اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • افزایش تخفیف فروش نفت ایران به چین
    تخفیف‌های اعمال‌شده بر نفت ایران که به چین عرضه می‌شود، به بالاترین سطح خود در بیش از یک سال گذشته رسیده است. منابع تجاری روز چهارشنبه اعلام کردند که تشدید تحریم‌ها علیه روسیه و ایران، خرید نفت توسط پالایشگاه‌های مستقل چین را که پیش‌تر نیز با کمبود سهمیه واردات نفت خام مواجه بودند، با محدودیت
  • مجمع«آینده سرمایه‌گذاری»؛ دیپلماسی سعودی با ابزارهای اقتصادی حسن المصطفی
    ریاض از 27 تا 30 اکتبر جاری میزبان نهمین دوره «فروم آینده سرمایه‌گذاری» است؛ رویدادی که از چارچوب صرفاً اقتصادی فراتر می‌رود و به فضایی گسترش می‌یابد که در آن سیاست با سرمایه و مشارکت‌های فرامرزی در صنایع پیشرفته و فناوری‌های آینده، تلاقی می‌کند. این ابتکار که به مقصدی سالانه بدل شده، دیگر فقط
  • خبرهای داغ اژه‌ای از بانک آینده
    یکم- غلامحسین محسنی اژه‌ای، رییس قوه قضاییه گفته است: «خیلی از افراد در خود بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در سال۱۴۰۲ به این نتیجه رسیدند که بانک مذکور قابل اصلاح نیست و باید منحل شود و در همین خصوص به دولت سیزدهم نامه نوشته شد. البته در آن مقطع زمانی این نامه به صحن نیامد بلکه به دبیرخانه شورای‌عالی
  • رسیدیم به رویای اقتصاد معیشتی
    این روزها به دلیل رقابت‌های سیاسی درون سرزمین بار دیگر «معیشت مردم» ارجمند شده و سیاست‌ورزان درباره آن می‌گویند. رییس‌جمهور مسعود پزشکیان چند روز پیش گفت باید به فکر معیشت مردم باشیم و تصریح کرد که

تحولات اخیر در هوش مصنوعی، امکانات گسترده ای را برای کاربردهای آن در زمینه های مختلف باز کرده است. با این حال، آنها همچنین نگرانی هایی را در مورد نحوه هدایت این فناوری ایجاد کرده اند. از دیدگاه چپ گرایی دیجیتال، هوش مصنوعی می تواند ابزاری انقلابی باشد که به بازسازی جامعه به سمت عدالت و برابری بیشتر کمک می کند.

هدف این چشم انداز رهایی هوش مصنوعی از محدودیت های بازار سرمایه داری و هدایت آن به سمت خدمت به تمام بشریت، تبدیل آن به وسیله ای برای بهبود کیفیت زندگی، رهایی مردم از کار روزمره سنگین و افزایش خلاقیت انسان در همه زمینه ها است.

برای اولین بار در تاریخ، برآورده کردن نیازهای اکثریت مردم با حداقل تلاش انسانی و ارائه کالاها، خدمات و دانش به وفور، گاهی حتی رایگان، بدون تکیه بر کار مزدی فشرده یا ساختارهای بوروکراتیک سنتی، به طور واقع بینانه امکان پذیر شده است. با این حال، این امکانات محدود می شوند و برای به حداکثر رساندن سود، کاهش دستمزدها و تعمیق سلطه طبقاتی و ایدئولوژیک به جای رهایی مردم از استثمار استفاده می شوند.

امروزه هوش مصنوعی صرفا ابزاری جدید در دست سرمایه نیست، بلکه اساسا بازتابی از دگرگونی کیفی در ماهیت تولید و افشای محدودیت های ساختاری سرمایه داری است. بسیاری از برنامه ها و پلتفرم های دیجیتال، از چاپ سه بعدی گرفته تا سیستم های تعاونی، تولید خانگی، اتوماسیون انبوه و حذف واسطه های سرمایه داری در برخی بخش ها، نشان می دهند که جامعه اکنون به طور موثر ابزارهایی را در اختیار دارد که می تواند سازماندهی مجدد سوسیالیستی اقتصاد را به شیوه ای افقی، مشارکتی و مبتنی بر جامعه امکان پذیر کند.

با این حال، این دگرگونی توسط ساختارهای انحصاری که بر فناوری تسلط دارند و آن را به جای منافع اجتماعی به سمت سود هدایت می کنند، محدود و خفه می شود.

در بخش های بعدی، بررسی خواهیم کرد که چگونه یک دیدگاه سوسیالیستی و چپگرایانه، به ویژه دیدگاه چپ گرایی دیجیتال، می تواند هوش مصنوعی را به عنوان یک نیروی رهایی بخش در خدمت ارزش های انسانی و مترقی بازتعریف کند. با این حال، این ایده ها صرفا طرحی برای گفتگوی جمعی در درون چپ هستند. پیشنهاد چنین جایگزینی مستلزم بحث گسترده در میان جنبش ها و افراد چپ، ترقی خواه و کنشگر در سراسر جهان است. با ارائه این ایده ها، هدف ارائه راه حل های آماده نیست، بلکه باز کردن بحث در مورد اولویت های فوری است. این اولویت ها باید به عنوان یک دعوت باز برای کمک به توسعه یک چشم انداز چپ دیجیتالی مبتنی بر مالکیت جمعی هوش مصنوعی به طور خاص و فناوری به طور کلی، از طریق یک تلاش سازمان یافته جهانی چپ باشد.

 

  1. توسعه سیستم های هوش مصنوعی چپگرا، خنثی و منبع باز

به عنوان یک راه حل ممکن، توسعه سیستم های هوش مصنوعی خنثی، دموکراتیک و منبع باز یکی از استراتژی های اصلی برای مقابله با سلطه دولت ها و شرکت های بزرگ بر هوش مصنوعی است. این سیستم ها باید با شفافیت و استقلال مدیریت شوند و تا حد امکان از منافع سرمایه داری انحصاری دور نگه داشته شوند تا استفاده از آنها در خدمت مردم تضمین شود.

دستیابی به این هدف مستلزم تلاش جمعی و هماهنگی بین سازمان های چپ، مترقی و حقوق بشر در سراسر جهان است تا از فناوری به ابزاری که دموکراسی، آزادی و برابری را تا حد امکان تحت پویایی قدرت طبقاتی فعلی تقویت می کند، حمایت و تلاش کنند.

سیستم های منبع باز فرصتی را برای عموم مردم و سازمان های چپ/مترقی فراهم می کنند تا در توسعه فناوری به روش هایی که ارزش های آنها را منعکس می کند، مشارکت کنند. افراد یا گروه ها می توانند به کد منبع دسترسی داشته باشند، نحوه عملکرد سیستم ها را درک کنند و آزادانه آنها را اصلاح و بهبود بخشند. این رویکرد می تواند مالکیت جمعی و نوآوری را افزایش دهد، از شفافیت حمایت کند و تا حدی کنترل دولت ها و شرکت های انحصاری را از بین ببرد. دسترسی عمومی به این سیستم ها برای بازنگری همچنین خطر دستکاری ایدئولوژیک یا برنامه های پنهان را کاهش می دهد و آنها را قابل اعتمادتر و مستقل تر از منافع محدود سرمایه داری می کند.

همچنین محافظت هایی را برای حفاظت از داده ها و حریم خصوصی فراهم می کند. با فعال کردن ممیزی کد منبع، می توان سوگیری ها و دستکاری های پنهانی را که در خدمت منافع طبقه حاکم است، شناسایی و به حداقل رساند.

ایجاد شفافیت و اعتماد در هوش مصنوعی اولین گام حیاتی برای تبدیل فناوری به ابزاری رهایی بخش است.

راه حل نهایی که ما باید در دراز مدت برای آن مبارزه کنیم، هماهنگی جهانی بین سازمان های چپ، مترقی و حقوق بشر برای توسعه و ترویج جایگزین های چپ و مترقی و شفاف برای هوش مصنوعی نهفته است، و اطمینان حاصل شود که فناوری به مالکیت جمعی، تحت نظارت و هدایت کامل عمومی، همسو با احترام به حقوق بشر، برابری، ارزش های دموکراتیک و کثرت گرایی فکری تبدیل می شود.

به جای اینکه هوش مصنوعی در قلمرو انحصاری دولت های ثروتمند و شرکت های انحصاری باقی بماند، باید به ابزاری مترقی و محبوب تبدیل شود که به حل مشکلات جهانی و محلی مانند فقر و استثمار، دستیابی به برابری و عدالت، تقویت دموکراسی، رسیدگی به تغییرات آب و هوایی، و توسعه سیستم های بهداشتی و آموزشی فراگیرتر و عادلانه تر، در کنار سایر چالش های عمده انسانی کمک می کند. به این ترتیب ، هوش مصنوعی به یک پروژه رهایی بخش جهانی تبدیل می شود ، رابطه بین انسان و فناوری را با توجه به ارزش های سوسیالیستی بازتعریف می کند و در را به روی مدل جدیدی باز می کند که در آن فناوری در خدمت بشریت است.

تا زمانی که یک مدل چپ مترقی هوش مصنوعی به طور کامل تحقق نیابد، فناوری های فعلی باید تحت نظارت حقوقی و حقوق بشر بین المللی مستقل قرار گیرند تا شفافیت و انصاف را تضمین کنند. این نظارت می تواند به مهار یا حداقل چارچوب دستکاری سرمایه داری در فناوری به عنوان گامی اولیه در جهت هدایت مجدد آن در خدمت عموم مردم تحت پادمان های مناسب کمک کند.

  1. ابزاری برای دستیابی به عدالت اجتماعی و ارتقای برابری در بازار کار

هوش مصنوعی، اگر از دریچه مترقی و سوسیالیست-چپ هدایت شود، می تواند با تجزیه و تحلیل مشکلات پیچیده اجتماعی و ارائه راه حل های موثر برای کاهش نابرابری اقتصادی و سرکوب طبقاتی به ابزاری قدرتمند برای رهایی بشریت و دستیابی به عدالت اجتماعی تبدیل شود. اما دستیابی به این هدف به طور خودکار نیست. این امر مستلزم هدایت سازوکارها و قابلیت های خود در جهت رسیدگی به علل ریشه ای فقر، بیکاری، کمبود خدمات اساسی و تبعیض اجتماعی است تا بتواند واقعا به مردم خدمت کند.

هوش مصنوعی همچنین می تواند از طریق سیستم های تجزیه و تحلیل داده های پیشرفته به نظارت بر این نابرابری ها کمک کند، که امکان شناسایی محروم ترین گروه ها و هدایت سیاست های منصفانه برای اصلاح عدم تعادل ساختاری در توزیع ثروت و خدمات را فراهم می کند.

در این زمینه، دولت های مترقی و نهادهای متمایل به چپ می توانند از این فناوری ها برای طراحی برنامه های اقتصادی و اجتماعی عادلانه تر و سیستماتیک تر استفاده کنند و از مدل های داده ای دقیق برای تعیین نیازهای واقعی جوامع به حاشیه رانده شده استفاده کنند و در نتیجه فرصت های برابر را ارتقا دهند، نابرابری طبقاتی را کاهش دهند و به بالاترین سطح ممکن از عدالت اجتماعی دست یابند.

جایگزین چپ گرایانه برای هوش مصنوعی بر تبدیل آن به ابزاری برای رهایی مردم از کار خسته کننده و تکراری تمرکز دارد، در حالی که از ارائه اشتغال با عزت و پایدار با دستمزد برابر اطمینان حاصل می کند. استفاده منصفانه از اتوماسیون می تواند ساعات کاری کلی را کاهش دهد و به افراد زمان بیشتری برای رشد شخصی، مشارکت اجتماعی و لذت بردن از زندگی بدهد، به جای اینکه آنها را در چرخه استثمار شدید سرمایه داری به دام بیندازد. در این مدل، بازار کار به فضایی عادلانه تر و آزادتر تبدیل می شود و تبعیض جنسیتی، نژادی، مذهبی و سنی را از طریق سیستم های ارزیابی مبتنی بر شایستگی و مهارت ها، مستقل از سوگیری های اجتماعی یا ایدئولوژیک که ساختارهای طبقاتی موجود را بازتولید می کند، حذف می کند. این مکانیزمی برای اطمینان از فرصت های برابر برای همه می شود ، با یک محیط کاری که رفاه کارگران دستی و فکری را به طور یکسان افزایش می دهد.

علاوه بر این، هوش مصنوعی می تواند ابزار قدرتمندی برای حمایت از سازماندهی کارگری و فعالیت های اتحادیه ای باشد، از طریق توسعه برنامه هایی که به کارگران کمک می کند اتحادیه های دیجیتال بسازند، شبکه های همبستگی ایجاد کنند، توانایی آنها را برای مذاکره با کارفرمایان، مطالبه حقوق خود و بهبود شرایط کار تقویت کنند.

در نهایت، هوش مصنوعی می تواند برای توسعه نرم افزاری استفاده شود که قادر به نفوذ به مراکز تولید و تحمیل اعتصابات دیجیتالی است، با مختل کردن سیستم های تولید در شرکت ها یا موسسات دولتی که حقوق کارگران را نقض می کنند یا فعالیت اتحادیه ها را ممنوع می کنند. در رژیم های اقتدارگرا که کارگران را از حق سازماندهی و اعتصاب محروم می کنند، این به آخرین گزینه برای وادار کردن این نهادها به اعطای حقوق بیشتر به نیروی کار خود تبدیل می شود.

  1. هوش مصنوعی به عنوان ابزاری کاربردی برای رهایی علمی و توانمندسازی خلاق

به جای اجازه دادن به هوش مصنوعی برای تضعیف توانایی های انسان و تولید نسل هایی که بیش از حد به فناوری وابسته هستند، می توان آن را به ابزاری برای رهایی علمی و افزایش خلاقیت تبدیل کرد. هوش مصنوعی نباید به طور کامل جایگزین تفکر انسان شود، بلکه باید به گسترش ظرفیت های انسانی، امکان دسترسی به ابزارهای دانش پیشرفته و آزاد کردن زمان از کارهای معمول کمک کند، بنابراین به افراد اجازه می دهد تا بر نوآوری و کار خلاقانه تمرکز کنند.

به جای تقویت وابستگی و اتکای بیش از حد، از جمله تله اعتیاد دیجیتال، هوش مصنوعی را می توان برای کمک به جای جایگزینی عاملیت انسانی طراحی کرد. سیستم های هوش مصنوعی مترقی و منبع باز را می توان برای تحریک تفکر انتقادی و خلاق توسعه داد و کاربران را تشویق کرد تا دانش را به طور مستقل با طرح سؤالات تحلیلی به جای ارائه پاسخ های آماده کشف کنند. این سیستم ها می توانند ایده های تحقیقاتی را پیشنهاد دهند، داده ها را برای پشتیبانی از استدلال استنباطی تجزیه و تحلیل کنند و کاربران را به جای مصرف منفعلانه اطلاعات، برای تولید تفکر اصلی ترغیب کنند.

جایگزین چپ گرایانه استفاده از هوش مصنوعی را برای تقویت تحقیقات علمی مشترک با در دسترس قرار دادن ابزارهای تجزیه و تحلیل داده های بزرگ به طور رایگان برای دانشمندان و محققان مستقل ترویج می کند. این می تواند نوآوری علمی را در زمینه هایی مانند پزشکی، درمان بیماری های مزمن و نادر، جامعه شناسی، انرژی های تجدیدپذیر، حفاظت از محیط زیست و غیره تسریع کند.

پروژه های مشترک هوش مصنوعی را می توان با مشارکت کارگران، زنان، مهندسان، محققان و فعالان اجتماعی ایجاد کرد و اطمینان حاصل کرد که از فناوری در خدمت منافع عمومی استفاده می شود. ارائه فناوری های هوش مصنوعی به عنوان خدمات عمومی کاملا رایگان بسیار مهم است و به افراد امکان دسترسی به همه ویژگی ها، چه اساسی و چه پیشرفته، را می دهد که از خلاقیت در سراسر زمینه ها پشتیبانی می کند، بدون بار هزینه های بالا.

  1. نظارت جامعه بر هوش مصنوعی

جایگزین چپ گرایانه برای هوش مصنوعی به دنبال تحمیل نظارت شفاف، دموکراتیک و جامعه بر فناوری، به ویژه هوش مصنوعی، است تا اطمینان حاصل شود که استفاده از آن منصفانه و عادلانه است. نظارت موثر مستلزم توزیع مجدد قدرت دیجیتال است تا فناوری متعلق به جامعه باشد و برای خدمت به مردم مورد استفاده قرار گیرد، نه اینکه در انحصار شرکت های بزرگ باشد.

این امر مستلزم ایجاد نهادها و پلتفرم های مشارکتی است که به عموم مردم اجازه می دهد تا نحوه طراحی و پیاده سازی الگوریتم ها را بررسی کنند، شفافیت را افزایش دهند و کاربران را قادر می سازد تا درک کنند که چگونه این فناوری ها بر زندگی روزمره آنها تأثیر می گذارند. نهادهای نظارتی مردمی باید در هر دو سطح محلی و بین المللی، از جمله نمایندگی گسترده کارگران، دانشگاهیان، مدافعان حقوق بشر و کارشناسان فنی ایجاد شوند تا از بی طرفی و عدالت در توسعه و استقرار سیستم های هوش مصنوعی اطمینان حاصل شود.

علاوه بر این، قوانین و دستورالعمل های الزام آور باید معرفی شود که توسعه دهندگان را ملزم به تعبیه ارزش های عدالت و برابری در مرحله طراحی، با بررسی اجباری جامعه قبل از هر سیستمی به بازار عرضه کند. توسعه دهندگان باید موظف به اصلاح یا متوقف کردن هر سیستم مغرضانه ای باشند که باعث آسیب اجتماعی می شود و هیچ فناوری نباید بدون بررسی کامل به بازار عرضه شود تا اطمینان حاصل شود که بر گروه های به حاشیه رانده شده تأثیر منفی نمی گذارد یا نابرابری طبقاتی را تقویت نمی کند.

علاوه بر این، به نهادهای نظارتی باید اختیار واقعی داده شود تا به طور مداوم الگوریتم ها را ممیزی کنند و سوگیری های تعبیه شده را که ممکن است منجر به تبعیض یا بهره برداری شود، نظارت کنند. این نهادها همچنین باید قدرت تحمیل استانداردهای نظارتی را برای جلوگیری از استفاده از هوش مصنوعی، مانند امروز، به عنوان ابزاری برای تداوم نابرابری یا سلطه طبقاتی داشته باشند.

  1. بازسازی تولید و توزیع با استفاده از هوش مصنوعی

بازسازی تولید و توزیع ستون اصلی دیدگاه چپ برای هوش مصنوعی است. از این فناوری می توان برای ایجاد سیستم های برنامه ریزی متمرکز دموکراتیک مبتنی بر داده های دقیق و اصول سوسیالیستی استفاده کرد و اجازه می دهد منابع به طور کارآمد برای پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه با هدف دستیابی به حداکثر عدالت اجتماعی تخصیص یابد. این سیستم ها بر تجزیه و تحلیل دقیق تقاضا و مصرف متکی هستند ، تولید کالاها و خدمات ضروری را بر اساس نیازهای واقعی امکان پذیر می کنند و از تولید بیش از حد مشخصه سیستم سرمایه داری جلوگیری می کنند. یک سیستم سوسیالیستی دموکراتیک که توسط هوش مصنوعی طراحی شده است، می تواند به تعادل بین تولید و مصرف دست یابد و منابع را به طور عادلانه توزیع کند تا مزایای ظرفیت های موجود را به حداکثر برساند.

هوش مصنوعی می تواند با کاهش ضایعات، هدایت تولید به سمت مناطق محروم و ارتقای پایداری زیست محیطی با به حداقل رساندن مصرف انرژی و مواد خام، نقش مهمی در بازسازی زنجیره های تامین ایفا کند. سیستم های لجستیک هوشمند می توانند به توزیع کارآمدتر کالاها و خدمات و تعیین مسیرهای بهینه برای کاهش انتشار کربن کمک کنند و دسترسی عادلانه را بدون دستکاری بازار یا کنترل انحصاری تضمین کنند.

علاوه بر این، هوش مصنوعی می تواند شفافیت در تولید و توزیع را با ردیابی نحوه تخصیص منابع و اطمینان از همسویی آنها با اولویت های جامعه افزایش دهد.

هوش مصنوعی همچنین پتانسیل ایجاد انقلابی در تولید تعاونی و اجتماعی را دارد. این می تواند تعاونی ها و پروژه های مبتنی بر جامعه را برای استفاده از فناوری های هوشمندی که کارایی عملیاتی را بهبود می بخشد، هزینه ها را کاهش می دهد و توزیع عادلانه منابع بین اعضا را تضمین می کند، توانمند کند. در این زمینه، فناوری به ابزاری برای ایجاد اقتصاد همبستگی تبدیل می شود و به جوامع فقیر کمک می کند تا از طریق تولید مشترک و توزیع عادلانه منابع موجود، آزاد از چنگال سرمایه انحصاری، به استقلال اقتصادی و سیاسی دست یابند.

  1. هوش مصنوعی برای عدالت جنسیتی

نیروهای چپ، فمینیست و حقوق بشر باید فعالانه برای طراحی و توسعه سیستم های هوش مصنوعی که عدالت جنسیتی را ترویج می کنند و از برابری کامل حمایت می کنند، تلاش کنند. برای دستیابی به این هدف، باید نمایندگی متوازن زنان در تیم های توسعه فناوری وجود داشته باشد و به کاهش تعصبات جنسیتی تعبیه شده در الگوریتم ها کمک کند. همچنین باید برای اجرای سیاست هایی که تنوع جنسیتی را در تمام مراحل و سطوح طراحی و توسعه هوش مصنوعی الزامی می کند، با هدف از بین بردن سلطه غالب مردان در این زمینه، فشار وجود داشته باشد.

علاوه بر این، الگوریتم ها باید بر روی مجموعه داده های جامع و متنوعی آموزش ببینند که تجربیات و نقش های زنان را به روش های کامل و غیر کلیشه ای منعکس می کند. این امر به شکستن قالب های جنسیتی سنتی که توسط ساختارهای مردسالارانه تقویت شده اند کمک می کند. دولت ها باید تحت فشار قرار گیرند تا قوانینی را تصویب کنند که شرکت ها را ملزم به انتشار گزارش های شفاف در مورد تنوع جنسیتی در تیم ها و برنامه های فناوری خود کند، با مجازات های قابل توجهی برای عدم انطباق.

معیارهای ارزیابی باید به جای کارایی فنی، بر “برابری جنسیتی” در عملکرد سیستم تمرکز کنند.

هوش مصنوعی همچنین می تواند برای حمایت از مسائل زنان و ارتقای برابری جنسیتی با توسعه سیستم های تحلیلی پیشرفته که تبعیض در محل کار را تشخیص می دهد، استفاده شود. همچنین می تواند از سیاست هایی حمایت کند که حقوق زنان را در آموزش، مراقبت های بهداشتی، و شمول اقتصادی و سیاسی تقویت می کند. علاوه بر این، فناوری های هوش مصنوعی را می توان برای تجزیه و تحلیل شکاف های دستمزد جنسیتی از طریق سیستم های هوشمند آموزش دیده بر روی داده های بازار کار استفاده کرد و به توسعه سیاست های عادلانه تر برای دستیابی به عدالت دستمزد و برابری جنسیتی کمک کرد.

سازمان های چپ، فمینیست و حقوق بشر باید گفتمانی را اتخاذ کنند که فناوری را به عنوان ابزاری رهایی بخش برای برابری جنسیتی بازتعریف کند، نه ابزاری که تبعیض را بازتولید می کند. این شامل به چالش کشیدن کلیشه های مرتبط با سیستم های مبتنی بر صدا و خدمات، و توسعه دستیاران هوشمند است که ارزش های مترقی مانند عدالت و برابری را منعکس می کند و زنان را به عنوان شرکای کامل و برابر در ساختن جامعه به رسمیت می شناسد.

علاوه بر این، زبان تحت سلطه مردان باید از سیستم های هوش مصنوعی حذف شود و زبان خنثی جنسیتی باید برای کمک به از بین بردن تعصبات جنسیتی توسعه یابد. این امر را می توان با طراحی الگوریتم هایی مبتنی بر داده های زبانی جامع و متنوع که کلیشه های جنسیتی سنتی را منعکس نمی کنند، به دست آورد.

ابزارهای هوش مصنوعی همچنین می توانند برای بررسی متون و تجزیه و تحلیل گفتمان برای از بین بردن تبعیض زبانی یا جنسیتی توسعه یابند، کمک به تغییر شکل زبان سیستم های هوشمند به فراگیرتر و عادلانه تر و ارتقای احترام و برابری در بیان و ارتباطات.

چنین اقداماتی به ایجاد یک چشم انداز جایگزین کمک می کند که رابطه بین هوش مصنوعی و عدالت جنسیتی را دوباره تعریف می کند، جایی که فناوری به ابزاری موثر برای توانمندسازی و آزادی تبدیل می شود و از برابری و عدالت کامل جنسیتی حمایت می کند.

  1. هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای پیشبرد حقوق بشر

هوش مصنوعی باید به گونه ای هدایت شود که به ابزاری برای حمایت و ارتقای حقوق بشر تبدیل شود، نه برای محدود کردن یا نقض آنها. برای دستیابی به این هدف، ابتکارات چپ مترقی باید برای اطمینان از شفافیت، نظارت و استفاده از هوش مصنوعی به روش هایی که عدالت و برابری را ترویج می کند، به جای اینکه توسط رژیم های اقتدارگرا و شرکت های بزرگ برای نظارت بر افراد و سرکوب آزادی ها استفاده شود، اتخاذ شود.

چارچوب های قانونی محلی و بین المللی سختگیرانه باید ایجاد شود تا استفاده از هوش مصنوعی در نقض حقوق بشر، چه از طریق نظارت، هدف قرار دادن مخالفان و فعالان، یا سانسور دیجیتالی که منجر به دستگیری های دیجیتالی، ترورهای دیجیتالی و محدودیت آزادی بیان می شود، جرم انگاری شود.

همه برنامه های هوش مصنوعی باید به اصول عدالت و حقوق اساسی بشر که در منشورهای بین المللی گنجانده شده است احترام بگذارند. کاربردهای مبتنی بر امنیت هوش مصنوعی باید تحت بررسی قضایی مستقل قرار گیرد و سازمان های جامعه مدنی در ارزیابی خطراتی که این سیستم ها برای آزادی ها ایجاد می کنند، مشارکت کنند. شبکه های همبستگی جهانی باید برای نظارت بر نقض حقوق بشر مرتبط با هوش مصنوعی و تحریم شرکت هایی که فناوری های نظارتی را به رژیم های اقتدارگرا می فروشند و آنها را در لیست سیاه بین المللی قرار می دهند، تشکیل شود.

برای اطمینان از پاسخگویی، سیستم ها و برنامه های هوش مصنوعی منبع باز باید توسط نهادهای مستقلی متشکل از نمایندگان جامعه مدنی و حقوق بشر، با نظارت دموکراتیک برای جلوگیری از سوء استفاده توسط دولت ها، شرکت های انحصاری یا رژیم های اقتدارگرا، توسعه و مدیریت شوند. از این سیستم ها می توان برای حمایت از حقوق بشر از طریق افشای موارد نقض اطلاعات، نظارت بر عملکرد دولت، و تجزیه و تحلیل داده ها برای افشای اقدامات سرکوبگرانه استفاده کرد.

تقویت نقش سازمان های چپ، مترقی و حقوق بشر در نظارت بر استفاده از هوش مصنوعی ضروری است. می توان ائتلاف های بین المللی را برای فشار بر علیه بهره برداری از این فناوری برای سلطه و سرکوب دیجیتال تشکیل داد.

هوش مصنوعی همچنین می تواند ابزاری موثر در مقاومت در برابر نظارت دیجیتال با حمایت از توسعه فناوری های رمزگذاری و ارتباطات ایمن برای محافظت از فعالان و مخالفان، و در عین حال نظارت بر دولت های دیکتاتوری و افشای نقض حقوق بشر آنها باشد.

افزایش آگاهی عمومی در مورد خطرات نظارت و کنترل دیجیتال نیز بسیار مهم است، همراه با تصویب قوانین محلی و بین المللی برای جلوگیری از نقض حریم خصوصی و ارائه ابزارهایی برای کمک به افراد برای محافظت از داده های خود و تضمین آزادی بیان در فضاهای دیجیتال.

  1. به سوی یک جایگزین اکوسوسیالیستی برای هوش مصنوعی

هوش مصنوعی باید به سمت حفاظت از محیط زیست هدایت شود، هدفی که تنها در یک چارچوب سوسیالیستی که رابطه بین فناوری و طبیعت را دوباره تعریف می کند، به دور از منطق بازار سرمایه داری که در حال حاضر توسعه آن را هدایت می کند، به طور کامل قابل دستیابی است.

یک جایگزین چپ برای هوش مصنوعی باید به دنبال رهایی فناوری از کنترل سرمایه داری و تبدیل آن به ابزاری برای مدیریت دموکراتیک و اجتماعی منابع باشد. کاربردهای آن باید به جای تقویت مدل سرمایه داری تولید نامحدود مصرف کننده محور که تعادل اکولوژیکی را تضعیف می کند، برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی، کاهش اثرات زیست محیطی تولید و اطمینان از توزیع عادلانه منابع باشد.

در یک مدل چپگرا، هوش مصنوعی به عنوان مکانیزمی برای برنامه ریزی اقتصادی آگاهانه از نظر زیست محیطی عمل می کند. قابلیت های تحلیلی آن برای همسو کردن تولید با نیازهای واقعی اجتماعی به کار گرفته می شود، نه تقاضای بازار و رقابت، که دائما باعث گسترش می شود. از طریق حاکمیت پیشرفته هوش مصنوعی، می توان از منابع به طور موثرتری استفاده کرد، ضایعات را به حداقل رساند و توسعه فناوری را می توان به سمت راه حل های عمیق زیست محیطی مانند بهبود سیستم های انرژی تجدیدپذیر، اطمینان از مدیریت پایدار آب و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در بخش های صنعتی هدایت کرد.

هوش مصنوعی باید در پروژه هایی که به محیط زیست آسیب می رسانند ممنوع شود و هر فناوری هوش مصنوعی باید قبل از تایید تحت ارزیابی اثرات زیست محیطی قرار گیرد. سیستم های نظارت هوشمند باید برای اطمینان از انطباق شرکت ها با استانداردهای زیست محیطی، با نظارت عمومی بر سیاست های توسعه فناوری برای جلوگیری از بهره برداری مخرب از منابع، ایجاد شوند.

پایان دادن به سلطه دولت های قدرتمند و شرکت های انحصاری بر فناوری نه تنها به توزیع مجدد منافع آن بستگی دارد، بلکه در مورد بازتعریف اولویت های آن است. فناوری باید به جای منافع شرکت ها به سمت ابتکارات استراتژیک زیست محیطی که در خدمت جامعه و کره زمین است، هدایت شود.

فناوری سرمایه داری در شکل فعلی خود بحران زیست محیطی را حل نمی کند ، بلکه آن را تشدید می کند. با این حال، در یک چارچوب سوسیالیستی، فناوری را می توان به ابزاری قدرتمند برای حفاظت از منابع طبیعی و ایجاد اقتصادی مبتنی بر عدالت زیست محیطی، نه بهره برداری انسانی و زیست محیطی تبدیل کرد.

در حالی که برخی از اصلاحات ممکن است در سرمایه داری امکان پذیر باشد، مانند مقررات زیست محیطی و قوانین سبز، تجربه محدودیت ها و ناتوانی آنها را در ایجاد تغییرات اساسی نشان می دهد.

راه حل ریشه ای مستلزم یک تحول اساسی در رابطه بین فناوری و جامعه است، جایی که همه فناوری ها و سیستم های هوش مصنوعی مشمول استانداردهای سختگیرانه دموکراتیک و اکولوژیکی هستند که حفاظت از محیط زیست را در اولویت قرار می دهند.

این همچنین شامل توسعه سیستم های هوشمندی است که مصرف بیش از حد انرژی را کاهش می دهد و اتکای کامل به انرژی های تجدیدپذیر را ترویج می کند و اطمینان حاصل می کند که فناوری هم به جامعه و هم به محیط زیست خدمت می کند.

  1. هوش مصنوعی برای صلح و خلع سلاح

هوش مصنوعی باید به عنوان ابزاری برای ترویج صلح جهانی تغییر جهت یابد تا به عنوان سلاح جنگ و ویرانگری. برای دستیابی به این هدف، باید سیاست های بین المللی اتخاذ شود که توسعه و استفاده از هوش مصنوعی در سلاح ها، به ویژه سیستم های خودمختار را که بدون دخالت مستقیم انسان کار می کنند، ممنوع کند، زیرا این سیستم ها تهدیدی بی سابقه برای صلح جهانی هستند و سلطه ابرقدرت های نظامی را تقویت می کنند.

جنبش های چپ و مترقی می توانند ابتکارات جهانی را برای تحت فشار قرار دادن دولت ها و نهادهای بین المللی برای تصویب قوانین روشن و سختگیرانه ای که توسعه نظامی هوش مصنوعی را ممنوع می کند، رهبری کنند. در عوض می توان از این فناوری برای تجزیه و تحلیل درگیری های فعلی، مطالعه علل ریشه ای جنگ ها و پیشنهاد راه حل هایی برای رسیدگی به آن علل استفاده کرد.

هوش مصنوعی همچنین می تواند همکاری بین المللی را از طریق پلتفرم هایی که گفتگو بین مردم را تقویت می کند و دیپلماسی و راه حل های صلح آمیز را ترویج می کند، تقویت کند.

علاوه بر این، هوش مصنوعی باید برای مستندسازی جنایات جنگی و نقض حقوق بشر، پاسخگو کردن رژیم های اقتدارگرا، دولت ها و شرکت های بزرگ برای نظامی کردن فناوری و استفاده از آن برای جنگ استفاده شود.

جنبش های چپ، گروه های مدافع صلح، و سازمان های ضد جنگ نقشی کلیدی در افزایش آگاهی عمومی در مورد خطرات نظامی سازی هوش مصنوعی، از طریق کمپین های آموزشی، رسانه های مترقی و فعالیت های میدانی، برای افشای پیوندهای بین سرمایه داری و جنگ و کالایی شدن نابودی دارند.

توانمندسازی توده ها برای مقاومت در برابر نظامی سازی فناوری به معنای ایجاد یک جنبش مقاومت جهانی است که بتواند دولت ها و نهادها را تحت فشار قرار دهد تا به این استفاده غیرانسانی و جنایتکارانه از فناوری به طور کلی و هوش مصنوعی به طور خاص پایان دهند.

  1. هوش مصنوعی برای حمایت از دموکراسی و مشارکت مردمی

هوش مصنوعی باید از ابزاری که به فرسایش دموکراسی کمک می کند به ابزاری تبدیل شود که آن را تقویت و پیش می برد. فناوری باید مردم را توانمند کند، مشارکت سیاسی را بر اساس برابری افزایش دهد و شفافیت و یکپارچگی را در پروسه های دموکراتیک تضمین کند.

هوش مصنوعی را می توان برای توسعه پلتفرم های دیجیتالی امن و شفاف برای گفتگو و رای گیری استفاده کرد و به شهروندان اجازه می دهد نظرات خود را بیان کنند و به طور مستقیم و موثر در تصمیم گیری در همه سطوح مشارکت کنند. این امر دموکراسی مشارکتی را ترویج می کند و قدرت و عاملیت را به مردم بازمی گرداند.

ابزارهای هوش مصنوعی همچنین می توانند برای شناسایی و افشای خودکار اخبار جعلی و اطلاعات نادرست توسعه یابند و از مردم در برابر کمپین های اطلاعات نادرست با هدف تضعیف توانایی آنها برای تصمیم گیری آگاهانه محافظت کنند. این ابزارها می توانند به عنوان بخشی از یک ابتکار عمومی برای ارتقای شفافیت رسانه ها و مبارزه با سلطه انحصاری رسانه ها به طور گسترده و رایگان در دسترس قرار گیرند.

این امر مستلزم مبارزه برای قوانین محلی و بین المللی است که به وضوح استفاده از هوش مصنوعی را برای دستکاری افکار عمومی ممنوع می کند و اطمینان حاصل می کند که اطلاعات ارائه شده به عموم دقیق، عینی و منعکس کننده واقعیت، عاری از تعصب طبقاتی یا ایدئولوژیک است.

درباره نویسنده

رزگار اکراوی Rezgar Akrawi   یک چپ مستقل و علاقه مند به چپ و انقلاب تکنولوژیکی است و به عنوان کارشناس توسعه سیستم و حکمرانی الکترونیک فعالیت می کند. او هماهنگ کننده مرکز مطالعات و تحقیقات مارکسیستی و چپ (به زبان عربی) است.

*[بر اساس ایده های هوش مصنوعی سرمایه داری: چالش هایی برای چپ و جایگزین های احتمالی – فناوری در خدمت سرمایه یا ابزاری برای آزادی؟ توسط Rezgar Akrawi – به چندین زبان موجود است]

لینک رایگان کتاب:

https://leanpub.com/ai-socialism-fr

https://play.google.com/store/books/details?id=vf5kEQAAQBAJ

 

 

print
مقالات
  • ثروت بی‌ثمر؛ چرا منابع ثروت ما به توسعه ختم نشد
    گفت‌وگو با سیدمرتضی افقه: مرتضی نیساری:‌ ایران مدت‌هاست از یک ناکارآمدی مزمن رنج می‌برد و تلاش دولت‌ها هم برای اصلاح این ناکارآمدی مثمر ثمر واقع نشده است. برای واکاوی چرایی این موضوع پای صحبت‌های آقای دکتر
  • رد دست بر سنگ‌سنگ بناها
    گفت‌وگو با علی‌اکبر اسماعیل‌پور:  فعال حوزه کودکان کار: زینب احمدی: سال ۱۳۷۶، با وجود فضای پرانرژی جامعه که ناشی از انتخاب خاتمی بود، خبری مردم را در تهران نگران کرده بود. خبر این بود که فردی موسوم به «خفاش
  • فیاض زاهد: بعد از جنگ، باید امنیتی‌ها را تغییر می‌دادند
    صفحه اول: پیش‌بینی یک بحران و اعتراف به غافلگیری: دکتر فیاض زاهد در گفتگوی اخیر خود تأکید می‌کند که درگیری مجدد ایران با اسرائیل قابل پیش‌بینی بوده است. ایشان پیش از حمله اسرائیل به ایران در خرداد
  • صعود سه قدرت منطقه‌ای در پی عقب‌نشینی ایران عبدالرحمان الراشد
    جنگ دو ساله‌‌ای که نتانیاهو آن را هدایت کرد، در ساختار ژئوپلیتیکی و موازنه‌ قدرت در خاورمیانه تحولات چشمگیری به وجود آورد. پس از حملات هفتم اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل سیاستی متفاوت در پیش گرفت و از درگیری با نیروهای نیابتی ایران به سیاست نابودی کامل آن‌ها روی آورد. اکنون در خاورمیانه سه قدرت اصلی شکل
  • رقابت اسرائیل و ترکیه برای هژمونی منطقه‌ای؛ غزه کانون منازعه – برگردان: شبنم آذری
    Zvi Bar’el– روزنامه هاآرتص- روابط نزدیک اردوغان و ترامپ و این واقعیت که ترکیه به عنوان کسی که حماس را قانع کرده تا طرح آتش‌بس را بپذیرد دیده می‌شود، آنکارا را در موقعیتی قرار داده که بتواند بر آینده منطقه تأثیر بگذارد. اسرائیل مخالفت خود را با مشارکت ترکیه در نیروی چندملیتی اعلام کرده، اما مشخص
  • شاکی پژمان جمشیدی سکوتش را شکست الهه محمدی / روزنامه هم‌میهن
    شاکی پرونده می‌گوید پزشکی قانونی دو بار موضوع تجاوز را تایید کرده و مستنداتش موجود است. سه‌شنبه، ۲۹ مهرماه بود که یک خبر، صدر همه خبرها در ایران نشست: «یک بازیگر مشهور به اتهام تجاوز به عنف، بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شده است.» هنوز چند دقیقه از انتشار این خبر نگذشته بود که نام پژمان جمشیدی
  • چگونه دموکراسی بی‌اعتبار شد و از دل آن، ترامپیسم زاده شد – فرید ذکریا
    در نیم‌قرن گذشته، دموکراسی سرمایه‌داری دو بار با بحران مشروعیت روبه‌رو شده است: نخست در دهه‌ی ۱۹۷۰، و بار دیگر در روزگار ما. اگر بحران نخست از ناکارآمدی دولت‌ها برمی‌خاست، بحران کنونی از دل بی‌اعتمادی به خودِ
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0330646
Visit Today : 235
Visit Yesterday : 522