اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم
    مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اخیراً از کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم» رونمایی کرده است که تلاشی برای بازنگری در اندیشه‌های اقتصادی در دوران پس از اجماع واشنگتن بوده است.
  • ارزپاشی از پکن تا کرمان
    یکم- گویا دوران وفور ارز به دست آمده از صادرات نفت به سرآمده است و همین مساله دردسرساز و ارزهای مصرف شده در بخش‌های مختلف بیشتر از همیشه زیر ذره‌بین می‌رود. چرا چنین فرضی دارید؟ اگر خبرهایی که این روزها از
  • رشد اقتصادی در نیمه اول امسال منفی شد
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال جاری «منفی ۰/۳ درصد» بوده است که سقوط شدیدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.
  • اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره بحرانی
    جماران: بانک جهانی در گزارش اکتبر ۲۰۲۵ پیش‌بینی کرده است، اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره‌ی بحرانی و سرنوشت‌ساز قرار دارد. پس از ثبت رشد ۳.۷ درصدی در سال ۲۵-۲۰۲۴، بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند که تولید

در زمانه‌ای که تاریخ را بیشتر فاتحان می‌نویسند تا فرودستان و عدالت‌طلبانی که از صفحات رسمی تاریخ حذف شده‌اند، بازخوانی صدای سرکوب‌شدگان، خاموش‌شدگان و مبارزان راه عدالت‌خواهی، ضرورتی تاریخی است. «چپ» در ایران، با همه‌ی خطاها و فراز و فرودهایش، تبلور  آرزوی دیرپای انسان برای برابری، آزادی و جهانی عاری از سلطه و استثمار بوده است؛ رؤیایی جمعی که در برابر ماشین خشونت استبداد، مناسبات نابرابر سرمایه‌داری و سازوکارهای نظام‌مند تبعیض ایستاده و با وجود سرکوب، تحریف و فراموشی تحمیلی، همچنان زنده و در حال چالش است.

مجموعه «اخبار روز» با عنوان «چهره‌های ماندگار چپ در ایران»، تلاشی است برای بازشناسی و بازخوانی زندگی، اندیشه، مبارزه و میراث فرهنگی ـ سیاسی زنان و مردان بزرگی که با قلم، تفکر، مقاومت و گاه با جان خویش، چراغی در تاریکی‌های تاریخ افروختند.

انتخاب کسانی که در این مجموعه از آنان با عنوان “چهره ماندگار چپ” یاد می شود به معنای  ارزشگذاری بیشتر نسبت به صدها و هزاران چهره دیگری که فرصتی برای معرفی‌ی آن ها پیش نمی آید نیست. این گزینش محدود از میان هزاران نام تنها کوششی است برای بازتاب بخشی از حافظه‌ی جمعی یک جنبش تاریخی.

این مجموعه، نه برای اسطوره‌سازی، که برای تأمل، آموختن و بازاندیشی فراهم شده است. ما می‌خواهیم به یاد آوریم که حتی در تلخ‌ترین لحظات تاریخ، کسانی بودند که به فردای روشن باور داشتند.

چهره‌های ماندگار چپ در ایران؛ (۱۱): خلیل ملکی؛ پرونده ای که هنوز باز است

در روایت پرفراز و نشیب جنبش چپ ایران، کمتر چهره‌ای به‌سان خلیل ملکی نقشی تا این اندازه دوگانه و مسئله‌برانگیز، ایفا کرده است. ملکی نه تنها از پایه‌گذاران حزب توده ایران بود، بلکه در یک چرخش فکری و سیاسی مهم، خود را از قالب حزبی بیرون کشید با این ادعا که صدای تازه‌ای از درون سوسیالیسم ایرانی باشد؛ صدایی که به‌جای تقلید، به تأمل و اصلاح فراخوان دهد. سرنوشت او اما تماما در این جهت نماند و به نظر می رسد هنوز پرونده ی فکری او در چپ ایران بسته نشده است.

متولد ۱۲۸۰ خورشیدی در تبریز، در همان شهری که مشروطه از آن شعله‌ور شد، ملکی نیز در فضایی نفس کشید که در آن آزادی و عدالت همچون طلا و آتش در هم تنیده بودند. در جوانی برای تحصیل در رشته شیمی راهی آلمان شد و در میانهٔ زایش و خیزش سوسیالیسم در اروپا، با اندیشه‌هایی آشنا شد که از هر منفذی سرک می‌کشیدند و تا دورافتاده‌ترین نقاط دنیا را تحت تاثیر قرار می‌دادند.

ملکی در سال های آغازین حزب توده ایران با اندکی تاخیر و تردید به حزب پیوست و به یکی از نظریه پردازان آن تبدیل شد. طرفدار دموکراسی بیشتر در درون حزب و استقلال بیشتر نسبت به شوروی و توجه بیشتر به واقعیات ایران بود. این اختلافات در زمان بروز مسئله آذربایجان به اوج خود رسید. از طرف کمیته مرکزی حزب برای بررسی وضعیت و تهیه گزارش به آذربایجان اعزام شد. او با انحلال تشکیلات کمیته‌ی ایالتی حزب توده ایران و ادغام آن در تشکیلات فرقه‌ی دموکرات آذربایجان مخالفت کرد. پس از بازگشت از آذربایجان، ملکی حزب را ترک کرد. او نهایتاً در آذر ۱۳۲۶ نخستین انشعاب در حزب توده ایران را رقم زد.

در سال ۱۳۲۶، او با نوشتن نامه‌ای سرگشاده، راه خود را از حزب توده ایران جدا کرد. او در این نامه، صراحتاً از نبود دموکراسی در حزب، غلبه‌ی بوروکراسی کور و حذف اندیشه‌ی نقادانه انتقاد کرد. این گسست، هزینه‌های شخصی و سیاسی زیادی برایش در پی داشت، هوادارانش آن را نشانه‌ای از ظهور یک سوسیالیسم دموکراسی ایرانیِ مستقل، انسانی و عدالت‌خواه می‌دانند و دشمنانش نشانه «ارتداد».

حزب توده ایران جدایی او را در چارچوب اختلاف‌نظر میان هواداران سوسیالیسم نپذیرفت و به مبارزه سیاسی – ایدئولوژیک سنگینی علیه او دست زد و ملکی دشمنی بیشتر با حزب توده ایران پیشه کرد.

شرایط در آن زمان و در درون احزاب کمونیستی که محور اندیشه و عمل سیاسی شان اجرای سیاست های حزب کمونیست اتحاد شوروی بود، به انتقادها و تقاضاهای اصلاح پاسخ نمی‌داد. تخطی از آن سیاست‌ها به منزله ی خیانت به آرمان توده ها و پرولتاریا و ایجاد مانع در راه انقلاب جهانی به شماره آورده می‌شود. عدم تحمل و نبود دمکراسی ی حزبی و سیستم فرماندهی، مصائبی بود که بر ملکی آوار شد و او را به راهی برد و از او همان چهره ای ساخت که حزب توده ایران می‌خواست ساخته شود.

در سال‌های پس از کودتا،  دشمنی با کمونیسم و حزب توده ایران به اندیشه‌ی راهنمای او تبدیل شد و با تکیه بر دیدگاه‌هایی اصلاح‌طلبانه، به فعالیت‌هایی در چارچوب رژیم کودتا روی آورد. مشخص نبود این اصلاح‌طلبی، نماینده‌ی کدام طبقه یا نیروی اجتماعی بود. ملکی در عمل، از پروژه‌ی دگرگونی ساختارهای ناعادلانه‌ی قدرت و ثروت فاصله گرفت و به جای پیوند با کارگران و زحمتکشان، در حاشیه‌ی نخبگان سیاسی و طریق چانه‌زنی‌ در بالا رفت. به دنبال تغییر بود؛ تغییری که هرگز به نفع طبقات فرودست عملی نشد.

او  با واسطه‌ی جلال آل احمد به برخی چهره‌های شناخته‌شده‌ی ضدکمونیست مانند مظفر بقایی نزدیک شد. این نزدیکی، اگرچه در ظاهر از سر انتقاد به سیاست‌های شوروی بود، اما در عمل، او را در جبهه‌ای قرار داد که بیش از آن‌که دغدغه‌ی آزادی و عدالت داشته باشد، حامل مبارزه و دشمنی آشکار با حزب توده‌ی ایران و سرکوب چپ در ایران بود. او اهمیت تفکیک میان «انتقاد درونی» از چپ و «ائتلاف با راست» را نادیده گرفت.

معروف است که گفته بود: «آقای دکتر مصدق راهی که می روی به جهنم است ولی من تا جهنم به دنبال شما می‌آیم». اما در واقع چنین نکرد. به دیدار شاه رفت، با علم نشست و برخاست کرد و به تدریج مواضع خود را نسبت به حوادث روز  و دولت مصدق تغییر داد.

ملکی، در تناقضی آشکار با مواضع دموکراتیک، کودتای ۲۸ مرداد را «تغییر دولت» خواند؛ تفسیری که به سرکوب و بازگشت اقتدار سلطنتی مشروطیت بخشید.

علیبرغم این، ملکی پس از کودتای ۲۸ مرداد آزار بسیار دید، تحت تعقیب قرار گرفت و دوبار بازداشت شد. اتهام‌ها علیه او همان اتهام‌های ۲۷ سال پیش، یعنی قیام علیه امنیت ملی بود.

در این دوران با جبهه ی ملی دوم روابطی پرتنش داشت. جبهه ی ملی دوم عضویت جامعه سوسیالیست های نهضت ملی ایران را که او بنیان‌گذارش بود نپذیرفت و ملکی تا آن‌جا پیش رفت که یاران مصدق را به خیانت متهم کرد. او از دولت امینی دفاع کرد.

ملکی در نثر سیاسی‌اش، سبکی کم‌نظیر داشت. نثرش شفاف، پرنفس، و مملو از گره‌های فکری بود. در نوشته‌های او، مسئلهٔ «روشنفکر» به عنوان وجدان جامعه، بارها برجسته می‌شود؛ او معتقد بود روشنفکر نباید زبان قدرت شود، بلکه باید وجدان انتقادی جامعه باقی بماند. خود به همه‌ی آن چه نوشت وفادار نماند. از جمله روشنفکرانی بود که به‌خوبی با ادبیات و فرهنگ پیوند داشت. نوشته‌هایش، از جمله مقاله‌ها و یادداشت‌هایش در نشریه‌های آن دوران، نشان از قدرت تحلیل، صراحت کلام و روحیه‌ی اخلاق‌مدار او دارد. برخی از اندیشمندان،  از ملکی به عنوان «نخستین چپ‌گرای دموکرات» در ایران یاد کرده‌اند، که در سنت اندیشه‌ورزانی چون ادوارد برنشتاین، اصلاح‌طلبی را نه خیانت به چپ، که شکل متعالی و پخته‌تری از مبارزه برای عدالت می‌دانست.

خلیل ملکی در سال ۱۳۴۸ درگذشت. جدال بر سر افکار و سیاست‌های خلیل ملکی تا امروز ادامه یافته است.  آغازگر سوسیال دموکراسی ایرانی؟ کمونیست‌ستیزی بی‌پروا؟ ملی‌گرایی نیمه‌تمام؟

ملکی مردی بود که به تعبیر برخی همیشه «از صفر» شروع می‌کرد. او در دوران فعالیت‌های سیاسی اش در احزاب، دسته‌ها و جمعیت‌های زیادی فعالیت کرد و یا خود بانی و بنیانگذار آن‌ها شد.  از حزب توده ایران تا احزاب کوچکتر، مصدق، جبهه ملی و دربار را امتحان کرد و با هیچ جریان سیاسی به تفاهم نرسید و در پایان نیز تنها ماند.

در زمانه‌ای که مفاهیم چپ در ایران نیازمند بازخوانی و بازآفرینی است، بازگشت به میراث خلیل ملکی، می تواند آموزنده باشد. ملکی با همه‌ی پیچیدگی‌هایش، آینه‌ای است که می‌توان در آن هم امید به بازسازی چپ دموکرات را دید، و هم خطر انحلال در سیاست قدرت را بازشناخت.

تاریخ را نمی‌توان به عقب بازگرداند، اما می‌توان آن‌را آرزو کرد و سرمشق قرار داد. اگر چپ دموکراسی، تفاهم، تحمل، پذیرش آرای مختلف و نقد را درونی کند، اختلافات و اندیشه‌های متفاوت می‌توانند به جای دشمنی به یاری و شکوفایی یکدیگر کمک کنند.

تهیه شده در تحریریه اخبار روز

مجموعه کامل «چهره‌های ماندگار چپ در ایران» را در اینجا بخوانید

print
مقالات
  • داستان قرارداد کرسنت پترولیوم جمشید اسدی
    داستان قرارداد کرسنت پترولیوم – از میدان گاز تا دادگاه داوری: پرونده کرسنت از پیچیده‌ترین پرونده‌های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سنگین‌ترین زیان‌ها برای ملت ایران است. ماجرا از امضای قراردادی در سال
  • نامه سرگشاده ضحاک به مردم ایران مسعود میرراشد
    ضحاک در این روایت نه هیولایی اسطوره‌ای، بلکه آیینه‌ای از جامعه‌ای گرفتار در خواب، خودفریبی و تکرار تاریخی است. مسعود میرراشد در این نوشته روشنفکران و حاکمان را همگی در چرخهٔ فساد و مسئولیت‌گریزی شریک می‌داند و با زبانی تند اما اندیشمندانه، آنان را به بیداری، خودشناسی و بازنگری در ریشه‌های فرهنگی و
  • بگذار چپ های دلبسته به حکومت…ابوالفضل محققی
    یک دوست وهمراه قدیمیست که از ایران هر از چند گاهی که عرصه برایش تنگ می شود زنگ می زند و درد دل می کند. اما این بار سخت عصبی است. بی مقدمه با طعنه می گوید: “آقا که هنوز از زیر زمین بیرون نیامده. دستور جهاد
  • تأثیر دیجیتالی شدن بر سازماندهی جامعه مدنی
    ما در اداره امور جوانان و جامعه مدنی (Myndigheten för ungdoms- och civilsamhällesfrågor – MUCF) به شما خوش آمد می‌گوییم به وبینار امروز که با عنوان: دیجیتالی شدن چگونه بر سازماندهی جامعه مدنی تأثیر می‌گذارد؟ برگزار می‌شود.
  • ایران باید اعلام کند با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست – فرخ نگهدار
    جهان خاکی ما اکنون لحظات تاریخ سازی را می گذراند. چشم ها به فلسطین دوخته است. بودن یا نبودن. مساله این است. از پی تمکین کابینه اسرائیل در راستای طرح پیشنهادی پرزیدنت ترامپ، غرش بمب ها و ضجه کودکان
  • حتماً از رسایی شکایت می‌کنم/ با همه اختلافات زیر بار تضعیف دولت نمی‌رویم
    مشاور سیاسی رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به برخی ادعاها درباره مهندسی کردن انتخابات هیات رئیسه گفت: این حرف‌ها تهمت و دروغ است. حمایت از دولت و کنار گذاشتن اختلافات سیاسی با هدف حل
  • سیونیک؛جاده‌ای به سوی صلح یا رقابت؟
    در سال‌های اخیر، منطقه سیونیک در جنوب ارمنستان به نقطه‌ای تازه برای تنش میان ایروان و باکو تبدیل شده است و به گذرگاهی برای فرار ارمنیان قره‌باغ.اکنون رهبران دو کشور مدعی‌اند که صلح میانشان برقرار شده و سیونیک قرار
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0319829
Visit Today : 144
Visit Yesterday : 881