اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران علی‌رضا اردبیلی
    جذابیت ابژه گناه‌آلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشر
  • تاریخ‌نگاری فمینیستی آزاده بی‌زارگیتی
    استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بی‌زارگیتی: تاریخ‌نگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روش‌هایی برای بازگویی تجربیات
  • روایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کم‌سابقه در فضای فکری ایران
    محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفت‌و‌گویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن می‌گوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمان‌بندی مناسبی نداشت. می‌شد این پروژه را چندسال زودتر
  • استبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود
    «دکتر همایون کاتوزیان» نامی آشنا و البته صاحب‌نظر در چند قلمرو محسوب می‌شود. از قلمرو ادبیات کلاسیک و نوین تا علم اقتصاد و اقتصاد سیاسی، به‌ویژه تاریخ معاصر و همچنین صاحب‌نام در قلمرو
اقتصاد

یکی از بزرگ‌ترین بخش‌های اداری در مرکز اتحادیه اروپا در بروکسل، بخش ترجمه است یا بهتر است بگوییم بود. در این‌جا باید ۲۴ زبان به زبان یا زبان‌های دیگر ترجمه شوند، مقادیر بسیار بزرگی از اسنادِ حقوقی، سیاسی، فرهنگی، جنایی، اقلیمی و … حدود ۵۰۰ مترجم کتبی و شفاهی در این مرکز مشغول به کار هستند. تا زمانی که اتحادیه اروپا یک مجمع کوچک‌تر بود این تعداد از مترجمان کافی بودند ولی با رشد اتحادیه اروپا حجم کارها آنچنان افزایش یافت که این تعداد از مترجمان دیگر نابسنده بود. به همین دلیل اتحادیه اروپا یک بخش زیر عنوان «ترجمه ماشینی» ایجاد کرد که ماشین‌های هوشمند مترجم را وارد این روند ترجمه نماید. رئیس این بخش، مارکوس فوتی، خودش یکی از مترجمان باتجربه است.

دلایل: در آغاز سال ۲۰۰۰ تعداد اعضای اتحادیه اروپا به ۲۴ کشور افزایش یافت. این افزایش بدین منجر شد که حجم ترجمه‌ها شدیداً افزایش یافت: در سال ۲۰۱۳ حدود دو میلیون برگه بود در سال ۲۰۲۲ دو و نیم میلیون برگه. به همین دلیل از سال ۲۰۱۳ ماشین‌های هوشمند مترجم نیز وارد کار گردیدند.

از آنجا که اکثر قریب به اتفاق اسناد اتحادیه اروپا، اسناد غیرتخیلی یا غیرداستانی هستند، یعنی از یک ساختار معین برخوردار هستند، این ماشین‌های هوشمند که به گونۀ شبکه‌های نویرونی (Neural Network) عمل می‌کنند به سادگی توانستند از موانع اولیه عبور کنند و پس از مدتی ترجمه‌های تقریباً بی‌عیبی بیرون بدهند. در حال حاضر، امورات اتحادیۀ اروپا بدون این ماشین‌های هوشمند ترجمه نمی‌گذرد.

ترجمه متون غیرداستانی یعنی ترجمه متون دانش‌بنیانی، فناوری، تکنیکی، سیاسی، جامعه‌شناختی و فلسفی برای ماشین‌های هوشمند نسبتاً ساده است. زیرا می‌توان گفت که از منظر زبانی همۀ این دانش‌های نامبرده از ساختارهای معینِ خود برخوردارند و کافی‌ست که ماشین از پیش با انبوهی از داده‌های بامورد (relevant) و آلگوریتم‌های هوشمند برای طبقه‌بندی و آنالیز تغذیه شده باشد. شما می‌توانید، فرقی نمی‌کند در کدام حوزه دانشی، یک متن به مترجم گوگل بدهید. این ماشین یک ترجمه نسبتاً خوب به شما عرضه می‌کند. اگر شما همین متن را شش ماه دیگر به مترجم گوگل بدهید، باز هم دقیق‌تر و ظریف‌تر خواهد بود.

ترجمه متون داستانی تاکنون نقطۀ ضعف بزرگ ماشین‌های مترجم هوشمند بوده است. ولی حالا بسیار بهتر شده است و حتا می‌توانم بگویم که ترجمه ماشینی آثار داستانی وارد یک مرحلۀ نوین شده است. متون داستانی به اصطلاح متونِ «آشوبمند» هستند، زیرا برخلاف متونِ غیرداستانی، نمی‌توان «پیش‌بینی» کرد که بعدش چه خواهد آمد. از سوی دیگر، «اثر انگشت» [زبان] نویسنده شدیداً در آن بازتاب می‌یابد در حالی که در متون غیرداستانی، موضوع، محور انتقال می‌باشد و زبان نویسنده تابع مستقیمی از موضوع است، خود زبان به مثابۀ یک پدیدۀ مستقل، نقش چندانی ایفا نمی‌کند. به اصطلاح در متون غیرداستانی، زبان فقط یک میانجی است در حالی که در متون داستانی، زبان هم به عنوان میانجی عمل می‌کند و هم به عنوان هدف. از تلفین جنبۀ میانجی و هدفمندی زبان، می‌بایستی چیزی بوجود آید که ما به آن تولید احساس یا فضا می‌گوییم.

حال این پرسش پیش می‌آید که ماشین هوشمند این مشکل را چگونه برطرف می‌کند؟ ماشین هوشمند یک توانایی دارد که تک تک ما انسان‌ها ندارند: انبوه گسترده‌ای از داده‌های ادبی، متونِ بسیار زیبا و غیرزیبا، با میلیون‌ها واژه و فنواژه. برای نمونه تعداد واژه‌های مورد استفاده گوته در آثارش حدود ۹۰۰۰۰ ، لوتر ۲۳۰۰۰، ایپسن ۲۷۰۰۰ ، شکسپیر ۲۹۰۰۰ ، جان میلتون ۱۲۵۰۰، پوشکین ۲۱۲۰۰ و سروانتس ۱۲۴۰۰ واژه هستند. حال تصورش را بکنید که گنجینه واژگان این ماشین‌های هوشمند میلیونی است یعنی گوته با آن عظمتش گوشۀ کوچکی از آن نخواهد شد.

ماشین‌های مترجم هوشمند فقط فرهنگ واژگان نیست، این ماشین‌ها میلیون‌ها جمله و عبارت از هزاران نویسنده را در خود نهفته دارند و کار آلگوریتم‌های هوشمند این است که استفاده از این داده‌ها را هر چه بیشتر بهینه (optimize) کنند.

ماشین مترجم هوشمند، احساس ندارد، زبان را نه مثابۀ یک ابزار میانجی درک می‌کند و نه به عنوان یک چیز درخود: جهان ماشین، جهان ریاضی است، راه حل‌ها [در این جا ترجمه یک متن] همۀ ریاضی هستند، درست مثل این که شما بگویید که بهترین و کوتاه‌ترین راه از نقطه «آ» به نقطه «ب» کدام است. کارِ ماشین هوشمند این است که تلفیقی از بهترین و کوتاه‌ترین راه را به شما عرضه کند.

برای این که زیاد وارد مباحث نظری نشویم در این جا یک نمونه می‌آورم. نمونۀ انتخابی من داستان «بامداد خمار» اثر خانم حاج سید جوادی است که توسط یکی از بهترین مترجمان فارسی به آلمانی یعنی خانم دکتر سوسن باغستانی به آلمانی ترجمه شده است.

متن زیر یک بخش کوچک از این داستان بلند است:

«یک دختر تحصیل کرده امروزی می‌تواند خودش انتخاب کند. باید خودش انتخاب کند. ولی نباید با پسری ازدواج کند که خیلی راحت دانشکده را ول می‌کند و می‌رود دنبال کار پدرش. نباید زن پسر مردی شود که با این ثروت و امکاناتی که دارد که می‌تواند پسرش را به بهترین دانشگاه‌ها بفرستد به او می‌گوید بیا با خودم کار کن؛ پول توی گچ و سیمان است. نباید زن مردی بشود که پدرش اسم خودش را هم بلد نیست امضا کند. سودابه، در زندگی فقط چشم و ابرو که شرط نیست. پدر تو شب‌ها تا یکی دوساعت مطالعه نکند خوابش نمی‌برد. تو چطور می‌توانی با این خانواده زندگی کنی؟ با پسری که تنها هنر مادرش این است که غیبت این و آن را بکند. بزرگ‌ترین لذت و سرگرمیش در زندگی سرک کشیدن و فضولی کردن در امور خصوصی دیگران است. تو نمی‌توانی با این‌ها کنار بیایی. تو مثل این پسر بار نیامده‌ای.»

ترجمه دکتر سوسن باغستانی

print

مقالات
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0273612
Visit Today : 613
Visit Yesterday : 704