اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم
    مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اخیراً از کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم» رونمایی کرده است که تلاشی برای بازنگری در اندیشه‌های اقتصادی در دوران پس از اجماع واشنگتن بوده است.
  • ارزپاشی از پکن تا کرمان
    یکم- گویا دوران وفور ارز به دست آمده از صادرات نفت به سرآمده است و همین مساله دردسرساز و ارزهای مصرف شده در بخش‌های مختلف بیشتر از همیشه زیر ذره‌بین می‌رود. چرا چنین فرضی دارید؟ اگر خبرهایی که این روزها از
  • رشد اقتصادی در نیمه اول امسال منفی شد
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال جاری «منفی ۰/۳ درصد» بوده است که سقوط شدیدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.
  • اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره بحرانی
    جماران: بانک جهانی در گزارش اکتبر ۲۰۲۵ پیش‌بینی کرده است، اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره‌ی بحرانی و سرنوشت‌ساز قرار دارد. پس از ثبت رشد ۳.۷ درصدی در سال ۲۵-۲۰۲۴، بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند که تولید

تحلیل فرآیند مکانیسم‌های بقای توتالیتاریسم به ‌عنوان جوهر نوین در تضعیف اراده سیاسی، سکوت و انفعال توده‌ها در سایه دروغ. بخش اول: مقدمه و طرح مسئله

۱.۱. طرح مسئله و ضرورت بازخوانی توتالیتاریسم

مفهوم تمامیت‌خواهی یا توتالیتاریسم (Totalitarianism) که ریشه در تجربه‌های تاریخی قرن بیستم (نازیسم و استالینیسم) دارد، پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق، تا حدودی در مطالعات سیاسی به حاشیه رفت. با این حال، تحولات سیاسی و اجتماعی اخیر در قرن بیست و یکم، ضرورت بازبینی و تطبیق این مفهوم را با اشکال جدید کنترل حکومتی و ایدئولوژی‌های غیرسکولار و پیشرفته، حیاتی ساخته است.

تحلیل‌های سیاسی هشدار می‌دهند که حتی با وجود فروپاشی سیستم‌های سیاسی توتالیتر سنتی، خطر “تفکر توتالیتر” (Totalitarian Thinking) به قوت خود باقی است. این تفکر بر مبنای تلاش برای تسلط بر تمامی حوزه‌های زندگی فردی و اجتماعی و تحمیل یک حقیقت واحد و مطلق استوار است. در همین راستا، این مقاله بر فرضیه اصلی تمرکز دارد: سلطه تمامیت‌خواه در دوران مدرن نه تنها با تکیه بر ابزارهای کلاسیک ترور فیزیکی (چنانکه هانا آرنت تحلیل کرد)، بلکه با استفاده از مکانیسم‌های پیچیده روانشناختی مانند «تحمیق» و «تحقیر» استقرار و تداوم می‌یابد. تحمیق و تحقیر، دو روی یک سکه هستند که قدرت حاکم از آنها برای تضعیف قوه عقل و کرامت انسانی سوءاستفاده می‌کند.

۱.۲. چارچوب نظری چندوجهی و ساختار مقاله

برای دستیابی به یک تحلیل جامع، این مقاله از یک متدولوژی تطبیقی و بین‌رشته‌ای استفاده می‌کند که شامل ترکیب علوم سیاسی، روانشناسی اجتماعی و مطالعات تاریخی معاصر است. مبانی نظری از آثار پیشگامانی چون هانا آرنت (در بررسی ریشه‌های تاریخی و ماهیت ترور) و نظریه‌پردازان معاصر مانند ولفگانگ مرکل (Wolfgang Merkel) در “تفکیک میان نظام‌های اقتدارگرا و توتالیتر” استخراج شده‌اند. در کنار اینها، از نظریات روانشناسی اجتماعی مانند «شکل‌گیری توده» ماتیاس دسمنت (Mattias Desmet) و تحلیل‌های اختصاصی پیرامون کارکرد دروغ آشکار به عنوان ابزار تحقیر (Sound of Philosophy) برای درک لایه‌های عمیق‌تر کنترل روانشناختی استفاده می‌شود.

ساختار مقاله به گونه‌ای تنظیم شده است که ابتدا مبانی کلاسیک توتالیتاریسم و مرزبندی آن با اقتدارگرایی را شرح میدهد، سپس به تحلیل مکانیسم‌های روانشناختی تحمیق و تحقیر می پردازد، و در نهایت این مدل‌های نظری را بر مصداق‌های معاصر، از جمله نظام دینی در جمهوری اسلامی ایران و رژیم‌های هیبریدی در روسیه و چین، اعمال مینماید.

۱.۳. تحلیل ماهیت متغیر توتالیتاریسم

تحلیل ساختارهای سیاسی کنونی نشان می‌دهد که توتالیتاریسم امروز کمتر یک سیستم سیاسی ثابت، بلکه بیشتر یک طیف یا فرآیند است که می‌تواند در رژیم‌های اقتدارگرای پیشرفته (Advanced Authoritarian Regimes) فعال شود . برای مثال، روندهای نئوتوتالیتر در روسیه یا نظارت فراگیر در چین، نشان‌دهنده گرایشی است که می‌تواند سریعاً فعال و غیرفعال گردد .

نظریه‌های کلاسیک توتالیتاریسم (هانا آرنت) بر بسیج دائمی و ایدئولوژی در تمامی ابعاد ‌خصوصی و اجتماعی شهروندان در جامعه تکیه داشتند. اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که رژیم‌های معاصر، به ویژه چین تحت شی جین‌پینگ (Xi Jinping)، از این نیاز به شور و بسیج دائمی صرف نظر کرده و به جای آن، به کنترل دیجیتال و انزوا روی آورده‌اند. در این مدل، مردم به شرط اطاعت و اشتغال به مصرف‌گرایی، تشویق به عدم درگیری سیاسی می‌شوند. این رویکرد، که می‌تواند به عنوان نوعی «توتالیتاریسم معکوس» (Inverted Totalitarianism) یا دیجیتال طبقه‌بندی شود ، به جای شور ایدئولوژیک، بر اطاعت مبتنی بر رعب و وحشت و نظارت سازمان‌یافته استوار است.

بخش دوم: مبانی کلاسیک توتالیتاریسم: از ایدئولوژی تا ترور

۲.۱. هانا آرنت و عناصر سلطه تام

کتاب «عناصر و ریشه‌های سلطه تمامیت‌خواه» هانا آرنت، یکی از اولین و جامع‌ترین آثار در زمینه پژوهش‌های تمامیت‌خواهی است. آرنت ظهور توتالیتاریسم را در یک تحلیل تاریخی پیچیده که شامل ظهور یهودستیزی مدرن و توسعه امپریالیسم است، ریشه‌یابی می‌کند.

در هسته تحلیل آرنت، دو عنصر محوری قرار دارند: ایدئولوژی و ترور. آرنت ترور را نه صرفاً یک ابزار برای حفظ نظم، بلکه جوهر و ماهیت اصلی حکومت توتالیتر می‌داند. هدف نهایی ترور، انحلال تمامی ساختارهای اجتماعی و اتمیزه کردن فرد است؛ به طوری که فرد دیگر نتواند بر اساس یک واقعیت مشترک عمل کند. این انزوا و اتمیزه شدن، بستر لازم را برای تحمیل ایدئولوژی فراهم می‌سازد. ایدئولوژی در حکومت توتالیتر نیز نه یک مجموعه از باورها، بلکه یک «منطق مطلق» است. این منطق ادعا می‌کند که می‌تواند تمامی واقعیت‌ها و حوادث را از یک پیش‌فرض واحد (Single Premise) استنتاج و پیش‌بینی کند و معیار نهایی خود را تنها در «موفقیت» (پیروزی ایدئولوژیک) می‌بیند. این ادعای مطلق‌گرایانه، مستلزم آن است که تمامی واقعیت‌ها، دائماً با ایدئولوژی توجیه شوند. این توجیه مداوم حقایق ناگوار، زمینه‌ساز اولیه برای تحمیق شناختی است.

۲.۲. مرزبندی توتالیتاریسم و اقتدارگرایی (لینز و مرکل)

در علوم سیاسی تطبیقی، تمایزگذاری میان دیکتاتوری‌های توتالیتر و اقتدارگرا برای درک دقیق ماهیت هر نظام ضروری است. ولفگانگ مرکل، دانشمند علوم سیاسی آلمانی، توتالیتاریسم را بر اساس معیارهای سختی تعریف می‌کند که در تمایز آن با اقتدارگرایی موثر است.

ساختار قدرت و بسیج: توتالیتاریسم با ساختار حاکمیت مونیسم (تک‌صدایی) شناخته می‌شود؛ جایی که دسترسی به قدرت برای هر فرد یا گروهی خارج از دایره ایدئولوژی حاکم، کاملاً مسدود است. در مقابل، رژیم‌های اقتدارگرا اغلب پلورالیسم محدودی را تحمل می‌کنند و ممکن است نهاد‌های غیرسیاسی (مانند تجارت یا مذهب) تا حدی خودگردانی نسبی داشته باشند. همچنین، توتالیتاریسم به بسیج دائمی و اجباری مردم نیاز دارد تا شور ایدئولوژیک را زنده نگه دارد، در حالی که رژیم‌های اقتدارگرا تمایل دارند که مردم را غیرسیاسی نگه داشته و بسیج سیاسی محدودی دارند.

ارتباط ترور و تحقیر: هدف نهایی ترور در مدل آرنت، انزوای فردی است تا او دیگر نتواند بر اساس واقعیت مشترک عمل کند. این انزوای اجتماعی (Atomization) دقیقاً همان بستری است که ماتیاس دسمنت (Mattias Desmet) برای «شکل‌گیری توده» لازم می‌داند. از این منظر، ترور بستر فیزیکی و سیاسی را برای سوءاستفاده‌های روانشناختی و تحقیر فراهم می‌کند. این مکانیسم نشان می‌دهد که رژیم‌های توتالیتر با ایجاد وحشت، مسیر را برای تسلیم روانی هموار می‌سازند.

توتالیتاریسم دینی: رژیم‌هایی مانند جمهوری اسلامی ایران، با ادعای حقانیت الهی و تفسیر انحصاری از شریعت، الگوی توتالیتاریسم دینی را نمایندگی می‌کنند. ایدئولوژی خمینیسم، ضد سکولار، ضد دموکرات و ضد حقوق بشر است و خود را راهی برای حقیقت مطلق و عدالت اجتماعی معرفی می‌کند. این مطلق‌گرایی دینی در تقابل مستقیم با مفهوم پلورالیسم قرار دارد و با استفاده از دگماتیسم و تفسیر خودسرانه (Dogmatismus und Willkür)، هرگونه مخالفی را «ملحد» و «مفسد» می‌شمارد.

بخش سوم: ابزارهای سلطه روانشناختی: پیوند تحمیق و تحقیر

این بخش به بررسی عمیق‌تر سازوکارهایی می‌پردازد که در آن، سلطه تمامیت‌خواه به جای تکیه صرف بر زور، از تضعیف شناختی و روانی جامعه استفاده می‌کند.

۳.۱. مدل تحمیق (Tahmiq) و تحقیر (Tahqir)

در تحلیل‌های معاصر، به ویژه در نقد نظام‌هایی که در آن‌ها دروغ حکومتی به وضوح افشا می‌شود، مفاهیم «تحمیق» و «تحقیر» اهمیت مضاعفی می‌یابند.

تحمیق (Tahmiq): تحمیق به معنای تلاش آگاهانه برای در جهل نگه داشتن مردم از طریق تحریف واقعیت، ارائه اطلاعات ناقص، یا وارونه‌سازی حقایق است. این مکانیسم مستقیماً قوه عقل و توانایی فرد برای تشخیص حقیقت را هدف قرار می‌دهد. مثال بارز آن، معرفی فشارهای شدید اقتصادی که زندگی مردم را تباه کرده، به عنوان «منبع غرور ملی» است.

تحقیر (Tahqir): تحقیر مرحله پیشرفته‌تری از سلطه را نشان می‌دهد. تحقیر زمانی رخ می‌دهد که دروغ‌های رسمی آنقدر واضح هستند که هیچ‌کس را فریب نمی‌دهند، اما قدرت حاکم همچنان بر تکرار آنها اصرار می‌ورزد. در این مرحله، هدف دیگر فریب دادن نیست، بلکه نمایش قدرت مطلق و سلب کرامت انسانی از شنونده است. پیام ضمنی حکومت به جامعه این است: «ما می‌دانیم که شما حقیقت را می‌دانید، اما اهمیتی نمی‌دهیم. 

ما دروغ می‌گوییم، چون شما به اندازه‌ای ناتوانید که قادر به تغییر وضعیت نیستید». این امر، مستقیماً منزلت وجودی و شعور جمعی جامعه را هدف قرار میدهد.

۳.۲. مصداق‌های تحقیر حکومتی

تحلیل‌های موجود در مورد نظام‌های اقتدارگرای پیشرفته، شواهد متعددی از تبدیل تحمیق به تحقیر ارائه می‌دهند:

انکار فساد سیستماتیک: زمانی که مقامات بلندپایه، پرونده‌های عظیم فساد اقتصادی (مانند پرونده‌های ۳۰۰۰ میلیاردی یا صندوق ذخیره فرهنگیان) را که ابعاد آن‌ها برای عموم آشکار شده است، تنها «تخلفات کوچک» قلمداد می‌کنند، این اقدام فراتر از یک تلاش برای پنهان‌کاری است. از آنجا که فساد در سطح جامعه عیان است، این انکار علنی، به تحقیر شعور جمعی می‌انجامد.

تناقضات رهبران و مبلغان: مشاهده مبلغان مذهبی که در تریبون‌ها مردم را به ساده‌زیستی و اخلاق دعوت می‌کنند، در حالی که خود درگیر گزارش‌های فساد اقتصادی گسترده هستند، یک تناقض آشکار ایجاد می‌کند. استفاده از زبان دینی برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌های اقتصادی (تحمیق)، در مقابل آشکار بودن تضادها، به ابزاری برای تحقیر تبدیل می‌شود، زیرا شعور مردم را نادیده می‌گیرد.

۳.۳. روانشناسی توده و شکل‌گیری توتالیتاریسم (Mattias Desmet)

ماتیاس دسمنت، روانشناس اجتماعی، در تحلیل خود از توتالیتاریسم، بر ریشه‌های روانشناختی این پدیده تأکید می‌کند و معتقد است که توتالیتاریسم از یک «شکل‌گیری توده» (Mass Formation) یا نوعی روان‌پریشی جمعی ناشی می‌شود.

مراحل سه‌گانه شکل‌گیری توده:

بستر اجتماعی: این فرآیند با شیوع عمومی احساس تنهایی، فقدان پیوندهای اجتماعی معنی‌دار و از بین رفتن حس معنا در زندگی آغاز می‌شود.

کانالیزه شدن اضطراب: در این بستر، اضطراب‌های بی‌شکل و عمومی توسط کارگزاران و رسانه‌های حکومتی به یک هدف یا روایت واحد هدایت و کانالیزه می‌شوند. این روایت‌های واحد (مانند «دشمن خارجی»، یا «گروه های معاند») به توده اجازه می‌دهد تا یک منبع انتزاعی برای اضطراب‌های پراکنده خود بیابد.

تسلیم داوطلبانه آزادی: افراد در ازای پیوستن به گروه‌های سازمان داده شده حکومتی که (حس کاذب همبستگی و هدف مشترک را ایجاد می‌کند) و رهایی موقت از اضطراب اولیه، آزادی‌های فردی خود را داوطلبانه فدا می‌کنند.

این تسلیم، با فشارهای اجتماعی برای پذیرش روایت رسمی حکومت تقویت می‌شود؛ چرا که ترس از طرد شدن از گروه (Solidarity with the Collective) یک نیروی قدرتمند در برانگیختن انگیزه است.

رنجش و انفعال: فرآیند تحقیر آشکار، به همراه نابرابری‌های عظیم اقتصادی و فقدان نمایندگی سیاسی، موجب ایجاد پدیده «رنجش» (Ressentiment) در میان طبقات فرودست می‌شود. این رنجش، که ترکیبی از حسادت، تحقیرشدگی و درماندگی است، فضای اجتماعی را مسموم می‌کند. این حس ناتوانی، بستر مناسبی را برای پذیرش یک راه‌حل سیاسی ساده و اقتدارگرا فراهم می‌آورد و نیاز رژیم به بسیج فعال را به اطاعت منفعلانه و سکوت تغییر می‌دهد. تحقیر، با هدف ایجاد حس درماندگی آموخته‌شده، انرژی مقاومت را تضعیف و یکی از علل تعلل و سکوت در قشر های خاکستری در جامعه است.

معیار تحمیق (Tahmiq)          (سطح شناختی) تحقیر (Tahqir)                          (سطح وجودی/کرامت)
هدف اصلی ایجاد جهل و سردرگمی در مورد واقعیت های عینی جامعه. تخریب کرامت و اراده‌ی فردی، اثبات ناتوانی در تغییر .
ابزار مورد استفاده دروغ، اطلاعات ناقص، عدم شفافیت وارونه‌سازی حقایق، پنهان‌کاری . تکرار علنی دروغ‌های آشکار؛ نادیده گرفتن رنج عمومی
پیام ضمنی قدرت “ما (حقیقت) را تعریف می‌کنیم و شما باید بپذیرید.” “شما حقیقت را می‌دانید، اما در برابر قدرت ما بی‌اثر هستید”
پیامد بر جامعه کج‌فهمی، سردرگمی شناختی، دوگانگی رنجش (Ressentiment)، حس ناتوانی، و سقوط شعور جمعی

بخش چهارم: کاربرد مدل توتالیتاریسم در نظام‌های معاصر (مطالعه موردی)

۴.۱. جمهوری اسلامی ایران: توتالیتاریسم دینی و ساختار دوگانه

نظام جمهوری اسلامی ایران اغلب به عنوان یک نمونه بارز از توتالیتاریسم دینی تحلیل می‌شود. ساختار ایدئولوژیک «ولایت فقیه» بر تفسیر انحصاری از اسلام و حقانیت الهی (Legitimacy through God) استوار است و خود را تنها مسیر به سوی حقیقت و عدالت اجتماعی معرفی می‌کند.

مونیسم و نهادهای موازی: ساختار قدرت در ایران، مونیسم و تک‌صدایی است. اگرچه نهادهایی چون مجلس و ریاست جمهوری وجود دارند، اما نهادهای انتصابی و نظارتی (مانند شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام) که مشروعیت‌شان مستقیماً از رهبر حکومت سرچشمه می‌گیرد، تصمیم‌گیری نهایی را در انحصار خود دارند و ساختار قدرت را تثبیت می‌کنند.

ترور سیستماتیک (مطالعه موردی ژانویه ۲۰۲۵): سرکوب و ترور فیزیکی، نقشی حیاتی در حفظ سلطه ایفا می‌کند. داده‌های اخیر نشان‌دهنده تشدید ترور دولتی است. تنها در سال ۲۰۲۴، دست‌کم ۸۸۳ نفر در ایران اعدام شدند که افزایش ۱۸.۳ درصدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد. این سرعت بالا به گونه‌ای است که در فاصله ۲۰ نوامبر تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۴، روزانه بیش از چهار نفر اعدام شده‌اند .

سرکوب اعتراضات و اعدام نمایشی: در واکنش به مشکلات اقتصادی وخیم (شامل تورم ۳۵ درصدی، کمبود انرژی و افزایش نرخ دلار)، اعتراضات و اعتصابات (مانند اعتصاب بازار بزرگ تهران در دسامبر ۲۰۲۴) با تهدید قضایی به سرکوب شدید مواجه شدند. احکام اعدام برای زندانیان سیاسی مانند سامان محمدی خیاره و محمد امین مهدوی شایسته، به همراه از سرگیری حکم اعدام مجاهد کورکور، پیامی قاطع مبنی بر بازدارندگی و وحشت عمومی را منتقل می‌کند.

بازداشت فعالان و گروگان‌گیری: اقداماتی مانند بازداشت رضا خندان (همسر نسرین ستوده) برای اجرای محکومیت پنج ساله و همچنین دستگیری روزنامه‌نگار خارجی (سسیلیا سالا، ژورنالیست ایتالیایی) به ظن استفاده از او به عنوان گروگان برای مبادله، نشان‌دهنده استفاده سیستماتیک از ابزارهای حقوقی و امنیتی برای انزوای فعالان و اعمال فشار بین‌المللی است.

۴.۲. فدراسیون روسیه: گرایش به دیکتاتوری شخصی و جنگ هیبریدی

روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین به طور فزاینده‌ای از یک رژیم اقتدارگرای معمولی فاصله گرفته و به سمت گرایش‌های توتالیتر (نئوتوتالیتاریسم) حرکت کرده است. این تغییر از طریق اصلاحات متعدد قانون اساسی، سرکوب شدید مخالفان و تمرکز قدرت بی‌سابقه بر شخص پوتین صورت پذیرفته است. ضعف نهادهای قانونی و عدم وجود مکانیسم مشخص جانشینی، نشان می‌دهد که سرنوشت دولت به طور خطرناکی به یک شخص وابسته است، که این خود یک مشکل ساختاری تاریخی در روسیه است.

تحمیق از طریق جنگ شناختی: مدل سلطه در روسیه، به شدت از ابزارهای شناختی و روانی استفاده می‌کند. دکترین جنگ هیبریدی (Hybrid Warfare) روسیه، نه تنها نفوذ خارجی، بلکه تضعیف توانایی روانی و تشخیص دشمن را هدف قرار می‌دهد تا «آماده‌سازی برای تصاحب واقعیت» (Übernahme der Realität vorbereiten) را صورت دهد. این جنگ اطلاعات غلط (Desinformation) را که در داخل نیز به کار گرفته می‌شود و مستقیماً با مکانیسم «تحمیق» در سطح تبلیغات دولتی نیز منطبق است، به طور هدفمند توانایی مردم برای ارزیابی واقعیت را مختل می‌سازد.

۴.۳. جمهوری خلق چین: نظارت دیجیتال و کنترل مصرف‌گرا

چین تحت رهبری شی جین‌پینگ، ویژگی‌های نئوتوتالیتر قوی را از خود نشان می‌دهد، شامل کنترل کامل بر اینترنت و رسانه‌های اجتماعی، سیستم اعتبار اجتماعی فراگیر، و سرکوب شدید مخالفان (مانند کمپین ضد فساد).

پارادوکس توتالیتاریسم دیجیتال: با این حال، تفاوت‌های مهمی با مدل کلاسیک آرنت وجود دارد. در حالی که نازیسم و استالینیسم بر بسیج دائمی و ترور غیرقابل پیش‌بینی تأکید داشتند، رژیم چین تمایل دارد که مردم را تشویق به مشغولیت در امور خصوصی و مصرف‌گرایی کند، به شرط آنکه از سیاست دوری کنند. این رویکرد، در واقع ابزاری کارآمدتر برای حفظ ثبات در بلندمدت است.

تحلیل‌ها نشان می‌دهند که چین در حال حاضر یک «استبداد معمولی» (Gewöhnliche Tyrannis) محسوب می‌شود، اما با دارا بودن عناصر توتالیتر «آماده به کار» (Elements that can be quickly switched on and off) که می‌توانند در صورت لزوم، به سرعت فعال شوند. نظارت دیجیتال به یک ابزار کارآمد برای اعمال قانون و حذف نیاز به بسیج فیزیکی گسترده تبدیل شده است.

۴.۴. ابزارهای مدرن سلطه

گرچه «ترور دولتی» (State Terror) در رژیم‌های نامبرده متمرکزتر و با پی گرد “قضایی”‌ بیشتری انجام میگیرد، اما کارکرد اصلی آن در ایجاد انزوای اجتماعی (Atomization) تغییر نکرده است. در حالی که توتالیتاریسم قرن بیستم از ترور کور و اردوگاه‌های کار اجباری استفاده می‌کرد، رژیم‌های امروز (مانند ایران) با بالا بردن آمار اعدام‌ها و اجرای محاکمات نمایشی علیه مخالفان، هدف مشخصی را دنبال می‌کنند: ایجاد ترس و بازدارندگی جمعی که منجر به سکوت، انفعال و اطاعت شود. این ترور علنی، نتیجه مستقیم ناتوانی در تحمیق کامل جامعه و نیاز به سرکوب تحقیرشدگان است.

همچنین، کنترل اینترنت در چین، روسیه و ایران نه تنها یک ابزار سانسور، بلکه مکانیسمی برای تضعیف ساختار شناخت و واقعیت در جامعه است . محدود کردن دسترسی به اطلاعات مستقل و حاکم ساختن روایت رسمی، توانایی فرد برای سنجش واقعیت و دفاع از کرامت خود در برابر دروغ‌های دولتی را کاهش می‌دهد.

بخش پنجم: جمع‌بندی، نتایج و پیشنهادها

۵.۱. نتایج نظری و همگرایی مدل‌ها

تحلیل‌های انجام‌شده در این مقاله نشان می‌دهد که تمامیت‌خواهی مدرن باید به عنوان یک ساختار چندوجهی نگریسته شود. این ساختارها، ابزارهای کلاسیک سلطه (ایدئولوژی فراگیر و ترور) را با ابزارهای روانی و روانشناختی پیشرفته (تحمیق و تحقیر) ترکیب می‌کنند. به ویژه، توتالیتاریسم معاصر در تلاش است تا با حذف نیاز به بسیج دائمی و فعال‌سازی ترور در مقیاس‌های کوچک اما مؤثر و “قانونی”، به سطحی از پایداری بالاتر و انعطاف‌پذیری بیشتر در مقایسه با مدل‌های شوروی یا نازیسم در قرن بیستم دست یابد. این رژیم‌ها با استفاده از تحقیر، جامعه را از شور و مشارکت به سمت انفعال حرکت می‌دهند.

۵.۲. دفاع از کرامت انسانی و اهمیت مقاومت

نقطه اوج تحلیل روانشناختی، درک این مطلب است که زمانی که دروغ‌ها به قدری آشکار می‌شوند که تحمیق تبدیل به تحقیر می‌شود، تنها دیگر افزایش آگاهی در جامعه کافی نیست. بلکه در این مرحله، افزایش آگاهی همراه با کنش سیاسی، مقاومت فعال و دفاع از کرامت انسانی است که می‌تواند حلقه‌ی سلطه را بشکند. کرامت انسانی، که با تکرار علنی دروغ‌های آشکار مورد تهاجم قرار می‌گیرد، باید نه تنها از طریق آگاهی، بلکه از طریق کنش و مقاومت فعالانه بازپس گرفته شود. دفاع در برابر مکانیسم تحمیق و تحقیر، نیازمند بازسازی پیوندهای اجتماعی، اعتماد و حس معنا در جامعه است، چرا که این پیوندها در تقابل مستقیم با عوامل شکل‌گیری توده (نظریه دسمنت) قرار می‌گیرند.

منابع (References)

Sound of Philosophy آوای فلسفه

URL: https://www.youtube.com/watch?v=RjVVQC1C_Mk

(o.J.). GIGA Focus Global 4/008. GIGA Focus Global. URL:

[https://d-nb.info/1191282961/34]

(o.J.). Elemente und Ursprünge totaler Herrschaft – Wikipedia. URL:

https://de.wikipedia.org/wiki/Elemente_und_Urspr%C3%BCnge_totaler_Herrschaft

Ludz, P. C. (o.J.). (Heft_17_Ludz). Hannah-Arendt-Institut für Totalitarismus Forschung. URL: [https://hait.tu-dresden.de/dok/bst/Heft_17_Ludz.pdf]

(o.J.). Elemente und Ursprünge totaler Herrschaft. DJLensing. URL: [https://djlensing.de/blog/elemente-und-urspruenge-totaler-herrschaft/]

(o.J.). Totalitarismus. Wikipedia. URL: https://de.wikipedia.org/wiki/Totalitarismus

(o.J.). Resümee. e-politik.de. URL: https://tinyurl.com/yb59475y

(o.J.). Autoritarismus. Wikipedia. URL: [https://de.wikipedia.org/wiki/Autoritarismus]

Wahdat-Hagh, W. (o.J.). Islamistische Herrschaft als eine Form des Totalitarismus. Humanistische Union. URL:

[https://www.humanistische-union.de/publikationen/vorgaenge/173-vorgaenge/publikation/islamistische-herrschaft-als-eine-form-des-totalitarismus/]

Wahdat-Hagh, W. (o.J.). Die Herrschaft des politischen Islam. URL:

https://www.perlentaucher.de/buch/wahied-wahdat-hagh/die-islamische-republik-iran.html

Pfahl-Traughber, A. (o.J.). Totalitarismus in der islamistischen Ideologie. HAIT. URL:

https://www.jstor.org/stable/24228943

Desmet, M. (2023). Die Psychologie des Totalitarismus. Europa-Verlag. URL:

https://www.europa-verlag.com/Buecher/6654/DiePsychologiedesTotalitarismus.html

(o.J.). Psychologie der Corona-Jahre – Die hyperkontrollierte Gesellschaft. Cicero Online. URL: [https://www.cicero.de/kultur/zur-psychologie-der-corona-jahre-mattias-desmet]

Internationale Gesellschaft für Menschenrechte (IGFM). (2025). Menschenrechte im Iran – Bericht Januar 2025. URL: [https://www.igfm.de/menschenrechte-im-iran-bericht-januar-2025/]

Schroeder, A. (o.J.). Wut, Hass und Ressentiments. Transfer Politische Bildung. URL: [https://transfer-politische-bildung.de/dossiers/emotionen/achim-schroeder/]

(o.J.). Kognitive Dissonanz in totalitären Regimen. Bundeszentrale für politische Bildung (BPB). URL: [https://www.bpb.de/system/files/apuz_files/1972-39/Apuz_1972_39.pdf]

Zehnpfennig, B. (2022). Das gegenwärtige Russland: Ein totalitärer Staat?. Konrad-Adenauer-Stiftung (KAS). URL: [https://www.kas.de/de/web/geschichtsbewusst/essay/-/content/das-gegenwaertige-russland-ein-totalitaerer-staat]

Tsetsos, K. (2024). Szenarien russischer Einflussnahme bis 2030. Metis Institut (Metis Studie Nr. 42). URL: [https://metis.unibw.de/assets/pdf/metis-studie42-2024_12-rus_ostflanke.pdf]

(o.J.). Ist China totalitär? Philosophie Magazin. URL:

[https://www.philomag.de/artikel/ist-china-totalitaer]

(o.J.). Herrschaftsinstrumente im digitalen Zeitalter. Heinrich Böll Stiftung. URL: [https://www.boell.de/sites/default/files/20150618_reader_aupo_2015.pdf]

print
مقالات
  • ایران را چرا باید دوست داشت؟ محمد حسین صدیق یزدچی
    ایران را چرا باید دوست داشت؟ این عنوان مجلس بزرگداشتی ست یا بود به بهانه ی صدمین سالروز تولّد ایرج افشار محقق و نسخه شناس معروف متون کهن فرهنگ ایرانی، با شرکت چهره هایی مثل : خانم ژالهء آموزگار متخصص زبان و فرهنگ باستانی ایران و سید مصطفی محقق
  • آینده حماس پس از تحقق آتش‌بس
    در حالی‌که دود جنگ دو ساله میان اسرائیل و حماس هنوز از ویرانه‌های غزه رخت بر نبسته، نیروهای حماس بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس، دوباره در خیابان‌های این سرزمین جنگ‌زده ظاهر شدند؛ حضوری که هم هشداری
  • داستان قرارداد کرسنت پترولیوم جمشید اسدی
    داستان قرارداد کرسنت پترولیوم – از میدان گاز تا دادگاه داوری: پرونده کرسنت از پیچیده‌ترین پرونده‌های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سنگین‌ترین زیان‌ها برای ملت ایران است. ماجرا از امضای قراردادی در سال
  • نامه سرگشاده ضحاک به مردم ایران مسعود میرراشد
    ضحاک در این روایت نه هیولایی اسطوره‌ای، بلکه آیینه‌ای از جامعه‌ای گرفتار در خواب، خودفریبی و تکرار تاریخی است. مسعود میرراشد در این نوشته روشنفکران و حاکمان را همگی در چرخهٔ فساد و مسئولیت‌گریزی شریک می‌داند و با زبانی تند اما اندیشمندانه، آنان را به بیداری، خودشناسی و بازنگری در ریشه‌های فرهنگی و
  • بگذار چپ های دلبسته به حکومت…ابوالفضل محققی
    یک دوست وهمراه قدیمیست که از ایران هر از چند گاهی که عرصه برایش تنگ می شود زنگ می زند و درد دل می کند. اما این بار سخت عصبی است. بی مقدمه با طعنه می گوید: “آقا که هنوز از زیر زمین بیرون نیامده. دستور جهاد
  • تأثیر دیجیتالی شدن بر سازماندهی جامعه مدنی
    ما در اداره امور جوانان و جامعه مدنی (Myndigheten för ungdoms- och civilsamhällesfrågor – MUCF) به شما خوش آمد می‌گوییم به وبینار امروز که با عنوان: دیجیتالی شدن چگونه بر سازماندهی جامعه مدنی تأثیر می‌گذارد؟ برگزار می‌شود.
  • ایران باید اعلام کند با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست – فرخ نگهدار
    جهان خاکی ما اکنون لحظات تاریخ سازی را می گذراند. چشم ها به فلسطین دوخته است. بودن یا نبودن. مساله این است. از پی تمکین کابینه اسرائیل در راستای طرح پیشنهادی پرزیدنت ترامپ، غرش بمب ها و ضجه کودکان
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0320206
Visit Today : 521
Visit Yesterday : 881