مهدی مطهرنیا: “وفاق” یعنی اتحاد همه با هم نه همه با من

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند جان و خرد با یکی دیگر از برنامه‌های حقوق اساسی زنده کار مشترکی از انجمن ایرانی حقوق اساسی و رسانه تحلیلی دیدار نیوز در خدمت شما مخاط بین محترم هستیم. امروز این افتخار رو دارم که میزبان استاد بزرگوار جناب آقای دکتر مطهرنیا باشم. جناب آقای دکتر ضبن عرض سلام و عرض خوش آمد به محضر شما و سپاس از اینکه دعوت انجمن علمی حقوق اساسی و رسانه دیدار نیوز رو پذیرا شده‌اید. عارضم به محضر حضرت عالی امروز می‌خواهیم در مورد حکمرانی آینده و آینده حکمرانی از اندیشه شما بهره ببریم. خب بینندگانم احتمالاً مستحضر هستند همون طور که طریق حضرت عالی هست از قبل موضوع رو در جریانش قرار نمی‌گیرید و فرموده بودید که این کمک می‌کنه به خلاقیت ذهنی. امیدوارم که بنده بتونم فاده کافی رو از محضر شما ببرم. در خدمتتون هستم.

خب اول سلام ایرانیان. سلام عزیزان جان و دل من. امیدوارم هر هستید و هر وقت این تصاویر رو می‌بینید روزگار نیکی رو بگذرونید و روزگار نیک‌تری پیشار روی ایران عزیزمان باشد که ایران همه شما هستید. ایران فقط خاک نیست. بارها گفتم. پس سلام گرم من رو بپذیرید. درود دارم خدمت شما و درود بیکران دارم خدمت همه عزیزانی که

در شبکه‌های اجتماعی خواهند دید ما رو و خواهند شنید. در کنارتون هستم. بله من همواره به دوستان میگم که موضوع رو به من نگید و اجازه بدید که من در پرتو اونچه که بلد هستم ذهنم رو خلاق کنم و اونجا جواب بدم. اگر می‌دانستم حتماً عدم قطعیت‌ها رو خارج کرده بودم و در این زمینه صحبت می‌کردم. چند سال پیش کتابی رو به نام آینده حکمرانی و اوکرانی آینده شروع کردم. تمام نکردم ولی امیدوارم که خداوند فرصتی بده سال آینده این کار رو بکنم و به چاپ برسونم.

به امید خدا

در کنار شما هستم. سگزارم استاد آقای دکتر ما ۴۵ سال تجربه نظام سیاسی جمهوری اسلامی رو در ایران داریم این نظام طبیعتاً مثل هر نظام دیگری دستاوردهایی داشته سود و زیان‌های مادی و معنوی داشته و همچنان در روایت خود از ایده‌ها یعنی در کلان روایت‌هایی که مربوط به حکمرانی هست خودش رو وفادار به همین سیره ۴۵ ساله می‌تونه. نخست از شما تقاضا دارم یک ارزیابی از این حکمرانی که تا امروز جمهوری اسلامی ایران انجام داده به شکل اختصار ارائه بفرمایید. و بعد اینکه اگر ما بخواهیم همین ایده‌ها رو و همین تفکر رو ادامه بدهیم به کجا می‌رسیم؟ یعنی آینده این نوع حکمرانی چگونه بود.

پرسش پرسش مهمیست. نکته‌ای که اینجا وجود داره نوع نگرش من به ۴۵ سال گذشته است. در چارچوب واژگان علمی و دانش‌واژگان این‌ها را نگاه می‌کنم. شما می‌گویید نظام جمهوری اسلامی ایران من می‌گویم انقلاب اسلامی در ۵۷ هنوز پیروز نشده و نهادینه نشده تا نظامی تشکیل بده. لذا نظامی وجود نداره بلکه یک هیبت و هیئتیست که سعی می‌کنه نظم درونی خودش رو بر اساس اون ساز وکارا حفظ کنه. ببخشید من پام رو پام می‌ندازم برا کمردردم هست و هم بر بی‌ادبی من نشه.

ببینین شما وقتی می‌گویید نظام بازتریف سیستم است سیستم یعنی چی؟ یعنی مجموعه‌ای از اجزای به هم پیوسته که هر جز کارکرد خواست خود رو دار مجموع کارکرد کل اجزا را تکمیل می‌کند. این از علمیست. شما می‌تونی تعریف دیگه‌ای به سیستم یا نظام بدی؟

تعریف اندامواره نظام

تعریف اندام‌گونه است. بله

سیستماتیکه. ارگانیسم خاصی داره. مکتب خاکسی به نام ارگان اندامواره که ارکان خاصی داره. خب آرایه شکلی ارکان خاص داره. رهبری هست. قوه مقننه هست قوه مجریه هست قوه قضاییهست این آرایه شکلیست اما در این ۴۵ سال هر کدومشون کارکرد خاص خودشون رو انجام دادن که موجب تکمیل کارکرد دیگری بشه یا سرعتکاه بودن یا نظم درونی نداشتن یا هر کسی در هر رولی در این چهارچوب قرار گرفته خواسته کار دیگری رو بکنه قوه قضاییه تو ممور اجراییه دخالت کرده و رواساهای قوه قضاییه همواره از سیاست خارجی هم سخن گفتن ندهان نظامی در سیاست دخالت کردن. آدم‌های سیاسی رفتن فرمانده نظامی شدن و در حوزه آرتش و نیروهای مسلح قدرتی شدن برای خودشون. این افراد که هیچ‌کدوم نظامی‌گری نخونده بودن که

بله.

خب به طب من به عنوان یه آدمی که روی این واژهگان حساس هستم وقتی بهم میگن نظام می‌گوینم نظامی ما نداریم. هیئتی داریم، رأسی دارد، ریاستی دارد، میاندارهایی دارد. میاندارهاهم سعی می‌کنن در رقابت با همدیگه وسط هیئت رسان خودشون کنن. طرف رئیس قوه قضاییهست می‌خواد رئیس‌جمهور شه. طرف فرمانده نوری مسلحه می‌خواد رئیس‌جمهور شه و هیچ‌کدومم وقتی رئیس‌جمهور میشن کار رئیس‌جمهوری رو یا بلد نیستن یا درستی انجام می‌نمیدن. میاد رئیس‌جمهور میشه می‌خواد جای رهبرم بگیره و این رهبر صحبت کنه. جهان رو هم می‌خواهد به سوی شه‌های ناب موعود‌گرایی خودش ببره. خب بشین کار خودتو انجام بده. و لذا با توجه به این معنا نظام جمهوری اسلامی درگیر بی‌نظمی سیستماتیکه و اول این رو باید به دست بیاره و خیلی هم دیر شده. چون باید دوباره از بنمایه یک انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب ۵۷ بکنه همه رو بریزه به هم دیگه فرمان هشت ماده‌ای آیتالله خمینی هم جواب نمیده. خب من بیام بگم نه خوبه از اون بالا کفتر می‌آید یک دانه دختر می‌آید همه چیز خوب است نه واقعیت خوب نیست اگر انقلابی هستیم قواعد انقلابی رو بپذیریم در قواعد انقلابی رودروایستی با کسی نیست اگر یک میانداری اشتباه می‌کنه بندازش بیرون اختلاص می‌کنه جلوشو بگیر ارتشام جلوش رو بگیره. دروغ میگه تهمت می‌زنه خب جنبه‌های اخلاقی هست اتیک مورالیتی هست مرام جنبه‌های قانونی هم هست بالاترش جنبه‌های شرعی رو دارین شما شریعت رو دارین اگر من دایره دایره این رو بکشم دایره حاکم رو نظام جمهوری اسلامی شریعت اسلام می‌دونه اصل چهار قانون اساسی

بله

خود شما قانون اساسی هستید انجمن قانون اسی اسی بله

قوانین دیگه بعد از اون اصل رو شورای نگهبان تفسیر میکنه و اگر با اون تصویر تفسیر نخونه دیگه اصلاً محلی از اعراب

نداره

یعنی ما چهار اصل داریم بهعلاوه شورای نگهبان بقیه اصل‌ها تابع اراده فقهای شورای نگهبانه غیر از اینه

حالا من می‌شنوم شما تو انجمن عرض می‌کن انجمن قانون اساسی هستید دیگه تفسیری که وجود داره شما در قانون اساسی می‌دونید سه تابو وجود داره شما نباید انون اساسی رو دقیقه یه بار اجزاش رو تفسیر کنیم نباید در قانون اساسی به راحتی رفراندوم صورت بپذیره حتی این من دو طرف رو میگم

و از اومد بازنگری قانون اساسی باید سخت باشه در همه قوانین اساسی

ولی راحت متمم بزنی و اون متممه رو دیگه دوباره هی تفسیر نکنی

مثل قانون اساسی ایالات متحده امریکا ف لذا شما می‌بینید این قانون اساسی که آرایه شکلی داره در درون اجراش یعنی محتوایی ابتره سسته لرزانه و همین لغزندگی و لرزان بودن موجب سوء استفاده‌های بسیار زیاد از این قوانین شده از این رهکار و راهکار شده یعنی هم تاک تکنیک‌های گوناگون اومده خرابش کرده هم راهکارها یا تاکتیک‌های گوناگونی که شکل گرفته اون رو خراب کرده پس در ۴۵ سال گذشته شاهد نوعی تزلزل نظامواره‌ای هستیم که در کارکردها ایجاد اختلال کرده نه فقط در اختلال سیستماتیک که هر کدوم اجزا اجزای دیگر رو کامل کنن بلکه در درون همین اجزام ساب سیستمش زیر سیستم‌هاش باز فاسده چرا در بانک‌های این همه اختلاص رو رخ میده در فلان شعبه بانک ایکس در یالقوز آباد رئیس بانک میلیاردها دلار یا میلیاردها تومن می‌دزده و اختلاص می‌کنه میره پول جمع می‌کنه یک روحانی برای کمک مثلاً به محور مقاومت پولو برمی‌داره میره اینا یه نمونه دو نمونه که نیست چندین نمونهست خب باید این ریشه‌یابی بشه به افرادم برنخوره که چرا شما این حرفا رو می‌زنین خب اینا مبرهنه من فقط دارم در چارچوب ادبیات خاصی که هست اون رو بیان می‌کنم لذا پاسخ پرس شما می‌گویم که سیستم وجود نداشته، نظام وجود نداشته، هیئت بوده. این هیئت بر اساس جبر ایدئولوژیکی که ایجاد کرده تونسته قدرت مشروع ناشی از اون ایدئولوژی رو در این ۴۵ ساله اعمال بکنه. این ایدئولوژی الان ضعیف شده و ضعفش موجب کلام محوریش شده و کلام محوریش موجب این شده که در درون خودش هم با مقاومت‌هایی روبهرو بشه. انقلاب اول انقلاب بود. در ۵۷

بعد شد اسلامی بعد شد فقهی بعد شد ایدئولوژیک بعد شد کلام محور هرچه اومده اینور هیبت ارزشی خودش رو از دست داده ستون‌های ارزشیش چی شده فرو

فرو نریخته منقبض شده منسدد شده متهجر شده متسلب شده و موجب شده که واگرایی نسبت بهش پیش بیاد لذا امروز مردم دیگه اون تی المان‌های ارزشی دهه ۶۰ و ۷۰ رو قبول ندار

ندارن. در دهه ۹۰ می‌گوین اصلاح‌طلب و اصول‌گرا دیگه تمام ماجرا ارزش‌ها در نه فقط منطق ارزشی فرهنگی بلکه منطق ارزشی سیاسی ارزشی فقهی ارزشی هرچی بگید برید به ارزشی خط تیره اضافه کنید متزلزل شده و در حال فرویختنه تمام

خب آقای د دکتر اشاراتی که مخصوصاً به خود قانون اساسی داشتید بسیار قابل تأمل و قابل توجه هست ولی این قانون اساسی همون قانون اساسی ۵۸ه حالا درسته که در ۶۸ بازنگری شده ولی شاکله و شالوده همونه و اتفاقاً در این قانون اساسی ساختارهای تفکیک قوا به طور کلی نظامسازی هست. ضعف‌هایی دارد ولی قوت‌هایی هم در او هست و من به عنوان یک دانشجوی حقوق سیاسی وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم اتفاقاً سال‌های اول انقلاب مسیر حکمرانی به سمت نظامسازی در اون مفهومی که حضرت عالی تشریح و توضیح فرمودید داشته حرکت می‌کرده. اما با وام بگیرم از فرمایش حضرت عالی ذره ذره فاصله ایجاد شد که از یک نظام به کلام ختم شده در اون تعریفی که حضرت عالی فرمودید چرا؟ ببینین وقتی انقلاب پیش می‌آید من یه تئوری دارم به نام از پیروزی تا پیروزی من اشاره بکنم به ب ماده یک فصل پنجم قانون اساسی می‌گوید حاکمیت از آن الله است

بله

و هموس که اراده کرده است که این ت را به مردم تعویض کند و هیچ‌کس حق ندارد این حق خداداد را هیچ‌گاه از مردم بستاند. غریب به این حتی واژه‌ها ممکنه چند واژهش

اصلاً اصل ۵۶ که کلاً بیان‌کننده همین

بله اصل ۵۶ از اصل اول از فصل پنجم

بله

خب در اینجا شما حاکمیت از آن مردم شده دیگه خداوند تفویض کرده

بله

شما چطور تو نظامی‌گری میگی فرمانده که نباشه جانشین باشه جانشین حکم اون فرمانده رو داره

بله بله

خدا که روی زمین فرمان نمیده جانشینش فرمان میده جانشین کیه مردمن پس باید همه عناصر موجود در قانون اساسی جوابگوی مردم باشن نه سلسله مراتب قدرت لذا آیا نهادهای سیاسی میان به مردم گزارش بدن و اگر خطایی شده در جلو مردم بازخواست بشن

خیر

وقتی شما نظارت ندارید بابای بنا نیست ا بابای بنا متوجه شدید بابای بنا در نظر من چیه؟

چند تا تب همزمان ذهنم به چند سو رفته

حالا من برای اینکه ذهنتون زیاد مشوش نشه بگم بابا یعنی برنامه ریزی یعنی اجرا

بابا

یعنی بازخورد یعنی اصلاح یا بنای بابا می‌گفت تو اون برنامه طنز که می‌گفت مربا بده بابا اینجا بنای بابا وجود داره شما باید بازرسی کنی، نظارت بکنی، ارزیابی بکنی، ارزش‌یابی بکنی میشه چی؟ میشه بنا. بنا

بابا چی میشه؟ این برنامه‌ریزی‌ها اجرا میشه، بازخورد پیدا می‌کنه، اصلاح میشه. چه کسی باید این کارو بکنه؟ بابا رو حفظ بکنه، نگه داره. حتی اگر نظام پاتریمونیاله، پدرسالاره،

پدرسالار

پاتریمونیالم باشه پدر ست که بالا نشسته بر همه حکم و جایگاهش محفوظ میگیم نه نظام جمهوری اسلامی که خب جمهوری معنا داره اسلامی مرحوم نداره نظام معنا داره میگه آقا این بابای بنا یه بنایی وجود داره که این رو بنیااند گذاشته بنیان گذاشته باید بر اساس اون سنجید برنامه‌ها رو سنجید نوع اجرای برنامه‌ها رو سنجید بازخوردها رو دید اصلاح کرد بر اساس چی؟ بنایی که اون بنا گذاشته. خب بر اساس بگیم اصلاً قانون اساسی زیل منویات آیت‌الله خمینی سال ۵۷ به عنوان یک رهبر کاریزیک که هرچی بر علیه ایشون کسی بگه یک رویکرد امنیتی پیدا می‌کنه. میگه آقا صحبت‌های آیت‌الله خمینی رو بیاریم. میگه هر وقت شما با هم دعوا می‌کنید و جناه و حزب و اینا بدونید منافع اومده

مسئله اسلام نیست. خب اینو من گفتم نو چرا پخش نمی‌کنید؟ من که نمیگم که من استناد می‌کنم به صحبت‌های ایشون. خب وقتی نمی‌کنید یعنی چی؟ یعنی منافع بر چی ارجعیت کرده پیدا کرده؟ اهداف ملی

بر ارزش‌های دینی. ارزش‌های دینی شده دکان و دستگاه تبدیل به سازمان و نهاد نشده. مانوئل کاسلز در جلد اول سهگانه‌هاش فرق میان چی رو چیو چیو مشخص می‌کنه؟ بنگاه، سازمان و نهاد. نهاد مجموع سازمان‌هایی هستن که رسالت ملی بر خودشون قائلن. ما سازمان‌هامون، وزارت‌خانه‌هامون رسالت ملی برا خودشون قائلن. من تک‌تکارهایی که انجام شده تو ۴۵ ساله تو دولت‌های مختلف رو میشه آورد. از دولت رئیس‌جمهور بنی‌سد گرفته تا رئیس‌جمهور پزشکی الان. خب اینا شاخصه دار. یشه اندازه گرفت میشه نظارت کرد میشه بازرسی کرد یه میتیکومون لااقل بذارید با ۴ار تا آدم که یه علامت میتیکومون داشته باشن برن اینا رو بررسی بکنن سازمان بازرسی کشور وجود داره من آدمایی تو سازمان بازرسی می‌شناسم که آدمای بسیار بسیار موثقی هستن یکیشون از رفقای ۴۰ ساله منه زحمات کشید خب اینجور آدما چرا میدون پیدا نمی‌کنن؟ هنوزم فکر کنم بزرگا آهنگ می‌نشینه نه قیطریه و فلان هستن باز آدمایی که میشه بهشون اتکا کرد ولی چرا این‌ها نیستن که بذاریم میتیکونشن برن همه جا رو ببینن؟ خب یه دلیلی داره دیگه چون هواشی مریدان و این‌هایی که هستن عیت پیدا کردن چرا استادان نقاد وضع موجود حذف میشن به نام چی اسلامی کردن دانشگاه به نام چی خالص‌سازی خلوص ناشی از شریعت این رو میگه یا قوانین میگه چرا پزشکان حاضق ما باید همه برن می‌گوین تجزیه ایران ببخشید من خیلی خودمونی حرف می‌زنم تو حرف زدن ببینید جناب یزدون پرست میگن تجزیه ایران. تجزیه ایران فقط تجزیه جغرافیاییش که نیست که من بگم مثلاً خوزستان رو از ما جدا می‌کنن، تاکستان رو از ما جدا کنن، اون ایرانی اصیل که امروز باید در ایران کمک بکنه به کشور من ایران چرا باید در آمریکا زیست بکنه؟ چرا وزرای ما باید تو سوئد باشن؟ جوانان خوشفکر ما وزیر بشن تو سوئد و رئیس مجلس بشن در کشور خودشون نباشن. دیروز یک جوانی بعد از سخنرانی من در یک جا اومده به من میگه می‌خوام برم کی این عوض عوض میشه تو هر وقت بگی گفتم جوون من جاد باشم نمیرم وضع رو کی باید عوض بکنه وقتی تو بری منم برم اونم بره اینجا رو کی عوض می‌کنه ببینید مسئله اینجا اینه من مطهرنیا شعار بدم نقد کنم ولی وای نیسم تا کار فکری کار من اینه دیگه من اینو بلدم هرز کار خود شو به خوبی انجام بده. من دارم نقد می‌کنم میگم آقا ما به ۵۷ و اون‌هایی که انقلاب کردن احترام می‌ذاریم. میگیم اون چیزی رو که شما سال ۵۷ می‌خواستید این بود؟ اگر این بود که خب ۵۷ ما اشتباه کردیم گفتیم شما انقلابی هستید و شریعت رو می‌خواید پاس بدارید و مسلمان هستید و مؤمن هستید و متعهد نیستید. اگر این نبود اون‌هایی که تعهد ندارن میگید چگونه عوض کنیم؟ کار شاه قی نیست شما ۱۵ هز۰ آدم متعهد و متخصص چون اگه متعهد باشه تخصص نداشته باشه که جلو نمیاد

خدا رحمت کنه مرحوم چمران رو بله

خب به من بده بگو ۳ سال وقت داری این مملکتو درست کنی من میام ۲۵ از آدما رو که هستن الان همه حقوقی رو که دارن به حق طبق قانون بهشون میدم میگم برید خونه‌هاتون ۲ ۵ از اون ۱۵۰۰۰ تا رو میارم سر کار بعد از ۶ ماه خود این ۲۵ که تازه آوردم با ۲۵ دیگه اخراج می‌کنم نه اخراج به معنای میگم همون حقوقشونو میدم میگم برید سر زندگیتون اینم حقوقتون ب

به یکی گفتم به من گفت مطهن چرا اون ۲۵ خودتو گفتم برای اینکه اون ۲۵ خودمو ظرف ۶ ماه خرابش می‌کنن فاسدش می‌کنن و او بدتره چون خودمو آوردم پس باید زودتر بذارمش کنار ولی شما ۰ آدم نه ۳۰۰ آدم متعهد متخصص یا متخصص متعهد پرورش دادی تو ۴۵ سال تو نظام ارزشی فرهنگی ارزشی دینی ارزشی دانشگاهی چی چی ۴۵ ساله چی که الان آقای عارف معاون رئیس‌جمهور نقل می‌کنن از رهبری من نمی‌دونم واقعاً ایشون گفتن یا نه من به قول ایشون میگم که ما ۱۰۰ تا مدیر پرورش بدیم تازه بعد از ۴۵ سال پس این همه دانشگاه‌های ما چیکار می‌کردیم؟ دن این همه حوزه ما چیکار می‌کرده؟ حوزه که تو همه چیز از کهکشان گرفته تا هوش مصنوعی الان داره کار می‌کنه. مدیر نتونسته پرورش بده بر اساس مدیریت اسلامی که میگن هر چیزی رو به پسوند اسلامی می‌ذارن. دانشگاه اسلامی نبود. حوزه که اسلامی بود نتایج این چی شد؟ این حرف ضدانقلاب من می‌زنن. ض من اینه که آیا ما توانسته‌ایم واقعاً این مهم رو برآورده بکنیم؟ ما قرار بوده دنیای مردم رو نه تنها بسازیم بلکه بهشت برین رو هم برای مردم

به ارمقان بیار

به ارمقان بیاروریم الان دنیای مردم ما چیه؟ من می‌گویم ما اجتماعی داریم فناوری داریم زیستبوم داریم اکوسیستم درست

بله

سیاست داریم اقتصاد داریم ارزشی فرهنگی داریم رسانه داریم امنیت داریم آرت وش یا آرتش داریم نیروی انسانی ارتش داریم حقوق داریم توسعه داریم اخلاق داریم ۱۲ تا درایور فورس اینا شاخصه دارن زیستبوم ما کجای وضعیتش نسبت به گذشتهش و نسبت به همسایه‌ها و جهان قرار داره

خیلی سخت نیست حد زدن تماعی ما چیه تعداد معتادانمون چیه تعداد فقرامون چقدرن طلاق طلاق طلاق‌های گوناگون و متنوعی که وجود داره فساد و فحشای اجتماعی اگر نبود که ما می‌گفتیم پری بلنده بود و این‌ها شما نمی‌دونم سنت می‌رسه من کلاس دوم راهنمایی بودم انقلاب شده بود یه دوستان می‌گفتن ما می‌خواهیم وقتی می‌رفتید تو خیابون و حرکت‌های انقلابی ما نمی‌خواهیم فحشا باشه در تهران مثلاً فلان خانه وجود داره، فاحشه خانه وجود داره. خب لادقل یه نظم خاص خودشو دار. خب این‌ها رو که نمی‌تونی شما با من بگی اینو نگو. خب مردم می‌بینن حالا اومدیم من نگفتم شما پخش نکردی. لذا این نقد باید منصفانه باشه تا دفاع معقولانه باشه. اگر نقد من منصفانهست شما نمی‌تونی دفاع معقولانه بکنی. مجبوری چیکار کنی؟ مطهرنیا فلان است مطهرنیا فیسال است یا حاتم فلان است یا صادق فلان ناسادق است یا مصطفی بد می‌گوید همه اینا رو می‌دونید کییا رو میگم؟

بله بله

خب ما حرفی نمی‌زنیم که ناراست باشه میگیم آقا شما اگه نمی‌خواید خوب باشه شما به ما میگید چه باید کرد شمایی که نقد می‌کنید ما بارها گفتیم چه باید کرد من ۲۰ ۲۳ ۲۳ بخش مکتب سیمرغ نوشتم این همه مطلب راجع به جنگ‌های سایوار نوشتم این همه مطلب برای ارتباطات نوشتم گوی اتاق شیشه‌ای گوی بلورین فلک آبکینه جنگ‌های نامتعادل جنگ معلق جنگ ناموری جنگ پنهان دارم می‌نویسم خب کسی میاد بگه خرت بمند بعد به من مطهرنیا در یکی از بهترین مراکز با آدم‌هایی که من بسیار براشون احترام قلم به سبکی با من حرف می‌زنن میگن انگشترتو ببینیم چندو گفتن تو این انگشتر بنده آه بیاد بیرون این نمی‌دونم چی میگن موکل این جنه بیاد بیرون بیا بیرون ببینیم بیاد بیرون خب این آیا مملکت رو درست میکنه

من خب بابت این فرمایش که خیلی شرمگین شدم به عنوان یک ایرانی و خدمت مخاطبین عرض کنم زمانی که جناب استاد از در های این وطن صحبت می‌کنند و من در برابرشون نشسته‌ام. چشمانشون پر از اشک شده و بر دستانشون هم لرزه افتاده. شاید در قاب تصویر نباشه ولی این احساس تعلق به وطن این وظیفه اخلاقی وطن دوستوستی و نگران آینده بودن برای ایران و ایرانی واقعاً ستودنیست. یک حسرتی می‌ماند بسیاری رفتند اندکی چون استاد ماندهند و ما کی میخواهیم استفاده کنیم آقای دکتر من چند روز پیش یکی از فرمایشات حضرت عالی رو تو صفحه شخصی خودم بازنش دادم اونجایی که حضرت عالی بعد از جنگ مینیاتوری اشاره فرموده بودید که ترورها از بیرون به درون انتقال پیدا می‌کنه و متأسفانه ما هفته قبل شاهد ترور دو قاضی بودیم. خب این گوشزد شده چند حدود مثلاً ۲۰ روز یه ماه قبل از اون حضرت عالی گوشد

بعد از آمدن ترامپ روز دوم سوم بعد از رأی آوردن ترامپ که پیش‌بینی کرده بودم حتماً رأی میاره این‌ها رو بررسی کرده بودم و آمادگی بود حتی گفتم ترامپ چیکار خواهد کرد و مکعب در واقع چون ذهن من مکعبیه مکعب در تثیر رویداد مکعب روندها رو گفته بودم و گفتم جنگ مینیاتوری هست ائتلاف بر علیه ایران شکل می‌گیره که داره شکل می‌گیره و شکل گرفته از صلح ابراهیم شروع شده و بیشتر خواهد شد ترورها از درون برون به درون میاد نه اینکه برون انجام نشه از برون به درون انتقال بود یعنی گسترش پیدا می‌کنه و الان شما د تاشو متوجه میشین جاهای دیگه هم ممکنه یه حرکت‌های دیگه بشه که آدمایی رو بزنن الان رسانه‌ای نشه من خبر ندارم الانم نمیگم و ولی بر اساس رویدادها و روندها و برونیابی روندها و ادبیاتی که موجوده از همین خبرهای آشکار من یک چیزهایی رو متوجه میشم بعد میاد خب اون کاری که کردن اقتصاد رو فلج خواهند کرد و فرو خواهد ریخت همین الان دیگه نفت ایران به این راحتی فروش نخواهد رفت شما ببینید این حجم ۷۰۰ میلیارد فکر کنم اگر اشتباه نکنم ذهنم اشتباه نگنه چین داره با آمریکا با ما چقدر داره جلوشو می‌گیره و خرید همین چین هم جلوش دوباره گرفته خواهد شد و دیدیم که ترامپ موضع کرد اگر من نگفتم این‌ها از روی زمین به مریخ میرن خندیدن گفتن تو هپروت میگی تو چه حرفا می‌زنی زمانی که من در دهه ۱۳۹۰ ۹۲ جناب آقای اسلامی استاد من بود در روابط بین‌الملل جوون‌تر از منم بود خب آینده پژوهی دور دومش بود ما می‌خوندیم اساتید هیچ‌کدوم متخصص آینده پژوهی نبودن. ایشون اومد سر کلاس به من به ما گفت پژوهش کنید. من پژوهشی به نام نظم آینده جهانی رو در روابط بین‌الملل ۴ تا سناریو اون زمان نوشتم. دنیای تک قطبی، تک چند قطبی، دو قطبی منعطف و دنیای واقعیت موازی. من فضای مجازی رو گفتم واقعیت موازی

موازی و این واقعیت موازی بر واقعیت عینی ما داره حاکم میشه. الان به هر تقدیر ائن این رو نشون میده. دنیای آینده دنیای بسیار پیچیده‌تری خواهد بود.

سال ۹۲ فرموده.

سال ۹۲ این‌ها رو نوشتم از سال ۸ ۷۸ ۸۸ ۸۷ شروع کرده بودم همون رو آوردم در قالب مثلاً یه پروژه و ارائه دادم سر کلاس نمرهشم گرفتم نمره خوبی هم گرفتم ولی نکته‌ای که وجود داره این هستش که الان که این‌ها رو می‌بینی باز هنوز نمی‌خوان باور کنن. میگی آقا این آیین ق قدرت از روی زمین میره به مریخ همین چندی پیش بود من مصاحبه کردم گفتم این کار میشه گفتن تو حرفای مریخی می‌زنی خب همین پریروز پریروز بود دیگه مراسم تهلیف آقای ترامپ درراومد گفت ما پرچم امریکا رو در مریخ من هپروتم یا شما نوک بینیتونو بیشتر نمی‌بینی به من میگن روش تو چیه خب بیاید بشینید من درس بدم روشو این نیست که به من بگید ما در یه جایی به من میگن که ما به نتیجه کاری نداریم به روش کاری داریم مرکز راهبردیه خب راهبرد دوراد دور اندیشی استراتژی میگه بمیر بدم به نتیجه کاری داره تو چیکار داری به روش من اگه حرف من اشتباه درراومده بگو حرفت اشتباه درراومده اشتباه درن نمیده در نیومده میگه انگشتر بده به من

آقای دکتر واقعیه این یا مزاهه نه

نه حرف اون آقایون که گفتن

به خدا به گفتن میشه این انگشته رو ببینی گفتن اینو ببینید همونو ببینید می‌خوای بقیه انگشترا منم بیارم ببینید ببینین واقعاً گفتن گفتن می‌تونیم این انگشترو چرا می‌خوان انگشتر من رو ببینن انگشترای من رو ببینن

یعنی مثلاً

چرا مثلاً تو کلاب هاوس یکی درومده گفته ایشون موکل داره با اینا سر کار داره میره جلوتر رو اون می‌بینه میاد میگه چرا شما مثلاً این همه حرف زدی یکیش اشتباه در نیومده خب چیکار کنم اشتباه در نیومده برم خودمو بکشم ببینید عزیز دل من منطق اینجاست که شما یک علمی وجود داره که همین امریکایی‌ها ازش سود می‌جورن. آمریکا بارها گفتم یک کشور با دانشگاه‌های اجتماع‌پرور و دولت‌سازه. ترامپ عددی نیست. اگرچه عددیست ولی اونی که داره کار می‌کنه هرتیجه. اوباما اگر چهدیست اونی که کار می‌کنه مؤسسه سیآی اسآی جان جیهامر و جوزف نای و آوردن آرمیتاژ جمهوری‌خواه در نوشتن قدرت هوشبند مریکاییه. قدرت هوشمندتر آمریکایی رو که معاون وزیر اطلاعات وقت داماد آقای دریه نجف آبدی در ایران روش کار کرد و من هم ناظر پروژه‌ش بودم در ترجمهش و کارهاش. چرا این‌ها رو نمی‌بینیم؟ چرا این منطق رو نمی‌خواهیم قبول کنیم؟

خب آقای دکتر اگر ما این شد روایت ۴۵ ساله تا امروز اگر تحقیب محسوسی نداشته باشیم نظام به کجا میره؟ یعنی آینده این حکمرانی و این نوع حکمرانی در سال‌های آینده که ما به هر حال دغدغه جانشینی رو داریم، اتفاقات منطقه‌ای رو داریم و همین اشاراتی که حضرت عالی فرمودید اون مراحل جنگ‌های چندگانه و خواب‌هایی که به هر حال همیشه برای این سرزمین، دشمنان این سرزمین دیده‌اند رو داریم. ما به کجا می‌رسیم؟ اگر تغییر مسیر ندیم؟ ینید دشمنان این سرزمین چه دشمنی می‌کنن؟ چرا ما ایران رو تجزیه می‌کنیم؟ وقتی شما نخبگانت ۸ میلیون ایرانی خارج کشورن یعنی ایرانی رو تجزیه کردی دیگه تجزیه که فقط خاک نیست که قدرت این سرزمین تجزیه میشه اینطوری دیگه خب سلایق گوناگون دارن سلایق گوناگون رو بپذیریم اولین چیزی که باید در ایران عوض بشه به عقیده من بر اساس مکتب سیمرغ و سیمرغ و بازخوانی یا خوانش قرن بیست و یکم یه مدل کورش کبیر نه بریم تو گذشته و تو استخوان‌های پوسیده بمانیما بازخوانی یا خوانش قرن بیست و یکمی

کورش کبیر

یادمون باشه ایرانیت و اسلامیتی که آقایون خیلی بهش تأکید دارن اسلامیت اگر جلو ایرانیت بذارن خود رو در درون خواهند شکست که شکستن که دلیلشم واقعاً مشخص ست

به دلیلی که منفعت بنگاهی وجود داره

بنگاه‌های خاصیست که منفعت بنگاهی داره من بازتر از این بگم

فکر می‌کنم

اجازه بدید ندام مشخصه

این منفعت بنگاهیه سازمانم نیست بنگاهن دنبال منافع خودشونن چه اونی که افراطی به اینور تکیه می‌کنه چه اونی که افراطی به اونور تکیه می‌کنه من بذارید بگم افراطی بودن رادیکالیسم امنیت‌سوز و آزادی فریبه من همیشه گفتم شما باید لذا مردم ایران رو باید از حالت بافتاربندی که گفتم بافتار مغزی ما ایرانیان لوگوسنتریکاله فقطم مذهب نیست ما ایرانیان هویتمون مذهبیه و مذهبمون رو برای اینکه در درون نابودمون کنن لوگوسنتریکال کردن تبدیل کردن به کلام صفر و یک خوب و بد بالا و پایین ببینین کسی که می‌خواد با مردم سخن بکنه میره و از پله بالا اون بالا می‌شینه با مردم سخن میگه لی که خوانش قرن بیست و یکم کوروش رو داشته باشی کوروش کجا می‌نشست؟ حتی صندلی حکومت کوروش پایه‌هاش از پایه‌های این مبلی که من و شما نشستیم کوتاه‌تره. برید ببینید مطالعه کنید کوروش چه چیز در دست دارد شمشیر در دست دارد یا یک طرف عصایی در دارد که سرش گرده که کیا؟ خدام‌های

امام رضا دارن.

امام رضا دارن. بله

و دست دیگر کوروش بزرگ چیه؟ نیلوفر آبیست بله نیلوفر

نیلوفر آبین نماد چیه؟ نماد محبت به مردمانه

عشق و

عشق و گسترش محبته این بده و من باید بگم که

اون نماد چیه آقای دکتر

قانونه

قانونه

اون قانونه

قانون و عشق

قانون و عشق

خب الان اگر

نمیگه حتی ماکیاولی نیست مکول می‌دونید چی میگه که تو پرنسش شهریارش و گفتارهاش

در پرنس میگه یه آ حکومتی خوبه که آرتشو خوب داشته باشه و قوانینو خوب

اونجا میگه چی داشته باشه قوانین خوب داشته باشه و عشق و محبت به مردم مردم رو داشته باشه این زیبنده‌تره شما جلو غرب بذارید یا نه مگر شما نمی‌گویید علی بن ابیطالب رفت کمک کرد به کسی که در جنگ کشته شده بود و همسرش و بچه‌هاش علی رو عامل می‌دانستن در این عمل و رفت سر در تنور داغ کرد و نون پخت گفتعلی بچش ظلم مردم جهنمی سوزان‌تر از این در پر در پی داره بله

در پی خواهد داشت این‌ها را گفتید ما قبول کردیم آمدید چطور انجام دادید چطور انجام دادید آیا ظلمی که بر مردمان در خیلی جا میشه جلوش وایسادید میتیکمون‌ها درست عمل کردن یا اختلاص ۳۰۰۰ میلیاردی شد گفتید و کنید رسید به ۱۰ میلیاردی ۱۰ میلیاردی ۹۵ میلیاردی ۹۵ میلیاردی حالا میگن یه چیزی تو دارو بوده جلوشو گرفتن حالا عناصری گفتن من نمی‌دونم بوده یا نبوده خبره خبرم تا موثق نباشه نمی‌تونی تبدیل به داده بکنی و دیتا ولی بوده دیگه قبلیاش که شده

قبلیاش که اثبات شده

خب پس شما باید این تفکر مردم رو بافتار ذهنی مردم رو عوض کنید من پارادایم نوشتم دکتورین براش نوشتم سیاست کلان نوشتم استراتژی براش نوشتم وسط این رودمپو دید م تاکتیک و تکنیک نوشتم و درس گفتارشو جدیداً درس خواهم داد. خب عذر می‌کنم از چه طریقی که اگر مخاطبین ما هم

ما در اندیشکده شروع می‌کنیم. من منتظر فرصت هستم انشاالله از سال آینده یه جلسهشو میخوام این برای سؤال بذارم ولی دیگه وارد اسفند میشیم و مردم مشغول حسابخوانی‌ها و مشغول رسیدن به نوروز هستن و بعد از نوروزم خب ما هیجانات زیادی رو در کشور خواهیم داشت. طبیعیست که این به وجود خواهد آمد و این احتمال وجود داره ولی باید ما کار خودمون رو بکنیم و من کار خودم رو خواهم کرد

آقای دکتر اون اگر درست درک کرده باشم حضرت عالی آن چیزی که از باز خوانی اندیشه کشت در قرن ۲۱ حالا نمیدونم این عبارتی که گفتم درسته یا نه رو اشاره دارید این است که حاکمیت از جایگاه پدرسالاران خدایگانی بیاد پایین

کنار مردم بشینه مردم جای وحدت در کثرت و کثرت در وحدت به عنوان پارادایم بگه کثرت در وحدت و وحدت در کثرت مردم در حاکم تجلی پیدا نمیکنن حاکم در مردم تجلی پیدا می‌کنه و باید پاسخگوی مردم باشه این یک در اینجاست که میگن یه وقتی به من میگن که خدا در کجای این کیهان وجود داره من می‌گویم بگویید کیهان در کجای این خدا وجود داره خب کیهان در کجای این خدا وجود داره حاکم باید در درون کیهان مردم خودش رو نشون بده. او خدا که نیست که همه ما در درون نیروی آفرینشگری قرار داریم که در همه آفریده‌ها جاریست. همان قدر که من خدا درم جاریه این مبل هم درش جاریه. اون میز هم جاریه. این کتب هم جاریه. اون دوربین هم جاریه. یک انرژی معنادار و قابل تعریفه و اگر اون انرژی رو درک کنی بهش وصل بشی مام است. خب در این چهارچوب شما به عنوان یک حکمران باید در کنار چی باشی؟ در برابر کنار مردم باشی. بر اساس یک قاعده شما فراهمسنگ شدی. فراهمسنگان اجتماعی عبارتند از نخبگان آلیت، پویا اندیشان انتلکتوئل، براد مایدنت‌ها سراآمدان. این رو من در رساله دکتران که اینجا قبول نکردن و دفاع نکردم گفتم دانش‌آموخته دوره علوم سیاسی فلان جا آوردم چاپم شده به قسمتی از اون اینا فراهمسنگان اجتماعی سال ۸۱ که اون رو می‌نوشتم گفتم به جای چانهزنی از بال فشار از پایین چانهزنی از بالا برید فرهنگ پروری در پایین بکنید و پرسمان به معنای اینکوایر از بالا

اینکوایر نه پرابلم خدا حمت کنه ملک سلطان رو در دانشگاه تهران پارسال فوت کرد خدا نور به قبرش بباره او گفتمان گفته بود و در واقع من پرسمان رو آورده بودم اون پارابلم رو گفته بود خدا رحمت کنه قان ایراد رو اون به من گفت و نقد کرد من به ایشون گفتم این کوهای منظور منه گفت پس این فرق داره با اون که اون خدا بیومرز می‌گفت لذا من گفتم فرهنگ پروری در پایین پرسمان مردم رو نباید عقلانیت ابزاری گذاشت فشار در پایین آد خورد رفت بالا حکومت رو گرفت کاری هم نتونست بکنه اصلاحی هم نتونی انجام بدی ببینین ما مسئلون اینجاست پس باید پارادایممون عوض شه بافتار ذهنی عوض بشه و پارادایم بشه کثرت همه با هم اتحاد نیست ه ببخشید همه با من اتحاد نیست که یه واحدی وجود داره همه هرچی ایشون بگن یا اون بگه یا اون بگه این نیست همه با همه با هم خردورزی می‌کنن می‌اندیشن باید در برابر کاری که می‌کنن مس ر باشد. من اگر امروز استاد دانشگاه هستم فقط نباید از رو کتاب یه چیزی رو بخوانم. باید چی داشته باشم؟

تعامل با دانشجو

تعامل با دانشجو داشته باشم. باید شخصیت داشته باشم. رسالت داشته باشم. قب قدیم می‌گفتن طرف استاد دانشگاهست. نمیره ۴ار تا کتابو درس بده بلکه رسالتی ملی برای خودش قائله. حرف حق رو شنید پای اون حرف حق می‌ایسته. خب اینا استاد دانشگاهی

یعنی نهادی عمل می‌کنه اون فرمش. عمل می‌کنه. نهاد دانشگاه بنگا که نیست که طرف بیاد پول بده به منم یه درسی بدم یه نمرهم بهش بدمیه مدرکم

یا مدرکم بهش بده بره ادراک به وجود نمیاد تازه ادراکش به وجود بیاد نهاد نشه به چه درد مملکت می‌خوره شما فروزانفرها رو داشتی کم بود ناتل خانری کم بود حالا ممکنه شما از نظر سیاسی نقدشون کنی من کاری ندارم ز اساتید برجسته ما کجای این میدان قرار دارند؟ شما میای در دانشجوی دکترا برمی‌داره در دانشگاه به خاطر اینکه پول کمتر بده به اساتید میاره درس میده اونم دکترا تربیت می‌کنه دفاعهم می‌کنه دکتر باید یک چیز جدید داشته باشه منی که استاد راهنمام ۹۹ و۹ده درصد رساله‌هایی که اسمم روش هست خودم قبول ندارم بگم الان در این فراآیند مجبوری طرف به خود من همین طور دکترا دادن خوبه به من نگید دکتر ادراک من رو ببینی خب اگر این نشه و در عمل تجلی پیدا نکنه اتلاف چی به وجود میاد در حکمرانی انرژی اتلاف چی به وجود میاد منابع

اتلاف انرژی و منابع به وجود بیاد در همه وجه‌ها کی ضعیف میشه حاکم موجودگه موجود حالا من دلم به وضعیت حاکم موجود می‌سازه یا اونی که میاد میگه صل علی محمد نمی‌دونم ۱۰۰ تا شعار میده خب شما وقتی در کنار خودتون آدم‌هایی رو می‌ذارید که این حال چه حاکم گذشته محمدرضا شاه فقید اگه اون هم این نبود رفتن اعلیحضرت همایونی قدرت قدر سلطان خدایگان اگه نبود برید بررسی کنید من بودم بزرگ آرتش‌داران به درستی هم آرتشه‌ها و ایشون درست تلفظ می‌کرد آرتش خود ایشون چون ایشون گفته بود اون زبان میگن نگید آرتش

ولی آرتش درسته خب این اگر نگفتن کیا رفتن گفتن کسانی که رانت می‌خواستن استفاده کنن کسانی که ۱۰۰۰ تا مسئله آدم‌های خوبی هم بودن در اون زمان الانم آدم‌های خوبی در این زمان هستن ولی قلیلن همانگونه که کم‌کم در اون زمان قلیل شد اگر نبود تهرانیان که من ۴ ده امسال رو روز وفاتش بود روز تولدش اول دوم فروردین مردم عید روز و وفات ایشون رو روز ملی آینده ایران اعلام کردم نامه هم نوشتم آقای پزشکی که این روز بذارید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز آینده ایران و ایران آینده روز ملی کنید به آینده ایران بیاندیشیم همه همش در بند تاریخیم کودتای ۲۵ مرداد بود یا ۲۸ مرداد صدق ملی بود یا غیرملی کاشانی چکار کرد آیتالله کاشانی انگلیسی بود یا غیرانسی تمام شد پرونده رو یه بار ببندید وزن‌های گذشته رو زمین بذارید وزن گذشته و عبرت گذشته رو بردارید بعد فشار حال رو کاهش بدید کشش آینده رو این جوون این مملکت چرا بخواد از کشور من بره ۱ مردم جهان ۱۲ منابع جهان رو داریم هنوزم داریم باید اینج‌جوری زندگی کنیم. باید دلارمون الان ۸۳ تومن باشه با یه عدسه آقای ترامپ در روز تهلیف ۲۰۰۰ تومن بره بالا. این قدرته. حرفی که می‌زنیم ناراسته. بیاید بزنید تو گوشمون. ولی اگر حرف حق می‌زنیم اگر درست میگیم برید خودتون انجام بدید. ماهم نمیایم. بذارید ما معلمیمونو می‌کنیم بازنشسته میشیم میریم می‌میریم. قای دکتر این سرنوشت با همین دست فرمان که تا اینجا آمدیم سرنوشت چیه؟ یعنی آینده ما به زودی چه خواهد شد؟

همیشه گفتیم دیگران کاشتند و ما خوردیم ما می‌کاریم و دیگران بخورن. شما دانشگاه تهران به وجود آوردی در یک زمانی دانشگاه صنعتی شریف به وجود اومده دانشگاه صنعتی امیرکبیر به وجود آمرده نتایجش دانشجوهایی بودن که دیدیم چه کردن ۵۷ اگر ۳ قطره خون رو چی به وجود آورد الان دانشگاهی که شما ساختی و این همه کمیت دانشگاه رو افزونه کردی چی برات به وجود آورده خروجیاش کو کی این کارو کرده میگه آمریکا و اینا نذاشتن خب اگه این آمریکا نمی‌ذاره شما کاری بکنی شما عرضه نداری در برابر آمریکا کاری بکنی لااقل یه نفر از خارج بیارید اینجا مثل تیم ملی فوتبال مدیریت کنه اتلاف انرژی و اتلاف منابع نباشه وقتی الان میگن سلبریتی‌ها آمدن این کارو کردن این کارو کردن فلان ورزشکار فلان هنر بشه شما استاد دانشگاه رو از هیض انتفاع انداختی روحانیت اسیرتو حتی از هی انتفاع انداختی ننداختی

بله

خب کمکم سلبریتی هم جای خودشو داره من احترام می‌گیرم من به هنرمندان آدمگونه عاشق وطنم بسیار بسیار احترام می‌ذارم خاک پاش به ورزشکارام همین‌طور ولی اون آدمی که خودش رو نمی‌فروشه دلا نمیشه خم بشه و پابوس باشه ما دیدیم آدمای بزرگی که در حد علامهگی بودن پا بوسیدن اونی که پا می‌بوسه دنبال چیه؟ بزرگان رو متوجه نمیشن نان قصد ندارید از آینده بگید.

بله عرض کردم اگر می‌خواهیم آینده رو بسازیم، آینده ایران رو من در کتابی به نام آینده‌نگاری و آینده نمایی انقلاب اسلامی سال ۱۳۹۵ دانشگاه آزاد اسلامی منتشر کرد. من خودمم ندارم کتابشو. اونم می‌دونم انبار شده لااقل از انبار بیارن به خود من بدن حداقل اینجا امیدوارم بشنون. تازه اونجا سناریوهای خوبو نوشتیم چون اگه نمی‌نوشتیم که چاپ نمی‌کردن که آنچه که در جلو آینده ماست من گفتم در پیروزی تا پیروزی عرض کردم یکیش

وقت انفجار انقلابی انفجار انقلابی کی بود سال ۵۶ دی ماه تا کی

تا

قانون اساسی که اومد ۵۸ ۱۲ فروردین ۵۸

بعد وضعیت انقلابی از ۱۲ فروردین ۵۸ تا کی تا دوم خرداد ۷۶ که آقای خاتمی شد رئیس‌جمهور

وارد چی شدیم فصل انتظار انقلاب شدیم پس فصل اول انفجار انقلابی بود فصل دوم وضعیت انقلابی بود که شما هی نهاد ساختی کمیته‌ها سپاه پاسداران جهاد سازندگی چقدر خرج شد من خودم هر هفته پنجشنبه جمعه تو روستاها بودیم یا داس بود یا بالای درخت مثل دورجون دورجون خودمو میگم

استغفرالله نفهم

نه واقعاً خودمو میگما دور از دیگران مثل میمون چیزی می‌کندیم سطح می‌زیم به کشاورزا کمک می‌کردیم افرادش رو بگم بذارید بگم دوستان بدون حاجی علی فارسی شهید شد محسن حاج جعفری شهید شد جواد شعار شهید شد سید علی ابهری شهید شد

ا دوستان شما

بله دوستان من بودن

من تو بخش فرهنگی جهاد سازندگی کار می‌کردم به

چه انسان‌های خاصی هم بودن واقعا

محمد اشنویی شهید شهید شد محمد ثابت شهید شد علی‌رضا و محمدرضا سهایی ش د شدن. رضا آبیاتی پدرش باربر بود. اومد در خونه از من خداحافظی کرد. رفت خبرش رو آوردن. این خون‌ها ریخته شده. خیانت به همین خون‌ها تاوان داره. من نمی‌تونم خیانت کنم. دستمان گردنم ببندم. هر روز یادشونم. حتماً باید تسبیحی دست بگیرم ولا لالینم نوک زبانمو ببرم بالا اونجا مرحوم یشربی امام جمعه کاشان به ما میگفت ولا

تمام شد آخه چه خبره اگر اون حضرت حق ننشسته و می‌بینه در کنج تنهایی ما ما رو می‌بینه اگر باور داریم نباید به مردم ریاکاری کنیم یاکاری لازم نیست کار خودتو انجام بده شفیعه بندازی که ۳۰۰۰ میلیارد ببری خوبه یا دستمان گردن ببندی

و در خدمت

و در خدمت مردمو برای خاطر نظام فکری باشه که خب اگه م انقلاب اسلامی مسلمون شدن اصلاً مردم ایران با حمله اعراب و سعد وقاص و این‌ها به ایران اگر اسلام آوردن مردم ایران قبل از اینکه اسلام بپذیرن به این معنا مسلمان بودن، موحد بودن، پارسا بودن فقط من نمی‌دونم چی ایرانیا رو آورد می‌دونم‌ها آورد دو قطبیشون کرد اهورا و اهرمن حد وسط نداریم سپید و سیاه دینی رو که آیینی بود که مهربانی بود میگن غرب‌زدگی دیالکتیک هگل چی میگه؟ ستیزش و سازش ازداد ما بیشتر به اون عمل می‌کنیم من میگم چالش و زایش همتایان رب و شرق نمی‌شناسم. یهودی و مسیحی و این‌ها انضمام به ماست. همه ما آدمیم. شما می‌تونی آدم مسیحی رو به رسمیت بشناسی. آدم یهودی رو به رسمیت بشناسی. حتی تندرو بشو. بشینی باهاش گفتگو کنی. با جدل احسن. اگر امام باقر شیعیان امام صادق شیعیان چه می‌کردن؟ اول انقلاب مگر نبود تو همین تلویزیون کیانوری و به بهشتی و

بله

مطهری و دیگران اومدن چی شد آقای اگه نگفتن که مارکسیست رو باید در دانشگاه مارکسیستا درس بدن امروز خودتون خودتونو قبول نمی‌کنید طرف معدلش ۱۳ه فوق لیسانس میاد عضویت دانشگاه تهران بپذیره معدلشو در هر سه دوره ۱۸ و ۱۹ اعلام می‌کنه بعد رئیس دانشگاه بعد میاد می‌نویسه که سیاسی کاری کردن ایشون نذاشتن بماند حالا چی اینا رو که مردم می‌دونن افراد ونن در تاریخ مضبوط شده، جاهایی نوشته شده، امروز می‌ذارن اون طرف بیاد این حرفو بزنه. افراد حامل این واقعیت‌ها هستن و فردا بروز پیدا می‌کنه. بعد میگیم

آقای دکتر رو مراحل برگردیم. اول فرمودید انفجار انقلاب

انفجار انقلابی، وضعیت انقلابی با اومدن آقای خاتمی دوره انتظار انقلابی شروع شد. خب

لذا شما مجبور شدید. نیروی شهربانی و ژاندارمری و کمیته رو با هم ادغام کنی یه نهاد به نام نیروی انتظامی ناجا و بعد آن فراجا ایجاد کنید آیا الان نهاده نهاد معنا داره

به همون معنایی که ابتدا فرمودید

بله معنا داره تو ادبیات نهاد نمی‌تونه وقتی نهاد رسالت ملی داره تو امر سیاست دخالت کنه

چون مخالف اون رسالت

مخالف اون رسالتشه هم از نظر قانونی هم از نظر وقتی این کارو نکنه تزلله شمامهم اجازه بهش میدیم و مجوز بهش میدی خب نظام حکمرانی رو از درون تخریب می‌کنه حکمرانی ویژگی داره علمه علم حکمرانیست کامون سنس داره شعور عمومی داره ولی کامن سنس به معنای شعور متعارف عمومی که براش کامل نیست شما کوروش رو نیار بیا خوانش قرن بیست و یکمیه سیره

علی بن

نبوی و علوی کن سیره زهرا سلام الله علیها الان می‌بود که شما میگی هی زهرا فلان فلان خب این زهرا رو می‌خوای مدل کنی الان با کلاب هاوس چه کنه با تیک تاک چیکار کنه با ایکس اگر بود چیکار می‌کرد میومد می‌گفتم ممنوعه بعدش خودشم توش زهرا علیه‌ السلام یا علی بن ابیطالب خلاف گفته خودش که اینا ممنوعه مال ست اینا آلودهست نمی‌دونم فلان به خاطر جهاد تبیین میومد روش می چیز اونجا کار می‌کرد اینکه میشه که مکاولیسم هدف وسیله رو توجیه می‌کنه من اینو قبول ندارم میرم تو این‌ها من میگم قرن بیست و یکمی زندگی می‌کنم

و مرحله بعد چیه بعد از خاتمی بعدش انعکاس انقلابیه انعکاس اونجاست که پیروزی تا پیروزی معنا میشه انقلاب اسلامی در واقعیت پیروز شده ولی در حقیقت پیروز

نشده

نشده است.

انعکاس انقلابی اگر بتونه

بله شروع شده از سال ۸۸ شروع شد من سال ۸۷ در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی سخنرانی داشتم گفتم از سال آینده شروع میشه

پیروز

شما برین بگید در شورای همانگه تبلیغات اسلامی اون سخنرانی که آقای زارع بود رئیس صدادهای دهه فجر آقای آبخزق بود آقای بعد از سخنرانی من قرار بود رئیس وقت سازمان صدا کین الان معاون گردشگری بودن

آقای زرقامی

آقای زرقامی اومدم من گفت مطر نیا پایین‌تر از دیپلم صحبت کن ما بفهمیم اون زمان گفتم شما می‌فهمید سال آینده هم به اینه خواهید دید برین و ازش بپرسین اگر خاطرشون باشه من تو سالن سخنرانی می‌کردم ایشون تو اتاق لابی بغل گوش می‌داد دیر اومدن من اول به جای ایشون سخنرانی کردم قرار بود ایشون سخنرانی کنه بعدش من برای همینم وسط صحبت‌های من رسید دن اون زمان گفتیم انعکاس انقلابی خط تیره اگر کارآمدی داشته باشی

ادامه

ادامه و پیروزی حقیقت می‌رسه

و اگر کارآمدی نداشته باشی

انعکاس خط تیره نوشتم اونجا اعتماد تو فصلنامه انقلاب اسلامی که همونجا منتشر می‌کردن نوشتم ستادهای عالی ده فجر

انعکاس خط تیره اعتراض به وجود خواهد اومد وقتی نتونی الان انعکاس خط تیره چی به وجود مده

اعتراض

و اعتراض گسترش پیدا می‌کنه وقتی شما نتونستی به اون کار آمدید جامعه عمل بپوشید برای همین آمدم مکعب‌های فروورریزش و فروپاشی رو نوشتم و کتاب بافتاربندی رو ماکاور گستن بوتول گایتنا ناموسکا و غیره عاملیت رو مطرح می‌کنن سیستم و ساختار رو گیدنز و پارسونز مطرح می‌کنه بردیو ریختار رو مطرح می‌کنه هر سه لازمه ولی کامل نبود مجبور بودم نظریه بدم. نظریه‌ای دادم به نام چی؟ بافتار و بافتاربندی. هم گفتم بعضیا به سخره می‌گیرن چقدر بافتار و بافتاربندی میگی؟ بافتار جامعه ما مریضه. لوگوتریکاله کلام محوره. با نفی دیگری خودشو می‌خواد اثبات کنه. با مرگ بر این و اون می‌خواد خودشو اثبات کنه. بزرگ کنه. هیبت بگیره. لذا نمی‌تونه تعامل کنه. تقابل می‌کنه. هی تقابل می‌کنه هی چی می‌کنه؟ هزینه می‌کنه. هزینه کرد اتلاف انرژی اتلاف سیستم‌هاش نمی‌تونن سیستمات هیئتیک میشن هیئتیک شدن کارآمد نیستن عاملیت‌ها میان توش چیکار می‌کنن سواستفاده می‌کنن

این سیکل معیوب ادامه داره

سیکل معیوب ادامه داره تا این سیکل معیوب رو از بین نبریم برای آینده ایران شما بیا حکومت عوض کن بیا خون بده بیا فلان دوباره یه عده دیگه با یه نام دیگه

یه بار هست با نام فلان یه بار دیگه با نام فلان من برای ایران بانو مادرم سخن می‌گویم ایران بانو هم خ حاک من نیست این آیین فکریه اینجا ایرانه اینجا سیمرغ و سیمرغه عکس کوروش رو اگر اینجا بزنن میگن کوروش‌پرستی می‌کنی نه پرستی نیست ما خدای احد و واحد را می‌پرستیم همانگونه که چی می‌پرستید

زرد

کورش می‌پرستید قبل از

کیهای ما می‌پرستیدن ایرانی هیچوقت پلوتوئیست نبوده چند خدا نبوده

بت‌پرستم نبوده

همیشه مانتیست بوده بت‌پرستم نبوده مگر این‌ها رو از اسلام ما بلد نبودیم که حالا کسی بیاد یادمون بده. من چندی پیش رفتم ناران یکی از مراکز زرتشتی‌ها دستم رو تو آتشی که اونجا بود گذاشتم و دستم نوخت. دیگران می‌ترسیدن دستشونو بذارم. همه این‌ها پیوسته است. همه پیامبران آمدن تا توحید رو معنا کنن. کاری کردی که شما همین حرفا رو من می‌زنم الان ممکنه کامنت بذارن آقا چی داری میگی فلان بکنن ۱۰ تا ناسزا میگن چرا باید ناسزا بگن چون من بد عمل کردم چه عیبی داره شما این محاسنو دارین موهای بلند رو از پشت بستین چرا باز نباشه چرا مسیح موهاش بلند باشه ما معصومین خودمون رو موی بلند داشته باشیم همه رو منی که مویمو بلند م می‌ذارم من بده چرا بده این چرا بده اون چرا خوبه این دستمال گردنه رفته کرووات ایرانیا می‌بستن شده چوات بعد حالا من اینو بیارم رو ببندم رو زیر یقم میگن تو غرب زده‌ای کجا من غرب زدم این از اصالت من ایرانی ناشی میشه من نمادهای کشورم رو زنده نگه می‌دارم حتماً باید برم اسپایدرمن درست کنم و سوپرمن درست کنم ما کوروش داریم رستم داریم

سهراب داریمبیر

داریوش کبیر داریم

خب در کنارش بگید علی بن ابیطالب هم داریم شما که خیلی به شریعت دارید حسین بن علی داریم حسن بن علی داریم سنت ابتلا داریم چرا این‌ها از بین رفته شهید بهشتی رو کتاب‌هاشو بیارید عقایدشو بیارید الان پخش کنید شهید مطهری رو بیارید کتاب‌هاشو درست نه با صدرا انقدری منتشر کنید که کنه. وقتی می‌خوای یه چیزی رو خراب کنی بلدن دیگه بعضیا. بیارید اونا رو می‌شینیم بخونیم با هم. ما می‌خوندیم قبل از انقلاب تو خونه‌های اصطلاحاً چپ و راست و اسلام‌گرا می‌گفتن خونه تیمی. خونه محمد راجی ما می‌رفتیم می‌خوندیم. شهید صدقی بود و شهید صدقو تیم داشتیم. صلاحیان یه آخوندی بود کاشون یه جایی رو بهمون داده بود کوچیک. می‌رفتیم با هم می‌شستیم کتابخوانی می‌کردیم. ظاهراً یه مغازه بود. حاصل متوازی چیز بود یه مسلق مثلث چی بهش میگن د تا ضلش

متساویل نه متوازیلاضلا بود چی بود یادم رفته یه ریاضی

دوستان کمک کنن

کمک کنن

خب

بله

تو خیابان ملا محسن فیض کاشانی من آدرس میدم دیگران بدونن ما می‌دونی چی می‌گفتیم به خونواده‌هامون می‌گفتیم میریم کوه میریم مثلاً فوتبال میریم فلان چون می‌ترسیدن دیگه ما این کارا رو بکنیم بعد می‌رفتیم این کارا رو می‌کردیم کتاب می‌خوندیم. حالا طرف جامعه‌ای رو به وجود آوردیم که جوونش میگه میرم کتاب می‌خونم بعد میره کار جای دیگه. چرا اینجوری شد؟ به افسوس و آقای دکتر سال آینده چه جور سالیه؟ تمام روندها و رویدادها رو که من می‌بینم بارها گفتم همین الان خیلی از اتفاقات نمیفته. این شگفتیه.

اینکه نمیفته شگفتیه. ولی تا چه حد؟ می‌تونه این بدون هیچ اصلاحی، بدون هیچ کار بزرگی آمدن آقای پزشکی کافی نیست. ماه عسل آقای پزشکی دهه فجر کاملاً تمام خواهد شد که عنوان دهه فجر دارن بهمن امروز چندم بهمنی؟

امروز سوم چهارم

سوم چار ۲ هفته دیگه شروع میشه تپش‌ها از هفته‌های آینده شروع خواهد شد ولی خب ایران و زمستان هست و ایام نوروز هست و آخر سال هست و اگر اینور انتقال پیدا نکنه تو اسفند که بعید نیست از منظر روندها و رویدادها که من می‌بینم بیاد اینور

محتمل هست

محتمل هست ممکن نیست ممکن یعنی دور از دسترس محتمل نزدیک دسترس یعنی همین جا من و شما نشستیم الان یه بریم بیرون موبایلامون قطعه نمی‌دونم فلان یه خبری رو به ما بدن دوستان اینجا من چون متعجب نمی‌شوم تا این حد

تا این حد و بریم به بعد از اون برسیم پایان اواخر بهار تا پاییز آینده مقطعالرس است و می‌تواند خیلی مسائل داشته باشه بله میشه الان با جهتگیری‌های پیشکارانه با سناریوهای بدیل با حرکت‌های شجاعانه و اقدام‌ها خیلی کارا رو کرد ولی من ینم. بسیاری از رستم‌ها و سهراب‌ها تیغ بر هم کشیدند و پهلوی هم دریده‌اند. بسیاری از آدم‌ها در چاه یوسفگونه و در انزمای زالگونه قرار گرفتند و به این راحتی هم نیست جمع کردن این وقایع. و سؤال آخر استاد بزرگوارم. جناب آقای دکتر آینده مطلوب و ایدآل شما برای حکمرانی ایران و حکمرانی ایرانی چیست؟

من آینده مطلوبم یا بهتره بگم شایستم و مهم‌تر از اون مرجحم بایستم یک ایران دموکراتیکه کاری به فورمیشن حکومتیش ندارم که آیا مثلاً پادشاهی باشه جمهوری باشه شه پادشاهی و جمهوری و غیره و ذالک اسلامی باشه یعنی خود ولایت بماند و مسائل دیگه این‌ها فورمیشنه شما میگید جمهوری دموکراتیک فنلاند مثلاً مثال می‌زنم یا پادشاهی هلند یا پادشاهی انگلستان یا جمهوری فدرال ایالات متحده آمریکا یا دولت فدرال آلمان دموکراسی فورمیشن حکومتی نیست س سبک زندگیست. ما باید دموکراسی رو به سبک زندگی تبدیل کنیم نه به عنوان فورمیشن حکومتی. حالا هرچی مردم انتخاب می‌کنن. مردم انتخاب کردن رأی دادن من هم الان در همین نظام تابع قوانینم. اگه از دانشگاه چیز میشم میرم به قانون پناه می‌برم.

ممکنه خیلی هم به این قانون نقد داشته باشم. سقراطی می‌اندیشم دیگه. نقدمو می‌کنم ولی قوانین رو زیر پا

نمی. ارم. پس من یک چی می‌خوام؟ یک جامعه دموکراتیک می‌خوام. شایسته است و از اون طرف بایسته برای من ایالات متحده فلات ایرانه. فلات ایران نه ایران. فوراً نگن که فلانی می‌خواد فدرالیسم در ایران و فلان و این‌ها. هر چیزی به موقع خودش نیکوست. آنچه که من می‌خواهم اینکه این این حوزه حوزه

تمدنی ایران

تمدنی تمدنی نه به نام ایران

به نام ایرانی تاجیک هم ایرانیست من بگیم تاجیکها خیلی دوستون دارم افغانستانیا خیلی عاشقتونم همتونا هم تاجیکستان هم افغانستان او ازبک‌ها ازبکستان ارمنستان

این‌ها ذهن مشترک دارن در تاریخ یک جغرافیایی به هم پیوسته دارن چرا ما بازارهای اینجا رو نمی‌بینیم اقتصاد اینجا رو نمی‌بینیم حتماً باید سنگ بزرگ بزنیم که برداریم که

نتونیم بزنیم

نتونیم بزنیم حتماً می‌خوایم با یه دست ۱۰۰ تا هندونه بلند کنیم خب دیگه میشه اینجا حوزه تفکری منه اگرم اسلام پذیرفتهم بر اساس این سبقه ذهنی بوده اسلام که در این فلات به وجود نیومده ولی چرا باید بخشی از این فلات اون رو حفظ بکنه؟ این پس یه چی داشته؟ یه بزرگی داشته که تونسته اون رو درک کنه این همه سال براش همت بذاره چرا اینو بهش احترام نمی‌ذاری به رسمیت نمی‌شناسیش لذا من یک درون ایران یک دموکراسی صحیح و اصیل می‌خواهم ش برام تمایزی نداره اون وقتی که مملکتم تصمیم بگیره برای فرم جدیدی بحث کنه الان یه فرمی هست این فرم دموکراتیک بشه

می‌تونه همین باشه یا هر چیز

می‌تونه یا هر چیز دیگه‌ای من سر نقد دارم صغر ایجاد تغییرات بزرگ دارم تحول اولوشنم دیگه جواب نمیده نه انقلاب به معنای براندازی درگیر شدن فلان انقلابی بزرگ‌تر از خود همون انقلاب ۵۷ می‌خواد تا بتونه اونو حفظ کنه وگرنه خودش درون خودش نابود میشه خوبه اینجوری مسئله نداریم بعد من به این می‌اندیشم که این دموکراسی باید گسترش پیدا کنه بدون اینکه چیرگی و تسلط جغرافیایی یا سیاسی یا نظامی یا امنیتی به وجود بیاره وقتی دموکراسی یک سبک گی بشه تاجیکستان میگهما روادید رو برمی‌داریم آفرین به تو من اگر زنده‌ای باشم سال آینده خدا پولی برسونه

اولین بار اولین بار تو عمرم از کشور خارج خواهم شد من هنوز از این کشور خارج نشدم و اگر بتونم با ماشینم برم با ماشینم خواهم رفت که این مسیر رو ببینم تاجیکستان برای من بسیار زیباست من روزشماری می‌کنم که مردم تاجیک رو ببینم و اگر ثروتی داشته باشم حتماً در تاجیکستان یک خانه خواهم خرید امیدوارم

و سعی خواهم کرد نیمی از سال رو برم تاجیکستان و به بچه‌های تاجیک درس

به بچه‌های ازبک به بچه‌های افغانستان این‌ها درس بدم همین طور که به بچه‌های ایران درس دادم ۳۰ سال ۳۰ سال با این بچه‌ها نشستم و برخواستم

خوشحا به حالتون آقای دکتر گفت که ه دنبال شکر بودیم در این جلسه به پسته رسیدیم من قصدم این بود که یک نشست در چارچوب حکمرانی و حقوق اساسی در محضر شما باشم اما درس‌های بسیار بسیار فراتر از این مفاهیم از محضرتون در همین مدت بسیار کوتاه آموختم و امیدوارم که آرزوهای شما به هدف اجابت به نشیند و اون تیرهایی که از سینه بر آسمان می‌فرستید خداوند اون‌ها رو هدایت کنه و به اجابت برسه به همت این مردم و به خرد جمعی ایرانی خیلی لذت بردم خواهش میکنم

و مطمئناً امروز هم مخاطبین محترم برنامه ما با من همنظر هست اون‌ها هم از این نشست بهره کافی رو بردند. من این بار هم اجازه بدید قبل از اینکه خداحافظی کنیم جلو دوربین بگم. پارسال همین وقت بود. بهمن ماه بود یا اواخر دی ماه؟ جلو این دوربین در همین مکان گفتم مردم باور کنید خدا هست و خدای ایران ضد است. خدای ایران زنده است و دوباره به ایران زندگی خواهد بخشید چه دشمن بیرونی چه دشمن درونی بدانند چه با قدرتی روبهرو هستند به نام خدای ایران و ما تا خون در رک داریم به اون خدا پور داریم به اون خدا ایمان داریم و در مثلی حرکت خواهیم کرد که ایران زمین نه ه به دنبال سیتره نه به دنبال چیرگی به دنبال فرسا به دنبال چالش و زایش همتایان باشد خدانگهدارتون

سپاس فراوان استاد عزیز

خواهش می‌کنم

و باز هم سپاس از شما مخاطبین محترم آزادگیم حکایتی دیرین است سرچشمه من شروع فروردین است فرزند کرش زاده البرز دلیر ایرانیم و حب علیم دین است ایرانی سربلند ایران آباد به امید دیدار یا علی