اجازه بدید من از سروران ارجمندم بلافاصله دعوت بکنم به جایگاه تشریف بیارند برای برگزاری پنل بررسی اقتصاد انرژی در ایران از محضر مدیر محترم پنل جناب آقای شهرام اتفاق در ابتدا دعوت میکنم تشویق بفرمایید خواهش میکنم پژوهشگر محترم حوزه انرژی و مشاور اتحادیه سوختهای جایگزین و خدمات وابسته. بفرمایید. خواهش میکنم جناب آقای اتفاق. امیدوارم که این دوستان ما در اون اتاق فرمان این پاورپوینتو عوض بکنن و پاورپوینت جدیدی بذارن که خب دوباره عرض ادب میکنم خدمت همه عزیزانی که در این نشست هستن. من شهرام اتفاق هستم و در حوزه انرژی مختصر اطلاعاتی دارم. نکتهای که میخوام امروز عرض کنم در این بخش پایانی یه کمی شاید متفاوت باشه با همه چیزایی که امروز شنیدید و اونم اینه که من نگاه خیلی منفی نسبت به وضعیت موجود دارم و به گمان من همه این راهحلایی که مطرح میشه میتون ساز نباشه کارای ارزشمندی توی اتحادیه سوختهای جایگزین انجام شده که این کارا در واقع خیلی مؤثره چون خارج از حوزه دولت خارج از ساحت دولت خارج از قلمرو دولت داره انجام میشه داره در در بخش خصوصی انجام میشه و اینا در زمره معدود کاراییه که میتونه موفقیت آمیز باشه اما مشکل بزرگتری که من دارم ادعا میکنم وجود داره اینه که ما با بحران انرژیمون ناشی از خود انرژی و اینا نیست ناشی از ساختار نظام حکمرانیه و تا اون نظام ساخت تا ساختار نظام حکمرانی ما اصلاح نشود انرژی ما هم حل نخواهد شد آ** حل نخواهد شد محیط زیستم حل نخواهد شد بقیه مشکلات ما هم حل نخواهد شد نشونه سادهش اینه که امروز شاهد هستید که همه مسئولین کشور از مجلس گرفته تا دولت از دولت گرفته تا قوه قضاییه وضعیت کشور ناراضی هستن. خب همین کسایی که ناراضی هستن همین کسایی هستن که کشوررو اداره کردن یعنی ناراضی امروز خودشون بانیان وضعیت موجود بوده و هستن. بنابراین اینکه همه این مسئولین کشور در همه بخشها در همه حوزهها از وضعیت کشور ناراضی هستند و خودشونم مسئول بخشهای مختلف در طی سه چ گذشته بودن نشانگر این هستش که مشکل از ساختار نظام حکمرانیه مثلاً نکتهای که میخوام بهتون بگم عرض میکنم یه کمی حرف متفاوتی دارم میزنم و اون حرف متفاوتم اینه که این منحنی قرمز رنگی رو که میبینیم این در واقع شاخص قیمتهاست که توضیح میدم شاخص قیمتها چیه. دارم حرفی که میزنم اینه که اصلاً مسئله انرژی مشکلش یه جای دیگهست. جایی که هیچکس بهش اشاره نمیکنه و ون مسئله هم حل نشه این مشکل حل نمیشه. این شاخص قیمتها همینوری روند صعودی داره. دلیل اینکه چرا صعودیه رو من الان عرض میکنم خدمتتون. اما به رغم اینکه روند صعودی داره در واقع اون منحنی قرمز رنگ دولت میاد قیمت یه چیزایی رو ثابت نگه میداره. مثل چی؟ مثل انرژی. مثل ارض در یه مقاطعی مثلاً عرضو ثابت نگه میداره. قیمت خدمتتون عرض شود انرژی رو ثابت نگه میداره. قیمت بنزین مثلاً همینجوری ثابت میمونه. بنابراین اون منحنی سیاهرنگ تثبیت مقطعی و دستوری نرخ ارض قیمت حاملهای انرژی، بنزین و گزوییله. این همینوری ثابت افقیه در حال که قیمتها همینجوری داره نزولی میره بالا و این فاصله قیمت مقطعی و دستوری این چیزا با اون قیمت با شاخص قیمتها هی فاصلهش زیاد و زیادتر میشه. وقتی لی زیاد میشه میشه مثلاً وضعیت که امروز ما باهاش مواجه هستیم که دولت میاد میگه که حالا دیگه ما باید یه فکری بکنیم قیمت بنزینو مثلاً ببریم بالا کاری که قبلاً هم بارها و بارها تکرار شده یا قیمت ارضو ببریم بالا قیمت عرض تغییر بکنه وقتی که این داستان پیش میاد یهو ناگهانی قیمت ارض جامپ میکنه میره بالا نزدیک اون شاخص قیمتها میشه و وقتی اینجوری شد شما شاهد هستید که مثلاً قیمت انرژی افزایش پیدا میکنه، قیمت عرض افزایش پیدا میکنه اینا بعد که به این نقطه رسیدیم دولت دوباره قیمت ارض و قیمت انرژی و همه چیزو ثابت نگه میداره و این در گذر زمان دوباره روز از نو، روزی از نو یعنی برمیگردیم به همون نقطهای که از روز اول بودیم و بنابراین همه این حرفایی که داریم میزنیم، همه این کوششهایی که داریم میکنیم تا وقتی اون قرمزه صعودیه هیچ خاصیتی نداره. یعنی اگه الان قیمت بنزین افزایش بدیم بازم این نرخ تورم یا شاخص قیمتها اونو میبلعه کما اینکه در گذشته وقتی بنزین ۳۰۰۰ تومن شد همه گفتن وای ۳۰۰۰ تومن قیمت بنزینه الان دیگه بنزین ۳۰۰۰ تومنی برای کسی اصلاً مهم نیست چون انقدر نرخ ارض تغییر کرده ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده که دیگه ۳۰۰ تومن اصلاً ارزشی نداره خب حالا خدمتتون عرض شود که برگشتیم اینور چرا اون منحنی قرمز رنگ اونجوریه؟ چرا همش قیمت افزایش پیدا میکنه؟ چرا ما تو کشورمون مدام شاهد افزایش قیمتها شاهد گرونی هستیم؟ علتش اینه که دولت همش در حال افزایش میزان نقدینگیه. یعنی میزان نقدینگی تو هر کشوری باید متناسب باشه با میزان تولید ناخالص داخلی یا جی دی پی به اندازه تولید ناخالص داخلی به اندازه افزایشش این کفه ترازو یعنی نقدینگی هم باید یش پیدا کنه. در حالی که ما حتی زمانی که تولید ناخالص داخلی جی دی پیمون کاهشی بوده یا منفی بوده اون نقدینگیه رو دولت افزایش داده بنابراین این منحنی به ما نشون میده که نقدینگی وقتی افزایش پیدا میکنه شاخص قیمتها هم افزایش پیدا میکنه بهش تو علم اقتصاد میگن تورم تورم یعنی ناشی از افزایش نقدینگی به زبون خیلی ساده چاپ پول بدون پ پشتوانه وقتی بدون پشتوانه دولت نقدینگی رو افزایش میده این سبب میشه که با افزایش نقدینگی ما شاهد تورم یا به زبان ساده افزایش شاخص قیمتها باشیم. حالا چرا دولت این کارو میکنه؟ چرا نقدینگی رو افزایش میده؟ ۲ تا دلیل اصلی داره که دولت نقدینگی رو تو ایران افزایش میده. یکی از دلایلش اینه که با ز بانکهای ما ورشکسته. این اصطلاح ناترازی اصطلاح خیلی خوبی نیست اما من ازش فعلاً استفاده میکنم. بخشی از بانکهای ما در طول سه ۳ دهه گذشته با مشکل ورشکستگی روبهرو شدن و دولت اینو پنهان میکنه. همه دولتها من راجع به دولت این دولت و اون دولت و اینا صحبت نمیکنم. وقتی که بانک ورشکست میشه بانک بدهی بالا میاره چهجوری بدهی بالا میاره؟ مثلاً فرض کن یه اختلاصی توی بانک میشه مثلاً ۱۰۰ میلی ۱۰۰۰ میلیارد تومن خب این ۱۰۰ میلیارد تومنو کی باید بده؟ یه کسی اومده وام گرفته از بانک پول بانکم پس نداده کی باید این پولو پس بده باید یه جوری این مسئله حل بشه توی اقتصاد آزاد توی دنیا وقتی بانک با یه همچین مشکلی مواجه میشه اون بانک ورشکسته اعلام میشه و که همه کسایی که اونجا پول گذاشتن با مشکل مواجه میشن اما دولت اینجا برای اینکه مسئله رو حل کنه میاد نقدینگی رو افزا ه یعنی پول چاپ میکنه یعنی میزان نقدینگی ما همینوری به این دلیل افزایش پیدا میکنه ما مؤسسات مالی و بانکی زیادی رو طی این سالا داشتیم که به دلایل مختلف با بحران عدم توازن بین در واقع سرمایههای خودشون و منابعی که به عنوان تحصیلات دادن مواجه شدن یه پولی رو دادن به یک افرادی هیچوقت پس ندادن اون پولو بنابراین دولت اومده برای حل مسئله پول چاپ کرده اسکناس نقدینگی رو افزایش داده دلیل دومش کسری بودجهست خرج دولت زیاده چرا زیاده مثلاً فرض کنید که بسیاری از وزارتخونههای ما نیروی انسانی مازاد دارن یکی هم یکی از دلالش اینه بنابراین دولت برای حل مشکل خودش نقدینگی رو افزایش میده وقتی نقدینگی افزایش پیدا میکنه ما با مشکل تورم مواجه میشیم برای اینکه متوجه بشیم که داستان تورم چیه سال ۵۷ فت حداقل حقوق یه کارگر معادل ی و نیم سکه طلا بوده و در سال ۱۴۳ حداقل حقوق یه کارگر کمتر از ۲ سکه طلاست یعنی مثلاً اگه سکه امروز نمیدونم چقدر قیمتش پ ایشون ایشون سکه زیاد داره اسم ایشونو بنویسید چون سلطان سکه اینجا نشستن ۵۷ میلیون تومن مثلاً یک و نیم برابرش میشه چقدر میشه مثلاً تقریباً نزدیک ۸۰ ۹۰ میلیون تومن یعنی یه کارگر سال ۵۷ نزدیک ۸۰ ۹۰ میلیون تومن امروز حقوق دریافت میکرده همون کارگر امروز داره کمتر از ۲وده یه سکه حداقل حقوقشه دیگه الان حداقل حقوق مصوب کار ۱۲ میلیون تومن درست میگم بله دیگه همین حدوداست پس بنابراین تورم یا افزایش شاخص قیمتها باعث کاهش قدرت خرید مردم میشه این روند از همین جوری از گذشته ادامه پیدا کرده و تا الانم تداوم پیدا کرده حالا این یعنی چی؟ یعنی وقتی تورم ت ما با موضوع تورم مواجه میشیم قیمت کالا افزایش پیدا میکنه دیگه مثلاً فرض کنید درصد تغییر قیمت کالاها تو اردیبهشت ۱۴۰۳ نسبت به ۱۴۰۲ اینجوری بوده قیمت کنسرو تن ماهی کشفش پلویی گوشت گوسفند شیر خشک قارچ اینا هم همش افزایشیه. بدترینش مثلاً کنسر تونماییه که ۹۰ نسبت به اردیبشت ۱۴۰ تغییر کرده. کمترینش مثلاً شیرینی خشکه ۳۴ افزایش پیدا کرده. پس بنابراین ما کالاها برای ما از روز به روز داره گرونتر میشه. خب وقتی که ما با کاهش قدرت خرید مردم مواجه هستیم این کاهش قدرت خرید مردم که ناشی از ابزار ورم یا افزایش شاخص قیمتهاست. این یعنی اینکه مقاومت در برابر افزایش قیمت انرژی زیاد میشه. الان شما میخواید مثلاً بنزینو اگه مثلاً ۱۰۰۰ تومن بذارید روش همه ناراضین. چرا؟ چون قدرت خرید مردم روز به روز کاهش پیدا کرده. شما دارید به مردم زور میگید و بعدم که این قیمت بنزینو افزایش دادید دوباره ۲ سال دیگه ۳ سال دیگه میاید همین حرفا رو میزنید. دوباره میگید ما باید قیمت بنزینو افزایش بدیم. مشکل الان نشده چرا؟ برای اینکه مشکل جای دیگهست مشکل تورمه بنابراین ما با پدیده ثبات اجباری قیمت انرژی و تغییر اجباری ناگهانی قیمتها مواجه هستیم. یعنی شما میبینید که یه دوره طولانی قیمت انرژی مثلاً ثابت میمونه. بعد که دیگه کار به بحران رسید و دیگه هیچ کاری نمیش کرد رئیسجمهور میاد میگه آقای پزشکی میاد میگه ببخشید ما دیگه باید قیمت بنزینو افزایش بدیم. این این دا ن توی کشور ما تا حالا چند بار تکرار شده آقای احمدیننژادم اومد قیمت انرژی رو برد بالا دیگه مگه همین کارو نکرد مگه بنزینو افزایش نداد و چرا مشکل ما حل نشد به همین دلیلی که عرض میکنم دوباره برمیگردیم رو همین منحنی این منحنی منحنی خیلی مهمیه باید بهش توجه کنیم اون شاخص قیمتها یا اون منحنی قرمز رنگ به دلایلی که من توضیح دادم مرتب داره افزایش پیدا میکنه چون دولت کسری بودجه داره چون میخواد که بانکهای ورشکسته رو از جیب مردم مشکلشونو حل کنه. مؤسسات مالی اعتباری که به یه عده وام دادن نتونستن اون واما رو پس بگیرن مشکلشو داره از محل افزایش نقدینگی حل میکنه و ما با پدیده شاخص با پدیده افزایشش با پدیده افزایش قیمت شاخص قیمتها مواجه هستیم. بنابراین وقتی که با این وضعیت ما جه هستیم این تغییرات ناگهانی طبیعیه همه راهکارهای دولت کنونی هم کوچه بمبسته یعنی همه کارایی که آقای پزشکی دولت آقای پزشکیان میخواد انجام بده کوچه بمبسته و به هیچ جایی نمیرسیم افزایش قیمت بنزین در کوتاه مدت سبب میشه که تورم دوباره اونو مثل دفعههای قبل ببله پویش ۲ درجه که میگن اگه خونهتونو مثلاً ۲ درجه خنکتر کنید مشکلی که کشور حل میشه مشکل کشور حل نمیشه چون اصلاً مسئله این نیست یه آدرس عوضیه برای مشکلات کشور اختصاص سهمی با کد ملی بازم یه آدرس عوضیه اقتصاد صدقهای تو هیچکجای دنیا منتهی به توسعه نشده بنابراین حرف مهمی که حرفی که من سعی میکنم توی این جلسه بزنم اینه که خدمتتون عرض شود که علت اینکه این کوچه بمبسته اینه که دلایل بنبست بودن و تکراری بودن راهکارای دولت اینه که دولتی بودن و انحصاری بودن صنعت انرژی در ایران یکی از مشکلات ماست. این صفحه آخر این عرایض بندهست. دولتی بودن و انحصاری بودن صنعت انرژی در ایران از بنزین و گاز و گازوئل و برق و اینا یکی از دلایل عمده مشکلات ماست. خب منتها البته خیلیا دوست ندارن از این حوزه دست بکشن چون تصدیگری نگاهداری برای برخی از کارگزاران دولتی یه منافعی داره یه رانتی اونجا وجود داره که حاضر نیستن ازش دست بکشن نکته دوم دولتی بودن و انحصاری بودن صنایه مرتبط با حوزه انرژی مثل خودروسازیاست که اونم اونجا یه رانت بزرگی وجود داره و کسی حاضر نیست دست بکشه قیمتگذاری دولتی روی خودرو و بنزین و برق و همه چی این قیمتگذاری دولتی هم باز یکی دیگه از عوامل اصلی ماجراست و وجود وجود سیستم رانتی و فساد در ساختار اقتصادی دولت در ایرانم علت آخرشه اینا همش نیست اما یه بخشیشه دیگه مثلاً این فساد که میگم شما میبینید که رئیس مجلس و آقای مالک شریعتی عضو کمیسیون انرژی مجلس و رئیس جمهور و اینا همه میگن تو کشور یه ۲۰ میلیون لیتر در روز داره سوخت قاچاق میشه حالا یه داره میشه دیگه بالاخره آخه مگه میشه که شما یه سیستمی رو دارید اداره میکنید یه جایی رو یه عدهای دارن ۲۰ میلیون لیتر از کشور سوخت میبرن. خب وقتی این ساختار اشکال داشته باشه شما توی این خاک هر گیاهی که بکارید حتماً رشد نخواهد کرد. حتماً با مشکل مواجه خواهد شد. بنابراین عرضمو تموم میکنم. عرضم این هستش که سانسور کردن عرض منو مثل اینکه عرضم اینه که بحران انرژی در ایران ناشی از ساختار حکمرانی در ایرانه و تا این ساختار حکمرانی اصلاح نشود نه مشکل انرژی نه مشکل آب نه مشکل برق هیچ چیز دیگهای حل نخواهد شد. ممنون ازتون تشکر.
همایش شکوفایی سبز نوعآوریهای انرژی و حمل و نقل پاک هشتم دیماه ۱۴۰۳ تهران مرکز همایشهای بینالمللی ایران