آرون ویلداوسکی یکی از نیرومندترین دانشمندان در باره بخش عمومی اقتصاد ونیز بودجه در مقدمه کتاب ارزشنمد خود به نام “بودجه بندی ، یک تئوری تطبیقی” می نویسد : پیوند بین بودجه بندی و سیاست بندی نزدیک است. توزیع قدرت الزاما در تخصیص منابع بازتاب می یابد. او تاکید میکند بودجه بندی آن چنان اساسی است که باید هنجارهای زندگی مردم در یک فرهنگ سیاسی خاص را آشکار کند. از میان انتخاب های اساسی و ذاتی منابع محدود است که تفاهم برقرار میشود یا کشمکش به وجود می آید . در صورتی که بودجه 1403 را با این دیدگاه معتبر تطبیق دهیم باید با بررسی کلان ترین بخشهای اثرگذار در لایحه بودجه به این نتیجه برسیم که این لایحه در جامعه تفاهم ایجاد میکند یا کشمکش. به نظر میرسد شهروندان ایرانی برآیند بودجه را در 1403 بر اساس تغییر دریافتیهای خود ارزیابی میکند. حقوق ومزد بگیران وبازنشستگان دولتی وخصوصی وقتی از این زاویه به ارقام لایحه نگاه میکنند دران به جای تفاهم با دولت ، احساس کشمکش دارند. دولت توجه نمی کند نمی توان از کیسه تهی شده ایرانیان بیشتر از این برداشت. تعارض ها و کشکمکشهای لایحه بودجه در بخش درآمدهنیز قابل اعتناست. تضاد نظام سیاسی ایران با آمریکا و احتمال به هم خوردن تعادل موجود در بازار صادرات نفت قاچاق موجب شده است شهروندان با بودجهای بسته روبه رو شوند و دولت توانایی پرداخت همین میزان تعهدات را نداشته باشد. اگر در بودجه تفاهم با دنیا در دستور کار بود بدون چون وچرذا داستان چیز دیگری میشد. اگر شهروندان با دولت در نعامل اعتماد آمیز بودند میشد به انها یادآورشد شرایط اقتصادی کشور به دلیل جنگ اقتصادی مناسب نیست و بردبار باشند اما این دولت حاضر نیست این را قبول کند.