گفته میشود که روسیه یک قدرت جهانی امپریالیستی است که در تضاد با ابرقدرت امپریالیسم آمریکا قرار دارد. روسیه هم در دورهی اتحاد جماهیر شوروی و هم پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل کشورهای جداگانه به این شکل توصیف شده است. به روسیه هم در زمانی که یک دولت سوسیالیستی بود و هم اکنون که به عنوان یک دولت سرمایهداری است، امپریالیست گفته میشود.
همچنین گفته میشود که روسیه یک کشور سرمایهداری غیرامپریالیستی است، کشوری که هنوز در تلاش است تا از بحران فروپاشی شوروی و فاجعهی سیاسی و اقتصادی سالهای یلتسین، زمانی که به یک بازار تقریباً نواستعماری غارت شده از سوی ایالات متحده تبدیل شد، دوباره خود را بازیابد.[۱]
لنین دریافت که سرمایهداری مدرن « همه جا در حال تبدیل شدن به سرمایهداری انحصاری است.»[۲] « سرمایهداری به یک سیستم جهانی ستم استعماری و خفقان مالی اکثریت بسیار عظیمی از جمعیت جهان توسط تعداد انگشت شماری از کشورهای ‹پیشرفته› تبدیل شده است.»[۳] این تسلط بر جهان از سوی چند قدرت امپریالیستی، نهتنها بزرگترین مانع در برابر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشورهای کمتر توسعه یافته است، بلکه مانع حل مشکلات مبرمی است که اکنون دامنگیر کل بشریت و خودِ کرهی زمین شده است.
لنین امپریالیسم سرمایهداری مدرن را چنین تعریف میکند:
«بدون فراموش کردن ارزش مشروط و نسبی کلیهی تعاریف به طور کلی، که هرگز نمیتوانند تمامی توالی یک پدیده را در ظهور کامل آن دربرگیرند، باید تعریفی از امپریالیسم ارائه کنیم که شامل پنج ویژگی اساسی زیر خواهد بود :
• تمرکز تولید و سرمایه به حدی رسیده است که انحصاراتی را ایجاد کرده است که نقش تعیینکنندهای در زندگی اقتصادی دارند. (۲) ادغام سرمایهی بانکی با سرمایهی صنعتی و ایجاد یک الیگارشی مالی بر اساس این ‹سرمایهی مالی›. (۳) صادرات سرمایه که به گونهای که از صادرات کالاها متمایز شده است، اهمیت استثنایی پیدا میکند. (۴) تشکیل ائتلافهای سرمایهداری انحصاری بینالمللی که جهان را بین خود تقسیم میکنند، و (۵) تقسیم ارضی کل جهان بین بزرگترین قدرتهای سرمایهداری کامل میشود. امپریالیسم، سرمایهداری در مرحلهای از توسعهی آن است که در آن سلطهی انحصارها و سرمایهی مالی برقرار شده است. مرحلهای که در آن صادرات سرمایه اهمیت قابلذکری پیدا کرده است، مرحلهای که در آن تقسیم جهان بین تراستهای بینالمللی آغاز شده است، که در آن تقسیم تمام سرزمینهای جهان بین بزرگترین قدرتهای سرمایهداری انجام شده است.»[۴]
در ادامه با در نظر گرفتن نقش انحصارات سرمایهداری روسیه در نظام امپریالیستی جهانی، ماهیت تجارت صادراتی روسیه، صادرات سرمایهی روسیه، نقش جهانی ایفا شده توسط سرمایهی مالی روسیه و در نهایت قدرت نظامی روسیه، به چگونگی سهمبری روسیهی سرمایهداری در این ویژگیها خواهیم پرداخت.[۵]
۱. قدرت روسیه در بین انحصارات سرمایهداری بین المللی
نقش روسیه در « (۴) تشکیل ائتلافهای سرمایهداری انحصاری بینالمللی که جهان را بین خود تقسیم میکنند»، را میتوان با موقعیت شرکتهای این کشور در میان ۲۰۰۰ شرکت بینالمللی مهم سنجید.
فوربز (فوربس) [۶] ۲۰۰۰ شرکت برتر جهان را بر اساس فروش کل، سود، دارایی و ارزش بازار فهرست کرده است. از ۱۰ شرکت برتر، ۵ شرکت چینی و ۵ شرکت آمریکایی هستند. چین خانهی ۲۹۱ شرکت جهانی از مجموعهی 2000 است ( بسیار بیشتر از ۴۳ شرکت در سال ۲۰۰۳). ایالات متحده با ۵۶۰ شرکت در صدر قرار دارد. کانادا ۵۰، استرالیا ۳۹ و هند ۵۸ شرکت دارند.
روسیه در بین ۱۰۰ کشور برتر تنها دارای ۴ رتبه است که در رتبههای ۴۳، ۴۷، ۷۳ و ۹۸ قرار دارد. این کشور تنها ۶ مورد در بین ۵۰۰ شرکت برتر و ۲۵ مورد در بین ۲۰۰۰ شرکت برتر دارد. مجموع سهم شرکتهای آن یک روند کاهشی جزئی و نه روند صعودی را نشان میدهد: در دورهی ۲۰۱۳-۲۰۰۸ تنها ۲۹ تا ۳۰ شرکت روسی روسیه در فهرست جهانی ۲۰۰۰ جای داشتند.
۲۰۰۰ شرکت در این فهرست دارای ۳۹.۱ تریلیون دلار فروش، ۳.۲ تریلیون دلار سود، ۱۸۹ تریلیون دلار دارایی و ۵۶.۸ تریلیون دلار ارزش بازار هستند. فروش ۲۵ شرکت روسیه [ در این فهرست] بالغ بر ۵۶۸ میلیارد دلار است که تنها ۱.۴۵ درصد از کل فروش است. جمع داراییهای آنها بالغ بر ۱۷۵۷.۳ میلیارد دلار است که تنها کمتر از ۱٪ از کل داراییها را شامل میشود. در میان انحصارات بینالمللی، روسیه یک بازیگر بسیار جزئی است.
بهرهوری نیروی کار روسیه در مقایسه با اتحادیهی اروپا و ایالات متحده
انتظار تغییر قابل توجه در این ارقام به دلیل مشکل بهرهوری پایین نیروی کار روسیه، نمیتواند چیزی جز وارونه نمایی باشد. بهرهوری نیروی کار، که در اینجا با نسبت تولید ناخالص داخلی به ارزش دلار آمریکا بر رقم کل ساعات کار نیروی کار کشور اندازهگیری میشود، در سال ۲۰۱۶ برای روسیه به ۲۵.۴ رسید. این پایینترین نرخ در بین تمام کشورهای اروپایی است، به طوری که در واقع، کمتر از نصف میانگین نرخ اتحادیهی اروپا (۵۳.۴) است. بهرهوری نیروی کار روسیه ۳۶ درصد از میزان ۶۹.۹ ایالات متحده است. این نسبت برای آلمان ۶۸.۱ است. روسیه همچنان در باتلاق سطح بهرهوری یک کشور عقبمانده باقی مانده و به دور از توانایی رقابت با مراکز پیشرفتهی سرمایهداری است.
گزارش توانمندی رقابتی جهانی مجمع جهانی اقتصاد [۷]بر اساس ترکیبی از دوازده عامل، روسیه را در رتبهی ۳۸ در فهرست خود قرار داده است که بالاتر از چندین کشور اروپای شرقی است. رتبهبندی این گزارش موقعیت روسیه را از ۶۷ در سال ۱۳-۲۰۱۲ به رتبهی ۳۸ در ۲۰۱۸-۲۰۱۷ ارتقا داده است.
برونداد تولیدی روسیه
بهعلاوه نقش روسیه در سیستم اقتصادی جهانی را میتوان با مقایسهی خروجی تولیدی به تفکیک کشورها بر حسب دلار نیز دریافت. در سال ۲۰۱۵، چین با ۲۰۱۰ میلیارد دلار کالاهای تولیدی معادل ۲۰ درصد از تولید جهانی، رتبهی اول و ایالات متحده با ۱۸۶۷ میلیارد دلار برابر با ۱۸ درصد، رتبهی دوم را به خود اختصاص دادند. روسیه با تولید ۱۳۹ میلیارد دلار کالای تولیدی، پس از هند، تایوان، مکزیک و برزیل، رتبهی ۱۵ را به خود اختصاص داد که باز هم یک بازیگر حاشیهای است و تنها ۱ درصد از محصولات جهانی را تولید میکند.
۲. صادرات مواد خام روسیه در مقابل کالاهای با فنآوری پیشرفته
کشورهای امپریالیستی نوعاً گرایش مشخصی به فروش کالاهای نهایی پیچیده و با ارزش، از طریق خدمات فنی دانش بنیان و همچنین خدمات مالی در تجارت صادراتی خود نشان میدهند. کشورهای تحت ستم امپریالیسم نیز نوعاً محدود به صادرات مواد خام با قیمتهایی هستند که بازار امپریالیستی تعیین میکند. آنها به تولید کالاهای نهایی توسط شرکتهای تابعهی تحت مالکیت امپریالیستیِ مستقر در کشورهایشان نیز محدود شدهاند.
در سال ۲۰۱۷ در میان کشورهای صادرکنندهی برتر جهان، روسیه پس از مکزیک، امارات متحدهی عربی و سنگاپور در رتبهی ۱۷ قرار گرفت. چین با ۲۲۶۳ میلیارد دلار صادرات در رتبهی اول، ایالات متحده با ۱۵۴۷ میلیارد دلار رتبهی دوم، آلمان با ۱۴۴۸ میلیارد دلار در رتبهی سوم قرار دارد و روسیه نسبت به سال ۲۰۱۶ رشد قابل توجهی داشته است، اما هنوز تنها ۳۵۳ میلیارد دلار کالا صادر کرده است.
بانک جهانی در سال ۲۰۱۷ در مورد روسیه گزارش داد که نفت و گاز ۵۸ درصد صادرات، فلزات ۱۱ درصد، ۶ درصد مواد خام غذایی، ۳ درصد چوب و خمیر و کاغذ، ۴ درصد سنگها و فلزات قیمتی و سایر مواد معدنی را تشکیل میدهند. بیش از ۸۲ درصد از صادرات روسیه مواد خام است، در حالی که کالاهای تمام شدهی واقعی [مبتنی بر] فنآوری (از جمله نظامی) تنها ۸ درصد از صادرات روسیه را تشکیل میدهند.
۱۰ کالای صادراتی و وارداتی روسیه در سال ۲۰۱۷ نشان میدهند که صادرات کالاهای ماشینی به ۱۲.۸ میلیارد دلار در مقایسه با واردات ۱۰۶.۲ میلیارد دلار رسیده است.
صادرات (و واردات) روسیه تناسبی با الگوی یک دولت امپریالیستی ندارد، بلکه یک کشور نیمه توسعهیافتهی جهان سوم است که عمدتاً مواد خام صادر میکند و بر واردات کالاهای پیشرفته متکی است.
رتبهی روسیه در صادرات کالاهای با فنآوری پیشرفته[۸]
قدرتهای امپریالیستی میکوشند رهبران صادرات کالاهای با فنآوری پیشرفته باشند. از نظر رتبهی جهانی در صادرات این کالاها، چین با ۴۹۶ میلیارد دلار صادرات فنآوری پیشرفته دوباره اول شد و آمریکا با صادرات ۱۵۳.۲ میلیارد دلار در رتبهی سوم (پس از آلمان) قرار گرفت. مکزیک ۴۶.۸ میلیارد دلار صادرات داشته است. روسیه در صادرات کالاهای با فنآوری پیشرفته با مجموع صادرات تنها ۶.۶۴ میلیارد دلار در رتبهی ۳۱ قرار دارد. این ارقام همچنین نشان میدهد که روسیه تا تبدیل شدن به یک بازیگر امپریالیستی در صحنهی جهانی فاصلهی زیادی دارد.
۳. نقش روسیه در بانکداری بینالمللی و سرمایهی مالی
در فهرست لنین از ویژگیهای کشورهای امپریالیستی زمان خود، بانکهای بزرگ مهمترین سازمانهای سرمایهی مالی هستند. انتظار داریم که یک دولت امپریالیستی بهخوبی از میان بانکهای پیشرو نمایندگی شود. از ۱۰۰ بانک برتر جهان، بر اساس کل داراییها، چین دارای ۵ بانک از ۱۰ بانک برتر است. ایالات متحده دارای ۶ بانک از ۴۰ بانک برتر است. از ۱۰۰ بانک برتر، ۲۰ بانک چینی، ۱۰ بانک آمریکایی، ۹ بانک ژاپنی، ۶ بانک فرانسوی، ۶ آلمانی، ۶ انگلیسی، ۵ کانادایی، ۵ کره جنوبی، ۵ برزیلی، ۴ استرالیایی، ۳ سوئدی، ۳ ایتالیایی، ۳ اسپانیایی، ۳ هلندی، ۲ بانک سنگاپور، و ۲ بانک سوئیسی. روسیه دارای یک بانک و در رتبهی ۶۶ است.
لنین توضیح داد که در عصر امپریالیستی « تقسیم جهان بین تراستهای بینالمللی» صورت گرفته است. چگونگی تقسیم جهان در عصر امپریالیستی بین این تراستها با ظهور و سقوط دولتهای امپریالیستی تغییر میکند. در تقسیمبندی جهانی کنونی در میان این تراستها، روسیه را یک بازیگر کاملاً جزئی مییابیم، ۴ شرکت در ۱۰۰ شرکت برتر، ۲۵ شرکت در ۲۰۰۰ شرکت برتر، ۱.۴۵٪ از سهم بازار جهانی را در اختیار دارند، از نظر داراییهای خارجی، هیچ شرکتی از روسیه در بین ۱۰۰ شرکت برتر وجود ندارد و [تنها] یک بانک از روسیه در بین ۱۰۰ بانک برتر بینالمللی وجود دارد.
صادرات سرمایهی روسیه
لنین اظهار داشت که « (۳) صادرات سرمایه به گونهای که از صادرات کالاها متمایز شده است، اهمیت استثنایی پیدا میکند.»روسیه صادرات قابل توجهی از سرمایه دارد، اما این امر به صورت فرار سرمایه به بهشتهای مالیاتی مانند قبرس و جزایر ویرجین بریتانیا انجام میشود. بانک مرکزی روسیه فرار خالص سرمایهی این کشور در سال ۲۰۱۴ را ۱۵۴.۱ میلیارد دلار اعلام کرد و مجموع آن از زمان روی کار آمدن پوتین در سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۴ حدود ۵۵۰ میلیارد دلار است. مجموع واقعی آن تا سال ۲۰۱۴ ممکن است بیش از ۱ تریلیون دلار باشد. بانک مرکزی فرار سرمایهی روسیه در سال ۲۰۱۸ را ۶۶ میلیارد دلار اعلام کرد.
داراییهای خارجی شرکتهای چند ملیتی روسیه
یک مطالعه ۱۰۰ شرکت چند ملیتی غیرمالی برتر را بر اساس داراییهای خارجی آنها و سرمایهگذاری آنها در سایر کشورها رتبهبندی میکند. در این معیار کلیدی صادرات سرمایهی مالی، ۲۰ شرکت آمریکایی، ۱۴ شرکت انگلیسی، ۱۲ فرانسوی، ۱۱ آلمانی، ۱۱ ژاپنی، ۵ سوئیسی، ۵ شرکت چینی (از جمله هنگ کنگ) هستند. هیچ یک از شرکتهای روسی بر اساس سرمایهگذاریهای خود در خارج از کشور، در فهرست ۱۰۰ شرکت برتر قرار نمیگیرند.
۱۰ شرکت چندملیتی غیرمالی روسیه دارای ۱۸۸.۳ میلیارد دلار دارایی خارجی هستند که یک سوم کل دارایی خارجی روسیه را تشکیل میدهد. مجموع داراییهای خارجی شرکتهای روسیه هنوز کمتر از دو شرکت اول در فهرست ۱۰۰ شرکت چندملیتی غیرمالی جهان است. [۹]
دارایی روسیه از سرمایهی مالی در مقایسه با دولتهای امپریالیستی
یکی دیگر از معیارهای دارایی سرمایهی مالی کشورهای جهان، سالانه توسط Credit Suisse تولید میشود. کتاب اطلاعات ثروت جهانی[۱۰] آن در سال ۲۰۱۸، ثروت مالی ملی (سهام، اوراق قرضه، وجوه بازار پول و حسابهای بانکی) را با تقسیم ثروت مالی ملی بر کل جمعیت بزرگسال در هر کشور ترسیم میکند. گروه برتر، با میانگین ثروت بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار برای هر بزرگسال، شامل کشورهای اروپای غربی، آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزیلند، ژاپن، اسرائیل، سنگاپور و تایوان است. ایالات متحده (۳۳۶,۵۲۸ دلار) پس از سوئیس (۳۷۲,۳۳۶ دلار) در رتبهی دوم قرار دارد. همهی کشورهای این گروه کشورهای امپریالیستی یا اقمار کلیدی مرکز امپریالیسم آمریکا هستند. میانگین ثروت مالی جهان برای هر بزرگسال ۳۸۱۱۰ دلار است. یونان غارت شده ۳۳۹۶۹ دلار است. چین با ۱۹۸۶۲ دلار بسیار عقب است. روسیه با ۸۸۴۳ دلار بسیار پایینتر است که در مقایسه با ایالات متحده ۲.۶ درصد از میانگین ثروت مالی بزرگسالان آمریکا را تشکیل میدهد.
روسیه دنیایی جدا از برخورداری از ثروت مالی یک کشور امپریالیستی، باقی میماند. از ثروت مالی و غیر مالی در جهان، ایالات متحده ۳۱٪ سهم دارد، چین تنها کشور بیش از ۱۰٪ با ۱۶.۴٪ و روسیه ۰.۷٪.
لنین نوشت: « امپریالیسم، عصر سرمایهی مالی و انحصارهاست»… « که در آن صادرات سرمایه اهمیت زیادی پیدا کرده است.»[۱۱] در حوزهی صادرات سرمایهی مالی برای اهداف تولیدی توسط شرکت های چندملیتی روسی، روسیه یک بازیگر بسیار جزئی است. .
۴. وزن نظامی جهانی روسیه
لنین سرانجام به «(۵) تقسیم ارضی کل جهان بین بزرگترین قدرتهای سرمایهداری » اشاره میکند :
اساس تسلط کشورهای امپریالیستی بر ساختارهای اقتصادی جهانی، نقش آنها در پلیسیکردن و حفظ نظمی جهانی است که بر
ما تحمیل میکنند. قدرتهای امپریالیستی برجسته دارای صنایع مهم تسلیحاتی هستند و به عنوان فروشنده در تجارت جهانی اسلحه شرکت میکنند.
صادرات نظامی روسیه
تنها در وزن نظامی است که روسیه قدرت خود را نشان میدهد، اما این به خودی خود نمیتواند آن را به قول لنین، امپریالیست کند. روسیه را به شیوهی امپراتوری پیشاسرمایهداری روم باستان که مستلزم گسترش نظامی و کار برده بود، نیز امپریالیست نمیکند. با اینکه قدرت نظامی قابل توجه روسیه، بهویژه زرادخانهی هستهای آن، پیشروی امپریالیستها را دشوار میکند، روسیه مانند ایالات متحده یا حتی مانند قدرتهای امپریالیستی درجهی دوم چون بریتانیا و فرانسه به کشورهای سراسر جهان حمله و بمباران نیز نمیکند.
علاوه بر این، برخلاف دیگر قدرتهای نظامی امپریالیستی، روسیهی سرمایهداری قدرت نظامی و صنایع تسلیحاتی خود را توسعه نداد، بلکه آن را از اتحاد جماهیر شوروی به ارث برد. روسیه همچنین منحصر به فرد است که تنها کشور بلوک سوسیالیستی شوروی سابق است که همچنان توسط غرب امپریالیستی محاصره شده و در معرض تهدید به حملهی نظامی است.
با این وجود، روسیه صادرکنندهی بزرگ تسلیحات در جهان است. هیچ شاخهای از تولید روسیه به استثنای صنعت تسلیحات در بازار بینالمللی قابل رقابت نیست. صادرات تسلیحات جهانی در سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۳۲.۲۶۲ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۷ برابر با ۳۱.۱۰۶ میلیارد دلار بوده است. مؤسسهی تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم[۱۲]، صادرات تسلیحات روسیه را در سال ۲۰۱۷ به ۶.۱۴۸ میلیارد دلار فهرست میکند که از ۶.۹۳۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته است. صادرکنندهی شمارهی یک تسلیحات در جهان، ایالات متحده با ۱۰.۳۰۴ میلیارد دلار فروش تسلیحات در سال ۲۰۱۶ و ۱۲.۳۹۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ است. ۳۴ درصد از فروش نظامی جهانی به حساب ایالات متحده و ۲۲ درصد آن هم به حساب روسیه است.
صادرات تسلیحات ایالات متحده کمی بیش از دو برابر روسیه است. در اینجا، روسیه عقب افتاده است: در حالی که صادرات تسلیحات ایالات متحده در سال ۲۰۱۷-۲۰۱۳ نسبت به دورهی ۲۰۱۲-۲۰۰۸ معادل ۲۵ درصد رشد داشته است، صادرات روسیه در مدت مشابه ۷.۱ درصد کاهش یافته است.
شرکتهای روسی در میان تولیدکنندگان سلاح
بر اساس گزارش مؤسسهی تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI)، ۱۰۰ تولیدکنندهی برتر اسلحه در جهان در سال ۲۰۱۷، ۳۹۸.۲ میلیارد دلار از فروش و خدمات نظامی به دست آوردند. (Defense News ارقام متفاوتی ارائه میدهد). نیمی از این مبلغ به ۱۰ تولیدکنندهی برتر اختصاص یافت که پنج تای آنها شرکتهای آمریکایی هستند ، در حالیکه تنها یک مورد تولید کنندهی روسی است. از ۱۰۰ شرکت برتر، ۴۲ شرکت آمریکایی و ۱۰ شرکت روسی هستند.
پایگاههای نظامی خارجی روسیه و بودجهی نظامی
روسیه ۱۵ پایگاه نظامی در ۹ کشور خارجی دارد. تنها دو مورد از آنها خارج از اتحاد جماهیر شوروی سابق، در ویتنام و سوریه هستند. چین یک پایگاه در خارج از چین دارد، در جبوتی[۱۳]. ایالات متحده بیش از ۸۰۰ پایگاه خارجی دارد.
در مقایسه با بودجهی نظامی ایالات متحده که SIPRI آن را ۶۱۰ میلیارد دلار تعیین کرده است، فقط افزایش بودجهی پنتاگون در سال جاری به تنهایی از کل بودجهی نظامی روسیه که در سال ۲۰۱۷ برابر ۶۶ میلیارد دلار بود (چهارمین پس از چین و عربستان
سعودی) ، بیشتر است.
مداخلات روسیه در سایر کشورها
روسیه در کشورهای دیگر (یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، سوریه) مداخله کرده است، اما نه به شیوهی کشورهای امپریالیستی که انگیزهی تصاحب منابع طبیعی و ثروت را دارند. همچنین مداخلهی روسیه تقریباً در مقیاس قدرتهای امپریالیستی ثانویه مانند فرانسه یا بریتانیا نیست. روسیه مانند کشورهای امپریالیستی، کودتا در کشورهای دیگر را نیز مهندسی نکرده است.
روسیه در اواسط دههی ۱۹۹۰ در یک مداخلهی بسیار محدود در یوگسلاوی سابق مداخله کرد، زمانی که نیروهای روسی به عنوان پلیس نرم ناتو عملکردند. روسیه در سال ۲۰۰۸ بر سر اوستیای جنوبی طرفدار روسیه با گرجستان جنگید که مورد حمایت ایالات متحده بود.
درگیری در اوکراین نتیجهی مستقیم مهندسی ایالات متحده برای کودتای دست راستی ضد روسیه در سال ۲۰۱۴ است. مردم در منطقهی شرقی اوکراین که عمدتاً روسی زبان هستند، قیام کردند و خواستار خودمختاری سیاسی و اقتصادی شدند. در حالی که مردم مناطق شرق اوکراین از سوی روسیه حمایت میشوند، مسکو هیچ علاقهای به جذب شرق اوکراین پس از همهپرسی در آنجا مانند کریمه نشان نداده است.
دخالت مستقیم نظامی روسیه در سال ۲۰۱۵ در جنگ سوریه مشابه با اوکراین است: برای جلوگیری از ادامهی تغییر رژیم از سوی ایالات متحده و ناتو و محاصرهی کشورشان. دولت سوریه از روسیه دعوت کرد تا در شکست گروههای شورشی مسلح شده و تأمین مالی شده توسط ایالات متحده، کشورهای ناتو و عربستان سعودی، به این کشور کمک کند.
روسیه برخلاف ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه، در هیچ یک از این موارد، برای سرنگونی یک دولت به منظور حفظ منافع اقتصادی خارجی خود مداخله نظامی نکرده است.

۵. روسیه و امپریالیسم امروز
با اشاره به اظهار لنین در مورد امپریالیسم، روسیه نه بازیگری در تسلط انحصارها و سرمایهی مالی است، نه [در آن] صادرات سرمایه نقش مهمی ایفا میکند (بجز اینکه تأثیر منفی فرار سرمایهی مداوم)، و نه تراستهای روسیه هیچ نقش اساسی در تقسیم منابع جهانی دارند.
روسیه تنها بر اساس قدرت نظامی خود میتواند به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان رتبهبندی شود. از نظر اقتصادی، ویژگیهای یک دولت سرمایهداری پیشرفته را ندارد، بلکه دارای ویژگیهای یک دولت در نیمهپیرامونی سرمایهداری است. نقش بسیار کمی در فعالیت اصلی امپریالیستی یعنی صادرات سرمایه به مناطق پیرامونی و استخراج سود از نیروی کار و منابع کشورهای در حال توسعه ایفا میکند. سرمایهی مالی روسیه اندک است، صادرات آن عمدتاً مواد خام است، صنعت آن ضعیف است، شرکتهای چند ملیتی آن خردسال هستند، اقتصاد آن گرفتار بهرهوری پایین نیروی کار است.
امپریالیسم همچنان خطر اصلی برای زندگی و رفاه مردم جهان است. مشکلات ما، مشکلات بشریت، ریشه در سلطهی امپریالیستی بر کشورهای ما و زندگی ما دارد. به طور خاص، این به معنای فرمانروایی سرکردهی امپریالیسم ایالات متحده و قدرتهای امپریالیستی ثانویه: اروپای غربی، ژاپن، کانادا و استرالیا در مدار آن است. روسیه، در حالی که یک کشور سرمایهداری است که به دلیل استقلالش در معرض قلدری ایالات متحده قرار گرفتهاست (مانند ونزوئلا، ایران، لیبی قذافی، نیکاراگوئه)، بخشی از هیچ اردوگاه امپریالیستی نیست که ما را تهدید کند. بلکه، قدرتهای جهانی روسیه و چین درمییابند که باید به تلاشهای امپریالیسم برای مطیع کردن آنها پاسخ دهند. خوشبختانه، مقاومت متعارض آنها، فرصتهایی را برای سایر خلقها و کشورها فراهم میکند تا از حق حاکمیت ملی خود دفاع کنند.
[۱] استیون کوهن در « جنگ صلیبی شکست خورده » The Failed Crusade)) نوشت که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فاجعهبارترین فروپاشی اقتصادی یک کشور صنعتی در زمان صلح آغاز شد. احیای سرمایهداری، فقیرسازی و بیکاری تودهای، نابرابری وحشییانهی مفرط، جنایت شایع، یهودستیزی شدید و خشونت قومی، همراه با گانگستریسم قانونی و غارت بیمهابای داراییهای عمومی را به همراه داشت. تا سال ۱۹۹۸ سرمایهگذاری ۸۰ درصد، دستمزدهای واقعی به نصف و گلههای گوشت و لبنیات ۷۵ درصد کاهش یافت. کسانی که در جمهوریهای شوروی سابق زیر خط فقر زندگی میکردند، از ۱۴ میلیون نفر در سال ۱۹۸۹ به ۱۴۷ میلیون نفر افزایش یافت. محصول این وضعیت ، تعداد کودکان بیسرپرست بیش از ۲۰ میلیون تلفات جنگی روسیه بود، همهگیریهای وبا و تیفوس دوباره ظهور کرد، میلیونها کودک از سوءتغذیه رنج بردند و امید به زندگی در بزرگسالی کاهش یافته است. فیدل کاسترو در بخش آخر یک سخنرانی در سال ۱۹۹۸از غارت رسواییآور روسیهی پسا شوروی سخن گفت.
[۲] لنین: فاجعه قریب الوقوع و چگونگی مبارزه با آن، مجموعه آثار، جلد ۲۵، ص ۳۳۹.
[۳] لنین: امپریالیسم: بالاترین مرحلهی سرمایهداری، مجموعهی آثار، ۲۲جلد ، ص ۱۹۱.
[۴] لنین؛ امپریالیسم: بالاترین مرحلهی سرمایهداری، مجموعهی آثار، ۲۲جلد ، ص ۲۶۷-۲۶۶.
[۵] دو مقالهی مورد استفاده برای نوشتن این مقاله عبارتند از: «افسانهی ‹امپریالیسم روسیه› اثر Renfrey Clarke and Roger Annis و ‹ آیا روسیه امپریالیست است؟› اثر Sam Williams. »
[۶] Forbes
فوربْز (به انگلیسی: Forbes) شرکت رسانهای و مجلهی آمریکایی است که بی. سی. فوربز آن را در ۱۹۱۷ بنیان نهاد. امروزه فوربز هر دو هفته یک بار منتشر میشود و یکی از مشهورترین مجلههای اقتصادی آمریکا و جهان بهشمار میرود. مهمترین رقبای فوربز، فورچون و بلومبرگ بیزنسویک هستند. هماکنون خانواده فوربز، آن را در اختیار دارد. (م، نقل از ویکی پدیا)
[۷] The World Economic Forum’s Global Competitiveness Report
[۸]تعریف: صادرات با فنآوری بالا، محصولاتی با تحقیق و توسعهی بسیار بالا مانند هوافضا، کامپیوتر، داروسازی، ادوات (ابزاردقیق) علمی و ماشینآلات الکتریکی است.
[۹] این اطلاعات در مورد فرار سرمایه و داراییهای خارجی روسیه کاملاً با دادههای یک مطالعهی قبلی در مورد سرمایهگذاری جهانی روسیه مطابقت دارد، مطالعهای که از قضا برای ادعای امپریالیست بودن روسیه استفاده شد.
[۱۰] Global Wealth Databook
[۱۱] لنین؛ امپریالیسم: بالاترین مرحلهی سرمایهداری، مجموعهی آثار، جلد ۲۲ ، ص ۲۶۷، ۲۹۷.
[۱۲] Stockholm International Peace Research Institute (SIPRI)
[۱۳] Djbouti