مقدمه: جمهوری خواهان ایران، همانند سایر نحله های سیاسی در شرایط کنونی ایران و جهان، بازیگران عرصههای پرتناقض و دینامیک و پرمطالبه هستند. مسائل امروزی چه در ایران و چه درجهان، روز به روز پیچیده ترمی شوند. امروزه محیط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سطوح ملی، منطقه ای، بین منطقه ای و گلوبال، متلاطم و پر از ابهام است.
گفته می شود که جریانات سیاسی “اتاق فکر سیاست” هستند و وظیفه آنها تنظیم امرسیاسی در حوزه عمومی است. امر سیاسی نیز بر دو رویکرد استوار است: رویکرد تجربی و رویکرد علمی.
رویکرد تجربی برای پروژه جمهوری خواهی به عنوان یک جریان برونمرزی که حوزه عمومی اش در خارج از کشور است، رویکردی فوق العاده محدود است، این بدان معنی است که اجرایی کردن سیاست ها، ممکن نیست.
نتیجه این است که برای جمهوری خواهان امکان این فرصت پیدا نمی شود، که سیاستگذاری های شان را عملی کنند، در این شرایط فرصت برای ظهور و بروز سیاست های آلترناتیو نیز فراهم نمی شود، لذا این وضع استمرار پیدا می کند.
اکنون با انتشار بیانیه “نگران سرنوشت ایرانیم” از جانب ۱۷ نفر از فعالان سیاسی، حقوق بشری و مدنی و همچنین بیانیه میرحسین موسوی با فصل مشترک “برگزاری رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی” زمان تغییر سیاست در جمهوری خواهان برونمرزی است.
بحران و تغییر سیاست (پارادایم شیفت)
در شرایطی که تمام اپوزیسیون در داخل و خارج در وضعیت بحرانی قرار دارد و همچنین کشور ما ایران، در معرض یکی از حادترین بحران های دوران حیاتش بسر می برد، موضوع تغییر سیاست (پارادایم شیفت) در جمهوری خواهان برونمرزی نیز مسئله ای حیاتی است.
موضوع این تغییر سیاست، تنها محدود به پاره ای از تغییرات جزئی نیست، بلکه مربوط به تغییرات بنیادین در باورها و پیش فرض ها است.
تغییر سیاست یا پارادایم شیفت، در درجه اول اذعان به این واقعیت است که چارچوب های ذهنی که بر اساس آن فکر می کردیم، تحلیل می کردیم، تصمیم می گرفتیم، دیگر پاسخگوی واقعیت ها نیست و نیاز به یک مدل ذهنی نو داریم.
دو افق استراتژیک متفاوت
واقعیت این است، که اکنون با انتشار بیانیه ۱۷ نفره و بیانیه میرحسین موسوی، دو افق استراتژیک متفاوت در اپوزیسیون بیرون از قدرت در داخل و خارج ایران را، می توان از هم تفکیک نمود: الف- افق استراتژیک سرنگونی و براندازی و ب- افق استراتژیک گذار دموکراتیک مسالمت آمیز.
سه جریان هنوز در ایران: الف- ضد امپریالیستهای محورمقاومتی، ب -اصلاح طلبان روزنه گشا و ج- تکنوکرات ها و رانتی های حامی نظام، هنوز به اصلاحات در درون نظام اسلامی به رهبری ولی فقیه امیدوارند.
در این میان بیانیه “نگران سرنوشت ایرانیم” به گونه ای واضح و روشن تر از بیانیه موسوی، راهکارهای تحقق افق استراتژیک گذار دموکراتیک مسالمت آمیز را، یعنی “برگزاری رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی در راستای شکل گیری یک دولت ملی و فراگیر برای گذار دموکراتیک” و راه رسیدن به آن یعنی “تلاش برای تغییر شرایط کنونی کشور را به اولویت فوری فعالیتهای خود بدل کرده و با هماندیشی و همبستگی و پیوستگی در مبارزه، از هر طریق ممکن مانند صدور بیانیه، ایراد سخنرانی، تشکیل اتاقهای تبادل فکر جمعی و گفتوگوهای مردمی، و بکارگیری تمام امکانات فردی و جمعی و استفاده از تمام ظرفیتهای نافرمانی مدنی، برای تداوم جنبش مقاومت مدنی خشونتپرهیز” ترسیم کرده است.
گفتگو و مذاکره برای تغییر سیاست جمهوریخواهان برونمرزی در رابطه با بیانیهها
گفتوگو در میان جریانهای جمهوری خواهی، گامی اساسی در روند گسترش همدلی و هم افزایی است.
اولین قدم ضروری در این گفتگو بحث در رابطه با مشکلات داخلی در میان جمهوری خواهان که ناشی از عدم موفقیت در سیاست های موجود و پیدایش وضعیت فعلی است، باید باشد.
در این رابطه باید دلایل عدم موفقیت شناسایی و به طور گسترده درک شود.
این گفتگوها باید با هدف انتشار اطلاعات، مشاوره و آگاهی از نظرات همدیگر، و در نهایت مذاکره در فرایند تصمیم گیری باشد.
پنچ گام اساسی برای مذاکره:
۱- پیش از هرگونه مذاکره ای بایستی در مورد اینکه مذاکره چه وقت و در کجا انجام شود و چه کسانی شرکت خواهند کرد، تصمیم گیری شود.
۲- بحث در باره موضوع: در هنگام بحث، مهم است که نگرانی ها و دغدغه های همه طرفین درک شود. این امربرای دستیابی به راه حل سازنده و ایجاد شرایط لازم برای مذاکره متعادل، ضروری است.
۳- مشخص کردن اهداف: موضوع تغییر سیاست و مشکلات تعریف و دستورکارها تنظیم گردد و در نهایت گفتگو و مذاکره آغاز شود. در هنگام بحث لازم است که اهداف و منافع تمام گروه های طرف مذاکره شناسایی شوند.
۴- مذاکره و توافق: هدف رسیدن به یک نتیجه ای که در پی آن تمام طرف های درگیر احساس کنند به دستاوردی مثبت نائل آمده اند و نقطه نظرات آن ها در نظر گرفته شده است.
۵- اجرای برنامه عمل: در پی توافق بایستی مجموعه ای از اقدامات انجام شود، تا تصمیمات گرفته شده، عملی شوند. بدون اجرا و اقدام مناسب، ممکن است گفتگوها صرفا به صحبت کردن تبدیل شود، که نتیجه ای در بر ندارد.