در نشست اخیر شورای وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای (SCO)، قالب سهجانبه روسیه–هند–چین (RIC) که مدتی طولانی در حالت رکود قرار داشت، جانی تازه گرفت. مسکو بر تلاش خود برای احیای گفتوگوی سهجانبه تأکید کرد و پکن نیز آشکارا حمایت خود را اعلام نمود. با توجه به کاهش تنشهای اخیر میان هند و چین، احیای RIC گامی مهم در جهت تقویت هسته راهبردی چارچوب بریکس پلاس و تحکیم ثبات در سراسر اوراسیا به شمار میرود.

این تغییر در تفکر راهبردی کشورهای RIC در مقطعی حساس رخ داده است. اوایل همین ماه، در هفدهمین اجلاس بریکس که تحت ریاست برزیل در ریودوژانیرو برگزار شد و با شعار «تقویت همکاری جنوب جهانی برای حکمرانی فراگیرتر و پایدارتر» همراه بود، رهبران کشورهای عضو بار دیگر بر تعهد خود به چندجانبهگرایی، حقوق بینالملل و توسعه عادلانه تأکید کردند و وعده دادند برای ساخت نظمی جهانی فراگیرتر و نمایندهتر که منافع جنوب جهانی را بازتاب دهد، تلاش کنند.
رهبران این کشورها دیدگاه مشترکی دارند مبنی بر اینکه قدرتهای نوظهور باید نقش بیشتری در حکمرانی جهانی ایفا کنند و سازمان ملل متحد همچنان محور آن باشد؛ با این اصل که همکاری ــ نه اجبار ــ باید راهنمای روابط بینالملل باشد. آنها بر ضرورت پایبندی کامل به مقاصد و اصول منشور ملل متحد تأکید کردند و بر لزوم ایجاد پیوندهای عمیقتر، پیشبرد توسعه پایدار و تضمین حقوق بشر برای همه، نه به شیوه غربی بلکه به روشی منطبق با تنوع فرهنگی، حاکمیت ملی و شرایط خاص توسعهای کشورهای جنوب جهانی تأکید ورزیدند.
نقطه عطف بریکس در ریودوژانیرو
اجلاس ۲۰۲۵ ریودوژانیرو را میتوان نقطه عطفی در تاریخ بریکس دانست. این اجلاس ضمن پذیرش اعضای جدیدی همچون اندونزی و ۱۲ کشور شریک از جمله بلاروس، کوبا، نیجریه و ازبکستان، نشان داد که بریکس قصد دارد صدای جمعی جنوب جهانی و نماینده طیف گستردهای از اقتصادهای در حال توسعه باشد. از مهمترین ابتکارهای اجلاس میتوان به «چارچوب تأمین مالی اقلیم»، «برنامه توسعه بنگاههای کوچک و متوسط (۲۰۲۵–۲۰۳۰)» و «طرح کابل زیردریایی» برای بررسی امکان ایجاد یک کابل اینترنت پرسرعت بریکس اشاره کرد. با برخورداری از بیش از ۴۰ درصد جمعیت جهان، ۳۷.۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی و ۱۸ درصد تجارت جهانی، بریکس (و بهویژه در صورت گسترش به بریکس+) اکنون از نفوذی قابل توجه در عرصه جهانی برخوردار است.
با این حال، هرچه بریکس+ در حال ایجاد شراکتهای سودمند متقابل در سراسر جنوب جهانی است، نیاز روزافزونی به انسجام داخلی و هماهنگی مؤثر میان اعضای اصلی احساس میشود. بدون یک پایه پایدار، این مجموعه در برابر فشارهای غرب، تاکتیکهای تفرقهافکنانه و امتیازدهیهای فرصتطلبانه در معرض خطر فروپاشی یا فلج عملکردی قرار خواهد گرفت.
چالشها و فرصتهای ساختاری
از زمان شکلگیری بریکس در سال ۲۰۰۶ بهعنوان یک انجمن غیررسمی اقتصادهای نوظهور، این گروه از یک اصطلاح سرمایهگذاری فراتر رفته و به نهادی چندجانبه با نفوذ فزاینده تبدیل شده است. نهادهایی همچون «بانک توسعه جدید» (NDB) بهعنوان جایگزینی برای نهادهای مالی غربمحور مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تأسیس شدند تا حمایت عادلانهتری از کشورهای در حال توسعه فراهم کنند. با این حال، برای تحقق کامل ظرفیت بریکس، نیاز به توسعه نهادی بیشتر بهویژه در زمینه تقویت تجارت درونگروهی، سرمایهگذاری و همکاری فناورانه وجود دارد.
سهگانه RIC، که در سال ۲۰۲۴ مجموعاً ۳۶.۷ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میداد، ستون فقرات بریکس است. با این حال، تنشهای دیرینه سیاسی همچنان مانعی اساسی به شمار میرود. پیشرفت دیپلماتیک میان هند و چین در سال ۲۰۲۴، با توافق برای احیای حقوق گشتزنی متقابل در دشتهای دپسَنگ و دمچوک در لداخ ــ که نخستین گشایش مهم از زمان بحران مرزی ۲۰۲۰ بود ــ محدود باقی مانده و اختلاف مرزی گستردهتر را حل نکرده است. با این وجود، چین همچنان بزرگترین شریک تجاری هند است و حجم تجارت دوجانبه در سال مالی ۲۰۲۴–۲۵ به ۱۲۷.۷ میلیارد دلار رسید، هرچند این تراز بهشدت به سود چین است. در همین زمان، روسیه که زیر فشار شدید تحریمهای غرب بهدلیل جنگ اوکراین قرار داشت، وابستگی بیشتری به چین پیدا کرد و حجم تجارت دوجانبه دو کشور در همان سال به رکورد ۲۴۵ میلیارد دلار رسید. این نزدیکی فزاینده روسیه و چین نگرانیهایی را در دهلی نو برانگیخته است مبنی بر اینکه ممکن است توازن درون RIC برهم بخورد و هند به حاشیه رانده شود.
موانع نهادی و فناورانه
فراتر از ژئوپلیتیک، RIC با موانع ساختاری مهمی در مسیر تعمیق همکاری مواجه است. سیاستهای تجاری متفاوت، رویههای گمرکی ناهمگون و رژیمهای گوناگون مالکیت فکری مانع از رشد تجارت درونگروهی شدهاند که همچنان در مقایسه با حجم کل تجارت بریکس ناچیز است. در سال ۲۰۲۴، تجارت هند با چین تنها ۷ تا ۸ درصد از کل تجارت هند را تشکیل داد و تجارت با روسیه حتی کمتر بود. همکاری دیجیتال نیز به دلیل چارچوبهای متفاوت دشوار شده است: مقررات بومیسازی دادهها در قانون حفاظت از دادههای شخصی دیجیتال هند با اینترنت دولتی-محور چین در تضاد است و مانع گسترش تجارت دیجیتال فرامرزی میشود.
همچنین شکافهای فناورانه باقی است: چین در حوزههایی مانند ۵G، هوش مصنوعی و رایانش کوانتومی پیشتاز است، هند همچنان با چالش شکاف دیجیتال روستا–شهر روبهرو است، و روسیه نیز در سایه تحریمها برای دسترسی به فناوریهای پیشرفته با مشکل مواجه است.
یک چارچوب حقوقی و مقرراتی مشترک میتواند جریان تجارت و سرمایهگذاری میان اعضا را روانتر سازد. ایجاد «اتحادیه گمرکی بریکس» میتواند به کاهش تعرفهها و هماهنگی رویههای گمرکی کمک کند و سطح تجارت درونگروهی را به سطح اتحادیههای یکپارچهتر مانند اتحادیه اروپا یا آسهآن برساند.
همچنین، همگرایی دیجیتال باید اولویت اصلی باشد. سامانه پرداخت یکپارچه هند (UPI) که در سطح جهانی محبوبیت یافته و پلتفرم علیپی چین میتوانند بستری برای تسهیل تراکنشهای فرامرزی در اقتصادهای بریکس+ فراهم کنند. پروژه کابل زیردریایی ۲۰۲۵ نیز مسیر امیدبخشی برای ادغام زیرساختهای دیجیتال و تقویت امنیت سایبری جمعی خواهد بود.
همکاری فناورانه، اجتماعی و اقلیمی
پر کردن شکاف فناورانه مستلزم توافقهای استاندارد در زمینه نوآوری و مالکیت فکری است. «برنامه اقدام بریکس برای نوآوری (۲۰۲۵–۲۰۳۰)» باید تحقیق مشترک در حوزه انرژیهای سبز، رایانش کوانتومی و سایر فناوریهای نوین را در اولویت قرار دهد و همزمان همکاری در صنایع سنتی چون نفت و گاز، تولید و کشاورزی را نیز تقویت کند. نهادهایی مانند «شورای فضایی بریکس» که تبادل دادههای ماهوارهای برای مقابله با بلایای طبیعی و پایش اقلیم را تسهیل میکنند، باید بیش از پیش فعال شوند.
پیوندهای میانفرهنگی و مردمی نیز نقشی حیاتی دارند. سادهسازی رژیمهای ویزا برای متخصصان، دانشجویان و پژوهشگران میتواند پیوندهای اجتماعی عمیقتری ایجاد کند و بهعنوان یک سرمایه نرم عمل نماید. گسترش برنامههای تبادل دانشگاهی، ابتکارهای فرهنگی و توانمندسازی جوانان ــ بهویژه زنان و گروههای کمتر نمایندگیشده ــ برای ایجاد انسجام بلندمدت در چارچوب بریکس+ ضروری است. ابتکارهایی مانند «یادداشت تفاهم ۲۰۲۵ درباره همکاریهای جوانان» گرچه ارزشمندند، اما برای اثرگذاری واقعی نیازمند تأمین مالی پایدار و حمایت سیاسیاند.
همکاری اقلیمی نیز حوزه دیگری است که RIC باید در آن پیشگام باشد. «چارچوب تأمین مالی اقلیم بریکس» که در سال ۲۰۲۵ آغاز شد، هدفش گردآوری منابع و تخصص برای کمک به اعضا در سازگاری با تغییرات اقلیمی است. در این زمینه، تواناییهای سه کشور مکمل یکدیگرند: رهبری چین در فناوریهای سبز، ابتکارهای خورشیدی هند در قالب «ائتلاف بینالمللی خورشید» و منابع طبیعی گسترده روسیه پایهای محکم برای اقدام مشترک فراهم میسازند.
در نهایت، آینده بریکس+ به توانایی روسیه، هند و چین در غلبه بر اختلافات و پایبندی به پیشرفت جمعی بستگی دارد. چالشها بسیارند، اما فرصتها نیز به همان اندازه چشمگیرند. اگر کشورهای RIC بتوانند سیاستهای تجاری، سامانههای دیجیتال و برنامههای نوآوری خود را همسو کنند، خواهند توانست جایگاه خود را بهعنوان هسته مرکزی نظمی چندقطبی و فراگیر تثبیت کنند ــ نظمی که بازتابدهنده آرمانهای واقعی جنوب جهانی باشد.