مقاومت در برابر امپریالیسم؛ مسئلهای نظامی یا امری اجتماعی؟
مقاومت در برابر امپریالیسم تنها از مسیر بازگشت به آرمانهای انقلاب ۵۷، تداوم آن و تغییر نظم اجتماعی در جهت آن ممکن و شدنی است اما این بازگشت و به چنگ آوردن نه از مسیر همپیمانی با و ستایش از ضدانقلابی که «تواناولین «پنجاه وهفتی» شاه بود!هادی خرسندی
اولین «پنجاه وهفتی» شاه بود چونکه با آخوندها همراه بود. پادشاهی بود «روحانی» پناه جمله آخوندها بر گِرد شاه.در باب ضرورت اخلاقی مبارزه با ظلم یا حق دفاع از انقلاب قربان عباسی
مقدمه: پرسش از اینکه آیا انسان وظیفهی اخلاقی برای مبارزه با ظلم دارد یا نه از ژرفترین و کهنترین جدالهای اندیشهی سیاسی و اخلاق است؛ پرسشی که همچون زخمی کهنه در حافظهی بشر باقی مانده و هر نسل، بهجهان پسادمکراسی ۳ ـ نئولیبرالییسم(۱) منوچهر صالحی لاهیجی
پسادمکراسی پدیدهای سیاسی است که بدون تبدیل شیوه تولید سرمایهداری به پدیدهای جهانی و در همین رابطه تبدیل لیبرال دمکراسی در کشورهای متروپل سرمایهداری به نئولیبرالیسم بهمثابه ساختار اقتصادی فراملی نمیتوانست تحقق یابد. بنابراین پیش از پرداختن بهاین یک «انفجار» ادبی نیست؛ در امریکای لاتین ادبیات فاخر، زنانه میشود – فابیِن پالِم، برگردان: امیر نظری
نویسنده اکوادوری ماریا فرناندا امپوئرو: «آنچه که اتفاق افتاده، تغییری در نورپردازی است، همانند تئاتر. تا به امروز پروژکتورها بر روی نویسندگان مرد متمرکز بودند. زنان نیز روی صحنه بودند، ولی در سایه. برای دیدنشان باید
کوروش و میراث هخامنشی: بازخوانی انتقادی اسطوره و تاریخ کاظم علمداری
چکیده: کوروش بزرگ در حافظه تاریخی ایران و در روایتهای عبری، یونانی و لاتین، نماد عدالت و خردمندی شناخته میشود. اما بررسی منابع تاریخی نشان میدهد که تصویر آرمانی او بیش از آنکه مبتنی بر اسناد ایرانی باشد،جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران علیرضا اردبیلی
جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشرتاریخنگاری فمینیستی آزاده بیزارگیتی
استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بیزارگیتی: تاریخنگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روشهایی برای بازگویی تجربیاتروایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کمسابقه در فضای فکری ایران
محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفتوگویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن میگوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمانبندی مناسبی نداشت. میشد این پروژه را چندسال زودتر
جنگ بر سر هزاران میلیارد تومان رانت است
جمهوری اسلامی ایران پس از سپری شدن ۴۷سال از استقرار هنوز نتوانسته است درباره نظام ارزی در اقتصاد تصمیمی کارشناسی، دقیق و علمی که دارای حداکثر منفعت برای ایرانیان باشد را اتخاذ و اجرا کند. اگر دوران خاصفعلا امید و نشانه ای برای تحول در بازار بورس دیده نمیشود/ اصلاحات اقتصادی بدون گشایشهای سیاسی جواب نمیدهد
حتی اصلاحات اقتصادی نمی تواند به تنهایی تغییری ایجاد کند. درواقع افزایش تورم، افزایش کسری بودجه، افزایش نقدینگی و همه این ها، به شرایط سیاسی کشور بر می گردد. در نهایت این روند از دید من روند مطلوبی نیست و درزندگی قرضی: ایران در آستانه فروپاشی اقتصادی-اجتماعی فرزاد امینی
ایران که در واقع کشوری ثروتمند است، امروز با یکی از سختترین بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در تاریخ مدرن خود روبرو است. حتی خرید مواد غذایی نیز برای ایرانیان تنها از طریق قرض و خرید نسیه ممکن شده است.کارفرمایان و چشم انداز ی که نیست
جامعه ایرانی ساکن ترکیبی از کروههای گوناگون اجتماعی- اقتصادی است. هرگروه اجتماعی درایران امروز بخواهد یا نخواهد منافعی دارد که با دیگر هم گروههایش گره خورده و نمی تواند به سادگی ازدرهم تنیدگیها دور شود.
کاسبکاران نظامی را چگونه باید شناخت؟ کریستینا مانی
مگر کار ارتشها جنگیدن و دفاع نیست، چه چیزی باعث میشود به فعالیت اقتصادی روی آورند؟ تحولات سیاسی مانند روند دموکراسیسازی در کشورهای آمریکای لاتین چه تأثیری بر فعالیتهای اقتصادی نظامیان داشته است؟ چرا آزادسازی اقتصادی در کشورهایی فعالیت اقتصادی نظامیان را شتاب داد و در کشورهای دیگری مانع آن شد؟ سود نظامیان از فعالیتهای اقتصادیشان دقیقاً در کجاست؟
کریستینا مانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه اُبرلین که مطالعات دامنهداری راجع به فعالیت اقتصادی نظامیان در کشورهای آمریکای لاتین و خصوصاً آرژانتین انجام داده است در مقالهای با عنوان «کارآفرینان نظامی: رویکردهایی به ارتش در مقام بازیگر اقتصادی» میکوشد به این پرسشها پاسخ دهد؛ در واقع کاری که خانم مانی میکند این است که نشان دهد در چارچوب مطالعات علوم سیاسی برای پاسخدادن به چنین پرسشهایی چه راههایی را باید پیمود.
مانی با شرح مختصری از فعالیتهای اقتصادی ارتشهای آمریکای لاتین در قرن بیستم، که حوزهی تخصصی اوست، نشان میدهد که این فعالیتها تنوع و تعدد قابل توجهی دارند، همین تنوع باعث شده که نوع مطالعاتی که راجع به این فعالیتهای اقتصادی شده غالباً مطالعات موردی باشند. با وجود این، همین مطالعات موردی مشابهتهای قابل توجهی را در میان این فعالیتها نشان میدهند، از جمله اینکه پیامد مشترک تقریباً تمامی این فعالیتها استقلال نسبی نهادهای نظامی از تخصیص بودجههایی مقامات انتحابی و نهادهای دموکراتیک و در عوض اتکاء به مکانیسمهای بازارهای داخلی و بینالمللی بوده است.
بههمینترتیب، در همهی کشورهای آمریکای لاتین که مورد توجه مانی بودهاند، فعالیت اقتصادی ارتشها روی نقش اقتصادی دولت و بخش خصوصی تأثیر گذاشته است، و میتوان دید که این فعالیت اقتصادی خاصیتهای سیاسی جداییناپذیری دارد. بنابراین توقع میرود که مطالعهی نقش اقتصادی نظامیان با پاسخدادن به پرسشهایی که در ابتدا طرح شد، ما را به فهم روابط میان بخشهای غیرنظامی و نظامی جامعه رهنمون شود و کمک کند بفهمیم که چگونه میتوان بر نظامیان نظارت دموکراتیک داشت؟ این پرسش «که چگونه میتوان بر نظامیان نظارت دموکراتیک داشت؟» به این دلیل اهمیت مییابد که همهی شواهد نشان میدهد کارآفرینی نظامی، اعم از مالکیت، اداره یا سهامداری در کسبوکارهای اقتصادی میتواند بخش نظامی را از نظارت بخش عمومی خارج کند و اسباب اعمال نفوذش بر جامعه و دولت را فراهم آورد.
کسبوکارهای نظامیان رسمی، اغلب سروشکل قانونی درستی دارد و به لحاظ سیاسی و قانونی تجویز و تصویبشده است. این فعالیتها بخشی از فعالیتهای وفادار به چارچوب دولت به شمار میآیند، اما در عین حال، منافع نهادی هم در آنها لحاظ میشود و پررنگ است؛ چه زمانی که در پی کسب سود انجام میشوند و چه زمانی که هدف از انجامشان تأمین هزینهی واحدهای نظامی است. از سویی، همهی شواهد نیز حاکی از آن است که وفاداری نظامیان به دستگاه حکومتی با منافع نهادیشان همواره سازگار نیست.
الگوهای ورود نظامیان به اقتصاد در کشورهای در حال توسعه
به نظر مانی برای یافتن پاسخ به پرسشهای اولیه باید بتوانیم فعالیتهای اقتصادی نظامیان را دستهبندی کنیم. از مواردی که میتواند دستهبندی شود و برایش الگوهایی وجود دارد، شواهدی است که از شیوههای ورود نظامیان به فعالیتهای اقتصادی داریم. یکی از شیوههای بارزی که میبینیم در کشورهای در حال توسعه خاستگاه کسبوکار نظامیان را شکل داده، پیشینهی چریکی نیروهای نظامی این کشورها و سابقهشان در جنگهای رهاییبخش است. برای مثال، ارتش آزادیبخش خلق چین از زمان مائو تسه دون در کار تأمین مایحتاج خود بود. نیروی نظامی کوبا با همان پیشینهی تأمین مایحتاج در زمان جنگهای چریکی، بعد از پیروزی هم به فعالیت اقتصادی خود ادامه داد و بخشهای اقتصادی مهمی چون صنعت شکر و توریسم را به دست گرفت. ارتشهای هر دو کشور حتی بعد از روند آزادسازی اقتصادی که از دههی ۱۹۹۰ آغاز شد نقش پررنگی در اقتصاد بازی کردند. بههمینترتیب، ارتش اندونزی نیز فعالیت اقتصادیاش را در ادامهی فعالیتهایی پی گرفت که نیروهای آزادیبخش از زمان جنگ با استعمارگران اروپایی شروع کرده بودند.
اما تمامی ارتشهای کشورهای در حال توسعه سابقهی چریکی ندارند. در کشورهایی چون ترکیه و پاکستان، نهاد ارتش پیش از بخشهای مختلف دولت سازمان یافت و از همین رو در دولتسازی و شکلدادن به سایر نهادها نقش بازی کردند و، بههمینترتیب، فعالیت اقتصادی گستردهای نیز داشتند و بهعلاوه، در مقاطع مختلف بر عهدهی خودشان دیدهاند که در سیاست نیز مداخلات جدی بکنند.
زمینهی تحقیقاتی چیست؟
مانی نقبی میزند به تحقیقاتی که پیش از او در زمینهی فعالیت اقتصادی نظامیان صورت گرفته و تلاشهایی که مستقیم و غیرمستقیم برای پاسخ به پرسشهای مطروحه داشتهاند. نکتهی مهمی که مانی از بررسی این تحقیقات در مییابد این است که این تحقیقات در مجموع نقش چند عامل را در این فعالیتها تعیینکننده یافتهاند: زیرساختهای مادی کشور، ایدئولوژی سیاسی حاکم و رایج، و وضعیت توازن نیروهای سیاسی و پیوند نظامیان با آنها.
آلن روکی که کتاب ارتش و دولت در آمریکای لاتین او یکی از مهمترین تحقیقات در دههی ۱۹۸۰ در خصوص فعالیتهای سیاسی و اقتصادی نظامیان در این کشورها بود، نقش متنوع نظامیان در آمریکای لاتین را در زمانی بررسی کرده است که هنوز در کشورهای مختلف در قدرت بودند. ویژگی کار روکی این بود که طیف گستردهای از فعالیتهای اقتصادی نظامیان در سرتاسر آمریکای لاتین را در نظر گرفت: از برنامههای صنعتیسازی آرژانتین در دههی ۱۹۴۰ که توسط نظامیان پیش رفت، تا ادارهی صنایع نفت اکوادور به دست ارتش و نیز سرهنگهای قاچاقچی کوکائین در ارتش بولیوی در دههی ۱۹۷۰. بهاینترتیب، او زمینه را برای محققان بعدی روشن کرد و راهنمایی برای کارهای تطبیقی در این زمینه شد.
محقق جلودار دیگر در پژوهش راجع به رابطهی نظامیان و غیرنظامیان در آمریکای لاتین آلفرد استفان بود که او نیز از دههی ۱۹۸۰ در قالب نوشتههای متعدد به تحقیق در این خصوص پرداخت و به همین منظور به نقش اقتصادی نظامیان نیز توجه کرد. از نکاتی که استفان نشان داد این بود که چگونه فعالیت اقتصادی نظامیان موقعیت بخشهای دیگر اقتصادی را تضعیف میکند و از نظارت غیرنظامی بر آنها میکاهد. او همچنین نشان داد که وقتی سرمایهداری دولتی در کشورهایی مانند گواتمالا و آرژانتین به راه افتاد، مدیران اکثر شرکتها نظامیان بودند. استفان از جمله محققانی بود که نشان داد ارتشهای آمریکای لاتین در دوران پسااقتدارگرایی دههی ۱۹۹۰ باز هم منابع اقتصادی قابل توجهی را در دست نگه داشتند و از همین رو توانستند نظارت غیرنظامی بر خود را با دردسر مواجه کنند.
محققان دیگر نشان دادند که حفظ این منابع اقتصادی در دست ارتشها را باید نوعی «اقتدارگرایی جدید» به شمار آورد؛ اقتدارگرایی که گرچه مانند سابق به معنی رویآوردن مکرر ارتشهای این کشورها به کودتا و دردستگرفتن قدرت سیاسی نیست، اما معنایش حفظ استقلال آنها از دولتِ غیرنظامی است. در سایهی همین خودمختاری نسبی، ارتشیان آمریکای لاتین توانستند نقشی تعیینکننده در ترسیم راهبردها و تعاریف «تهدید و امنیت ملی» داشته باشند و بهاینترتیب، نقش و وظایفشان را تا حد زیادی خودشان تعیین کنند و تخصیص منابع به خود را هم بر همین پایه جهت دهند و بتوانند بار دیگر در سایهی ایدئولوژی تازهای که در این دوران در خصوص نقش تدوین شد، انجام فعالیتهای اقتصادی سودآور را برای خود موجه جلوه دهند.
رویکردهای نظری به مطالعهی نقش نظامیان
وقتی رفتهرفته مطالعات موردی و تطبیقی وسیع شد، نظریهپردازانی که به نقش نظامیان در آمریکای لاتین میپرداختند، متوجهی ضعف نظری این مطالعات شدند. مهمتر از همه شاید دیوید پایونبرلین بود که مانی هم از او الهام گرفته و به این نکته توجه داد که برای مطالعهی نقش نظامیان در آمریکای لاتین، صرف مطالعهی موردی این کشورها یا مطالعهی تطبیقی کشورهای مختلف کافی نیست؛ محقق باید بتواند دادهها و چشماندازهایی را که مییابد بر زمینهی مفاهیم وسیعتر علوم سیاسی تحلیل کند. از همین رو،ِ پایونبرلین پیشنهاد میکند که این مطالعات در امتداد مطالعهی سیاست تطبیقی بر اساس رویکردهای «عقلانی»، «ساختاری»، و «فرهنگی» انجام شوند؛ یعنی رویکردهای مرسوم در علوم سیاسی که هر یک مقدمات و مفروضات خود را دارند و عوامل علّی خاص خود را در تحلیل پدیدههای سیاسی در نظر میگیرند. مانی با این پیشنهاد موافق است و آن را مفید میداند، اما چنان که خواهیم گفت، میخواهد چیزی هم بر آن بیفزاید.
رویکرد عقلانی
رویکردی که در علوم اجتماعی به «رویکرد عقلانی» (rational) مشهور است، در واقع تحلیل امور و وقایع بر اساس سود و زیان واقعی و قابل تصور بازیگران است؛ یعنی اینکه حرکتهای هر کنشگری را بر مبنای سودی که میتواند کسب کند، یا زیانی که ممکن است ببیند، و بر اساس محاسباتی که کنشگر میتواند از این سودوزیان داشته باشد، تحلیل میکنند. از آنجا که کنشگران سیاسی معمولاً در تعامل با یکدیگر فعالیت میکنند، این رویکرد باید خود را با مفاهیم مربوط به ائتلاف و مذاکره نیز همساز کند.
مانی میگوید رویکرد عقلانی میتواند دریچهای به فهم فعالیتهای نظامیان باز کند. مثلاً در آرژانتین منافع نهاد نظامی در دههی ۱۹۴۰ در خودکفایی در تأمین تجهیزات نظامی تصور میشد. تجربهی جنگ جهانی دوم و قطع ارسال تجهیزات و قطعات نظامی به این کشور به دلیل شرایط جنگ جهانگیر، باعث شد این استدلال به میان بیاید که ارتش همواره باید بتواند خود تأمینکنندهی اصلیترین تجهیزات مورد نیازش باشد. بر مبنای همین استدلال بود که ارتش هم به توسعهی صنایع نظامی پرداخت و هم صنایع زیرساختی دیگری مانند صنعت فولاد را در اختیار گرفت و به توسعهی صنایع دیگر نیز دست زد. اما از دههی ۱۹۹۰، با یک تغییر پارادایم در ابعاد جهانی مواجهیم که دیگر خودکفایی را مفید و ممکن نمیدانست و این تلقی به آرژانتین هم سرایت کرد. علاوه بر آن، طی تحولات سیاسی داخلی و جهانی، ارتش آرژانتین مجبور به تغییر در مؤتلفان خود شد و خود ارتش هم در گذر زمان دستخوش تحولاتی شد. مانی اشاره میکند که گرچه رویکرد «عقلانی» در تحلیل این تحولات و نشاندادن سوگیریهای ارتش مفید است، اما نمیتواند بهخوبی همهی این وجوه متنوع را پوشش دهد.
رویکرد ساختاری
در نقطهی مقابل رویکرد تحلیل عقلانی که بر کنشگر منفرد و سود و زیان او و تصورش از سود و زیانش متمرکز است، رویکرد ساختاری (structural) است که، به قول ایرا کاتزنلسون استاد علوم سیاسی، عبارت است از تمرکز بر «وجوه بزرگمقیاس مدرنیته، مانند تحولات سرمایهداری، عقلانیت بازار، دولتسازی، عرفیشدن، انقلابهای سیاسی و علمی، و شتابگرفتن وسایل ارتباطی و انتشار عقاید.» نهادها در تحلیل ساختاری نقش ویژهای پیدا میکنند، چون واسطهای هستند میان افراد و ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و دامنهی کنشگری و قدرت افراد را معین میکنند. نهادها افراد را وا میدارند تا به شیوههایی رفتار کنند که خودشان انتخاب نکردهاند. تحلیل «نهادگرایانهی تاریخی» از جمله رویکردهایی است که به نظر میآید برای مطالعهی کارآفرینی نظامی مناسب باشد. رویکرد نهادگرای تاریخی بر نقش نهادها در شکلدادن به راهبردهای سازمانهای سیاسی و نیز بر نقششان در جهتدادن به اهداف و منافع فردی و سازمانی تأکید دارد. بهاینترتیب، این نوع تحلیل برای خود به نسبت تحلیل عقلانی برتری قائل است.
از آنجا که ارتشها نهادهایی هستند که معمولاً سابقه و تاریخ تحول مهمی را پشت سر گذاشتهاند و تعیینکنندهبودن تأثیرشان بر ترجیحات و اهداف افراد و سازمانهای درون و بیرونشان بارز است، رویکرد نهادگرایی تاریخی میتواند رویکرد مطلوبی در مطالعهی فعالیت اقتصادی ارتشها باشد. برای مثال، در این رویکرد تأثیر تحولات اقتصاد جهانی در ادوار مختلف، از پیامدهای بحران رکود دههی ۱۹۳۰، تأثیر اقتصادی جنگ دوم جهانی، سیاستهای جنگ سردی تا دههی ۱۹۸۰، و سیاستهای آزادسازی اقتصادی از دههی ۱۹۹۰ عوامل شاخص در تحلیل فعالیت اقتصادی ارتشها به شمار میروند. ممکن است تحلیلگر راجع به مفیدبودن تمرکز بر عوامل بینالمللی تردید داشته باشد، چون برآورد میزان تأثیر این عوامل برخی اوقات دشوار یا ناممکن است. در این صورت، با همین رویکرد میتواند به بررسی وجوه مختلف دولت و توانایی آن در سازماندهی فعالیتهای اقتصاد ملی و تدارک زیرساختها و نیر وضع مقررات قانونی بپردازد. همهی اینها عواملی هستند که میتوان تأثیرشان را بر فعالیت اقتصادی نظامیان ارزیابی کرد.
رویکرد فرهنگی
رویکرد تحلیل فرهنگی سوی دیگری از ابعاد حیات جمعی را هدف میگیرد و به واسطهی چیزی که فرهنگ خوانده میشود، سعی در تحلیل پدیدارهای سیاسی و اقتصادی دارد؛ یعنی به واسطهی فهمی که ما از حیات خود پیدا میکنیم، یا معنایی که به حیات خود میبخشیم. به قول انسانشناس نامدار قرن بیستم، کلیفورد گیرتس، فرهنگ نظامی است که انسانها از خلال آن «ارتباط برقرار میکنند، افکار و احساساتشان را منتشر میکنند، و فهم و رویکردشان را به زندگی شکل میدهند» فرهنگ دریچهای است به دیدن اینکه در گروهی اجتماعی چه چیزی اهمیت دارد. آنچه برای ما اهمیت دارد، همان چیزی است که تصمیمهای ما را رقم میزند و جهت عمل ما را تعیین میکند. حال، مشابه همان نقشی را که نهادها در تحلیل ساختارگرا بازی میکنند، ایدهها یا اندیشهها در تحلیل فرهنگی بازی میکنند. اندیشهها چارچوبهایی فراهم میکنند که کنشگران اجتماعی در قالب آنها خود و موقعیتشان را فهم میکنند و دست به عمل میزنند.
بهاینترتیب، رویکرد فرهنگی برای فهم فعالیتهای اقتصادی نظامیان روی باورها، نظریهی تعریفکنندهی نقش ارتش و ایدئولوژی سیاسی آن متمرکز میشود تا ببیند چگونه کنشگران نظامی با فهمی که از خود و نقششان دارند، فعالیتهای اقتصادیشان را تعریف میکنند و پیش میبرند. بههمینترتیب، تحلیلگری که با این رویکرد کار میکند به بررسی باورهای اجتماعی میپردازد تا ببیند نظر جامعه راجع به نقش ارتش چیست و این نظر چه تأثیری بر جهتگیری فعالیتهای اقتصادی و غیراقتصادی ارتش میگذارد. برای مثال، این رویکرد در خصوص آرژانتین نشان میدهد که با وجود تحولات متنوعی که به لحاظ سیاسی و اقتصادی این کشور از دههی ۱۹۴۰ تا ابتدای قرن بیستویکم میلادی از سر گذرانده، همان شعار «بهبود پیوند میان صنعت دفاعی و دیگر صنایع برای کارآمدکردن دفاع ملی» که در دههی ۱۹۴۰ سرلوحهی فعالیتهای اقتصادی ارتش قرار گرفت، همچنان کارآیی خود را حفظ کرده و ارتش با اتکا به رویکردی مشابه با وجود همهی افتوخیزها همچنان نقش اقتصادی پررنگی بازی میکنند.
مانی میگوید همهی این رویکردها میتوانند در پاسخدادن به پرسشهای آغازین مفید باشند؛ اما مفیدتر از همه آن است که آنها را در تلفیق با هم به کار ببریم. از نظر مانی، با استفاده از رویکردهای ساختاری و فرهنگی میتوان وجوه کلان چرایی فعالیت اقتصادی نظامیان را بررسی کرد و در عین حال، با بهکاربستن رویکرد عقلانی به نقش بازیگران منفرد در بازههای زمانی محدودتر پرداخت. استفاده از هر سه رویکرد، اگر آنها را با هم متنازع نگیریم، میتواند کمک کند که همزمان وجوه مختلفی از این پدیدهی سیاسی را واکاوی کنیم.
ریشههای بروز جنگ سیاستهای بلندمدت ایران است مهدی بیکاوغلی / اعتماد
گفتوگو با بهزاد نبوی همواره جذاب و پر از نکته است. چریک پیری که هم در زمان رژیم شاه به عنوان یک انقلابی به حبس ابد (۱۰سال با تجدیدنظر) محکوم شده و هم در سالهای پس از انقلاب به عنوان یک اصلاحطلب آوانگارد،نگرانیهایی که با پایان جنگ تمام نشد فاطمه کریمخان / اعتماد
«حراج به علت تغییر شغل» این را روی بروشورهای کوچکی که در تمام محله توزیع شده است، نوشتهاند. آدرس، یکی از پارچهفروشیهای قدیمی محله است. مغازهای گرانقیمت در پاساژی شناخته شده و گرانقیمت.کودکانی که کودکی نمی کنند خیابان، خانه بیدر و پیکر کودکان فراموش شده! فرشید یاسائی
ما جهان را برای کودکان نساختهایم…! پیشگفتار: کودکی فقط گذرگاهی زودگذر در زندگی نیست؛ بلکه زیربنای شکلگیری شخصیت، هویت و رؤیاهای هر انسان است. لبخند هر کودک، نوید فردایی روشنتر برای جامعه و جهانقوانین و مقررات دولتی را باید افزایش داد یا کاهش؟ سم فریدمن
برچیدن بساط حکمرانی: حمله به دولت اداری و سیاست آشوبمحور، نویسندگان: راسل میورهد و نانسی ال. روزنبلوم، انتشارات: دانشگاه پرینستون، ۲۰۲۴. دولت کیست؟ داستان ناگفتهی کارمندان دولت، ویراستار:صمد و ساخت دنیایی قابل زیست – پیام حیدرقزوینی
نگاهی به میراث صمد بهرنگی به مناسبت سالروز غرق شدنش در رود ارس: مرگ ناهنگام صمد بهرنگی در شهریور ۱۳۴۷ در رود ارس بهتآور و غیرقابل باور بود. با غرق شدن بهرنگی در روز نهم شهریورماه این باور برای بسیاری از
- هالو ـ سیاست به زبان ساده (1) تفاوت لائیسیته و سکولاریسم همراه با مهرداد درویش پور
لائیسیته در قدرت و سکولاریزاسیون در جامعه ایران – جلال ایجادی
(بخش 1): جامعه ایران نیازمند یک مبارزه بزرگ فکری در باره سکولاریزاسیون و لائیسیته است. بررسی رشد گیتی مداری و عرفی گرایی در جامعه کنونی و ضرورت تدارک یک قدرت سیاسی لائیک پس از رژیم اسلامی، از چالش هاییاد و خاطره خانجان جبل عاملی گرامی باد!
با تاسف و ناباوری بسیار باخبر شدیم رفیق دیرین و دوست مهربانمان خانجان جبلعاملی (بهمن) سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ (سوم ژوئن ۲۰۲۵)، در استکهلم زندگی را وداع گفت. خانجان فرزند رشیدخان بود که در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴میلادی)، در تهران توسط رژیم شاه اعدام شد.سکولاریسم (Laïcité): تبیین، کاربردها و چالشها در جوامع امروز
سکولاریسم، مفهومی اساسی در جوامع مدرن، به دنبال یافتن راهی برای همزیستی مسالمتآمیز میان آزادی وجدان، برابری شهروندان و بیطرفی دولت در جوامعی است که با تنوع مذهبی فزایندهای روبرو هستند. با این حال، تعریف و اجرای این مفهوم در کشورهای مختلف میتواند به طور چشمگیری متفاوت باشد، حتی در دو کشور همسایه







![]() |
![]() |