تخلیه فاضلابهای شهری به خلیج فارس از سوی ایران و بار آلودگی آن که بنا به اعلام مقامات مسئول این کشور از مهمترین چالشهای زیستمحیطی آن نیز به حساب میآید، بار دیگر طی روزهای اخیر در رسانههای داخلی برجسته شده و این در حالی است که به موازات این مساله، آلودگیهای نفتی در خلیج که از نشت نفت در خط انتقال نفت گناوه به پایانه جزیره خارگ ناشی میشود، بر شدت بحران میافزاید.
فرسوده بودن لولههای انتقال نفت در چند سال اخیر باعث شده خلیج فارس بر اثر لکههای نفتی آلوده شود. در آخرین مورد، ۲۶ آگوست ۲۰۲۳ نشت نفت از یکی از خطوط لوله به پایانه نفتی جزیره خارک در مسیر بندر گناوه در رسانهها اعلام شد و طولانی شدن روند مهار آلودگی طی چندین هفته، نگرانیها را عمیقتر کرد. به گونهای که خبرگزاری «ایرنا» در گزارشی به نگرانیها درباره پیامدهای مخاطرهآمیز گسترده زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی انتشار نفت پرداخته و نوشت: «نشت نفت از طریق لولههای نفتی و نفتکشها در دریا پدیده مخاطرهآمیزی است که در طول سال بارها موجب آلودگی خلیج فارس و سواحل گردشگری بندر گناوه میشود و زیستگاههای دریایی و ساحلی، گونههای حیات وحش، فعالیتهای احیا و ترمیم کننده، صنایع محلی، ماهیگیری، توریسم و ورزشهای آبی از مراکز و بخشهای بسیار مهمی هستند که میتوانند از پیامدهای مخاطرهآمیز انتشار و آلودگی نفتی، متأثر شوند.» ضمن اینکه این خبرگزاری در گزارش دیگری، ورود آلودگیهای صنعتی و شهری را از دیگر مشکلات اساسی خلیج فارس دانست.
روز ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱، مریم قائمی، رئیس مرکز اقیانوسشناسی بوشهر اذعان میکند بر اساس پایشهایی که به گفته او هر ۲ ماه یکبار از سوی این مرکز انجام شده است، بار آلودگی میکروبی بویژه در شناگاههای استان بوشهر “پر رنگ” دیده میشود و شنا در این محیطها عاملی برای بیماریهای گوارشی و پوستی است.
این مقام مسئول ایرانی همچنین در گزارش دیگری میگوید: «تحقیقات پژوهشگاه اقیانوسشناسی نشان داده است در صورتی که اسیدی شدن خلیج فارس با همین روند ادامه یابد تا پایان قرن ۲۱ رشد اسکلتهای مرجانی ۴۰ درصد کاهش مییابد.»
در این ارتباط، وحید پورمردان، کارشناس محیط زیست و از مدیران اسبق سازمان محیط زیست ایران در گفتوگو با خبرنگار آنادولو به تشریح ابعاد این آلودگی پرداخت.
وی ضمن اینکه «بحث آلودگی آب توسط فاضلابهای شهری و صنایع در سواحل ایران را، یک بحث خیلی بزرگ و حائز اهمیت بسیار در محیط زیست دریایی خواند»، تصریح کرد: متاسفانه با توجه به اینکه دستگاههایی مثل شهرداری، آب و فاضلاب و محیط زیست با این مساله سروکار دارند، ولی نتوانستهاند دردی از دریاهایمان درمان کنند.
این کارشناس محیط زیست در ادامه تاکید کرد: «امروز بخش عمدهای از فاضلابهای تولید شده توسط شهرهای ساحلی به دریا تخلیه میشود. موارد بسیار متعددی حتی در بندر کنارک سیستانوبلوچستان هست که صنایع شیلاتی لولههای خیلی قطوری را گذاشته و فاضلابهای ناشی از تولیدات خود را که بیشتر صنایع تن ماهی است، به دریا تخلیه میکنند.»
پورمردان، مهمترین مساله در آلودگی ساحلی را فاضلاب خاکستری و سرریز فاضلابهای شهری دانست که بر همه کسانی که در آن سواحل زندگی میکنند، تاثیر منفی میگذارد.
وی افزود: نقاطی که در دسترس است، بویژه شناگاهها، در واقع طولی از ساحل به سمت دریا که بروید این آلودگی کاملا بارز و نمایان بوده و میتواند برای مردم به شدت پر خطر باشد.
تخلیه فاضلاب بدون تصفیه از شهرهای استان بوشهر به خلیج فارس
پورمردان در ادامه درباره تخلیه فاضلاب بدون تصفیه از شهرهای استان بوشهر به خلیج فارس تصریح کرد: در استان بوشهر متاسفانه هنوز فاضلاب شهری در آب تخلیه میشود و این واقعیتی است که کسی نمیتواند کتمانش کند.
وی گفت: «آب و فاضلاب که متولی فاضلاب شهری است صحبتش این است که ما مسئول تحویل گرفتن فاضلاب در مناطق شهری هستیم ولی متاسفانه از سالیان سال ساختار شهری بوشهر به گونهای هست که نهرها و جویهای آب وسط کوچهها و خیابانها وجود دارد و خیلی از منازل، فاضلاب را در آنجا تخلیه میکنند. محیط زیست نیز به عنوان یک ضابط قضایی به راحتی میتواند این موضوعات را بررسی و طرح دعوا کند. از دستگاههای دولتی گرفته تا اشخاص که میتوانند این موضوع را پیگیری کنند.»
این کارشناس محیط زیست تاکید کرد: «اصلا نمیشود کتمان کرد که آلودگیهای فاضلاب در دریا وجود دارد که این برای سلامت مردم مضر است و میطلبد که دستگاهها اقدام کنند. متاسفانه در شرایط فعلی هیچ دستگاهی کار خود را در این زمینه انجام نداده و قانونی اگر بخواهیم به آن نگاه کنیم همه این دستگاهها که نام بردم، متهم هستند برای اینکه ترک فعل کردهاند و کار خود را انجام ندادهاند.»
ابعاد گسترده آلوده کردن آبها با فاضلاب شهری از سوی ایران
او که مسئولیت مدیر کل محیط زیست استان سیستانوبلوچستان را نیز بر عهده داشته، از ابعاد گسترده آلوده کردن آبها با فاضلاب شهری از سوی ایران پرده برداشت و گفت: این اتفاق صرفا در خلیج فارس رخ نمیدهد.
پورمردان اظهار داشت: «از آنجا که من در سیستانوبلوچستان نیز خدمت کردهام این را بطور قاطع میگویم که در سواحل جنوبی سیستانوبلوچستان که طول زیادی هم دارد از استان بوشهر هم بیشتر، فاضلابهای شهری به دریا تخلیه میشود و همینطور در استانهای شمالی کشور که متاسفانه چون آنجا بحث گردشگری و شناگاهها وجود دارد، همین مشکل را داریم که آسیب بسزایی به محیط زیست دریایی میرساند. به جز مناطقی مثل چابهار که خودپالایی دریا این بار سنگین باکتریایی و آلودگی دریا را تا حدود زیادی کاهش میدهد ولی خوب قطعا موثر هم است و میتواند صدمه مهلکی به ساختار محیط زیست دریایی بزند.»
وی افزود: «در بوشهر بخشی از فاضلاب خاکستری (شامل روشویی حمام و ماشین لباسشویی) به صورت سنتی در جویهای سطح شهر رهاسازی میشود که مستقیماً به دریا میریزد که آلودگی آبهای ساحلی را در پی دارد، بخشی هم توسط شبکه فاضلاب شهری جمعآوری شده و به مرکز تصفیه فاضلاب منتقل میشود و متاسفانه هیچ تصفیهای بر روی آن انجام نمیشود فقط سرریز شده و مواد جامد آن گرفته میشود، سپس به نیزاری در نزدیکی عالیشهر میریزد، آنجا نیزاری بزرگ بوجود آمده که بر روی گوگل ارث آن منطقه قابل رویت است و از آنجا به خور شکسته میریزد! البته آنجا آلودگی خاک بیشتر است تا آلودگی آب که متاسفانه این آلودگیها با بارش باران شسته شده و موجب آلودگی دریا هم میشود.»
همچنین روزبه اسکندری، دیگر کارشناس محیط زیست در گفتوگو با خبرنگار آنادولو در تشریح وضعیت آلودگی آبهای خلیج فارس با فاضلاب شهری تصریح کرد: «پسابهای شهرهای ساحلی بوشهر سرمایهای هستند که میتواند در سالهای بیآبی بسیار کارگشا باشد اما متاسفانه به دلیل نبود تصفیهخانهها نه تنها بدون استفاده به هدر میرود، بلکه دامنگیر خلیج فارس شده و تنوع زیستی این خلیج و سلامت ساحلنشینان را این روزها به شدت تهدید میکند.»
وی افزود: «ما باید در نظر داشته باشیم که در تمام شهرهای ساحلی استان فقط بوشهر، گناوه و دیلم دارای سیستم فاضلاب شهری هستند و عسلویه، کنگان، جم، تنگستان و دیر از داشتن شبکه فاضلاب شهری و تصفیهخانه محروم هستند. به همین دلیل پسابهای تولید شده در این شهرها مستقیما راهی دریا میشوند و احجام زیادی هم دارند. به عنوان مثال در شهر دیر، سالانه بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار متر مکعب، در عسلویه نزدیک به ۹۰۰ هزار متر مکعب و در کنگان نزدیک به چهار میلیون متر مکعب فاضلاب تولید میشود. این پسابها در سالهای متداوم خشکسالی میتوانند با تصفیه استاندارد تبدیل به آبهای قابل استفاده برای بخش کشاورزی و شستشوی محیط و فضای شهری شوند. اما متاسفانه بدون تصفیه از دسترس خارج میشوند و به منابع آبی ریخته میشوند اتفاقی که باید آنجا بیفتد این است که باید به سرعت توسعه و احداث تصفیهخانهها را داشته باشیم که بتوانند حجم بالایی از نیاز آبی استان را تامین کنند.»
ایران زیرساخت لازم را برای اینکه فاضلابهای شهری را به خلیج فارس نریزد، ندارد
اسکندری گفت: «امروز ما در استان بوشهر شاهد این هستیم که برای فعالیتهایی که احتیاج به آب دارند آب شیرینکن استفاده میکنند که هزینه آن گزاف است و شورابههای مخربی دارد و اساسا بسیار آب گرانی محسوب میشود. نکتهای که وجود دارد و شاید بشود گفت مشکل اصلی است این است که ما زیرساخت لازم را برای اینکه فاضلابهای شهری تولید شده را به خلیج فارس نریزیم، نداریم. اصطلاحا بار آلودگی، این زیستبوم ملی و گرانقدر ما را تهدید میکند. مسئولان پایش و حفاظت محیط زیست استان بوشهر گفته بودند که این مهمترین چالشی است که ما در خلیج فارس با آن روبرو هستیم. ما رشد و تمرکز بالای جمعیت را در نوار ساحلی جنوبی کشور داریم و نبود شبکه جمع آوری و تصفیهخانههای کارآمد باعث شده که همانطور که گفتم میلیونها مترمکعب پساب خام وارد اکوسیستم دریایی استان بوشهر شود.»
پسابها عاملی برای مرگ ماهیهای خلیج فارس هستند
وی ادامه داد: «پساب به دلیل داشتن مقادیر بالایی از مواد مغذی، میکروبی و فلزات سنگین آلایندگی بسیار زیادی دارد و اثرات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بر پایداری حیات ساحلی به جای میگذارد شاخصهای مطلوب محیط زیست دریایی را کاهش میدهد، تنوع زیستی را در آبهای منطقه تهدید میکند و این آلودگی با ایجاد یک لایه نازک روی سطح آب علاوه بر اینکه چشم انداز ساحلی را تخریب میکند سبب انقراض بسیاری از گونههای آبزی هم میشود. آثار سوء این انتشار آلودگی در مناطق حساس ساحلی مثل تجمعهای مرجانی، زیستگاههای ساحلی و جنگلهای حرا بیشتر است و به دلیل غلظت بالای فسفات و نیترات، این پسابها سبب رشد بیرویه جلبکها شده و با کاهش اکسیژن محلول در آب، عاملی برای مرگ ماهیهای خلیج فارس است.»
این کارشناس محیط زیست افزود: «این پسابها با ترکیبات خود باعث فراوانی و پراکنش اکوسیستمهای دریایی میشوند و این آلودگیهای میکروبی و فلزات سنگین محلول در پسابهای خام در کنار اینکه حیات جانوران دریایی خلیج فارس را تهدید میکند تهدیدی برای حیات انسانها هم هستند. چون به زنجیره غذایی انسانها راه مییابند و از طرف دیگر با آلوده کردن شناگاهها به عاملی برای بیماریهای پوستی و گوارشی تبدیل میشوند.»
لولههای فرسوده انتقال نفت از گناوه به خارگ عامل آلودگی نفتی خلیج فارس هستند
وی گفت: «درباره بحث آلودگیهای نفتی در خلیج فارس که از خارگ تا گناوه ادامه دارد و در تابستان امسال بویژه خیلی مورد بحث قرار گرفت و زمانی که نامهای به شرکت نفت فرستاده شده بود که فکری به حال این آلودگی کنند که سالی چند بار این آلودگی مشتقات نفتی دریا و ساحل را فرا میگیرد، ظاهرا بصورت معمول شرکت نفت آخرین نهادی است که وارد میشود. آنطور که گفته شده بزرگترین مشکل آلودگی نفتی، لولههای فرسوده انتقال نفت از گناوه به خارگ هستند و مسئولان سادهترین راه را انتخاب کردهاند و به مردم گفتهاند که در این سواحل شنا نکنند. این خط انتقال نفت از گناوه به جزیره خارگ زیر گل و لای مدفون است و معمولا مشخص هم نمیشود که این لکههای بزرگ حاصل از نشت نفت دقیقا از کدام قسمت این نقطه لوله فرسوده بوده، این لکههای نفتی (در تابستان امسال) فقط دو مایل با ساحل فاصله داشت و جان زیستمندان دریا و ساحل را تهدید میکرد و شناگاهها هم آلوده شده بودند و از مردم خواسته شده بود که در آن مناطق شنا نکنند.»
این کارشناس محیط زیست افزود: «راهکار این است که شرکت ملی نفت باید خطوط لوله نفت را نوسازی کند و مانع از نشت این آلودگیها شود. البته مشکل اینجاست که کسی زیر بار نمیرود. الان اگر بپرسید متولی دریا کیست؟ ظاهرا کسی نمیداند. هم سازمان شیلات و هم سازمان محیط زیست و وزارت نفت باید اینجا دخیل باشند. تا مسئول مشخص نباشد راهحل خاصی را هم نمیشود انتظار داشت.»