقهای را ضرورت میسازد.
هر حکم عقل و شرع سه شرط اساسی دارد: ۱) اینکه شدنی و امکانپذیر باشد؛ ۲) اینکه مستلزم مفسده نباشد؛ ۳) اینکه مستلزم تضییع حکم و مصلحت اهم نباشد.
و این سه شرط لزوماً با تخصص و علوم دقیقه مربوط است. مثال روشن آن جنگ دیروز و جنگ امروز است. جنگ آن روز با شمشیر و نیزه بود و فقط شجاعت لازم داشت، اما جنگ امروز در هواست و با بمب اتم انجام میشود و نیازمند بسیاری معادلات فیزیکی و معنوی و رسانهای است.
بسیاری از احکام ناظر به جهان دیروز و انسان دیروز و جامعه دیروز است. انسان امروز و جامعه امروز و اقتصاد امروز و صنعت امروز با انسان دیروز و جامعه و اقتصاد و صنعت دیروز متفاوت است و این همه در هم پیچیده و شناخت آنها نیازمند علوم و دانشها و اطلاعات جدید است و لذا مدیریت جامعه امروز به همین اندازه پیچیده و دقیق و انبوه است.
سوم: پیامبر گرامی اسلام از فرستاده قریش برای صلح استقبال کرد و گستاخی او را به خود نگرفت و وقتی رسول خدا به علیابنابیطالب فرمود بنویس «بسم الله الرحمن الرحیم»، سهیلبنعمرو که فرستاده قریش بود گفت: این را ما قبول نداریم. بنویس «باسمک اللهم». حضرت به علیابنابیطالب فرمود بنویس آنچه سهیل میگوید و باز فرمود بنویس «از محمد رسول خدا»، و سهیل گفت ما تو را اگر رسول خدا بدانیم با تو جنگ نمیکنیم. اسم خودت و پدرت را بنویس. حضرت فرمود بنویس «محمدبنعبدالله».
و در یک بند از مصالحه آمده است که اگر کسی از قریش به مسلمانان بپیوندد باید برگردانده شود و اگر از مسلمانها به قریش بپیوندد آنها او را نگه دارند، و در بند دیگر آمده بود که مسلمانها امسال از زیارت بیتاللهالحرام محروم شوند و سال بعد با شرایطی بیایند در حالی که جز شمشیر و سیله دفاعی نداشته باشند و این همه را پیامبر پذیرفت و مصالحه انجام شد. اصحاب پیامبر که سالها از خانه و کاشانه دور مانده و سخت آماده پیکار بودند و پیروزی را نزدیک میدیدند، برآشفتند و فریاد اعتراض بلند کردند. خلیفه دوم که از جرئت خاصی برخوردار بود به پیامبر مراجعه کرد و گفت: آیا ما موحد و آنها مشرک نیستند؟ حضرت فرمود: بلی. عمر گفت: چرا با این شرایط، این ذلت را برای خود بپذیریم؟ رسول اکرم فرمود: «أنا عبدُالله و رسولُه و لن أُخالِفَ أمرَه و لن یُضیِّعنی»؛ «من بنده خدا و رسول اویم و هرگز با امر خدا مخالفت نمیکنم و خداوند مرا ضایع نخواهد کرد». «من مأمور صلحم».
(این مطالب را بارها گفتهام و تکرار آنها را باز هم لازم و مفید میدانم).
در جریان فتح مکه برخی اصحاب شعار «یومالانتقام» مطرح کردند و رسول خدا به علیابنابیطالب فرمود اعلام کن: «الیوم یومالمرحمه» (امروز روز گذشت و مرحمت است). و جالب اینکه به خانه ابوسفیان که سردسته مخالفان و شوهر «هند جگرخوار» بود امتیازی داد و آن اینکه هر کسی به خانه ابوسفیان برود در امان است.
این در شرایطی که قریش بر قتل رسول خدا اجماع کرده بودند و حضرت ناگزیر به مهاجرت از مکه نموده و برای سر او صد شتر جایزه گذاشته بودند، و هند به بدترین صورت، بدن حمزه را مثله کرده بود و زواید بدن او را قطع و به گردن آویخته بود و بدترین نوع شکنجه را به طرفداران آن حضرت انجام داده بودند که برخی از شکنجهها را نمیتوان به زبان آورد؛ منجمله آنچه بر سر مادر عمار آوردند. و بدین صورت رسول خدا وحدت عرب را حفظ کرد و سلسله قتل و جنگ را تمام کرد و همه را با هم برادر قرار داد و از غنایم جنگ حنین سهم بیشتری به قریش و دشمنان خود بخشید که مهاجرین اعتراض کردند و فرمود: بگذارید شتران از آنِ آنها باشد و من از آنِ شما. و این بوده شیوه و سیره رسول خدا و اسلام.
قرآن مجید نیز، جز در مقام دفاع که صلح امکان نداشته باشد، هرگز جنگ را اجازه نکرده است.
چهارم: بنابراین من نمیدانم چرا گفتوگوی مستقیم با آمریکا مجاز نباشد و دشمنی با آمریکا سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران باشد. ایران طبق تعلیم مسلم اسلام باید دشمنی با آمریکا را به همکاری تبدیل کند و از محو اسرائیل صرفنظر نماید و اسرائیل را به فلسطینیان و جهان عرب و جامعه جهانی اسلام و سازمان ملل واگذار نماید و حقوق بشر و خدمت و محبت و همکاری با جهان را سرلوحه سیاست خود قرار دهد و اگر خدمتی میتواند، آن را بدون قید و شرط نثار همه کند و از دخالت در کشورهای دیگر به هر صورت دست بکشد و اعتماد جهان و بینالمللی را به صلح و محبت و همکاری و خدمت جلب نماید. بدین صورت بزرگترین خدمت را به بشریت و اسلام انجام داده است.
پنجم: پیغمبر به صریح قرآن مأمور تزکیه نفس از رذیلتها و هواهای کثیف نفسانی و منجمله تعلیم حکمت، یعنی کار درست و تجربه مفید و مؤثر است (سوره جمعه).
محور و تکیهگاه قرآن اخلاق پاک است و این پیام قرآن است. قرآن بر بلندای قدرت قرار دارد و قدرت و حکومت هرگز جزء تعلیم قرآن نیست و اگر مخلوط با قدرت شود، هم قدرت و هم اخلاق فاسد خواهد شد.
ششم: ژاپن پس از فاجعه هولناک اتم، سه میلیون نیروی مسلح آماده پیکار داشت و میتوانست نیروهای آمریکا را جزیره به جزیره دنبال کند و خونهای زیادی از آنها بریزد؛ اما خرد عمیق و فهم درست از معادلات سیاست و قدرت و عواقب آن، کنارهگیری از منازعات بینالمللی را سیاست خود اتخاذ کرد و بر مشکلات داخلی خود متمرکز شد. نخستوزیر ژاپن «تاناکا» میگوید: ما زیر کوهها را کاویدیم و زیر دریا را درو کردیم تا شکم خود را سیر کنیم و به صنعت رسیدیم. و از اروپا یاد گرفتیم و تقلید کردیم و اکنون صنعت خود را داریم و ابداع میکنیم.
روزنامهنگار مصری، محمد حسنین هیکل، میگوید: قدرت بزرگی مثل ژاپن احتیاج به ارتش بزرگ و اتم دارد و جز معادله قدرت، مانعی برای جنگ وجود ندارد؛ و نخستوزیر ژاپن میگوید راه دیگر برای جلوگیری از جنگ، همکاری است و ما با چین چنین کردیم و نتیجه گرفتیم.
نخستوزیر ژاپن میگوید: آرزویی که من دارم این است که نیروی ژاپن را برای بازآفرینی ژاپن به کار ببریم. (برگرفته از گفتوگوی هیکل با نخستوزیر ژاپن).
هفتم: ژاپن ۴۵۰ هزار کیلومترمربع مساحت دارد و تمام مواد خام خود را از خارج وارد میکند و باید همه راههای دریایی باز باشد تا بتواند محصولات خود را بفروشد؛ و لذا با همه جهان در صلح است و به کشورهای ضعیف بدون شرط کمک میکند و در حقیقت به کل جهان از هر جهت کمک میکند و از رضایت ملت و اعتماد به مدیریت برخوردار است و قطعاً خوشبخت است.
هشتم: ایران حدود چهار برابر ژاپن مساحت دارد و همهچیز و منجمله از بزرگترین دارندههای نفت و گاز جهان است.
ایران با دست برداشتن موقت تا جلب اعتماد از غنیسازی و کنار گذاشتن محو اسرائیل و سپردن آن به فلسطینیان و ملت بزرگ و ثروتمند عرب و جهان اسلام که قطعاً مشکلاتش بهتر حل خواهد شد، و دستبرداشتن از دخالتهای نظامی در کشورها، میتواند با جامعه بینالمللی و غرب و بهخصوص آمریکا به توافق برسد و از امکانات کمنظیری منجمله نفت و گاز استفاده کند و سرمایههای داخلی و خارجی را به ایران جلب نماید. ایران از دو تمدن باستانی و اسلامی برخوردار است و تکمیلکننده حکمت یونان و حلقه وصل تمدن جدید است و از شخصیتهای علمی جهانی مانند ابنسینا، خیام، عطار، خوارزمی، فارابی، مولانا، حافظ، سعدی، نظامی و بسیاری دیگر که در این مختصر نمیگنجد برخوردار است. ایران از ملتی زیبا و هوشمند و بزرگ برخوردار است و متأسفانه به جای دانشمندان موجود، عدهای تندرو مانع حرکت و تحول ایراناند که اراده قاطع رهبری بهآسانی میتواند جلوی آنها را بگیرد. یک وقتی در یک انتقاد کوچک رهبری، آقای شریعتمداری گفت: «با کمال خضوع؛ از تو به یک اشارت، از ما به صد دویدن». گمان میکنم اگر رهبری محکم به این گروه تندرو دستور سکوت بدهد، کوتاه خواهند آمد.
ایران صلح، آرامش، قانون، دموکراسی و انتخابات آزاد بدون دخالت و استصواب شورای نگهبان میخواهد و این حق ایران است. ایران میخواهد از نزاعهای بینالمللی کنار بکشد و به ابداع و تولید با راهنمایی دانشمندان بپردازد. ایران جنگ نمیخواهد.
و بیشک جهان و بهخصوص غرب و آمریکا از آن استقبال خواهد کرد و آرزوهای نتانیاهو و عده همراهانش به گور سپرده خواهد شد.
ایران با این پیکر مجروح و زخمخورده و گروههای تندروی طرفدار براندازی به هر قیمت، اگر بپاشد گرفتار هرجومرجی خواهد شد و باتلاقی پیش میآید که بهآسانی از آن بیرون نخواهد رفت و رفراندوم و مجلس مؤسسان دوای درد نخواهد بود.
در ختام از رهبر معظم درخواست میکنم زندانیهای سیاسی و عقیدتی را بهتدریج آزاد سازند و بهطور خاص درخواست میکنم که میرحسین موسوی و سرکار خانم رهنورد و جناب تاجزاده و آقای سعید مدنی را آزاد کنند.
و کلمه آخر من اینکه راه درست، کمک و حمایت همهجانبه و از همه جوانب، بهخصوص رهبری و دانشمندان عزیز، از این دولت و شخص رئیسجمهور و راه صحیح اداره کشور بهوسیله این دولت است که صمیمانه معتقد به صلح و عدالت و همدلی با جهان و ملت ایران است و از اعتماد نخبگان و بخش سالم کشور برخوردار است.
الحمد لله رب العالمین.
در خاتمه نظر خوانندگان را به آیات ذیل جلب میکنم؛ مخصوصاً کسانی که دم از قرآن میزنند و درست قرآن…
۱) قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ (آیه ۶۴ سوره آلعمران)
بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی [گراییم] که میان ما و شما یکسان است: اینکه جز خدای یکتا را نپرستیم و چیزی را با او انباز نسازیم و برخی از ما برخی را به جای خدای یکتا به خدایی نگیرد.
۲) وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَهٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ (آیه ۳۵ سوره انعام)
و اگر رویگرداندن آنان بر تو گران و دشوار میآید، اگر توانی سوراخی [برای فروشدن] در زمین یا نردبانی [برای فراشدن] در آسمان بجویی تا آیتی برایشان بیاوری [چنان کن–که البته نتوانی کرد] و اگر خدا میخواست آنان را بر راه راست گرد میآورد؛ پس از نادانان مباش.
۳) وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ (آیه ۲۰ سوره آلعمران)
و اگر روی برگردانند، بر تو رساندن پیام است و بس.
۴) فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (آیه ۹۲ سوره مائده)
پس اگر روی برتافتید بدانید که بر پیامبر ما رساندن روشن و آشکار پیام است و بس.
۵) مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ (آیه ۹۹ سوره مائده)
بر پیامبر ما جز رساندن پیام نیست.
۶) فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (آیه ۳۵ سوره نحل)
پس آیا بر پیامبران جز رساندن پیام روشن و آشکار [تکلیفی] هست؟
۷) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (آیه ۸۲ سوره نحل)
پس اگر پشت کرده برگردند، همانا بر تو رساندن روشن و آشکار پیام است و بس.
۸) وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (آیه ۵۴ سوره نور)
و بر پیامبر ما جز رساندن آشکار پیام نیست.
۹) فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ (آیه ۴۸ سوره شورى)
پس اگر روی گرداندند، ما تو را بر آنها نگهبان نفرستادهایم؛ بر تو جز رساندن پیام نیست.
۱۰) وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکُوا وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ (آیه ۱۰۷ سوره انعام)
و اگر خدا میخواست، شرک نمیآوردند؛ و تو را بر آنان نگهبان قرار ندادیم و تو کارساز آنان نیستی.
من جمیع این آیات را احصا نکرده و چنانکه ملاحظه میکنید، با حذف نکات دقیق این آیات که بیشک از محکمات آیات است و نمیتواند هیچ آیه و روایتی معارض با این آیات محکم باشد، تأکید شده است که خداوند ارادهای بر ایمان نداشته و اگر نه همه ایمان میآوردند؛ و تکرار شد که پیامبر نگهبان و وکیل مردم قرار داده نشده است و وظیفه یگانه پیامبر ابلاغ رسالت است.
بنابراین اراده و مشیت الهی بر آزادی است.
حسین انصاریراد
پنجم شهریورماه یکهزار و چهارصد و چهار