اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد

بعد از انتشار تصاویر و گزارش‌هایی از حمله خونین حماس به اسرائیل در روز شنبه، که منجر به کشته شدن ۱۰۰۰ اسرائیلی از جمله کشتار غیرنظامیان شد، اکثر شخصیت‌های برجسته چپ، از جمله برنی سندرز و الکساندرا اوکاسیو کورتز، اعمال وحشیانه حماس را محکوم کردند.

با این حال، علی‌رغم گزارش‌هایی که مقیاس و واقعیت وحشتناک وقایع را افشا می کردند، هنوز یک جناح بزرگ در چپ وجود دارد که جنایات جاری را نادیده می‌گیرد یا حتی آن را تشویق کرده و مقاومت فلسطین می نامد.

برخی از رهبران چپ مترقی اروپایی، مانند یانیس واروفاکیس، وزیر سابق کشور یونان، اظهار داشتند:”جنایتکاران در اینجا حماس نیستند، اروپایی هستند.”

علاوه بر اشخاص، گروه های دانشجویی نیز موضع گرفته اند؛ بیانیه مشترک 35 گروه دانشجویی دانشگاه هاروارد، مسئولیت رویداد روز شنبه را به طور کامل به گردن اسرائیل انداخته و آن را “تنها مقصر” می داند. دانشجویان دانشگاه کلمبیا بیانیه ای منتشر کردند و از محکوک کردن جنایات حماس علیه بشریت خودداری کردند. رئیس کانون وکلای دانشجویان حقوق دانشگاه نیویورک یادداشتی را برای دانشجویان ارسال کرد و گفت مقاومت فلسطین را محکوم نخواهد کرد.

صدای یهود برای صلح (JVP)، یک سازمان یهودی و فعال ضدصهیونیستی چپ، در نشستی درباره ی کاهش کمک به اسرائیل اعلام کرد: “آپارتاید و اشغالگری اسرائیل – و همچنین همدستی ایالات متحده در این ظلم – سرچشمه این همه خشونت است.”

در حالی که کودکان اسرائیلی در میان بوته‌ها پنهان می‌شدند، در حالی که تروریست‌های حماس آن ها را در روستاها و شهرهای شان با اسلحه تعقیب می‌کردند و افراد مسن، زنان، کودکان و حتی نوزادان را از خانه‌هایشان می ربودند و به غزه می بردند، شعبه سوسیالیست‌های دموکراتیک آمریکا در شهر نیویورک از یک راهپیمایی “همه‌جانبه” برای غزه در میدان تایمز شهر نیویورک حمایت کردند.

این رویداد کسالت‌آور باعث شد که شرکت‌کنندگان در حالی که سخنران تروریست‌هایی را که «حداقل ده‌ها هیپستر » را در جشنواره موسیقی کشته‌اند، تشویق می‌کردند . شعارهای “فلسطین آزاد” با فریادهای “۷۰۰” – اشاره به شمار کشته شدگان در آن زمان – شنیده شود، یک مرد با تلفن خود تصاویری را منتشر کرد تا همه تصویری از یک صلیب شکسته را در این اجتماع ببینند.

با انتشار خبر افزایش تعداد کشته‌ها و جزئیات این وحشیگری، انتقادها و محکوم کردن خشونت ها سرعت گرفت.

سال‌هاست که بخش‌های خاصی از جناح چپ، هم در آمریکا و هم در اروپا، فکر می‌کنند نباید نسبت به قربانیانی که دشمنان ایدئولوژیکی آن ها به نظر می رسند، همدردی و همدلی نشان بدهند، چرا که این امر ممکن است دنیای ضدبشریت ایدئولوژی و زبان‌شناسی‌ای را که در اطراف تضاد اسرائیلی-فلسطینی ایجاد کرده‌اند بر هم بزند.

انکار در به رسمیت شناختن قتل عام به سبک داعش که حماس در طول چند ساعت انجام داد، نشان می‌دهد آنها چقدر انتزاعی فکر می‌کنند و تمایلی به دیدن آنچه در مقابل چشمان همه جریان دارد، ندارند. همانطور که نیکلاس کریستوف، ستون نویس نیویورک تایمز در پاسخ به بیانیه گروه های دانشجویی دانشگاه هاروارد نوشت : «البته، از سیاست های اسرائیل انتقاد کنید، اما بهانه جویی حماس آنقدر پوچ است که خود به کاریکاتوری تبدیل می شود».

در میان کشته شدگان و ربوده شدگان، فعالان ضد اشغالگری نیز حضور داشتند. ویویان سیلور، فعال ۷۴ ساله برجسته صلح، یکی از کسانی است که در غزه اسیر شده است. تعداد زیادی از بادیه نشینان با راکت کشته و یا ربوده شدند – و یکی از شاهدان نقل می کند که یک زن با حجاب در حالی که می خواست به داخل ماشین خود بگریزد به ضرب گلوله کشته شد.

با این حال، قابل توجه است که بسیاری از کسانی که بیانیه‌ها و یادداشت‌های کلی درباره مقاومت و آزادی فلسطین منتشر می‌کنند، این کار را نه در هیچ یک از ۳۶۴ روز دیگر سال، بلکه دقیقاً در روزی که حماس سطحی از خشونت و ترور در ابعاد جنایت روسیه در بوچا را انجام داد، انجام دادند.

کشتن یک کارگر مهاجر فیلیپینی با بیل تا سر حد مرگ یک عمل رهایی نیست. تیراندازی به یک زن روستایی با حجاب ِ در حال فرار مقاومت نیست. قتل و آلوده کردن جسد یک شهروند جوان آلمانی به معنای رهایی نیست. قتل عام یک خانواده شش نفره اسرائیلی در خانه‌شان، تیراندازی به روی جوانانی که در صحرا می‌رقصند و «رژه رفتن با زنان مورد تجاوز قرار گرفته به عنوان غنائم خود»، همانطور که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا گفت، «شجاعت» نیست.

کسانی که خشونت‌آمیزترین اعمال را توجیه می کنند، بهانه می‌آورند، یا بی‌پرده از آن حمایت می‌کنند، از همان زبان راستی که نسل‌کشی می کند استفاده می‌کنند – همان کسی که می‌گوید اسرائیل باید «غزه را محو کند» – مهم نیست که ان ها چقدر از مارکس یا فانون نقل قول بیاورند

بخشی از این آسیب ناشی از ناتوانی برخی افراد در تمایز قائل شدن بین دولت اسرائیل و سیاست هایش و مردم اسرائیل است.  عجیب است که آن‌ها توانسته‌اند این تمایز را بین سیاست‌های دولت ایران و شهروندان آن کشور ایجاد کنند.

به همین دلیل است که بسیاری، اعتراضات ضد قضایی در اسرائیل را نبرد بین قوم گرایان ارزیابی کرده و آن را رد کرده اند. برای آن ها همچنین قتل عام خانواده هایی در کیبوتس ها که اکثراً به چپ رای می دهند و بسیاری از آنها در اردوگاه صلح و ضداشغالگری فعال هستند، اهمیتی ندارد. اشتیاق مردم عادی برای دموکراسی که در نهایت قیمت گزافی برای سیاست‌های زیان‌بار دولت‌های اسرائیل در دو دهه گذشته پرداخته اند، برایشان خنده‌آور است.

انسانیت زدایی از غیرنظامیان و طبقه بندی آنها به عنوان “صهیونیست”، “استعمارگران شهرک نشین” یا اطلاق همه به عنوان “سرباز” بالقوه – از جمله کودکان – (به دلیل خدمت اجباری)؛ هیچ تفاوتی با مرتجعانی که بستن آب و برق بر روی مردم غزه را تشویق می کنند؛ ندارد. این ها هم معتقدند غزه ای ها مسئول ایدئولوژی جهادی حماس هستند.

بسیاری از افراد در جناح چپ، در یک ترکیب خطرناک از سیاست هویتی، رادیکالیسم مصنوعی و تظاهر به “چپ ارتدوکس” از تعهد خود به حقوق بین‌المللی که به توافق مرزی، حقوق بشر و خودتعیینی ملت‌ها متعهد است، دست کشیده اند. “صهیونیسم” خود به تنهایی نه قاتل است و نه غیرقانونی. آنچه که دولت اسرائیل در ارتباط با سرزمین‌های اشغالی انجام می‌دهد، غیرقانونی است. این اشتباه خطرناک منجر به در پیش گرفتن یک مسیر خونین و بن بست می‌شود.

نمی توان استانداردهای دو گانه داشت: اگر کشتن غیرنظامیان فلسطینی، حتی زمانی که تحت نام مبارزه با تروریسم توجیه می شود، از نظر اخلاقی غیرقابل دفاع است، کشتن غیرنظامیان اسرائیلی هم، حتی اگر به عنوان نبرد با اشغالگری توجیه شود، به همان اندازه غیرقابل دفاع است. شما نمی توانید انتظار داشته باشید جهان بمباران برج های ساختمانی و مجازات های دسته جمعی از طریق قطع آب و برق را محکوم کند، در حالی که قتل غیرنظامیان را به صراحت محکوم نمی کنید.

این نوع تفکر برای کسانی که مدعی راه‌حل تک‌دولتی هستند، یک نقطه ی ضعف است. مردم را به این فرض سوق می‌دهد که تنها مجموعه‌ای که می‌تواند وجود داشته باشد یا الحاق و تبعید فلسطینیان و یا کشتار و تسلیم یهویان است. اگر نتوان به وضوح یک جنایت علیه بشریت را محکوم کرد، آن گاه سوال این است که راهکار یک دولتی با چه نوع قوانین و ارزش‌هایی قرار است وجود داشته باشد؟

وانمود کردن این اعمال خشونت آمیز به عنوان آزادی، به حماس مشروعیت می بخشد، یک فرقه مرگبار مذهبی که نه به اشغالگری اهمیت می دهد و نه ایجاد یک دولت-ملت فلسطینی. چشم انداز آن منطقه ای مسلمان نشین است که از مصر تا عراق امتداد دارد و عاری از اقلیت است. این یک رژیم وحشی خواهد بود که مردم خود را سرکوب می کند، اصطلاح “رهایی” را انتخاب کرده و آن را به چپ ها ناخواسته فروخته است. در حالی که اسرائیل قطعاً مسئول اشغال و انقیاد است، حمایت از بربریت نه تنها غیراخلاقی، بلکه از نظر سیاسی خودباختگی است.

خلیل سایق، محقق غزه، این هفته نوشت : «من از همه آن دانشگاهیان غربی که در مورد «اعتدال» حماس نوشتند، بسیار ناامید شده‌ام. زیرا آنها هرگز از غزه بازدید نکرده و حماس را از نزدیک نمی شناسند.

کسانی که اقدامات حماس را تشویق می کنند و معتقدند از پیشبرد آرمان فلسطین دفاع می کنند، ناخواسته از استراتژی بلندمدت نخست وزیر بنیامین نتانیاهو حمایت می کنند: وجود حماس تضمین می کند که هیچ کشور فلسطینی وجود نداشته باشد و هر گونه فرصت گفتگو، به ویژه با فلسطینی ها و اسرائیلی هایی که متعهد به پایان دادن به اشغال هستند، را از بین می برد.

روزگار سیاهی است. فاجعه ای در آستانه ی آشکار شدن است. اسرائیلی‌ها هنوز از سرنوشت عزیزان خود اطلاعی ندارند، فلسطینی‌های هرروزه سعی می‌کنند زیر حمله همه جانبه اسرائیل، دولت اسرائیل و حماس فاسد و خونخوار، زنده بمانند. در حالی که جهان نظاره گر است، لازم است شفافیت اخلاقی داشته باشیم و چیزها را همان طور که هستند بنامیم.

منبع: هاآرتص؛ ایتان نچین روزنامه نگار و نویسنده اسرائیلی الاصل است. برگردان با کمی تخلیص: سینا بهزادی

print
مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0274401
Visit Today : 704
Visit Yesterday : 698