انبراسان اتیراجان و تسه وانگ، بیبیسی: شیخ حسینه واجد، نخستوزیر بنگلادش، پس از هفتهها اعتراضهای دانشجویی که به شورشهایی مرگبار در سراسر کشور انجامید، استعفا داد و کشور را ترک کرد. گزارشها حاکی است، این سیاستمدار ۷۶ ساله در روز دوشنبه و همزمان که هزاران تن از معترضان به اقامتگاه او در داکا، پایتخت بنگلادش یورش بردند، با هلیکوپتر به هند گریخت.
این پایانی غیرمنتظره برای حکومت طولانیترین نخستوزیر بنگلادش است که در مجموع بیش از ۲۰ سال قدرت را در این کشور در دست داشت.
خانم حسینه فعالیت سیاسی خود را به عنوان یک نماد دموکراسی آغاز کرد و در دوران حضورش در قدرت، کارنامهاش در مدیریت پیشرفت اقتصادی این کشور جنوب آسیا، مثبت ارزیابی شده است.
با این حال، در سالهای اخیر او متهم شده بود که به خودکامگی روی آورده و هرگونه مخالفت با حکومتش را سرکوب میکند.
خانم حسینه در ماه ژانویه، به شکلی بیسابقه برای چهارمین بار به عنوان نخستوزیر برگزیده شد. اما مخالفان معتقد بودند که در آن انتخابات، تقلب گستردهای صورت گرفته است.
چگونه شیخ حسینه به قدرت رسید؟
خانم حسینه در سال ۱۹۴۷ در یک خانواده مسلمان در بنگال شرقی به دنیا آمد. سیاست در خون او و خانوادهاش بود.
پدر او شیخ مجیبالرحمن، رهبری ملیگرا که استقلال این کشور را از پاکستان در سال ۱۹۷۱ رهبری کرد و نخستین رئیسجمهور این کشور شد. او به «پدر ملت بنگلادش» معروف است.
در همان زمان، خانم حسینه در دانشگاه داکا از چهرههای سرشناس جنبش دانشجویی محسوب میشد.
پدر او به همراه بیشتر اعضای خانوادهاش در یک کودتای نظامی در سال ۱۹۷۵ به قتل رسید. اما خانم حسینه و خواهر کوچکترش که در زمان کودتا خارج از کشور بودند، زنده ماندند.
او به مدت شش سال در هند در تبعید زندگی کرد و سرانجام در سال ۱۹۸۱ به بنگلادش بازگشت. خانم حسینه از همان زمان، رهبر حزب «عوامی لیگ» شد که پیشتر پدرش رهبری آن را در دست داشت.
در دوران حکومت نظامی ژنرال حسین محمد ارشاد، او برای برپایی اعتراضهای خیابانی و رسیدن به دموکراسی با دیگر احزاب بنگلادش متحد شد.
در جریان قیام مردمی علیه حکومت نظامی، خانم حسینه به سرعت به یک نماد ملی تبدیل شد.
او برای نخستین بار در سال ۱۹۹۶ در انتخابات پیروز شد و به قدرت رسید. امضای توافقنامه آب با هند و توافقنامه صلح با رهبران شورشی قبایل در جنوب شرق کشور از جمله دستاوردهای مهم او در این دوران بودند.
اما در همان زمان، دولت او در جریان امضای تعداد زیادی از قراردادهای تجاری، به فساد متهم شد. همچنین منتقدان میگفتند که بنگلادش بیش از حد به هند وابسته شده است.
او در سال ۲۰۰۱ در انتخابات از بگیم خالده ضیا رهبر «حزب ملیگرای بنگلادش» شکست خورد. خانم ضیا زمانی یکی از متحدان خانم حسینه بود که بعدتر به یکی از دشمنان قسمخوردهاش تبدیل شد.
هر دو زن، به عنوان وارثان دو خاندان سیاسی بیش از سه دهه بر سیاست بنگلادش تسلط داشتند و به «بیگمهای مبارز» معروف شده بودند. «بیگم» در بنگلادش به یک زن مسلمان با رتبه بالا اشاره دارد.
ناظران میگویند که رقابت تلخ آنها موجب شد تا رخدادهایی مانند بمبگذاری در اتوبوسها، ناپدید شدنها و قتلهای فراقضایی به یک روال عادی در بنگلادش تبدیل شود.
خانم حسینه در نهایت در سال ۲۰۰۹ در انتخاباتی که توسط یک دولت موقت برگزار شد، پیروز شد و به قدرت بازگشت.
او در طول سالها نشان داد که سیاستمداری بسیار سرسخت و مقاوم است؛ کسی که وقتی به عنوان اپوزیسیون فعالیت میکرد، چندین بار زندانی شد. حتی چندین بار به جان او سوءقصد شد که در نتیجه یکی از همین حملات در سال ۲۰۰۴، شنواییاش آسیب دید. او با تبعید اجباری نیز بیگانه نیست و پیشتر از دهها پرونده قضایی که در آنها به فساد متهم شده بود، جان سالم به در برده است.
دستاوردهای شیخ حسینه چه بود؟
بنگلادش در دوران رهبری خانم حسینه، دو تصویر کاملا متضاد داشت. این کشور که اکثریت جمعیتش مسلمان هستند، زمانی یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود. اما بنگلادش از سال ۲۰۰۹ تحت رهبری شیخ حسینه به موفقیت اقتصادی قابلتوجهی دست یافت.
اکنون این کشور یکی از سریعترین اقتصادهای رو به رشد در منطقه است و حتی از همسایه بزرگ خود، هند نیز پیشی گرفته است.
درآمد سرانه بنگلادش در دهه گذشته سه برابر شده و بانک جهانی برآورد میکند که بیش از ۲۵ میلیون نفر در ۲۰ سال گذشته در این کشور از فقر نجات یافتهاند.
بخش عمدهای از این رشد چشمگیر اقتصادی با صنعت پوشاک به دست آمده که قسمت بزرگی از کل صادرات بنگلادش را تشکیل میدهد و در دهههای اخیر به سرعت گسترش یافته است و بازارهایی را در اروپا، آمریکای شمالی و آسیا تأمین میکند.
دولت خانم حسینه با استفاده از منابع مالی کشور، وامها و کمکهای ضروی برای توسعه، پروژههای بزرگی را برای تقویت زیرساختهای بنگلادش اجرا کرد؛ از آن جمله پروژه دو میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری پل پادما که بر روی رود گنگ ساخته شد.
حواشی پیرامون شیخ حسینه چه بود؟
آخرین اعتراضهایی که در بنگلادش شکل گرفت، جدیترین چالشی بود که خانم حسینه از زمان تصدی مقام خود با آن مواجه شد. این اعتراضها در حالی شکل گرفته بودند که تنها چند ماه قبلتر، حزب او اکثریت کرسیهای پارلمان را برای چهارمین دوره پیاپی در یک انتخابات بسیار جنجالی به دست آورده بود.
اما او در برابر در درخواستهای فزاینده برای استعفا، مقاومت میکرد. شیخ حسینه معترضان را «تروریست» خواند و از مردم بنگلادش درخواست کرد که از «سرکوب این تروریستها با مشتی محکم» حمایت کنند.
معترضان در آخرین دور اعتراضها در داکا و شهرهای دیگر، در ابتدا خواستار لغو سهمیهها در مشاغل دولتی بودند. اما این اعتراضها به یک جنبش ضد دولت تبدیل شد.
به دنبال همهگیری کرونا، هزینههای زندگی در بنگلادش به شکل قابل توجهی افزایش یافت. تورم در این کشور سر به فلک کشیده، ذخایر ارزیاش به شدت کاهش یافته و بدهی خارجی آن از سال ۲۰۱۶ تاکنون، دو برابر شده است.
منتقدان، سوءمدیریت دولت خانم حسینه را دلیل این وضعیت معرفی میکنند و میگویند به خاطر فساد فراگیری که در دولت وجود داشت، تنها اطرافیان و وابستگان حزب «عوامی لیگ» از امتیازات رشد اقتصادی بنگلادش برخوردار شدند.
آنها همچنین میگویند که پیشرفت کشور به بهای قربانی شدن دموکراسی و حقوق بشر به دست آمد و حکومت خانم حسینه را متهم میکنند که علیه مخالفان سیاسی، منتقدان و رسانهها دست به اقداماتی سرکوبگرانه و دیکتاتورمآبانه زده است.
خانم حسینه و دولتش همواره این اتهامات را رد کردند.
اما در ماههای اخیر در پی اعتراضهای ضد دولتی، بسیاری از رهبران ارشد حزب «حزب ملیگرای بنگلادش» در کنار هزاران تن از حامیان این حزب بازداشت شدند؛ تحولی قابلتوجه برای رهبری که زمانی برای دموکراسی چند حزبی میجنگید.
گروههای مدافع حقوق بشر نیز درباره صدها مورد ناپدید شدن اجباری و قتلهای فراقضایی توسط نیروهای امنیتی از سال ۲۰۰۹ تاکنون ابراز نگرانی کردند.
دولت خانم حسینه به شدت دست داشتن در چنین آزار و اذیتهایی را رد کرد، اما در عین حال به شکلی قابل ملاحظه، سفر خبرنگاران خارجی را که میخواستند این اتهامات را بررسی کنند، محدود کرد.