گرههای کور زندگی ایرانیان قابل اعتنا، پرشمار و از جنسهای گوناگون است. همین الان از هر کارشناس اقتصادی از هر متخصص علوم اجتماعی، از هر آگاه به مسائل فرهنگی و از هر سیاستورز بخواهیم که گرههای بخش خود را بگوید فهرست بلندبالایی را بازگو میکند. در این نوشته کوتاه قصد تکرار گرهها و سدها و صخرههای موجود را نداریم و امیدواریم که مدیران ارشد کشور نیز با شهروندان همساز و همآواز شده و این گرهها و سدها و صخرهها را به رسمیت بشناسند. یکی از بزرگترین مشکلات کشور متاسفانه این است که گفته میشود در کشور مشکلی وجود ندارد و هیچ گرهای در کار و زندگی مردم نیست که باز نشده باشد. حالا و در نیمه اول مرداد 1403 و در حالی که دولت چهاردهم هنوز کار خود را آغاز نکرده است وضعیت عجیب سرچشمه گرفته از ترور اسماعیل هنیه بر ابعاد بهتانگیز مسائل ایران اضافه شده است. دقت در رفتار و گفتار رهبران و ادارهکنندگان کشورهای جهان به ویژه متحدان نتانیاهوی اسرائیلی نشان میدهد آنها قصد ندارند حمایت از او را در این شرایط رها کنند و در دفاع از کشور اسرائیل تردید ندارند. از سوی دیگر در ایران گروههایی هستند که باور دارند برای خونخواهی از خون اسماعیل هنیه باید احتیاطها را کنار گذاشته و مرزهای تازهای را در پاسخ به این ترور پشتسر گذاشت و از پیامدهای آن هراس نداشت. برخی کشورها از جمله روسیه نیز در این روزها با انتشار خبرها و تحلیلها و گزارشهایی از سوی رسانههای وابسته به خود، صحنه را گونهای آرایش میدهند که انگار باید جنگ کرد و این جنگ اجتنابناپذیر است. واقعیت این است که تصمیمگیری در این روزها نیاز به بالاترین کارآمدی و بالاترین دورنگری و ترسیم چشماندازی روشن از هر رفتار دارد. شهروندان ایرانی اما در این روزها با نگرانی تمامعیار میخواهند بدانند در روزها و هفتههای آینده کشور در کدام مسیر حرکت خواهد کرد. آیا ایران در آتش دسیسهچینیها میافتد و آرایش جنگی میگیرد؟ اگر این چشمانداز برای ایرانیان پررنگتر شود بدون تردید برای آماده شدن و ادامه زندگی در بدترین شرایط تصمیمهای خاص کوتاهمدت و میانمدت خواهند گرفت. روی آوردن به خرید اقلام ضروری زندگی به ویژه خرید اقلام غذایی، نقد کردن پساندازهای خود و بیرون کشیدن منابع از محلهای سرمایهگذاری، آماده شدن برای مهاجرت از کشور و تبدیل پول ملی به ارزهای معتبر و… از جمله اقدامهای احتمالی ایرانیان در شرایط دیدن روزهای جنگ است.
این اقدامها میتواند تعادل نیمبند در ابعاد کلان را بههم زده و روزهای مبهمی پدیدار سازد. شرط عقل و منطق حکم میکند این روزهای ایران را با کارآمدی و اجتناب از تصمیمهای شتابزده پشتسر بگذاریم. مسائل را باید به مهم، مهمتر و مهمترین تقسیم کرد و اول مهمترین مسائل را حل کرد. مهمترین مسائل ایران آشتی با دنیای مدرن است تا بتوان در سایه آن، مسائل دیگر را حل کرد.