باید نردههای محافظ قوی تری وجود داشته باشند از جمله برای دادههایی که به طور قانونی جمع آوری میشوند. پیش فرض باید محدودترین تنظیم باشد. برای مثال، شرکتها باید تاریخ انقضایی برای مدت زمانی که یک سرویس خاص میتواند دادهها را نگهداری کند در نظر بگیرند. هم چنین، شرکتها باید استفاده از دادهها را محدود کرده و کسب رضایت از کاربران را در دستور کار قرار دهند.
فرارو- زینب توفکچی، جامعهشناس و ستوننویس «نیویورک تایمز» است. کار او بر مفاهیم اجتماعی فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی و دادههای بزرگ و هم چنین چالشهای اجتماعی مانند پاندمی کووید -۱۹ با استفاده از تفکر پیچیده و مبتنی بر سیستم متمرکز است. نشریه «کرونیکل آو هایر اجوکیشن» از او به عنوان یکی از برجستههای چهرههای دانشگاهی در رسانههای اجتماعی و عرصه عمومی نوین یاد کرده است. توفکچی در سال ۲۰۲۲ میلادی نامزد دریافت جایزه پولیتزر برای ستون مطبوعات با موضوع «پیش بینی پاندمیها و فرهنگ امریکایی» شده بود. او تاکنون برنده جوایز متعددی بوده از جمله جایزه مرکز سیاست فناوری اطلاعات دانشگاه پرینستون در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ میلادی، جایزه مرکز اینترنت و جامعه برکمن کلاین دانشگاه هاروارد در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ میلادی، جایزه صد فرد تاثیرگذار در حوزه فناوری در توئیتر از سوی نشریه «بیزینس اینسایدر» و جایزه بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات انجمن جامعهشناسی امریکا در سال ۲۰۱۴ میلادی.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، پیشتر گزارشی منتشر شده بود در این باره که کلارنس توماس قاضی دستیار در دیوان عالی ایالات متحده قصد داشته با اصلاح اظهارنامههای مالی (فرمهای گزارش مالی که در آن فرد داراییها و فعالیتهای مالی خود را اعلام میکند) یک معامله ملکی را که با یکی از حامیان مالی بزرگ جمهوری خواهان در سال ۲۰۱۴ میلادی انجام داده بود به آن اظهارنامهها بیافزاید. معامله میان توماس و «هارلان کراو» سرمایه دار بزرگ املاک در دالاس و دوست دیرینه این قاضی شامل فروش سه ملک در ایالت جورجیا از جمله خانه محل سکونت مادر کلارنس توماس بوده است.
قاضی توماس که همواره فرمهای خود را به کمک دستیاراناش پر میکرد با توجه به متضرر شدن در این معامله فکر میکرد که لزومی برای گزارش دادن آن وجود ندارد. علاوه بر این، معامله املاک و مستغلات قاضی توماس به دلیل گزارش ندادن سفرهای تفریحی خود با خانواده کراو و با استفاده از کشتی تفریحی آنان مورد انتقاد قرار گرفته بود.
نکته شگفتانگیز راه دست یافتن و انتشار مستندات مرتبط با این اتهامات بود. دسترسی و انتشار این موارد از طریق دستیار ضبط سوابق عمومی «وِنمو» (Venmo) امکانپذیر شده بود که سوابق نقل و انتقال پولی را ثبت میکند. «برایان ایکس چن» نویسنده حوزه فناوری نیز از این موضوع شگفت زده شده بود که امکان عمومی بودن و در دسترس بودن چنین سوابقی وجود داشته است.
چند سال پیش مشخص شد که «الکسا» دستیار صوتی آمازون مکالمات خصوصی را ضبط کرده و برای اشخاص ثالث ارسال کرده و باعث شده تا کارکنان آمازون به صداهای ضبط شده گوش دهند و به طور پیش فرض آرشیو گستردهای از ضبطهای صورت گرفته را نگه میدارند.
هر دو شرکت به این نقض شگفت انگیز حریم خصوصی پاسخ دادند و اعلام کردند که بار عمومی نگهداشتن این اطلاعات بر دوش کاربران است که میتوانند از تنظیمات پیش فرض دستگاهها انصراف دهند. این اغلب پاسخ استاندارد فعالان آن صنعت است. با این وجود، حتی اگر از این مشکلات آگاه باشید حفاظت از حریم خصوصیتان تا چه اندازه آسان است؟
اگر آنان واقعا مطلع بودند و فعالانه از بین گزینههای موجود انتخاب میکردند تنظیمات پیشفرض اهمیت چندانی نداشت و ارزش کمی پیدا میگرد. با این وجود، شرکتها از کاربران انتظار دارند آن چه را که به آنان داده میشود بپذیرند گزینههای خود را ندانند یا هوشیاری لازم برای پیگیری گزینههای موجود را نداشته باشند. از آنجایی که قدرت در این صنعت در میان دروازه بانان معدودی متمرکز است و فناوری غیر شفاف است و پیش بینی پیامدهای آن دشوار میباشد تنظیمات پیش فرض، یکی از مهمترین راههای شرکتها به منظور جمع آوری دادهها و استفاده از آن به گونهای است که میخواهند.
با توجه به آن چه توضیح دادم تنظیمات پیش فرض تا چه اندازه ارزش دارد؟ اپل در آوریل ۲۰۲۱ میلادی تنظیمات پیش فرض (Default Setting) گوشیهای آیفون و سایر دستگاهها را تغییر داد تا کاربران به طور خودکار از طریق یک شناسه منحصر بفرد اختصاص داده شده به دستگاه اپل خود ردیابی شوند.
برای بسیاری از شرکتها و حتی برای کل صنایعی که مدلهای کسب و کارشان مبتنی بر ردیابی افراد آنلاین است این یک رویداد فاجعه بار محسوب میشد و دیگر لازم نبود افراد با رفتن به بخش تنظیمات دستگاه خود و تغییر مجوزها از چنین ردیابیای منصرف شوند.
اسنپ، فیس بوک، توئیتر و یوتیوب در سال ۲۰۲۱ میلادی در مجموع حدود ۱۰ میلیارد دلار به دلیل این تغییر از دست داده اند. متا شرکت مادر فیس بوک در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی اعلام کرد که به تنهایی ۱۰ میلیارد دلار ضرر خواهد کرد. صنایعی مانند بازیهای موبایلی که درآمد آنها تا حد زیادی به ردیابی کاربران بستگی دارد نیز متحمل آسیب شدند.
در طول آزمایش ضد انحصاری گوگل فاش کرد که در سال ۲۰۲۱ میلادی مبلغ ۲۶.۳ میلیارد دلار به عنوان موتور جستجوی پیش فرض در پلتفرمهای مختلف پرداخت کرده که بخش قابل توجهی از آن پول به اپل تعلق گرفته است. این ۲۶.۳ میلیارد دلار بیش از یک سوم کل سود سال ۲۰۲۱ «آلفابت» شرکت مادر گوگل است. این مبلغ بیش از درآمد سال ۲۰۲۱ شرکت هواپیمایی یونایتد و حتی بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه فناوری از جمله اوبر بود. یک کارشناس شاهد برای گوگل شهادت داد که به عنوان بخشی از این معامله آن شرکت ۳۶ درصد از درآمد تبلیغات جستجوی خود را به اپل پرداخت میکرد تا موتور جستجوی پیش فرض محصولات آن باشد.
حتی زمانی که ممکن است فکر کنید میدانید تنظیمات پیش فرض شما چیست این امکان وجود دارد که شگفت زده شوید. من بیش از یک بار متوجه شدم که تنظیمات حریم خصوصی دستگاهام نسبت به آن چه پیشتر فکر میکردم بیشتر تغییر کرده است. تالارهای گفتگوی راهنما مملو از کاربرانی است که گیج شده اند. گاهی اوقات این یک باگ (اشکال نرم افزاری) است. در زمانهای دیگر وقتی بیشتر بررسی کردم متوجه شدم که تغییر دیگری که ایجاد کردهام به طور پنهانی مرا به ردیابی بازگردانده است. گاهی اوقات یاد میگرفتم که تنظیم دیگری در جای دیگری وجود دارد که باید تغییر کند.
من به شخصه در عرصه فناوری فردی مبتدی نیستم. من برنامهنویسی را از دوران تحصیلات در مقطع راهنمایی آغاز کردم و به عنوان یک توسعه دهنده برنامه کار کردم و این سیستمها را به صورت آکادمیک مورد مطالعه قرار داده ام. با این وجود، باور دارم که این صنعت مملو ازعدم تقارن اطلاعاتی و فناوریهای قدرتمند و پیچیده باید مهار شود.
من از این نیز فراتر میروم و میگویم کارگزاران داده نباید اجازه داشته باشند اطلاعاتی درباره افراد جمعآوری کنند مگر آن که ابتدا مجوز صریح دریافت کنند. با این وجود، این کافی نیست زیرا ارزیابی تمام پیامدهای داده هایشان برای افراد دشوار است به گونهای که متخصصان، کارشناسان و خود شرکتها مداوم شگفت زده میشوند.
چند سال پیش نقشههای انبوه تولید شده توسط برنامه «استراوا» (Strava) یک سرویس اینترنتی آمریکایی برای ردیابی تمرینات بدنی ظاهرا لوکیشنی را نشان داد که میتوانست ضمیمه مخفی سازمان سیا و مسیر دویدن و فعالیت نیروهای نظامی بوده باشد. پس از فاش شدن آن لوکیشن مشخص شد که به نظر میرسید حتی سیا نیز این موضوع را پیش بینی نکرده بود و به کارکنان خود دستور داد تا تنظیمات را تغییر دهند. اگر واقعا چنین است شهروندان عادی چه شانسی برای ارزیابی پیامدهای آتی دادههای خود دارند؟
باید نردههای محافظ قویتری وجود داشته باشند؛ از جمله برای دادههایی که به طور قانونی جمع آوری میشوند. پیش فرض باید محدودترین تنظیم با حفاظتهای اضافی باشد. برای مثال، شرکتها باید تاریخ انقضایی برای مدت زمانی که یک سرویس خاص میتواند دادهها را نگهداری کند در نظر بگیرند. هم چنین، شرکتها باید استفاده از دادهها را محدود کرده و کسب رضایت مورد نیاز را در دستور کار قرار دهند.
فرآیندی که شرکتها از طریق آن چنین مجوزهایی را دریافت میکنند نیز نیازمند نظارت قوی برای کسب اطمینان از پاسخگویی و شفافیت است. در هر حال این صنعتی است که «الگوهای تاریک» را اختراع کرد که به زبان ساده میتوان گفت رابطهای کاربری که برای فریب مشتریان طراحی شدهاند تا کاربر بدون آن که کاملا متوجه شود چه اتفاقی در حال رخ دادن است برای انتخابهایش به اصطلاح تصمیم گیری کند.
بسیاری از اپلیکیشنها پیشتر سعی کردهاند محدودیتهای حریم خصوصی اپل را دور بزنن با استفاده از مهندسی دقیق این که چگونه کاربران را متقاعد به انتخاب گزینهها کنند و یا از طریق یافتن راههای دیگری برای دستگاههای نیازمند اثر انگشت.
در مورد تمام مزایایی که از خدمات مبتنی بر دادههای شخصی از جمله حتی ردیابی موقعیت مکانی به دست میآوریم چه میتوان گفت؟ من همواره از چنین ابزارهایی استفاده میکنم. با این وجود، انتظار اینکه که شرکتها این خدمات را منطبق با حفظ حریم خصوصی ارائه دهند، صرفا بیان یک آرزوست.
من خوشحال بودم که اپل در سال ۲۰۲۱ پیش فرضهای ردیابی را تغییر داد اما خوشحال نیستم که این به دلیل تصمیم یک شرکت قدرتمند بود. در واقع، انحصارطلبی باعث ایجاد این تغییر شد. ما «تیم کوک» مدیر اجرایی اپل را به عنوان حاکم دنیای دیجیتال خود انتخاب نکردهایم. او میتوانست نظرش را تغییر دهد.
شایان ذکر است که تغییر اپل به دنبال سالها انتقاد شدید عمومی از فیس بوک پس از رسواییهای مرتبط با حریم خصوصی، انتخاب دونالد ترامپ، برگزیت (خروح بریتانیا از اتحادیه اروپا) و موارد مرتبط دیگر صورت گرفت. به نظر میرسد هیچ یک از این موارد در تجارت فیس بوک تاثیری نداشتند. یک تصمیم واحد توسط تیم کوک اجرایی شد و به وضوح نشان داد که قدرت واقعی در آن صنعت در کجا قرار دارد.
زمان آن فرارسیده که مقامهای منتخب هوشیارانهتر عمل کرده و منافع عمومی را در اولویت قرار دهند تا این قدرت را اعمال کنند. اگر دولت فدرال نتواند یا نخواهد ایالتها میتوانند از الگوی کالیفرنیا و کلرادو پیروی کنند. کالیفرنیا در سال ۱۹۶۶ میلادی به تنهایی به منظور تعیین استانداردهای آلایندگی بالا برای خودروها پیش رفت و پس از آن بود که سایر نقاط امریکا و کل صنعت خودروسازی نیز از این روند پیروی کردند.
اگر همه چیز به سادگی تغییر تنظیمات توسط خود کاربر بود؛ گوگل مبلغی بیشتر از میزان تولید ناخالص داخلی کل ایالتها را برای این منظور خرج نمیکرد. اکنون لازم است رویه تنظیم پیش فرض صنعت فناوری تغییر کند.