اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم
    مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اخیراً از کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم» رونمایی کرده است که تلاشی برای بازنگری در اندیشه‌های اقتصادی در دوران پس از اجماع واشنگتن بوده است.
  • ارزپاشی از پکن تا کرمان
    یکم- گویا دوران وفور ارز به دست آمده از صادرات نفت به سرآمده است و همین مساله دردسرساز و ارزهای مصرف شده در بخش‌های مختلف بیشتر از همیشه زیر ذره‌بین می‌رود. چرا چنین فرضی دارید؟ اگر خبرهایی که این روزها از
  • رشد اقتصادی در نیمه اول امسال منفی شد
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال جاری «منفی ۰/۳ درصد» بوده است که سقوط شدیدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.
  • اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره بحرانی
    جماران: بانک جهانی در گزارش اکتبر ۲۰۲۵ پیش‌بینی کرده است، اقتصاد ایران در آستانه‌ یک دوره‌ی بحرانی و سرنوشت‌ساز قرار دارد. پس از ثبت رشد ۳.۷ درصدی در سال ۲۵-۲۰۲۴، بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند که تولید

روزگاری جایگاه هر چیزی در زمان و مکان درست خویش موقعیت مند می گردید. اما امروز در مرکز ثقل ناموقعیت مندی انسانی- اخلاقی، اقتصادی – سیاسی، جغرافیایی – سیاسی و فرهنگی – اجتماعی قرار گرفته ایم. پیش از کرونا نیز نوید این حال امروز داده شده بود. در آن دوران هنوز هم بودند دغدغه مندانی که بیشتر به فکر زیست بهتر بشر بر روی کره خاکی بودند. گاهی فریادشان محیط زیستی و گاهی برابری اجتماعی و برهه ای عدالت در تمامی شئونات و اعمال جامعه بود. هنوز نوع برخورد ما با محیط و رفتارمان با یکدیگر به میزانی در عدم توازن قابل قبولی محدود شده بود. هنوز بازخوردهای مامِ زمین را به جد نمی گرفتیم و آب شدن یخ های قطب و بالا آمدن سطح آب اقیانوسها را موضوعی ساده و صرفن افزایش یکی دو درجه ای زمین می دانستیم؛ در عین حال اما به بحران های بعد غافل بودیم. انگاری بشر همواره در این زنجیره ی رویدادهای محصور کننده اش دارد به سمتی می رود که دیگر حسی، انگیزه ای و کمترین حرکتی به عواقب رفتارهایش با هر چیزی را از دست می دهد. و تعمیم آن به جامعه ایران این امر را بشدت و بهتر جا می اندازد و محرزتر بروز می کند. اتفاقن در جامعه کنونی ما زیست انسانها با این امر آشناتر و رابطه قابل قبول تری دارد! چراکه گویی در اینجا به سان همان ضرب المثل معروف «از آب گل آلود ماهی گرفتن» واقعیت دقیق تری در این نقطه جغرافیایی دارد. مثال های بسیاری را در این باره می توان آورد. به گمانم لازم به ذکر نیست که در ابتدای بحران کرونا هنوز هم بودند منفعت طلبانی که کمترین موضعی که برایشان واجد اهمیت بود جان آدمی بود. همان محتکران ماسک، الکل و امثالهم!

کمی بحث را جلوتر ببرم؛ سرمایه داری همواره بدیلش را در جامعه به زیبایی تمام پیدا کرده است. حتا زمانی که جنایاتش را در قامت دروغِ بزرگِ «پایداری» بزک کرد نیز عصاره مفهومی خود را بهتر به عینیت درآورد. پایداریِ بحران در این نحله فکری به ظرافت تمام گنجانده شد. کمترین اتفاقات و مزیت هایش برای طبیعت و ملت ها همان پایداری توسعه و پایداری هایی که تمامی دیسیپلین های محیطی و علوم اجتماعی را در بر گرفت.

بحران های مالی اش که اظهر من الشمس بوده و هست اما هنوز هم درس عبرتی برایمان نبوده و نگردیده است. دگرگونی بحران مالی را در این دوران خود را به بحران اخلاقی نیز تسری داد و اخلاقیات را تا به سرحد انحطاط خود رساند. تا آنجاکه اخلاق مدارانِ چندی (در اینجا منظورمان آکادمیسین ها، درس خوانده ها، باسوادان و آنانی است که داعیه برتری زیست شان نسبت به عامه جامعه دارند است!) نیز از این بحران حتا در جهت ایجاد ارزش افزوده مالی نه معنوی بهره بردند! به عنوان نمونه کافیست نگاهی بیاندازیم به آنانی که نه برای بقای هم نوع اقدام به تاسیس هرگونه لابراتواری زدند تا هرگونه اقدامی که در حال حاضر جامعه ما بدان نیازمند بود را تولید کند؛ نه برای رفاه مردم بلکه برای بازتولید مالی بیشتر و شخصی! برای عرضه بیشتر محصولاتِ عمدتن بی کیفیت به بازار آزاد! با قیمت های نجومی و کمتر نجومی! بازار آزادی که دستش دیگر نامرئی نیست بلکه خود را به مثابه دست مرئی و اتفاقن مبرهن به ما نشان می دهد. دقیقن تنظیم گری بازار، دست مرئی چنین مناسباتی است که ذکر شد.

اما علی ای حال صرفن در جهت سوق دادن افکار عمومی به نگاه بهتری به اتفاقات اطراف نمونه مناسب تری می توان در این زمره آورد. قشری که در حال تبدیل شدن به آکادمیک های نامبرده اند؛ همان دانشجویانی بخت برگشته ای که برای آینده ای نامعلوم و رفاهی آرمانی در آینده ای نه چندان دور پیش رویشان در پیِ تلاش و کوشش زائد الوصف در امری اند که هنوز هم نمی دانند چیست. برخی در پی بازتولید علم اند! آنهم با نگارش مقالات و آثاری (طیفی از علمی پژوهشی ها تا علمی تخصصی ها و تا تالیف و ترجمه کتاب و غیره) که روایی و اعتبارشان همواره در هاله ای از ابهام است. اما در این میان برای تحقق این موضوع صرفن تبادلی چند، چه از نوع رانت و چه از نوع مناسبات مالی تنها و تنها برای بازتولید ثروت برای کسانی است که هزینه کردهای فعالیت های مذکور را به جیب خود روانه می سازند.

کافیست نگاهی به سیل عظیم مقالات در حال انتظار برای داوری! و یک روزه پاسخ دادن و رد تمامی زحمات دانشجویان در آنِ ثانیه بیندازیم. دراین مورد اخیر علاوه بر تضرر مالی، اتفاقات پَنیک بعدی که در اذهان افراد که یا انباشته می گردد یا بروزی مملوس می یابد را می توان نمودار بر تمامی مناسک زندگی شخصی و عمومی به وضوح دید! اگر این را هم نادیده بگیریم؛ اما در واقع هر آنچه را به بوته فراموشی بسپاریم نمی توان از انباشت سرمایه فکری برای نهادهای مربوط و توامان انباشت مالی برای فربه تر شدن بیش از پیش شان چشم پوشی کرد. در این میان تنها انباشت بیهودگی برای جامعه حاصل می آید و لاغیر.

جایی دیگر گفته ام «کرونا ترومای شهری شده است» و این تروما هر بار در قامت اُبژه ای جدید بازنمون می شود. به راستی در عصر بازتولید نهیلیستی قرار گرفته ایم. زمانی که در هر عرصه ای دیسیپلین آن تُهی از ارزش شود انتظار چیزی بیش از آن نمی توان داشت؛ کرونا بهانه ای است برای من تو و ما تا بهتر به واقعیت وجودیمان تامل کنیم و بهتر در بستر این جهانی مهیای پسا کرونا شویم.

زمانی که در تجربه زیسته هر یک از ما تنها بازتولید سیستماتیک به سُخره گرفتن افکار و مناسک دیگری نهادینه شده؛ برای بالا بردن توقع مان از کیفیت زیستن به نحوی از انحا شایسته سرزنش ایم و باید سرافکنده باشیم. راه برون رفت از این سیاهچاله تکرار شونده نهیلیستی شاید مساله شدن موضوعات بنیادیِ اخلاقی، انسانی و جمعی باشد و نه اولویت مندی فردی، منفعت طلبی، حرص و تمامی خصیصه های نامناسب انسانی.

آری در عصر پسا کرونا باید از این بحران گذر کنیم اما امیدی که از این رهگذر بدان نیازمندیم شاید در چرخه انباشت سرمایه داری ببیفتد و تبدیل به اُبژه ای خطرناک شود.

print

مقالات
  • داستان قرارداد کرسنت پترولیوم جمشید اسدی
    داستان قرارداد کرسنت پترولیوم – از میدان گاز تا دادگاه داوری: پرونده کرسنت از پیچیده‌ترین پرونده‌های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سنگین‌ترین زیان‌ها برای ملت ایران است. ماجرا از امضای قراردادی در سال
  • نامه سرگشاده ضحاک به مردم ایران مسعود میرراشد
    ضحاک در این روایت نه هیولایی اسطوره‌ای، بلکه آیینه‌ای از جامعه‌ای گرفتار در خواب، خودفریبی و تکرار تاریخی است. مسعود میرراشد در این نوشته روشنفکران و حاکمان را همگی در چرخهٔ فساد و مسئولیت‌گریزی شریک می‌داند و با زبانی تند اما اندیشمندانه، آنان را به بیداری، خودشناسی و بازنگری در ریشه‌های فرهنگی و
  • بگذار چپ های دلبسته به حکومت…ابوالفضل محققی
    یک دوست وهمراه قدیمیست که از ایران هر از چند گاهی که عرصه برایش تنگ می شود زنگ می زند و درد دل می کند. اما این بار سخت عصبی است. بی مقدمه با طعنه می گوید: “آقا که هنوز از زیر زمین بیرون نیامده. دستور جهاد
  • تأثیر دیجیتالی شدن بر سازماندهی جامعه مدنی
    ما در اداره امور جوانان و جامعه مدنی (Myndigheten för ungdoms- och civilsamhällesfrågor – MUCF) به شما خوش آمد می‌گوییم به وبینار امروز که با عنوان: دیجیتالی شدن چگونه بر سازماندهی جامعه مدنی تأثیر می‌گذارد؟ برگزار می‌شود.
  • ایران باید اعلام کند با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست – فرخ نگهدار
    جهان خاکی ما اکنون لحظات تاریخ سازی را می گذراند. چشم ها به فلسطین دوخته است. بودن یا نبودن. مساله این است. از پی تمکین کابینه اسرائیل در راستای طرح پیشنهادی پرزیدنت ترامپ، غرش بمب ها و ضجه کودکان
  • حتماً از رسایی شکایت می‌کنم/ با همه اختلافات زیر بار تضعیف دولت نمی‌رویم
    مشاور سیاسی رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به برخی ادعاها درباره مهندسی کردن انتخابات هیات رئیسه گفت: این حرف‌ها تهمت و دروغ است. حمایت از دولت و کنار گذاشتن اختلافات سیاسی با هدف حل
  • سیونیک؛جاده‌ای به سوی صلح یا رقابت؟
    در سال‌های اخیر، منطقه سیونیک در جنوب ارمنستان به نقطه‌ای تازه برای تنش میان ایروان و باکو تبدیل شده است و به گذرگاهی برای فرار ارمنیان قره‌باغ.اکنون رهبران دو کشور مدعی‌اند که صلح میانشان برقرار شده و سیونیک قرار
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0319824
Visit Today : 139
Visit Yesterday : 881