اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • کارفرمایان و چشم انداز ی که نیست
    جامعه ایرانی ساکن ترکیبی از کروه‌های گوناگون اجتماعی- اقتصادی است. هرگروه اجتماعی درایران امروز بخواهد یا نخواهد منافعی دارد که با دیگر هم گروه‌هایش گره خورده و نمی تواند به سادگی ازدرهم تنیدگی‌ها دور شود.
  • برقراری اجباری سانترالیسم دموکراتیک
    یکم- آیا نظام موجود بانکداری در ایران کارآمدی دارد؟ همه کسانی که به نظام بانکی نگاه کارشناسانه و نیز مطابقت دادن این نظام با بانکداری مدرن دارند بر این باورند آنچه به عنوان بانکداری در جمهوری اسلامی عمل می‌کند فاقد
  • مسعود نیلی: کار صندوق بازنشستگی در ایران تمام شد
    شکی نداریم که کشور ما در شرایط بسیار سختی قرار گرفته که هیچ‌گاه در تاریخ با مشکلاتی به این عمق و تنوع به‌صورت همزمان مواجه نبوده است. این روند تدریجی قابل پیش‌بینی بود. کارشناسان با تهیه گزارش‌های مختلف،
  • ستون فقرات حکمرانی باید «رشد و توسعه اقتصادی» باشد
    استاد دانشگاه گفت: ستون فقرات حکمرانی باید «رشد و توسعه اقتصادی» باشد. بر اساس برآورد کارشناسان انرژی و محیط زیست، برای رسیدن به شرایط نرمال، کشور به ۴۵۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵

این روزها ایرانیان در ژرفای تنگناهای گوناگون به ویژه در ژرفای مشکلات کسب‌وکار و تامین معاش خود غرق شده و با دلسردی به رخدادهای کشور نگاه می‌کنند. ایرانیان به چشم می‌بینند کیک اقتصاد کوچک ‌شده و هر روز که می‌گذرد با توجه به توزیع بسیار نابرابر کیک درآمدی به سود گروه‌های نوکیسه و رانت‌خواران، سهم آن‌ها کوچک و کوچک‌تر می‌شود.

رشد تولید ناخالص داخلی ایران چندین دهه است در اندازه‌های پایین قرار دارد و ادامه این وضعیت می‌تواند برای ایران خطرساز باشد. در چنین وضعیتی گروه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چه باید کنند؟ شوربختانه برخی اقتصاددانان ایرانی در چنین روزهای سختی که برای ایرانیان آماده شده است ترجیح داده‌اند لب‌ها را دوخته و قلم‌ها را کنار گذاشته، چیزی نگویند و چیزی ننویسند. گروه‌هایی از اقتصاددانان راه‌های تازه را در پیش گرفته و خود را به فعالیت‌های دور از مسائل روز سرگرم کرده‌اند. شماری از اقتصاددانان نیز با استناد به اینکه هرچه لازم بوده گفته شده است دست از کوشش برداشته‌اند. به نظر می‌رسد روش‌هایی که اقتصاددانان را از نوشتن درباره داستان تلخ اقتصاد ایران دور می‌کند ناخوشایند است و کنار کشیدن ناخوشایندتر. اقتصاددانان باید راه‌هایی تازه برای رساندن نوشته‌ها و گفته‌های خود درباره کسب‌وکار و معیشت در دست‌انداز افتاده بیابند و داستان را تا آخر بنویسند.

مسوولیت اقتصاددانان در این روزهای سخت برای شهروندان بیشتر از پیش است و آن‌ها باید با تیزهوشی و با درونگری دردها را بازگو کرده و راه‌های درمان اقتصاد بیمار ایران را برای بارها و بارها بازگو کنند و خسته نشوند.

یادمان باشد این سرزمین جایی است که فرزندان همه نسل حاضر در هر گروه اجتماعی و اقتصادی باید در آن زندگی کنند و به همین دلیل و نیز برای سرافرازی ایران نباید به هیچ صورت از کوشش برای عبور دادن کشور از بحران را کنار بگذارند.

سیاستمداران ایرانی به ویژه آن گروه از سیاستمداران تندرو که اقتصاد کشور برایشان اهمیتی ندارد باید در فشار روح- روانی قرار داد و آن‌ها را به شهروندان شناساند و کاری کرد که آن‌ها از لجبازی‌های سیاسی دست بردارند یا اینکه منزوی شوند. اقتصاد ایران در دست‌انداز افتاده و سیمای آن رنجور شده و در درون نیز زخم‌های مهلک را با خود به این‌سو و آن‌سو می‌کشاند. این دردها باید درمان شوند تا شهروندان بیش از این رنج نبرند. رشدهای پایین تولید ناخالص داخلی با توجه به روند کاهنده سرمایه‌گذاری و سرمایه‌ها تاریخی کیک کوچک‌تری تولید می‌کند و دهان‌های پرشماری را باز نگه می‌دارد. این را باید اقتصاددانان با کوشش خستگی‌ناپذیر بنویسند و بگویند.

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0269501
Visit Today : 508
Visit Yesterday : 0