اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • میراث رضا شاه: از تجددگرایی تا استبداد سلطنتی م. روغنی
    رضا شاه در آستانه خروجش از ایران میراثی بجای گذاشت که از تناقضات شایان توجهی برخوردار بود. در دوران زمامداری وی از یک سو در راه مدرن‌سازی و دولت‌سازی کشور گام‌های مهمی برداشته شد و نهادهای تمدنی
  • نفوذ شیطان در حوزه علمیه امیر طاهری
    آیا شیطان رجیم در حوزه علیمه قم نفوذ کرده است تا مانع از آن شود که حوزه در خدمت «برترین هدف انقلاب اسلامی یعنی استقرار تمدن اسلامی» قرار گیرد؟ این پرسشی است که پس از مطالعه سخنان آیت‌الله علی
  • «ما فراموش نمی‌کنیم که این رهایی از بیرون آمد» سون فلیکس کلرهوف
    مقدمه مترجم: امروز ۸ ماه مه، هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی و پایان جنگ جهانی دوم در اروپاست. سالهای متمادی، برای آلمانی‌ها چگونگی توصیف این روز مایه سردرگمی، سوال و مناقشه بود. به مناسبت چهلمین
  • سوریه؛ ظهور و سقوط یک خاندان – دو سعید سلامی
    علی خامنه‌ای در دیدار با مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران در مهر ماه ۱۳۹۸، سه ماه پیش از ترور قاسم سلیمانی، گفت: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقۀ خودمان…این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین
اقتصاد

دانشگاه استنفورد، در روزهای پنجم و ششم فروردین ۱۴۰۲ (۲۵ و ۲۶ مارس ۲۰۲۳)، میزبان همایشی بود با عنوان «گفت‌وگوهایی برای گذار به دمکراسی سکولار در ایران». برنامه‌ که به‌همّت گروه ایران‌شناسی دانشگاه استنفورد، شبکهٔ ‌تخصصی – مدنی گذار و گروه کای (کارآفرینان ایرانی) سامان یافته بود، در ۱۸ پانل مستقل با ۶۸ شرکت‌کننده، و ۸ میزگرد بحث و تبادل‌نظر، چنان‌چه از نامش برمی‌آید، سرتاسر در قالب گفت‌وگو پیش رفت.

سامانهٔ گذار، همایش را گردهم‌آییِ «بیش از ۱۰۰ استاد دانشگاه، کارآفرین، چهرهٔ فرهنگی، و فعال سیاسی و اجتماعی با عقاید مختلف»، و هدف برنامه را تلاش در مسیرِ ساختن بستری برای ارائهٔ دیدگاه‌های متکثر با امید به طرح «راهکارهای فراگیر و متنوع علمی-عملی برای رسیدن به ایرانی دمکراتیک و سکولار» تعریف کرده است. (۱)

یادداشت زیر، روایتی است از مشاهدهٔ بخش‌هایی از این همایش از بیرون، مطالعهٔ فهرست برنامه‌ها همراه با توضیحِ مختصرِ سامانهٔ گذار، و مقایسهٔ نکاتی در این مجموعه با گردهم‌آیی ۶۰ شاعر و نویسنده در سال ۱۳۵۶ خورشیدی برای شماری سخنرانی و شعرخوانی، در باغ سفارت آلمان در تهران- برنامه‌ای به پیشنهاد کانون نویسندگان ایران و با میزبانی انستیتو گوته، که به «ده شب شعر انستیتو گوته» یا  «ده شب» معروف است. (۲)

«ده شب» و همایش گذار، با یک فاصلهٔ ۴۶ ساله، پذیرای افکار و سخنان حدود ۶۰ تن از منتقدان و مخالفان نظام سیاسی وقت ایران بودند.

پس‌زمینهٔ دو برنامه، از چشم‌اندازهایی، سخت متفاوت است. «ده شب» را کانون نویسندگان برگزار کرد و به اعضای خود اختصاص داد. برنامه در جغرافیای ایران و زیر سایهٔ نظارت‌ دولتی سامان گرفت. رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، در بازگشایی «ده شب»، پی‌رنگِ برنامه را فرهنگی، و برای ستايش آزادی و پرداختن به مشکلات نويسندگان و شاعران در غيبت آزادی بيان تعریف کرد. (۳) «ده شب» به روی عموم باز بود. مخاطب پُرشمار داشت، و شاید ازجمله به همین دلیل، تصویر بخشی از جامعهٔ ایرانِ سال ۵۶ را هم می‌شود در واکنش حاضران در برنامه دید؛ و باز شاید به همین دلیل، مطالب ارائه‌شده در «ده شب»، ساختار تخصصی و دانشگاهی نداشت.

برگزاری «ده شب شعر انستیتو گوته»، با همهٔ نقدهایی که می‌شود به شیوهٔ اجرایش داشت، یک حادثه در تاریخ هم‌روزگار ماست. حادثه‌ای که تکرارش، با درس‌ها و عبرت‌های آموخته از اجرای نخست، دست‌کم برای من، فکر و امیدی پابرجاست.

تلاش این متن، با درک و در نظر داشتن تفاوت‌های زمینه‌ای این دو رویداد، بازنگری چند مورد سزاوار درنگ است.

در میان ۶۰ سخنران «ده شب»، نام سه زن دیده می‌شود. نخستینشان سیمین دانشور است که رئیس وقت کانون نویسندگان بود و حضورش به‌عنوان سخنران نخست، بی‌چون‌و چرا و به‌نوعی معرّف کانون. (۴) هرچند هنگام معرفی، او را، ازجمله، «یادگار جلال آل‌احمد» خواندند.

حضور ۲۸ پانلیست زن در همایش گذار، تا اندازه‌ای اقتضای تحول زمانه و جهان است و تا اندازه‌های بیشتر نتیجهٔ رهیافتِ اندیشیدهٔ برنامه‌گذارانی که زمانه را شناخته و با آن پیش آمده‌اند. ایرانِ سال ۱۳۵۶ نیز ایرانِ به‌سرعت پیش‌رونده در مسیر تجدد و درنتیجه بالیدن زنان بود. نگاهِ به‌اصطلاح “سیاسی” مخالفان دولت به همه‌چیز، ازجمله تاریخ و فرهنگ، بر تلاش‌ها و دستاوردهای نهادهایی مانند سازمان زنان بسته، با زنان آگاه و پُرتوانِ فعال در آن، «دشمن»، و به‌‌ناگزیر از تحولات زمانه عقب بود.

تصویر دیگرِ بالیدن جامعهٔ ایرانی را در تغییر ساختار برنامه از سخنرانی‌های فردی برای جمع -در «ده شب»- به گفت‌وگوی چند تن در هر بخش برنامه، و پرداختن به پرسش‌های حاضران، پس از هر بخش -در همایش گذار- نیز می‌توان مشاهده کرد.

دکتر عباس میلانی در بازگشایی برنامه از ارزش و اهمیت گفت‌وگو در مقایسه با تک‌گوییِ سخنرانی یاد کرد و گفت‌وگو را زمینهٔ یافتن زبان مشترک برای برکشیدن اندیشهٔ سنجیده و منظم و سازمان‌یافته برای ساختن جامعهٔ دمکراتیک، و تک‌گویی را نوعی موعظه خواند که جز به استبداد نخواهید انجامید. (نقل به مضمون)

«ده شب»، به‌رغم ادعای برگزارکنندگانش، حتی در ساختار، نشانی از «پشتیبانی از آزادی بیان» نداشت، و تقریباً با هر سخنرانی (با استثنایی پررنگ دربارهٔ سخنان بهرام بیضایی)(۵) از «پی‌رنگ فرهنگی»ِ تصویرشده در شب نخست فاصله گرفت. چیرگی ذهنیت چپ و بیش از آن اسلامی در متون ارائه‌شده در «ده شب» چنان است که جعفر کوش‌آبادی، شاعر مارکسیست، در شعرش از امام دوازدهم شیعیان می‌خواهد برای نجات ایران شتاب کند.

اغراق‌های شگفتی‌آور سخنرانان دربارهٔ وضعیت “نابه‌سامان” کشور، با ادعاهای غیرِمستند و ادبیات تند، شعارگونه و برانگیزاننده، مانند سخنرانی شمس آل‌‌احمد و شعرخوانی سعید سلطان‌پور، تقدیم سخنان و شعرهای متعدد به امامان شیعه و فلسطین، به کار گرفتن آیات قرآن و احادیث پیغمبر مسلمانان برای مستدل کردن یک سخن، غرب‌ستیزی و نسبت‌دادن مشکلات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی ایران به “استعمار غرب”، و واکنش مثبت و مشوّق جمعیتِ گاه ده‌هزار نفرهٔ مخاطب به شعارهای تندتر، یک تصویر از جامعهٔ ایران آن روز هم هست. یک تصویر از میان تصاویر بسیار از جمع‌های دیگر.

همچنان‌که همایش گذار و واکنش برخی به برنامه‌هایی که هنوز ندیده‌اند، تصویری است از جامعهٔ ایرانی برون مرز در میان تصاویر بسیار. تصویری از هم‌سویی برنامه با تعریف برگزارکنندگانش، ازجمله در گِردِهم آوردنِ عقاید مختلف، ارائهٔ دیدگاه‌های متکثر و طرح «راهکارهای فراگیر و متنوع علمی-عملی برای رسیدن به ایرانی دموکراتیک و سکولار». دعوت برگزارکنندگان از احزاب و افکار و نظام‌های ارزشی راست و میانه و چپ، سخنگویانی از جنبش‌های مدنی متعدد، مانند جنبش زنان و جنبش کارگری، باورمندان به ادیان و مذاهب گوناگون، و شخصیت‌هایی از اقوام و فرهنگ‌های گونه‌گون ایران، «پشتیبانی از آزادی بیان» در رفتار و کردار است.

همایش گذار برنامه‌ای فرهنگی و علمی تعریف شد و برنامه‌ای فرهنگی و علمی باقی ماند. گزارش‌های علمی صاحب‌نظران دربارهٔ ایران، با ذکر آمار و نمودارهای دقیق بر اساس داده‌های آماری، در حد امکانِ دسترسی به مطالعه جامعهٔ ایرانی ساکن جغرافیای وطن، تنظیم شده بود، که به‌نظرم، از نگاه هر انسان منصف، بر دامن‌زدن به هیجان‌های آنی ترجیح دارد.

بر اساس نظرسنجی‌ها و داده‌های آماری ارائه‌شده در این برنامه، درصد بالایی از مردم ایران، «گذار» را ضرورتی می‌دانند که جامعه بیش از هر زمان خواستار، و آمادهٔ پذیرش و فرهنگ‌سازی پیرامون چالش‌های آن است. همایش گذار، ازجمله پانل‌هایی برای بازخوانیِ تفاوت بین «پدیدهٔ گذار» و خواست یا نیاز به گذار، و دانش و تجربهٔ آن‌ها که بازسازی جوامع پس از دورانِ گذار را مطالعه کرده‌اند، برگزار کرد.

پرداختن به گذار دمکراتیک به جامعه‌ای عرفی، دسترسی مردم به اطلاعات و برقراری گفت‌وگو بین سرمایه‌گذاران، مدیران صنایع، کارآفرینان، پژوهش‌گران در گسترهٔ اقتصاد و کوشندگان حقوق بشر، و پرداختن به پیشینهٔ فرهنگی تلاش‌های فردی و جنبش‌های اجتماعی در ایران، از زمینه‌های در مدار توجه برگزارکنندگان این برنامه بود.

یک تفاوت بزرگ با پیامدهای بلندمدت در این دو حادثه، که بیش از برگزارکنندگان برنامه‌ها به زمان و مکان وابسته است، تصمیم دربارهٔ انتشار هر برنامه و پوشش خبری آن است. «ده شب»، به دستور سازمان امنیت اجازهٔ پوشش خبری مستقل رسانه‌ها را نیافت. سیروس علی‌نژاد، تنها روزنامه‌نگاری که به‌رغم این محدودیت گزارشی از «ده شب» را در روزنامهٔ «آیندگان» کار کرد، برای مدتی از نوشتن محروم شد. متن سخنان ارائه شده در برنامه‌ها نیز تا سال ۱۳۵۸، آن هم تنها یک بار و در شمارگان بسیار اندک، اجازهٔ چاپ نگرفت.

«ده شب» تک‌صدای مخالف و معترض و پُرشوری بود که جسارتِ نشست‌های پُرشور دیگر را برانگیخت، و در ارزیابی برخی تحلیل‌گران نخستین جرقهٔ جریانی شد که به انقلاب سال ۵۷ انجامید. انقلابی که جمع بزرگی از کوشندگان و همراهانش بیش از ۴۴ سال است پاسخ قانع‌کننده‌ای برای یک پرسش محوری ندارند: چگونه ذهنیت، هدف و تمامیت‌خواهی گسترده در شیوهٔ مبارزهٔ انقلابیون را نمی‌شناختید؟

در ارزیابی مهشید امیرشاهی، «کلید‌واژه‌های روشنفکری قبل از انقلاب، کلید‌واژه‌های خود انقلاب هم شد… آزادی خواستن از رژیم شاه و یا به اسم آزادی به رژیم آریامهری تاختن، دلیل آزادی‌خواهی نبود؛ همان‌طور که صحبت از حقوق بشر نشانهٔ دلبستگی به این حقوق نبود. این هر دو را طی انقلاب و در زمان اعدام‌ها سنجیدیم.»(۵)

انتشار متن‌های ارائه شده در «ده شب» شاید، برای جمعی هرچند کوچک، آشنایی اندکی با «کلیدواژه‌ها»ی مخالفان ایجاد می‌کرد.

فکر می‌کنم، دشوار بشود با تمام آن‌چه در برنامهٔ استنفورد ارائه شد موافق یا مخالف بود. دشوارتر، شاید ناممکن، در ارزیابی من، به دست نیاوردنِ شناختِ دقیق‌تر از «کلیدواژه‌ها»، نظام‌های ارزشی گوناگون و ارائه‌کنندگانِ هر یک، و عدمِ بازنگریِ ذهنیت خود در پی آن است. کثرت اندیشه و زبان و ادیبات شرکت‌کنندگان در این همایش، و امکان و توان بحث متمدن در این بستر، تبیینی از دمکراسی و تصویری از ایرانی است که می‌توانیم ساخت. ایرانی که کوشندگان جنبش‌های اجتماعی و انقلابی‌اش پاسخی اندیشیده، سنجیده و قانع‌کننده برای دلیل همراهی‌شان با مسیر هر تغییر داشته باشند.

درگیر بودن جامعه با جزئیات همایش ۵ و ۶ فروردین ۱۴۰۲، چندصداییِ به نظرم بی‌مانند شرکت‌کنندگان، انتشار برنامه در فضاهای انگاری و پاسخ‌گو بودن برگزارکنندگان به پرسش‌ها و نقدهای رسانه‌ها و بدنهٔ جامعه، «کلیدواژه‌های» قبل از انقلابی دیگر است و «کلیدواژه‌های انقلاب» و جامعهٔ سربلند پس از گذار هم خواهد شد.

۱۶ فروردین ۱۴۰۲خورشیدی
(آوریل ۲۰۲۳ م)

———————————————
* در همایش گذار استنفورد، میزبانیِ پانلی با نام «از استر تا پرسپولیس: زمینه‌های زن، زندگی، آزادی» با شرکت هما سرشار، مهناز افخمی و مرجان ساتراپی بر عهدهٔ من بود. این پانل، به دلیل فراهم نبودن امکان سفر برای پانلیست‌ها، یک هفته پیش از شروع همایش، در فضای زوم برگزار و ضبط شد. مشاهدات من از همایش، به تماشای تعدادی از پانل‌ها، از راه دور و در فضای زوم محدود است. از آن‌جا که ویدیوها هنوز منتشر نشده‌اند، برای پرهیز از اظهارنظرهای غیردقیقِ متکی به حافظه، به محتوای گفت‌وگوها نپرداخته‌ام.
۱- ر.ک. به: https://gozar.org/conference
و ر.ک. به: https://iranian-studies.stanford.edu/events/conference-dialogues-irans-transition-secular-democracy
(اسامی یرکت‌کنندگان و عناوین پانل‌ها در هر دو فضا در دسترس است.)
۲- برای مطالعه دربارهٔ ده شب شعر انستیتو گوته، ر. ک. به: زندیان، ماندانا؛ بازخوانی ده شب، انتشارات بنیاد داریوش همایون، هامبورگ، چاپ یکم، ۱۳۹۳/۲۰۱۴.
۳- همان، رحمنت‌الله مقدم مراغه‌ای، «متن سخنرانی گشایش شب‌های شاعران و نویسندگان»، ص ۱۸۵.
۴- جلال سرفراز، که ایدهٔ برگزاری و برنامه‌ریزی «ده شب» را به‌عهده داشت، در گفت‌وگوی مفصلی در این‌باره، به من گفت شخصاً تأکید و اصرار داشت سخنران نخست برنامه خانم دانشور باشد. ر.ک. به:  بازخوانی ده شب، «و ما هزارویک شب دیگر داریم»، گفت‌وگو با جلال سرفرار، ص ۸۳.
۵- بهرام بیضایی تنها نویسنده‌ای بود که در آن جمع همهٔ تنگی‌ها را از دولت ندید و همهٔ گشایش‌ها را از دولت نخواست؛ تنها سخنرانی که در چند دقیقه صحبتش ۹ بار از کلمهٔ «احتمالاً» استفاده کرد، و خوانندگان آثار نویسندگان را نیز در کنار آفرینندگان متن به روبه‌رو شدن با خود، و فکر کردن به لایه‌های ژرف‌تر روایت‌های تک‌معنا فراخوان: «احتمالاً برای ما هم کافی نیست که سازنده واقعیت را بگوید، ما هم می‌خواهیم آن بخش واقعیت را که مصلحت است بگوید؛ آن بخش را که ما تعیین می‌کنیم… اکثریت خواهان زبان مستقیم و ارتباط فوری است، بدون حوصلۀ هیچ جهش یا تجربۀ واقعاً هنرمندانه یا تفکر عمیق‌تر… در کنار هر جهاد، یک جهاد فکری و فرهنگی هم لازم است… من خیال می‌کنم اگر این خانه‌تکانی باید رخ بدهد، مقداری از آن هم باید این طرف در ما اتفاق بیافتد.»
ر. ک. به: بازخوانی ده شب، بهرام بیضایی، «در موقعیت تئاتر و سینما»، ص ۲۰۵
۶- همان، ص ۱۲۱.

 

print
مقالات
محیط زیست
Visitor
0197442
Visit Today : 436
Visit Yesterday : 726